eitaa logo
سبک‌ زندگی کریمانه
1.3هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
8.9هزار ویدیو
154 فایل
با لبیک به ندای امام خامنه ای بایاری حق سعی در ترویج #سبک_زندگی_اسلامی داریم و مباحثی شامل خانواده و همسرداری،تربیت فرزند ،نکات اخلاقی ،...ارائه می دهیم حسینی/ مشاور ارشد خانواده ارتباط با مشاور > @fotros2 ارسال مطالب نویسنده با حفظ لینک کانال ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
طفلی که به قدر مناسب و اندازه صحیح از محبت اولیای خود برخوردار بوده، با ولادت طفل دوم ناراحت نخواهد شد. زیرا آن مقداری که قبلاً مورد توجه و مهر پدر و مادر بوده، اکنون نیز هست. ولی کودکی که بیش از حد از پدر و مادر محبت دیده است؛ طفلی که با نوازش های بی حساب لوس بار آمده است، خلاصه کودکی که خود را شمع محفل شناخته و همه پروانه وار گردش می‌گردند، با ولادت فرزند دوم سخت ناراحت می‌شود. در خود احساس حقارت می‌کند، زیرا می‌بیند قسمتی از محبت‌های اختصاصی او نصیب طفل نوزاد شده است... او را کتک می‌زند، انگشت به چشمش می‌کند، نیشگون می‌گیرد... از پدر و مادر نیز انتقام می‌گیرد، با آنها بدرفتاری می‌نماید ... به سخن آنها بد جواب می‌دهد، گاهی ناسزا می‌گوید. 📚 کودک از نظر وراثت و تربیت محمدتقی فلسفی 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
بچه هایی که مدام مورد انتقاد قرار می گیرند همان برخورد را با خودشان خواهند داشت و نهایتا اشخاصی خواهند شد با عزت نفس پایین. والدین فکر می کنند؛ اگر به طور دائم از کودکان خود انتقاد کنند و اشتباه آنها را یادآوری کنند، به آنها کمک می کنند...!! تصور والدین بر این است که کودکان با این تذکرات پرورش خواهند یافت. اما از خودتان سوال کنید: آیا دوست دارید کسی در محل کار یا خانه مرتباً اشتباهات شما را گوشزد کند!؟ در پس تمام انتقادات این جمله قراردارد: "اگر فقط بیشتر شبیه من بودی و مثل من زندگی می کردی بهتر از این بودی."...!!؟ اما هیچ کس حتی فرزند شما دقیقا خود شما نیست. پس بچه ها را به دلیل تلاشی که می کنند تحسین کنید حتی اگر ناموفق باشند چرا آنها ریسک کرده اند. 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
16.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👼 این پادشاهی هفت سال اول بچه تا کجاست؟ 🔸دو جا پدر و مادر به هیچ‌وجه نباید به حرف بچه گوش بدن... 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
✍️ آموزش مدیریت مالی به نوجوان آموزش مدیریت مالی به نوجوانان کمک های فراوانی را در آینده برای استقلال آنها می تواند در پی داشته باشد. 💰شرایطی را برای نوجوان خود فراهم آورید که در قبال کارهایی که انجام می‌دهد، از شما پول دریافت کند یعنی در ازای کار از شما دستمزد بگیرد. 💰به ازای برخی کارهایی که او باید انجام دهد اما شما به جای او اقدام می‌کنید، از حق ماهیانه او کم کنید. 💰بودجه‌بندی کردن درآمد ماهیانه را به نوجوانتان آموزش دهید. 💰اصلاح الگوهای مالی و نحوه پول خرج کردن را از خودتان شروع کنید تا هماهنگی لازم بین گفتار و رفتار شما برقرار باشد. برای فرزند نوجوانتان نقش یک مدل خوب را ایفا کنید. 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
نوزاد انسان بخشی از دوران تکاملیش رو در خارج رحم میگذرونه و تا دو سالگی طول میکشه. در این دو سال مادر و کودک یکی هستن. مادر سرش درد بگیره کودک سرش ذق ذق میکنه، یعنی نه تنها ارتباط معنوی و عاطفی دارند حتی ارتباط فیزیولوژیکی هم دارند وقتی که نوزاد را جدا میکنیم بعد میگیم بگذار گریه کنه و بغلی نشه👈 این کودک دچار فقدان مادری میشه. فقدان مادر، یعنی: من حامی ندارم من کسی رو ندارم من خودم باید متکفل همه امور خودم باشم. بعد ها ما به این افراد میگیم درونگرا، اصلا ریشه اوتیسم در همین جدایی نابجاست 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
🔴 💠 خانمی یک طوطی گران قیمت خرید، اما روز بعد دید صحبت نمی‌کند و آن را به مغازه برگرداند. صاحب مغازه گفت: آیا در قفسش آینه هست؟ طوطی‌ها عاشق آینه هستند، آن خانم یک آینه خرید و رفت. روز بعد باز آن خانم برگشت. و گفت طوطی هنوز صحبت نمی‌کند. صاحب مغازه پرسید: نردبان چه؟ آیا در قفسش نردبانی هست؟ طوطی‌ها عاشق نردبان هستند. آن خانم یک نردبان خرید و رفت. اما روز بعد باز هم آن خانم آمد. صاحب مغازه گفت: آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد؟ گفت: نه. صاحب مغازه گفت خب مشکل همین است. آن خانم با بی‌میلی یک تاب خرید و رفت. روز بعد، خانم با ناراحتی آمد و گفت: طوطی مُرد. صاحب مغازه شوکه شد و پرسید: آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد؟ آن خانم گفت: چرا، درست قبل از مردنش رو به من کرد و با صدای ضعیفی گفت آیا در آن مغازه غذایی برای طوطی‌ها نمی‌فروختند؟! 💠 داستان زندگی برخی از ما همینطور است، نیازهای اصلی یکدیگر‌ را فراموش کرده‌ایم و فقط نظر به حاشیه‌ها دوخته‌ایم! از نیاز اصلی همسر و فرزندانمان غافل نشویم. نیاز به ، درک طرف مقابل، همدردی، ، کمک‌کار یکدیگر بودن و دهها نیاز اصلی دیگر را از یاد نبریم. 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
: «هنر عاشق کردن و عاشق نگه‌داشتنِ دیگران» ✍ آقاجان کارگر بود که در زمین‌هایِ کشاورزیِ این و آن کارگری می‌کرد! • آنقدر عاشقش بودم، که حتیٰ خاطرات پنج شش سالگی‌ام را با او خوب به خاطر دارم. • می‌ماندم خانه‌ی آنها و سعی می‌کردم در نزدیک‌ترین فاصله به ایوان بخوابم. همانجایی که سحرها بیدار می‌شد و وضو می‌گرفت و میرفت می‌نشست آنجا سر سجاده و ساعتها نجوا و ناله داشت... • و من در همان سن چهار پنج سالگی از زیر رواَندازم، تمام این چند ساعت را با او بیدار بودم و تماشایش می‌کردم اما جُم نمی‌خوردم. • آسمان بین‌الطلوعین که به روشنی می‌رفت دیگر سماورش به جوش رسیده بود، چای دم می‌کرد و سفره صبحانه را پهن... و همینطور که زیر لب آواز می‌خواند سوار دوچرخه‌اش میشد تا برود نان تازه بخرد. • نان را که می‌آورد از پرچین کنار حیاط رد می‌شد و می‌رفت خانه‌ی ننه‌جان! ننه جان، مادرزنِ آقاجان بود! که اصلاً آقاجان را دوست نداشت. اصلاً که می‌گویم یعنی خیـــلی.... او معتقد بود آقاجان مرد فقیری است که دختر زیبارویش را عاشق خودش کرده و دلش را دزدیده و گولش زده بود. وگرنه هیچ‌کس به این مرد یک‌لاقبا زن نمی‌داد و او مجبور شد این کار را بکند. • آقاجان تا آخر عمرش با نداری دست و پنجه نرم کرد! من این را از بیسکوییت‌های کوچولویی که برایم می‌خرید می‌فهمیدم، اما بالاخره دست خالی نمی‌آمد خانه. تا وقتی زنده بود هرگز بچه‌هایش احساس فقر نکردند چه برسد به من... نوه‌ها عزیزترند آخر! • بنظر من اما، بزرگترین جنگ پیروزمندانه‌ی زندگی آقاجان، که از او مرد عارفی ساخت که مناجات نیمه‌شبهایش مرا در خردسالی عاشق خودش کرده بود، «جنگ ندید گرفتنِ تحقیرها و تهمت‌های ننه جان» بود. √ آقاجان، صاحبِ اسم مبدّل شده بود. دیگر آنقدر بزرگ شده بود که: نه اینکه نخواهد نشنود، نه، انگار اصلاً نمی‌شنید ننه جان نفرینش می‌کند، از او کینه دارد و پشت سرش حرف می‌زند! باز فردا صبح، از کنار پرچین رد میشد و نان تازه می‌گذاشت سر ایوان ننه جان. آقاجان شصت ساله بود که رفت. همه‌ی قبرستان پُرِ آدم بود! اندازه‌ی سه تا شهر ....مردم آمده بودند. و ننه جان، حیرت زده از این جمعیت! آن روز ننه جان گفت: من بازنده‌ی این بازی بودم ... این جمعیت گواهی می‌دهد که او فقط دل دختر مرا نبرده بود. آنقدر اهل عشق بود که ریز و درشتِ اهالی روستاهای کناری هم اینجایند... • امروز او ثروتش را به رخ من نکشید! او سالهاست با محبتِ همراه با سکوتش ثروتش را به من نشان داده بود، ولی من نمیخواستم باور کنم. من حرف ننه جان را فهمیدم: اما چند سال بعد وقتی بزرگتر شده بودم، روزی که ننه جان را به خاک می‌سپردند، تازه فهمیدم منظورش از ثروت چه بود! به جمعیتی که فقط جمع خانواده و دوستان بود خیره شده بودم، و نیکنامی آقاجان و عشقش را مرور می‌کردم که هنوز هم در میان اهالی شهر جریان داشت. آقاجان یک ولی‌الله بود در لباس کارگری فقیر! 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
🍁 آن چیزی که شما به نام شانس می شناسید درواقع همان لطف خداوند است که دربهترین زمان در زندگی شما نمایان می شود. 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
8.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💌خداوند بیشتر از این که بخواهد شرایط را تغییر دهد، قصد دارد شما را تغییر دهد و هرچه زودتر یاد بگیرید با او همکاری کنید، 🪴زودتر از آن گرفتاری خلاص خواهید شد. هر چه سریع تر از آن اتفاق درس بگیرید و زودتر شروع کنید به کار کردن بر روی طرز نگرش تان و بتوانید براحساساتتان غلبه کنید، سریع تر به سطح بالاتری از سفر معنوی خود ارتقاء پیدا خواهید کرد. ✔️ما باید بتوانیم درک درستی از هدف پالایش امتحان الهی داشته باشیم. نمی توانیم از سختی ها و مشکلات زندگی فرار کنیم. 💚این ما هستیم که باید در زندگی رشد کنیم و قوی تر شویم. خداوند مربی  تمام عالم است رب العالمین است  و هر لحظه در حال رشد و پرورش ماست، تا ما را به آنچه  شایسته آن هستیم برساند. 💌الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ ﴿۲﴾ 💚ستايش مخصوص خداوندي است كه پروردگار جهانيان است. (۲) سوره حمد 🪴 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🍃🌸 @sabkezendegikareemane