eitaa logo
سبک‌ زندگی کریمانه
1.3هزار دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
10.7هزار ویدیو
288 فایل
با لبیک به ندای امام خامنه ای بایاری حق سعی در ترویج #سبک_زندگی_اسلامی داریم و مباحثی شامل خانواده و همسرداری،تربیت فرزند ،نکات اخلاقی ،...ارائه می دهیم حسینی/ مشاور ارشد خانواده ارتباط با مشاور > @fotros2 ارسال مطالب نویسنده با حفظ لینک کانال ✅
مشاهده در ایتا
دانلود
در پاسخ به مادری که سوءال کردن که خود بچه ها دوست دارند که این شکل لباس بپوشند؟ بله ما همیشه این مسئله را داریم که والدین اذعان می کنند: آخه خود بچه می خواد. مثلاً می پرسیم چرا کودک 4 ساله ات را کلاس زبان می فرستید؟ در جواب میگن که "آخه خود بچه می خواد"  قبلاً هم بسیار گفتم که باید به عنوان پدر و مادر کلی نگری داشته باشیم، بچه ها چی می خوان؟ بچه ها رشد می خواهند، توجه می خواهند، و دیده شدن را می خواهند و همه ی این ها ذیل کلمه ی رشد هستند یعنی توجه را برای کمک کردن به رشد او باید به کودک کرد و دیده شدن باید به گونه ای باشد که به رشد و تکامل کودک کمک کند نه به جلوه گری و غیره. کودک به طور فطری می خواهد رشد کند اما ما زندگی را چگونه به او معرفی می کنیم. من نمی گم که کودک اصلاً لباس عروس نپوشد یا لباس چین چین نپوشد و از امروز فقط بلوز و شلوار تن بچه ها کنید! بلکه منظور من این است که ارزش ها را بشناسیم، مهارت ها را پایه ریزی کنیم و به چرائی ها پاسخ بدهیم. چرا بچه ی ما باید لباس بپوشد؟ {قسمت45} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
اگر ما بدانیم که چرا باید حجاب داشته باشیم، نوع آن را خودمان انتخاب می کنیم. اگر به چرا نرسیم مجبور می شویم دائم دستورالعمل بدهیم. اگر بدانیم چی می خواهیم، چرا لباس می پوشیم؟ چرا غذا می خوریم؟ چرا باید تحصیل کنیم؟ روش ها را پیدا خواهیم کرد. دکتر شریعتی که روحش شاد فرمودند: هزار بار می گوییم چگونه، ولی یک بار نمی پرسیم چرا؟ آن چیزی که ما گرفتارش هستیم، آگاهی و چرایی است، دانایی مرحله ی بعد است.  من می خواهم که در ذهن های شما چرائی ها جرقه بزند بعد چگونگی ها را خودتان یاد می گیرید چون آنقدر منابع هست که چگونگی ها را پیدا کنیم اما منابعی که چرائی ها را به ما معرفی کند بسیار داریم ولی متأسفانه آن ها را نمی شناسیم.  حال یک جمع بندی می کنیم از بحث دیدن و دیده شدن: ما اصلاً نمی توانیم دیده شدن را حذف کنیم چون ما نیاز داریم که دیده شویم و بعد نیاز داریم که ببینیم.حال چگونه بین این دو هماهنگی ایجادکنیم؟چگونه دیده شویم؟ چه چیزی در انسان باید جلوه گر شود؟ (ادامه دارد) {قسمت46} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
ما یقیناً نیاز به دیده شدن داریم به خصوص بچه ها. و ما می توانیم با پاسخ گویی به این نیازها بچه ها را در مسیر رشد هدایت کنیم یا از مسیر رشد منحرفشان کنیم. از دیدن چگونه می توانیم در ارتباطات خود استفاده کنیم؟ انسان ها با یکدیگر یک ارتباط عقلی و یک ارتباط عاطفی و یک ارتباط معنوی دارند.  ارتباط عقلی ما از طریق کلام برقرار می شود. یک جلسه راجع به ادب کلام صحبت کردیم که چگونه حرف بزنیم تا این ارتباط صحیح شکل بگیرد. حالا در این جا می خواهم راجع به ادب نگاه صحبت کنم چون ارتباط معنوی و عاطفی هردو از طریق نگاه صورت می گیرد. خیلی وقت است که نگاه های ما هیچ هویتی ندارند جزء نگرانی و اضطراب. بارها با افرادی که مشاوره داشته ام پرسیدم که به کودکتان چگونه نگاه می کنید؟ با چه نگاهی به او نگاه می کنید؟ حالا می آیم سراغ هنر دیدن و این که ما چگونه نگاه کنیم و چگونه ببینیم و از این دیدن چگونه می توانیم برای رشد بچه ها استفاده کنیم. ما بلد نیستیم از نگاه استفاده کنیم و یا گاهی بدون این که متوجه باشیم استفاده منفی می کنیم. زمانی که از دست شوهرتان عصبانی هستید، چگونه او را نگاه می کنید؟ همه جای بدن دروغ می گوید ولی چشم ها دروغ نمی گویند. بچه ها متخصص نگاه هستند و خیلی خوب نگاه ها را درک می کنند.نگاه ما برپایه ی باورهای ما است. باورهای ما میگه به سیاهی ها نگاه کن، به سیاهی ها نگاه می کنیم. باورهای ما میگه به سفیدی ها نگاه کن.....، پس بر پایه ی باورهایمان که در ذهن ما هستند، به زندگی نگاه می کنیم. (ادامه دارد...) {قسمت47} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
یکی از مهمترین نکات در امر پرورش و تربیت کودک این است که ما چه ذهنیت و چه تفکری داریم؟ مثبت یا منفی. چند علامت کاربردی را بررسی می کنیم تا ببینیم که زیر بنای ذهنیمان مثبت است یا منفی. ما دونوع تفکر داریم، تفکر یا ذهنیت مثبت و تفکر یا ذهنیت منفی. اولین علامت این است که انسان با ذهنیت مثبت، با داشته هایش زندگی می کند و انسان با تفکر منفی با نداشته هایش زندگی می کند. با نگاه مسئول بررسی کنیم و به دنبال مقصر و درک مظلوم نباشیم. واقعیت این است که ما کمتر با داشته هایمان زندگی می کنیم و بیشتر با نداشته هایمان سر می کنیم. این نگاه هم مطلق نیست و هیچ کس نیست که مطلق با داشته هایش زندگی کند یا مطلق با نداشته هایش. یک طیف است، مهم این است که جهت زندگی ما کدام طرف است بیشتر با داشته هایمان زندگی می کنیم یا با نداشته هایمان؟ در طول روز بیشتر به چه چیزهایی فکر می کنیم؟ توصیه می کنم یک لیست از چیزهایی که دارید و ندارید تهیه کنید. هر چیزی که در عالم هست و من مالک آن نیستم جزء نداشته های من هستند و تمام آن چیزهایی که در یک وجب آپارتمان من هست مال من است. پس داشته ها و نداشته ها اصلاً قابل مقایسه نیستند ولی من با کدام زندگی می کنم؟ (ادامه دارد...) {قسمت48} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
انسان با تفکر مثبت با داشته هایش زندگی می کند و داشته هایش در خدمت شدن هستند. انسان با تفکر منفی با نداشته هایش زندگی می کند و هیچ برنامه ای هم برای داشتن ندارد و فقط حسرت می خورد. انسان با تفکر منفی با حسرت زندگی می کند. یکی از حاضرین: گاهی نداشته ها انگیزه می شوند برای رسیدن؟ پاسخ: وقتی انگیزه "داشتن" می شود نگاه پایین می آید و بعد هیچ وقت سیری نخواهیم داشت، ولع پدید می آید و آن وقت هرچه بگیریم و بدست آوریم باز هم کم است و فقط می خواهیم که داشته باشیم. انسان جزء به بی نهایت رضایت نمی دهد چون از جنس خداوند است. انسان کمال طلب مطلق است و جزء به خدایی شدن رضایت نمی دهد و نباید بدهد، این کمال طلبی عالی است یعنی به سمت و جهت مثبت است. ما تا زمانی که مادیات از مادیات هیچ وقت ارضاء نمی شویم. امکان ندارد که انسان با تفکر مادی، بگوید که "دیگه بسه" . انسان، بی نهایت طلب است و امکان ندارد وقتی با نداشته هایمان زندگی می کنیم به داشتن برسیم، محال است چون هرچه که داشته باشیم، باز هم چیزی هست که نداریم. همه ی کره ی زمین را به یکی از ما بدهند، این چند میلیارد آدم هم رعیت ما، فکر می کنید چند وقت راضی و خوشحال خواهیم بود؟ آخه کره ی ماه هم هست، منظومه ی شمسی هم هست و غیره و غیره. انسان بی نهایت طلب است اما وقتی این کمال طلبی او را به رشد می رساند که در جهت معنویت باشد. بچه ها این جوری به دنیا می آیند، بی نهایت هستند و کاملاً معنوی هستند و این ما هستیم که آن ها را منحرف می کنیم و به سمت مادیات می بریم. (ادامه دارد...) {قسمت49} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
دومین علامت برای تشخیص اینکه زیر بنای ذهنی ما مثبت است یا منفی، این است که؛ انسان با تفکر مثبت، شاکر است و انسان با تفکر منفی، کافر است. شاکر کسی است که شکر می کند و سپاسگزار است یعنی داشته هایش را می بیند. کافر کسی است که می پوشاند. کفران یعنی پوشاندن. وقتی داشته هایمان را نمی بینیم و می پوشانیم و از آن ها لذت نمی  بریم، کفران کرده ایم. وقتی داشته هایمان را نمی بینیم، هیچ  وقت سپاسگزار نخواهیم بود. یکی از ارزش هایی که در جامعه ی ما باید روی آن کار شود، سپاسگزاری است. بچه های ما اصلاً سپاسگزاری ندارند و بسیار طلبکار هستند و حتی زیاده طلبند. چون چیزهایی که دارند را نمی بینند و دائم می خواهند که دیده شوند. سومین علامت، انسان با تفکر مثبت از وقایع تفسیر مثبت می کند و انسان با تفکر منفی از وقایع تفسیر منفی می کند. هر اتفاق بیرون از ما، صرفاً یک اتفاق است، مسئله از این جا شروع می شود که ما چه جوری به این اتفاق نگاه می کنیم. من دوسه ماه بعد از زلزله ی بم به آنجا رفتم که برای مربی ها کلاس خلاقیت بگذارم، هشتاد مربی زیر یک چادر، هوای گرم، خاک و ویرانه و همه عزیز از دست داده نشستند و همین طور به من نگاه می کردند؛ با خودم گفتم آخه الآن توی این موقعیت من چه خلاقیتی بگم، یکدفعه به نظرم رسید که بگم: ببینید شما الآن سه ماهه که دارید عزاداری می کنید و شیون می زنید، داغ دیدید، عزیز از دست دادید، همه ی دنیا غم شما را فهمیدند، حالا بیایید یک کار جدید کنیم و ببینیم که زلزله ی بم چه نعمت هایی برای شما داشت؟ اولش خیلی عصبانی شدند که زلزله چه نعمتی می تونه داشته باشه؟ گفتم عصبانی نشوید، فوقش یک ساعت با هم سروکله می زنیم و بعد میگیم که هیچ نعمتی نداره و میریم و خداحافظی می کنیم. باور می کنید؟ روی یک وایت بورد بزرگ که سازمان ملل اهدا کرده بود، تمام سطحش از مواهب و نعمت ها و رحمت های زلزله بم، مطلب پر شده بود و بعد از این جلسه بود که توانستم از فردایش کلاس خلاقیت بگذارم چون نگاه ها و باورهایشان عوض شد و دیگه به دید مصیبت نگاه نمی کردند. {قسمت50} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
در طول زندگی خیلی اتفاق های ناگوار ممکن است برای ما بیفتد مثل از دست دادن یک عزیز، خب از لحاظ عاطفی  خیلی آسیب می بینیم ولی صرفاً فقط یک اتفاق است، ما را آزرده کرد، اما حالا چگونه از این اتفاق برای رشد خودم استفاده کنم، با درک مسئول می توانیم هر اتفاقی که می افتد را به یک عامل رشد تبدیل کنیم و از خود بپرسیم که حالا این اتفاق چگونه می تواند تبدیل به یک عامل رشد برای من شود؟ این یک سوءال انسان با تفکر مثبت است. خیلی سخت است، درد دارد، اما درد را می کشم و از آن عبور می کنم و آن را تبدیل به عامل رشد می کنم. انسان با تفکر مثبت، تفسیر مثبت از وقایع می کند به همین دلیل  همیشه سپاسگزار است. انسان با تفکر منفی همیشه تفسیر منفی می کند، درک مقصر و مظلوم دارد یا طلبکار است یا بدهکار. چه قدر از خدا گله می کنیم؟ این هم خونه بود قسمت من کردی؟ همین طور راجع به همسر، بچه و غیره، همه شانس دارن ما هم داریم!!! همیشه شاکی هستیم چون در تفکر منفی گیر کرده ایم. یک مثال در مورد تفکر مثبت میزنم: مثلاً یکباره همسرمان خبر می دهد که منتقل شده است به چابهار، "خدارو شکر، شوهرم انتقالی گرفته چابهار تازه یکی از روستاهای چابهار، وای هوای گرم و ....خدایا شکرت این جا چه قدر مطلب برای کشف و یادگرفتن داره چه قدر جا برای رشد داره! تفکر مثبت و منفی یکی از دستآوردهای روانشناسی مدرن است. اروپایی ها را دیده اید که مثلاً ده سال می روند صحراهای افریقا، خودشان بچه هایشان را درس می دهند و هروقت که می بینیمشان خیلی عالی و خوب هستند چون رشد می کنند. خانمی را سراغ دارم که سی سال است در جنگل های افریقا راجع به پروانه ها مطالعه می کند. {قسمت51} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
انسان با تفکر مثبت همیشه در حال سپاسگزاری است، خدا روشکر خوردم زمین پایم شکست، عجب وقتی آدم پایش می شکند چه قدر تجربه کسب می کند، خدارو شکر یک حکمتی بود تا من رشد کنم.... خدا رو شکر که مادر شوهر یا مادرزن غرغرو دارم....... همه ی این ها تفسیر منفی یا تفسیر مثبت است. یکی از حاضرین: این که میگیم شاید حکمتی هست آیا درست است؟ پاسخ: حتماً، هر اتفاقی که می افتد برای رشد ما است، در عالم کائنات هیچ ذره ای بدون حساب و کتاب نیست، همه چیز به ما داده شده که ما رشد کنیم، یا قبول می کنیم و آن بسته را برمی داریم و باز می کنیم یا رد می کنیم برود. ما این اجازه ی انتخاب را داریمچه قدر اتفاق هایی در زندگی ما افتاده که سریع گفتیم نه نه اصلاً صحبتشو نکن. حاضرین: پس هرچیزی که به ما گفتند چشم و گوش بسته قبولش کنیم؟ من نگفتم چشم و گوش بسته قبول کنید، گفتم هر اتفاقی که می افتد برای رشد ما است و چه طوری به آن نگاه می کنیم. داریم میریم که سوار اتوبوس شویم، راه می افتد و می رود و من جا می مانم!! "اَه عرضه نداری، یه خورده فقط یه خورده می جنبیدی و ..."  از خواب بلند می شویم می بینیم که باران می بارد اَه اَه بازم بارون، برف می بارد..... تابستون میشه هوا گرم میشه ......  دائم در حال شکایت و تفسیر منفی هستیم چون این باورهای ما هستند و عادت کرده ایم فقط سیاهی ها را ببینیم و اصلاً فکر نمی کنیم که این اتفاق چه پیامدی برای من دارد و چه عاملی برای رشد من در این اتفاق به ظاهر کوچک هست. ما صبوری نداریم، تحمل نداریم. نسل شما نسل عجولی است و همین حالت را داریم به بچه هایمان منتقل می کنیم در صورتی که بچه ها خیلی صبور و اهل تأمل هستند. پس از اتفاقات تفسیر مثبت کنیم سیاهی ها قاب زندگی هستند. معمولاً وقتی می خواهیم یک تابلو را به دیوار بزنیم آن را قاب می کنیم و قاب ها معمولاً تیره هستند تا زیبایی داخل آن صدچندان شود. پس سیاهی ها ی زندگی قاب هستند اگر رنگ مشکی و سیاهی نباشد زیبایی و قشنگی زندگی از بین می رود. (ادامه دارد...) {قسمت52} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
چهارمین علامت، انسان با تفکر مثبت، پندار، گفتار و کردار مثبت دارد و همه ی این سه با هم در هماهنگی هستند. انسان با تفکر منفی، منفی می بیند، منفی حرف می زند. البته اضافه کنم که دیدن واقعیات، ساده لوحی نیست، خوش بینی و داشتن تفکر  مثبت ساده لوحی و ندیدن نکات منفی نیست بلکه دیدن آن ها و استفاده از آن ها در جهت مثبت و رشد، مهم است. یک مصیبت، مصیبت است تعارف هم نداریم. نمی تونیم بگیم نه اصلاً مصیبت نیست اتفاق بسیار جذاب و شادی است. خیر منظور من این نیست بلکه چگونه می توانیم از هر اتفاقی در جهت رشدمان استفاده کنیم.  دیدن نکات مثبت به معنی ندیدن نکات منفی نیست و اینکه بخواهیم ادعا کنیم هیچ چیز منفی در دنیا وجود ندارد و هر چه در دنیا هست خوب و عالی است، یک اشتباه بزرگ است که البته امروزه این مطلب را زیاد می شنویم. ما نکات و اتفاقات را می بینیم چه منفی و چه مثبت چون وجود دارند و واقعیت دارند اما برایش برنامه داریم و یاد می گیریم که چگونه از آن ها استفاده ی مثبت کنیم. {قسمت53} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
حال چگونه از "دیدن" برای کار با کودک استفاده کنیم یعنی وارد بحث دانایی و روش می شویم. در بچه هایتان چه می بینید؟ داشته ها یا نداشته هایتان؟ گفتیم شخصیت یعنی تفسیر خودپنداره. خودپنداره یعنی تصوری که ما از خودمان داریم. این تصور از خود در کودک، حاصل 👈رفتار او و واکنش والدین است. والدین برای کودک بیشترین اهمیت را دارند. کودک یک کاری را انجام می دهد، والدین یک واکنشی نشان می دهند، این واکنش مثبت است یا منفی، احساس خوشایند به کودک می دهد یا احساس ناخوشایند؟ هر زمان که کودک تأیید می شود واحساس خوشایند و واکنش مثبت می گیرد، به خودش یک امتیاز مثبت می دهد و هر وقت که واکنش منفی دریافت می کند، به خودش یک امتیاز منفی می دهد. این امتیازهای مثبت و منفی تشکیل یک تابلوی امتیاز برای کودک را می دهند که در تمام مدت شبانه روز و تمام عمر در حال کار است و کودک هرچند وقت یک بار به آن نگاه می کند، اگر مثبت ها بیشتر باشد نتیجه می گیرد که «من بچه ی خوبی هستم» و اگر امتیازهای منفی بیشتر باشند نتیجه می گیرد که «من بچه ی بدی هستم». تفاوت شخصیت کودک  از این جا می آید. چه نگاهی به کودکتان می کنید؟ ما برپایه ی تفکر منفی که داریم سعی می کنیم در انسان ها و در کودکمان، نکات منفی اش را بگیریم و واکنش نشان دهیم تا این کار منفی را کنار بگذارد. پس ما بر پایه ی تفکر منفی رفتار می کنیم. به همین دلیل همیشه مراقب هستیم که کودکمان کار بد نکند. اگر کار بد کرد مچش را بگیریم که تذکر بدهیم و دائم در حال مچ گیری هستیم. این شکل را که من اسمش راچراغ راهنمای رفتار کودک گذاشته ام. (ادامه دارد...) {قسمت54} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
در نظر بگیرید بچه از صبح که از خواب بلند می شود تا شب که می خوابد، کارهای مختلفی انجام می دهد، دست و صورت می شوید، صبحانه می خورد، بازی می کند، غر می زند، خرابکاری می کند و غیره تا آخر شب فرض می کنیم 100 تا کار مختلف انجام می دهد. از این کارها 50 تا کار بچه خوب است و در منطقه ی سبز است یعنی کودک کارش را درست انجام می دهد؛ وقتی کودک کار خوب می کند واکنش شما چیه؟ یا هیچ واکنشی نشان نمی دهیم. حالا 45 کار کودک خیلی بد نیست خیلی خوب هم نیست، در منطقه ی زرد است، این کارها ضد ارزش ها نیستند، در حد سهل انگاری، بی دقتی، بی توجهی و فراموشی و غیره هستند. چون ما می خواهیم فرزندمان بی نقص بار بیاید، دائم نگاه می کنیم که کجا خطا می کند، تذکر بدهیم و یک زخم زبون هم بزنیم که به غیرتش بربخورد بلکه آدم شود. 5تا کار هم در منطقه ی قرمز هستند چون عبور از ارزش ها است. زندگی باید نظام ارزشی داشته باشد. تا ارزش های ما در زندگی برای ما شفاف نباشند، مهارت ها به درد نمی خورند. زندگی بدون نظام ارزشی به هیچ دردی نمی خورد. کودکی که در فضایی رشد می کند که نظام ارزشی ندارد، درست و سالم رشد نمی کند. پس ارزش های زندگی تان را بشناسید و مشخص کنید چون زندگی بدون چهارچوب ارزشی، ارزش زندگی کردن ندارد. بچه ها باید ارزش ها را یاد بگیرند. ما در زندگی خط قرمزها داریم. از خط قرمز اگر رد شوی تنبیه می شوی، واکنش می بینی چون پای ارزش درمیان است. ما سر ارزش با بچه ها معامله نمی کنیم، ثابت و پررنگ ولی بدون خشونت جلوی او می ایستیم. ارزش ها آموختنی نیستند بلکه کودک از اول زندگی خود بخود آن ها را از ما فرامی گیرد. پس اول باید خود ما به عنوان والدین ارزش های خود را بشناسیم و اجرا کنیم.  وقتی  پدر و مادری عصبانی می شوند، هرچه بد و بیراه از دهانشان بیرون می آید و می گویند،چگونه می توانند به فرزندشان بگویند: «عزیزم حرف بد نزن. زشته» پدر و مادر و در کل هر آدمی حق دارد که عصبانی شود یا دعوا کند اما می توانند خیلی موءدب و بدون حرف زشت این کار را کنند. (ادامه دارد...) {قسمت55} [مباحث کودک متعادل ] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane
اگر کودک از خط قرمز خارج شود، باید واکنش نشان بدهیم اما بدون خشونت. کودک آخر شب با خودش حساب می کند، "درست مثل خود ما بزرگترها" که این حساب و کتاب را آخر شب با خودمان می کنیم که این مهمترین شخصیت های زندگی من یعنی پدر و مادرم به خصوص مادر، 50 تا از کارهای منو خیلی ندیدند پس حساب نیست اما 45 دفعه خیلی ناراحتشون کردم، مامان یه چیزهایی گفت، بابا دعوا کرد، وای من این دوتا رو خیلی اذیت کردم. 5 بار هم که آخ آخ صدای مامانمو درآوردم بدجوری اذیتشون کردم، من از صبح تا شب فقط این هارو اذیت می کنم وای «من خیلی بچه ی بدی هستم». خوب بچه ی بد چی کار می کنه؟ معلومه کار بد می کنه، از خودش ناامیده، دائم این درک را از خودش دارد که من بدم، یکی از علامت هایش هم عذرخواهی زیاد است. بچه در اثر واکنش های تند والدین برای آن 45 کار، این درک را از خودش پیدا می کند که من اصلاً اضافه هستم، این ها من رو نمی خوان چون من بچه ی بدی هستم. حالا این حالت غیر از آن بی شعورها و نفهم ها است که به بچه می گوییم و این قضاوت خود بچه است که من از صبح که بلند میشم هی مادر از دست من جیغ زد و هی حرص خورد، من بمیرم که این خدای من این همه چیز من از دست من اینقدر اذیت نشه!! کودک از بدو تولد این تحلیل های احساسی را دارد، این تحلیل ها اصلاً عقلانی نیستند بلکه کاملاً احساسی هستند. کودک از بدو تولد این درک را از خودش دارد که من بدم، هی جام رو خیس می کنم، گریه می کنم و ... تو خوبی که به من می رسی و تر و خشکم می کنی. « من بدم – تو خوبی »  حالت اول در تحلیل رفتار متقابل است.  مرحله ی احساس گناه است. کودک با احساس گناه به دنیا می آید، من بدم چون فقط تو را اذیت می کنم. کودک که پی پی می کنه چه جوری او را می شوئید؟ اگر با احساس بد این کار را بکنید، اّه ه ه از صبح تا حالا این دهمین باره چه خبرته!!! کودک با خودش این درک را پیدا می کند که "آخ من کیف کردم پی پی کردم ولی تو منو شستی زجر کشیدی" درک تو خوبی، من بدم از نوزادی  می آید. (ادامه دارد....) {قسمت56} [مباحث کودک متعادل] نوردیده 🍃🌸 @sabkezendegikareemane