زیارت+عاشورا+با+صدای+علی+فانی.mp3
28.44M
چهل روز از عاشورا تا اربعین
📖 قرائت #زیارت_عاشورا
با نوای علی فانی، هدیه میڪنیــم به امام زمــان ارواحنافداه
#روز_سی_و_ششم
🗓 شروع چله ؛ 1403/04/26
🏴 محرم 1403
┄┅┅┄❥•.❀.•❥┄┄┅┄
هم_پیمان_باشهدا_تا_ظهور
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
11.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #تماشایی | مجال تفکر
🎤 بازنشر گفتوگوی سال گذشته با حجتالاسلام پناهیان | بخش دوم
📝 آنچه از راه امامحسین (ع) دریافتید، با اندیشه و زبان خودتان روی کاغذ بیاورید
✅ یک پیشنهاد خوب اربعینی برای عمل به توصیه آقا
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
🌊 موج رو به دریا
👌 حادثهای که مغزها از تحلیل آن عاجزند
✨ این پدیده الهی نشاندهنده اوج گرفتن تفکر مبارزه در راه خداست
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
22.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌میدونید کیا به اربعینیها گیر میدن؟!
🔻اینها مشکلشون اینه!
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
🔹#حکایت_عبدالله_دیوونه
✍اسمش عبدالله بود...
تو شهر معروف بود به عبدالله دیوونه
همه میشناختنش!
مشکل ذهنی داشت
خانمش هم مثل خودش بود ... وضع مالی درست و حسابی نداشت
زوری خرج شکم خودش و خانمش رو میداد
🔹تو شهر این آقا عبدالله دیوونه، یه هیئتی بود، هر هفته خونه یکی از خادمای هیئت بود
نمیدونم کجا و چطور ولی هرجا هیئت بود عبدالله دیوونه هم میومد...
یه شب بعد هیئت مسئول هیئت اعلام کرد که هرکی میخواد هفته بعد هیئت خونه اش باشه بیاد اعلام کنه
🔸دیدن عبدالله دیوونه رفت پیش مسئول هیئت، نمیتونست درست صحبت کنه به زبون خودش میگفت...
حسین حسین خونه ما💔
مسئول هیئت با خادما تعجب کرده بودن
گفتن آخه عبدالله تو خرج خودتو خانمت رو زوری میدی
🔹هیئت تو خونه گرفتن کجا بود این وسط...!'
عبدالله دیوونه ناراحت شد
به پهنای صورت اشک میریخت میگفت آقا ؛ حسین حسین خونه ما....
خونه ما 💔💔
بعد کلی گریه و اصرار قبول کردن
حسین حسین خونه عبدالله باشه . .
🔸اومد خونه
به خانمش گفت ، خانمش عصبانی شد گفت عبدالله تو پول یه چایی نداری
خونه هم که اجاره ست ... !!
چجوری حسین حسین خونه ما باشه
کتکش زد...
گفت عبدالله من نمیدونم
تا هفته دیگه میری کار میکنی پول هیئت رو در میاری...
🔹واِلا خودتم میندازم بیرون از خونه
عبدالله قبول کرد
معروف بود تو شهر، کسی کار بهش نمیداد هرجا میرفت قبول نمیکردن که
هی میگفت آقا حسین حسین قراره خونه ما باشه💔 . .
روز اول گذشت ، روز دوم گذشت ... تا روز آخر
🔸خانمش گفت عبدالله وقتت تموم شد هیچی هم که پول نیاوردی
تا شب فقط وقت داری پول آوردی آوردی نیاوردی درو به رو خودت و هیئتیا باز نمی کنم...
عبدالله دیوونه راه افتاد تو شهر هی گریه میکرد میگفت حسین حسین خونه ما💔
رفت ؛ از شهر خارج شد
بیرون از شهر یه آقایی رو دید
🔹آقا سلام کرد گفت عبدالله کجا ؟ مگه قرار نبود حسین حسین خونه شما باشه ؟!
عبدالله دیوونه گریش گرفت
تعریف کرد برا اون آقا که چی شد و . . .
آقا بهش گفت برو پیش حاج اکبر تو بازار فرش فروشا
بگو یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بهت بده ، بفروش خرج حسین حسین خونه رو بده💔
🔸عبدالله خندش گرفت دوید به سمت بازار فرش فروشا
به هرکی میرسید میخندید میگفت حسین حسین خونه ما . . خونه ما💔
رسید به مغازه حاج اکبر
گفت یابن الحسن سلام رسوند گفت امانتی منو بده !
حاج اکبر برق از سرش پرید عبدالله دیوونه رو میشناخت
🔹گریش گرفت چشمای عبدالله رو بوسید عبدالله ... !!!
امانتی یابن الحسن رو داد بهش
رفت تو بازار فروخت با پولش میشد خرج ۱۰۰ تا حسین حسین دیگه رو هم داد . .
با خنده دوید سمت خونه نمیدونم گریه میکرد،
میخندید میگفت حسین حسین خونه ما 💔
🔸رسید به خونه شب شده بود . .
دید خادمای هیئت خونه رو آماده کردن
خانم عبدالله رفت چایی و شیرینی گرفت
چه هیئتی شد اون شب،
آره یابن الحسن خرج هیئت اون شب خونه عبدالله دیوونه رو داد.
عبدالله خودش که متوجه نشد
ولی دیگه عبدالله دیوونه نبود، خیلی خوب صحبت میکرد. آخه یابن الحسن رو دیده بود.
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
6.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به یاد سید در اربعین..❤️🩹
تو رسیدی، نایبالزیاره ما باش
@RoshanaFardisb
دست بر سینه
ادب حڪم ڪند
وقت قیــام
رو به ارباب
دو عالــم دهے
هرصبح
سلام
صلیالله علیک یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
سلام ارباب خوبم✋
🌱#اللہمعجللولیڪالفرج 🌱
📚داستان کوتاه و#پندآموز
"طوطی و حضرت سلیمان"
مردی یک طوطی را که حرف میزد
در قفس کرده بود و سر گذری مینشست
اسم رهگذران را میپرسید و به ازای پولی
که به او میدادند طوطی را وادار میکرد
اسم آنان را تکرار کند
روزی حضرت سلیمان از آنجا میگذشت
حضرت سلیمان زبان حیوانات را
میدانست طوطی با زبان طوطیان
به ایشان گفت:
"مرا از این قفس آزاد کن"
حضرت به مرد پیشنهاد کرد که
طوطی را آزاد کند و در قبال آن پول
خوبی از ایشان دریافت کند.
مرد که از زبان طوطی پول درمیآورد
و منبع درآمدش بود،
پیشنهاد حضرت را قبول نکرد.
حضرت سلیمان به طوطی گفت:
"زندانی بودن تو به خاطر زبانت است"
طوطی فهمید و دیگر حرف نزد
مرد هر چه تلاش کرد فایدهای نداشت
بنابراین خسته شد و طوطی را آزاد کرد
👌"بسیار پیش میآید که ما انسانها
اسیر داشتههای خود هستیم"...
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
رکورد بهترین نتیجه المپیک در دست ایران
🔸ایران بیشترین تعداد مدال را نسبت به تعداد ورزشکار در المپیک ۲۰۲۴ پاریس به دست آورده است.
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane