دیدن دو نوع است:
🔸دیدن سطحی
🔸دیدن عمیق
دیدن سطحی فقط پوسته و ظاهر را توجه میکند و دیدن عمیق هم ظاهر وهم عمق و محتوا را نگاه میکند.
یک مادر سطحی نگر وجزیی نگر فقط میگوید چرا بچه من بدغذا است، ولی مادر عمیق نگر وکلی نگر از دل بدغذایی چندین دلیل و معنا را استخراج میکند.
به دوکلمه زیرتوجه کنید
🔸کشف= آشکارسازی
🔸حجاب=پنهان سازی
حجاب یعنی پرده و پنهان کننده. ما نمی توانیم بدون پرداختن به بحث حجاب وارد موضوع دیدن شویم. لطفاً کلمه ی حجاب بار فرهنگی در ذهنتان ایجاد نکند، منظور من حجاب خانم ها نیست به آن هم اشاره خواهیم کرد ولی منظور من کلی است.
ما برای دیدن احتیاج به نور داریم. تا نور نباشد ما نمی توانیم کشف کنیم. عامل کشف نور است. عامل پنهان کردن و کشف نکردن حجاب وتاریکی است. باید نور باشد تا بتوانیم ببینیم. پس برای دیدن باید حجاب ها را برداریم.
نکته ی مهم در دیدن این است که کجا باید حجاب باشد؟ کجا آشکارسازی؟ کجا باید پنهان کنیم و کجا باید آشکار سازیم. این چیزی است که در زندگی ما رابطه اش بهم ریخته و جایی که باید پنهان کنیم، آشکار می کنیم و جایی که باید آشکار کنیم، پنهان می کنیم.
آن چه که در کودکان ما یا در باورهای ما راجع به کودکان باعث می شود که بچه ها دیدن یعنی "عمیق دیدن" را یاد نگیرند، این است که بچه های ما هدایت می شوند به سمت دیده شدن "مورد توجه دیگران قرارگرفتن
دیده شدن، حجاب دیدن است. هرجایی که بخواهیم دیده شویم، از دیدن محروم می شویم. و هرجا که دیده نشویم، آن موقع است که قدرت دیدن پیدا می کنیم
#شخصیت {قسمت21}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
آن چه که در کودکان ما یا در باورهای ما راجع به کودکان باعث می شود که بچه ها دیدن یعنی "عمیق دیدن" را یاد نگیرند، این است که بچه های ما هدایت می شوند به سمت دیده شدن "مورد توجه دیگران قرارگرفتن"
دیده شدن، حجاب دیدن است. هرجایی که بخواهیم دیده شویم، از دیدن محروم می شویم. و هرجا که دیده نشویم، آن موقع است که قدرت دیدن پیدا می کنیم.
بحث دیدن را من از دو سال پیش که با دوستی که دست اندرکار آموزش و پرورش بودند و با بچه ها سروکار داشتند راجع به خلاقیت صحبت می کردم، دنبال کردم. ایشان عقیده داشتند که بچه های ما اصلاً خلاق نخواهند شد! چون بچه های ما خلاق دیدن را بلد نیستند. و تا وقتی که نتوانند خلاق ببینند، محال است که خلاقیت پیدا کنند. کلاس و آموزش هیچ کسی را خلاق نمی کند مگر این که نگاه خلاق بین داشته باشیم.
بچه های ما خلاق نگاه نمی کنند چون خود ما هم این نگاه را بلد نیستیم. خلاقیت جزء بُعد عمیق دیدن است. خلاقیت در سطح نیست بلکه در عمق است. چون نمی توانیم عمیق ببینیم، نمی توانیم خلاق شویم. مشکل بچه های ما و خود ما این است که نگاه عمیق نداریم. پس چه کنیم که دیدن را یاد بگیریم....(ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت22}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
سبک زندگی کریمانه
آن چه که در کودکان ما یا در باورهای ما راجع به کودکان باعث می شود که بچه ها دیدن یعنی "عمیق دیدن" را
ما اکنون بچه هایمان را به سمت دیده شدن می بریم. بچه ها مرکز توجه هستند و توجه گرفتن را تمرین می کنند نه توجه کردن را.
ما توجه لازم داریم چون جسم داریم، هویت داریم، فردیت داریم و شخصیت داریم. این عوامل باید دیده شوند و منظور اصلاً دیده نشدن نیست بلکه باید به گونه ای دیده شویم که به دیدن هدایت شویم نه به دیده شدن.
دیده شدن باید هماهنگ با دیدن باشد. دیده شدنی که منتهی شود به دیدن نه دیده شدنی که منتهی شود به نیاز به دیده شدن و نه منتهی شود به گدایی توجه از دیگران. باید به گونه ای به بچه ها توجه کنیم که بچه ها به سمت دیدن هدایت شوند
وقتی به دیدن هدایت می شویم به سمت بالا و معنویت و معصومیت می رویم. و وقتی دنبال دیده شدن (توجه،تعریف وتمجید دیگران) می رویم به سمت پایین که منیت است می آییم. منیت فقط این نیست که تکبر و زیبایی و مقام و برجستگی و غیره باشد، حقارت هم یک نوع منیت است. و این یک سرفصل بزرگ در روانشناسی است (ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت23}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
خیلی وقت ها ما مریض می شویم که جلب توجه کنیم یا می نالیم که جلب توجه کنیم؛ خیلی از ما بیچاره می شویم که توجه بگیریم و این یکی از کارهایی است که خانم ها بسیار در آن تبحر دارند به خصوص در کسوت مادری. چون به توجه نیاز داریم و از کودکی به گونه ای پرورش پیدا کرده ایم که نیازمند توجه باشیم، و هرگز نتوانستیم از درون به چیزی توجه کنیم. همیشه نگران جلب توجه بودیم و هیچ وقت به فکر بذل توجه نبوده ایم.
دیده شدن بد نیست، مهم است ولی ارزش نیست. انسان تا وقتی زنده است، شخصیت و نفسانیت دارد و نیاز به توجه دارد و باید دریافت کند.
کودک در یک سال اول زندگی اش بیشترین نیاز را برای توجه دارد. در تاریخ دو بار این آزمایش تکرار شده که دوگروه از بچه های زیر یکسال را تحت نظر گرفتند، گروه اول در بهترین شرایط زیستی، تغذیه ی عالی و غیره اما توسط انسان های پوشیده ای که فقط چشم هایشان پیدا بود؛ این گروه بچه ها به علت دریافت نکردن توجه، در هر دوبار آزمایش همه شان مردند.
انسان بدون توجه پژمرده می شود. کودک بدون توجه می میرد ولی توجه در اندازه ی خودش و در جای خودش.
(ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت24}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
از 1تا 3 سالگی با توجه کودک به خود و آرام آرام به توانایی خود، "اعتماد به نفس" شکل می گیرد.
اریکسون معتقد است که مرحله ی دوم خودباوری در مقابل شک است؛ من کی هستم؟ این شکل و شمایل منه شبیه اونا هستم ولی هنوز ضعیفم، آخه اونا از من گنده ترن منم مثل اونا دست و پا دارم حالا می تونم کارهای اونارو بکنم؟ می تونم مثل اونا باشم یا نه؟
مرحله ی کنترل توانایی.
بیشترین پیام تأیید را کودک باید در این سن بگیرد و متأسفانه در فرهنگ آموزش و پرورش ما بیشترین پیام عدم تأیید را در این مرحله به کودک می دهیم.
چه قدر به بچه ها می گیم که نکن عزیزم، دست نزن، ببین تو نمی تونی! آب می خوای خودم بهت می دم.و این عدم تأیید را خیلی وقت ها در کمال مهربانی و بدون خشونت انجام می دهیم. می ریزی، کثیف می کنی، جیز میشی، چه قدر به بچه ها میگیم که نکن، نمی تونی، می ریزی و اصلاً امکان نداره که به بچه ها این فرصت را بدهیم که تجربه کند و بگوییم که تو می تونی.
(ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت25}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
مرحله ی توجه کودک به توانایی خود ادامه دارد تا مرحله ی سوم.
🔸مرحله ی سوم؛ از این مرحله توجه به محیط و ارتباط با محیط شروع می شود. 3 تا 5 سالگی، کودک آرام آرام خود و توانائی هایش را پیدا کرده حالا سراغ محیط می آید، در محیط چه خبر است؟ چه کاری در محیط می توانم بکنم و چه ابتکاری می توانم بکنم؟ اریکسون این مرحله را ابتکار در برابر احساس گناه نامیده است.
کودک آرام ارام از خودبینی به دیگر بینی می آید تا دیگران و ارتباط انسانی را کشف کند و در این مرحله است که ما معتقدیم سه سال به بعد سن جدایی کودک است و سن مهدکودک پایان سه سالگی است، حالا برو و کشف کن و خودت را در ارتباط با محیط کشف کن.
🔸مرحله ی چهارم 6 تا 12 سالگی است که توجه عمیق به محیط و رابطه ی محیط و خودش است که دوره ی مدرسه ی ابتدایی و دوره ی سازندگی در برابر حقارت است.
مرحله ای است که بر پایه ی مراحل پیشین، نگاه می کند که من کی هستم؟ چه قدر بالاترم؟ چه قدر پایین ترم؟ کجا هستم؟ چگونه هستم؟ و یواش یواش به سمت نوجوانی یعنی مرحله ی پنجم 12 تا 18 سالگی می رود.
🔸مرحله ی پنجم؛ 12 تا 18 سالگی مرحله نوجوانی، سن بحران. در این مرحله این سؤال پیدا می شود که من از کجا آمده ام؟ چرا آمده ام؟ زندگی یعنی چی ؟ چرا من را به دنیا آورده اید؟ و توجه به مبدأ و ارتباط با مبدأ شکل می گیرد. این سؤال ها نشان دهنده ی این است که به مبدأ فکر می کند. سؤال ها از پایین ترین مرحله ی انسان یعنی مرحله ی نباتی شروع می شود و کم کم به سمت بالا می رود
ما باید مراقب باشیم که با جواب هایمان او را به سمت پایین هدایت نکنیم. تو به دنیا آمده ای چون ما خواستیم خوش بگذرونیم، خوب غلط کردیم تو رو آوردیم، اشتباه کردم !!!!!!!!!! نگاه کودک باید به سمت بالا و مبدأ هدایت شود 18 سالگی سن خردمندی است. و مهم این است که این مراحل درست طی شوند و دیدن و دیده شدن در تمام مراحل در تعادل باشند.(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت26}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
18سالگی سند خردمندیست. بارها زندگی ابوعلی سینا را مثال زده ام باز هم می گویم که ایشان گفتند: من هرچه یاد گرفتم تا 18 سالگی بود و از آن به بعد هیچ چیزیاد نگرفتم. ابن سینا این مسیر را به خوبی طی کرد و بالا رفت و وقتی به سن خردمندی یعنی 18 سالگی رسید، دیگر توانایی های او قابل اندازه گیری نیست.
و مثال هایی از این قبیل، شیخ اشراق، شهاب الدین سهروردی و غیره هستند. رسیدن به این مرحله تجربه ی شخصی است و بچه های ما در 18 سالگی باید به این مرحله برسند که آخرین مرحله ی مخروط رشد است.
در این مرحله که به خردمندی رسیدند دیگر ما با آن ها کار نخواهیم داشت.
سن تشکیل خانواده 18 سالگی است چون از دو حال خارج نیست یا نظام آفرینش خطا می کند یا ما انسان ها
نظام آفرینش 18 سالگی را سن عقل و تشکیل زندگی قرار داده. ما اشتباه می کنیم که سن ازدواج را بردیم 30 سالگی و با شرایط تحصیلات عالیه و کار خوب و ....
اگر نظام آفرینش قرار بود که خطا داشته باشد که تا حالا نابود شده بود چون این نظام آن قدر باعظمت است که کوچکترین اشتباه نابودش می کند. پس تا به حال که نابود نشده نشان دهنده این است که ذره ای خطا و اشتباه نداشته و ندارد و این ما هستیم که داریم اشتباه می کنیم و مراحل را درست طی نمی کنیم.
در نتیجه بچه ی 25 ساله ی ما هنوز بچه ست. ما دوران کودکی را کم کرده ایم و دوران نوجوانی را طولانی کرده ایم. می گیم آقازاده چرا ازدواج نمی کنند؟ آخه تازه فوق لیسانسشو گرفته، حالا دکتراشو بگیره، هنوز خونه نداره، ماشین بخره و.... مثلی هست که میگه یک سنی ازدواج کن که بچه هات بگن به جان پدرم، نگن به ارواح خاک پدرم.
(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت27}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
چه کار کنیم که بچه های ما این مسیر را درست طی کنند؟ (مسیر رشد تا 18سالگی که درقسمتهای قبل توضیح دادیم)
آن چه که در این کلاس می شنوید فقط یک اشاره است و یقیناً با باورهایتان در تعارض است و علامت سؤال های زیادی برایتان ایجاد خواهد شد؛ نترسید و حرکت کنید و تمرین کنید. حال مستقیم وارد بخش دانایی یعنی روش ها و چگونگی ها می شویم.
اولین نکته این است که ما کودک شاخص و برجسته می خواهیم؛ یکی از باورهای ما این است که کودک ما باید برجسته و شاخص باشد. انسان ها از هم متمایز هستند و اصلاً شکل هم نیستند بنابراین اصلاً لازم نیست که من کار خاصی بکنم که از شما متمایز شوم. کدام دو نفر انسان وجود دارند که از هم متمایز نباشند؟ همه ی ما کاملاً از همدیگر متمایز هستیم؛ بنابر این چه اصراری داریم که بخواهیم خودمان را متمایز کنیم. همه ی ما متمایز هستیم. آن چیزی که ما را اذیت می کند این است که می خواهیم برجسته تر و شاخص تر باشیم و بیشتر دیده شویم. این مسئله ی بسیار مهمی است که باید به آن دقت کنیم.
کودک متعادل کودکی است که این مسیر را درست برود. اصلاً هم شاخص و نابغه و برجسته و استثنایی نیست. ما اصلاً چیزی به اسم استثنایی نداریم. مگر می شود که در نظام آفرینش استثنایی، باشد.
کودک شاخص ونابغه کودکی است که از خود درک واقعی ندارد. چون درک او از خودش، برداشتی و القایی است؛ درکی است که والدینش به او القاء کرده اند یا از تعریف دیگران برداشت کرده شخصیتی است که مطابق با هنجارهای اجتماعی است و هنجارها به او تحمیل شده اند. در نتیجه ی این درک این کودک رفتار غیرواقعی هم پیدا خواهد کرد. و وقتی غیرواقعی شدیم یعنی همگام و هماهنگ با نظام آفرینش نیستیم و در این حالت عذاب خواهیم کشید.
نظام آفرینش بسیار نظام قدرتمندی است، یا در مسیر آن حرکت می کنیم یا در خلاف جهت آن؛ به هر نسبت که از این مسیر دور شویم، آزار خواهیم دید، منتهی ما عوامل را در بیرون جستجو می کنیم و می گوییم که من احساس خوبی ندارم چون مملکت، بچه، همسر، قدمن، تحصیلاتم، پول و . هیچ کدام این ها نیست. وقتی ما حالمان خوب نیست به این دلیل است که در مسیر رشد نیستیم.(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت28}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
شاخص خواهی و ایده آل طلبی، خلاف آفرینش است. در فطرت انسان کمال طلبی وجود دارد چون انسان جز به خدایی شدن رضایت نمی دهد ولی نه در مادیت. هر چه در مادیت کمال طلب باشیم، سقوط خواهیم کرد. در فضای معنویت کمال طلبی یک اصل است، باید بالا برویم.
شاخص بودن کودک را از ارتباطات اجتماعیش محروم می کند.
در کشورهای اروپایی وقتی تشخیص می دهند که کودکی تیزهوش است بلافاصله برنامه ی خاصی برای او تدوین می کنند و اولین کار این است که خود کودک به هیچ وجه نباید متوجه شود که تیزهوش است. در بعضی موارد خانواده اش هم نباید بفهمند و فقط مدیر و مسئول آموزشی و معلم از این مسئله با خبر هستند و طوری برای این کودک برنامه ریزی می کنند که نمره ی کلاسیش از میانگین نمره ی کلاسی پایین تر باشد تا به رابطه ی اجتماعیش در مدرسه آسیب نزند تا دانشگاه که در آن جا متوجه می شود که تیزهوش است و در آن جاست که کار یک پروفسور را در یک زمان کوتاه انجام خواهد داد.
تیزهوشی برای جلب توجه نیست برای دیده شدن نیست؛ بلکه تیزهوشی برای دیدن است.بچه های تیزهوش را باید به سمت دیدن هدایت کنیم نه به سمت دیده شدن.
(ادامه دارد...)
#شخصیت {قسمت29}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
درباره دیده شدن و شاخص خواهی صحبت کردیم. حال چه چیز باعث میشود برویم دنبال دیده شدن وشاخص خواهی؟ من معمولاً از دو کلمه خیلی استفاده می کنم، هنجار و کارکرد (کاربرد). در مقدمه ی پاسخ این سؤال منظورم از به کار بردن این دو کلمه را توضیح می دهم تا با هم هماهنگ جلو برویم.
ما برای حیات یک سری نیاز داریم مثل لباس که یکی از بخش های آن کفش است. از دل نیاز ارزش بیرون می آید. این کفشی که ما نیاز داریم چه خصوصیاتی باید داشته باشد؟ راحت، زیبا، بادوام، قیمت مناسب. این 4 تا ارزش از دل این نیاز بیرون می آیند و ارزش ها تبدیل به هنجار می شوند.
کارکرد کفش چیست؟ بر پایه ی کارکرد هنجار را تعریف می کنیم. یعنی ازکفش چه استفاده ای میکنیم وچه نیازی داریم؟ به این میگویند کارکرد
اما در جامعه درست عکس این اتفاق می افتد و فرمول بالا دقیقاً برعکس اتفاق می افتد یعنی اول در جامعه هنجار هست، به دنبال آن ارزش می آید و بعد نیاز و این یعنی مُد، یعنی ما توجه نداریم که چه نیازی داریم و چه کفشی می خواهیم بپوشیم، می رویم دنبال این که پاشنه اش چند سانت باشد چه مارکی باشد و امسال چه رنگی مد است ودرکل جامعه چه چیزی را می پسندد؟ این یعنی توجه واولویت قرار دادن هنجارها
هنجارها خیلی قوی هستند و روند طبیعی را تغییر میدهند وبرعکس میکنند و ارزش ها را می سازند و از دل آن ها نیاز به وجودمی آید درحالی که نیاز باید اول باشد. یک کمد لباس داریم اما چون یک مدل دیگه مد میشه با همان که نمیشه برویم مهمانی.... در نتیجه این برداشت را خواهیم داشت که من الآن نیاز دارم و چون نمی توانم به نیازم برسم پس آدم بدبختی هستم. مهم نیست که چند دست لباس دارم، مهم اینه که لباس روز را ندارم، لباسی که هنجارهای جامعه به ما تحمیل می کند. پس من آدم بدبختی هستم.
(ادامه دارد)...
#شخصیت {قسمت30}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
هنجارها خیلی قوی هستند و تبلیغات نیز هنجارها را تبلیغ می کنند. شما اگر طبق هنجارهای اجتماعی رفتار نکنید، توسط جامعه تنبیه می شوید؛ پس باید قوی باشیم که این تنبیه ها اذیتمان نکند.
این تنبیه ها مثل: بچه تون کلاس های مختلف نمیره؟! ااِااهِ، تا حالا چندبار از این اِه گفتن ها شنیده اید؟ و چقدر می توانید تحمل کنید؟ هرکس می رسه و می پرسه و آخر سر هم تجویز می کنن که می دونی چه ظلمی داری درحق بچه ات می کنی؟ می دونی چه قدر عقب می افته؟ بچه باید 8 تا کلاس بره!!!!!!!!! این ها همه هنجار جامعه است و فشار می آورند. اگر ما به آن چیزی که می دانیم ایمان نداشته باشیم و به آن عامل نشویم، تسلیم هنجار جامعه خواهیم شد.
امروزه تبلیغات یکی از بازوهای بزرگ ایجاد هنجارهای اجتماعی است. مثل کانال Me Shop یک روز میاد میگه این جارو محشره و کمر درد نمی گیرید و .... بعد دو ماه بعد یک جاروی سه گوش میاره و نشون میده و جاروی قبلی را رد میکنه و میگه که با این جارو پادرد نمی گیرید و با جارو قبلی چلاق می شوید و .... من هم باور می کنم و میرم جاروی جدید را می خرم و بعد می بینم که چه قشنگ اسیر حماقت هایم می شوم و می بینم که چه قدر ظریف این حماقت ها را به من تحمیل می کنند.
حماقت به عنوان توهین نمی گویم بلکه منظورم به عنوان شناخت پایین است، یعنی یک کانال تلویزیونی می تونه هنجار جامعه را به من القاء کند. هنجارها را مواظب باشید. پس من هرجا صحبت از هنجار کردم، در مقابل کارکرد است.
[ادامه دارد]....
#شخصیت {قسمت31}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane
اولین جایی که دیدن ضعیف می شود و دیده شدن قوی می شود، فضای خانه است. کاربرد خانه چیست؟
چه آپارتمان 40 متری و چه 400 متری، محلی که به آن خانه می گوییم و سرپناه ما است. کارکرد خانه چیست؟ روز را به شب رساندن، خوردن و خوابیدن این ها هیچ کدام کارکرد خانه نیست.
کارکرد خانه، دریافت نیازهایمان برای رشد است که مهمترین آن نیازهای زیستی است. فضای خانه فضایی است که در درجه ی اول به نیازهای زیستی ما پاسخ می دهد یعنی از پایه که بخش مادیت است شروع می شود و پایه ی دیده شدن و دیدن در این جا گذاشته می شود.
ما همه ی خانه را دیوارکشی کرده ایم، اتاق کودک، اتاق پدر و مادر، غذاخوری و.... پس هر کس تو سلول خودش. وقتی فضاهای خانه را اختصاصی می کنیم، جدایی پیش می آید و بعد به دنبال آن مقایسه پیش می آید. چرا فضاهای خانه ی ما تفکیک شده است و چرا کودک از فضای خانه ی ما بیرون می رود؟ چرا زندگی ما باید تفکیک شود؟ چون این تفکیک کردن یک هنجار اجتماعی است(جامعه اینگونه می پسندد وبه ما القاء میکند)
کودک مرحله به مرحله خودش را می بیند و بعد توانائی هایش را می بیند و در آخر محیط را می بیند. اما ما اولین قدم، آخرین مرحله را طی کرده ایم و با جدا کردن کودک در اولین قدم، ارتباط کودک را با محیط تخریب کرده ایم. هنوز کودک به دنیا نیامده اتاق او را جدا می کنیم.
دوستی از خارج از کشور با من تماس گرفت و تصمیم دارند که سر یک تاریخ مشخص با همسرش بچه دار شوند ولی سر خرید وسایل بچه با هم اختلاف پیدا کرده بودند؛ یعنی از همین الآن که می خواهی بیای جدا هستی، تو هستی و اتاق خودت. اکثراً هم یک دونه کودک داریم و باید نشان بدیم که ما چه پدر و مادری هستیم و ببینید که برای بچه مان چه کارهایی می کنیم!!
میخواهیم نشان دهیم ما اصلاً مثل دهاتی ها با هم زندگی نمی کنیم بلکه مثل انسان های متمدن سلول های انفرادی داریم، بند عمومی مال وقتیه که مهمان بیاد. به انفرادی های ما نگاه کنید بهترین وسایل روز را خریدیم و داخل سلول ها گذاشتیم. نیاز های زیستی را به بهترین نحو می گیریم اما دیگه نمی توانیم سراغ دیدن برویم، حالا دنبال این هستیم که ببینیم اتاق من چی کم داره، نمی توانیم رابطه مان را با همدیگر ببینیم.
رفتار ما به عنوان پدر و مادر اینه که چی بخریم، چی برات بخریم، چه جوری نگه داشتی؟ .... در صورتی که نیازهای عاطفی و نیازهای شناختی و معنوی را نمی گیریم؛ فقط و فقط نیازهای زیستی و آن هم در حد افراط. همه ی این مسائل به دلیل
👈هنجارها است و نیازهای ما به جای این کارکردی پاسخ داده شوند، هنجاری پاسخ داده می شوند.
"هنجار = آنچه جامعه میپسندد نه آنچه که نیازاست"(ادامه دارد)
#شخصیت {قسمت32}
[مباحث کودک متعادل ]
نوردیده
🏴🍃🌸#سبک_زندگی_کریمانه
@sabkezendegikareemane