eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
359 دنبال‌کننده
16.8هزار عکس
10.7هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️دفتر‌ صبح... از سطرے شروع میشود 🌸 كه بـنـام بزرگ تـو تكيه كرده است به نام تو‌ اے خـداے صبح💖 اے خـداے روشنے ✨ اے خـداے زندگی💖 هر صبح...☀️ آغازی است براے رسیدن به تو...💖 🌸بِسْمِ‏ اللَّهِ‏ الرَّحْمنِ‏ الرَّحِیم🌸 ✨الهے به امید تو✨ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‌‌‎⊰⃟𖠇♥️࿐ྀུ♥️༅࿇༅═‎┅─ (♥️) زیارت امام حسن عسکری (♥️) امروز پنجشنبه متعلق است (♥️) به امام حسن عسکری ع ❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
دعای روز پنجشنبه.mp3
6.22M
🌹☀️🍃 ﷽ 🍃☀️🌹 💠 دعای روز پنجشنبه 🍃 بسم الله الرحمن الرحیم 🍃 الحَمدُ لِلّٰه الَّذى أَذهَبَ اللَّيْلَ مُظْلِماً بِقُدْرَتِه، وَجَاءَ بِالنَّهَارِ مُبْصِراً بِرَحمَته، وَكَسانى ضِياءَهُ وَأَنا فى نِعْمَتِه اللّٰهُم فَكَما أَبقَيْتَنِى لَهُ فَأَبْقِنِى لِأَمْثالِهِ، وَصَلِّ عَلَى النَّبِيِّ محمد وَآلِهِ، وَلَاتَفْجَعني فِيهِ وَفِي غَيْرِه مِنَ اللَّيالِى وَالْأَيَّامِ، بِارْتِكَابِ الْمَحَارِمِ، وَاكتِسَابِ الْمَآثِمِ، وَ ارْزُقْنِى خَيْرَهُ، وَ خَيْرَ مَا فيهِ، وَ خَيْرَ ما بَعْدَهُ، وَ اصْرِفْ عَنِّى شَرَّهُ، وَ شَرَّ ما فِيهِ، وَ شَرَّ ما بَعْدَهُ، اللّٰهُمّ إِنِّى بِذِمَّةِ الْإِسْلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ، وَ بِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَيْكَ، وَ بِمُحمَّد الْمُصْطَفىٰ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ أَسْتَشْفِعُ لَدَيْكَ فَاعْرِفِ اللّٰهُمَّ ذِمَّتِىَ الَّتِى رَجَوْتُ بِهَا قَضَاءَ حَاجَتِى، يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ 🍃 اللّٰهُمَّ اقْضِ لِى‌ فِى الْخَمِيسِ خَمْساً لَايَتَّسِعُ لَها إِلّا كَرَمُكَ، وَ لَايُطِيقُها إِلّا نِعَمُكَ، سَلَامَةً أَقْوىٰ بِهَا عَلَىٰ طَاعَتِكَ، وَ عِبادَةً أَسْتَحِقُّ بِها جَزِيلَ مَثُوبَتِكَ، وَ سَعَةً فِى الْحَالِ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلَالِ، وَ أَن تُؤْمِنَنِى فى مَوَاقِفِ الْخَوْفِ بِأَمْنِكَ، وَ تَجعَلَنى مِن طَوَارِقِ الهُمومِ وَ الغُمومِ فى حِصْنِكَ، وَ صَلِّ عَلىٰ محمد وَ آل‌محمد، وَ اجعَل تَوَسُّلى به شافعاً، يَوْمَ الْقيامَةِ نافِعاً إِنَّكَ أَنتَ أَرحمُ الراحمين. 📿التماس دعا 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بعضی‌ها خیال می‌کنند نشاط یعنی رقاصی! ⭕️ نشاط واقعی یعنی...👆 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
﷽🌹﷽🌹﷽ 🌹 ﷽ 🌹 ﷽ ﷽🌹 ﷽ 🌹  ﷽ ﷽ 👇تقویم نجومی اسلامی پنجشنبه👇 ✴️ پنجشنبه 👈27 اردیبهشت /‌ ثور 1403 👈7 ذی القعده 1445 👈16 می 2024 🕌 مناسبت های دینی و اسلامی 🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی. ❇️ امروز روز خوبی برای امور زیر است: ✅آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✅غرس درخت درختکاری. ✅مسافرت. ✅شروع به کسب و کار. ✅امور زراعی و کشاورزی. ✅شکار و صید و دام گذاری. ✅و نوشتن کتاب و مقاله خوب است. 🚘مسافرت : مسافرت خوب است. 👶زایمان خوب و نوزاد روزی دار و خوش قدم است. 👩‍❤️‍👨مباشرت امروز: مباشرت هنگام زوال ظهر مستحب و فرزند حاصل عاقل و سیاستمدار و آقا و بزرگوار خواهد بود و شیطان نزدیک وی نشود و هیچگونه انحراف و نادرستی ندارد. 🔭 احکام و اختیارات نجومی. 🌓 امروز قمر در برج سنبله و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است: ✳️خرید باغ و زمین کشاورزی. ✳️اشتغال به تجارت. ✳️ارسال کالاهای تجاری به مشتری. ✳️خشت بنا نهادن و آغاز بنایی. ✳️قباله و قولنامه نوشتن. ✳️خرید منزل. ✳️و امور زراعی و کشاورزی و امور آموزشی خوب است. 🟣نگارش ادعیه و حرز و برای نماز حرز و بستن آن خوب است. 👩‍❤️‍👨 انعقاد نطفه و مباشرت. مباشرت امشب : فرزند خطیبی بسیار نطاق گردد. 💇💇‍♂ اصلاح سر و صورت. طبق روایات، (سر و صورت) در این روز از ماه قمری ، باعث دولت می شود. 💉💉 حجامت. فصد زالو انداختن یا در این روز از ماه قمری ،ممکن است باعث مرگ ناگهانی شود. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از آیه ی 8 سوره مبارکه "انفال" است. لیحق الحق و یبطل الباطل... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که بین خواب بیننده و دیگری اختلافی پیش آید و دعوا را نزد قاضی یا حکم برند و معلوم شود حق با خواب بیننده است. ان شاءالله . شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره : در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد. 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‌‌‎⊰⃟𖠇🌹࿐ྀུ🌹༅࿇༅═‎┅─ 🌹 تقویم شیعه🌹 شمسی: پنج شنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ هجری شمسی میلادی:Thursday 16 may 2024 قمری: الخميس ۰۷ ذی القعده ۱٤٤۵ 🌹 امروز متعلق است به: 🔸حضرت حسن بن علی العسكری عليهما السّلام 📿 اذکار روز: 👈صد مرتبه ذکر لا اله الا الله الملک الحق المبین 👈۳۰۸ مرتبه یا رزاق بگوید تا روزى اش فراوان شود. 🙏بارالها در فرج حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف تعجیل فرما و گره از مشکلات همه مردم باز کن ✅وقایع روز: 🇮🇷روز ارتباطات و روابط عمومی 🗓روزشمارتاریخ: 💐⏳۰۴ روز تا ولادت باسعادت حضرت امام رضا علیه السلام (۱۴۸ه ق) ⬛️⏳۱۶ روز تا سالروز شهادت حضرت امام رضا علیه السلام به روایتی(۲۰۲ ه ق) ◼️⏳۱۸ روز مانده به رحلت بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی رحمه‌الله علیه (۱۳۶۸ه ش) ⬛️⏳۲۲ روز تا سالروز شهادت حضرت امام محمد تقی علیه السلام(جوادالائمه ۲۲۰ه ق) 💐⏳۲۳ روز تا سالروز ازدواج حضرت امیرالمؤمنین علی عليه السّلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها(۰۲ ه ق) ⬛️⏳۲۹ روز تا سالروز شهادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام (۱۱۴ه ق) 🕋⏳۳۰ روز تا سالروز حرکت حضرت امام حسین علیه السلام از مکه بسوی کربلا (۶۰ه ق) 🕋⏳۳۱ روز تا روز عرفه 💐⏳۳۲ روز تا عید سعید قربان ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📰 دکه روزنامه| پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📆 #روز_شمار_شهدایی 🔆امروز #پنجشنبه ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ مصادف است با ۷ ذی القعده 📿📿ذکر روز پنجشنبه: لا اله الا الله الملک الحق المبین (صد مرتبه) ✅ذکر روز پنج شنبه موجب رزق و روزی می‌شود. سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم غلامعلی تولی 🕊شهید مدافع حرم علیرضا قبادی 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات ❁اللَّهمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد❁ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ درمــان ڪہ نمی یابیم زین دردِ فـراق تو چون شمع بسوزیم مـــا در حسرتِ دیدارت ........ 🖋 یا حضرت زینب (س) یا حضرت رقیه(س) اگر بارها درراه شما تکه‌تکه شوم یا جانباز شوم هرگز از دفاع شما دست بر نخواهم داشت و امید دارم که این روح پرگناه لیاقت شهادت را داشته باشد می‌دانم که عدم حضور من برای خانواده و دوستانم خیلی سخت است اما آرزوی بنده شهادت بوده و هست چراکه وعده‌ی خداست که می‌فرماید شهدا همیشه زنده‌اند. :۱۳۶۷/۰۲/۰۵ :۱۳۹۶/۲/۲۷ علیرضا قبادی متولد۵ اردیبهشت سال۱۳۶۷ وساکن کرج ازشهدای تخریب‌چی وپاسدار مدافع‌حرم بود که داوطلبانه از طریق سپاه پاسداران به عنوان تخریب‌چی عازم سوریه شد و۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۶در راه دفاع از حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب(س)توسط تروریست های تکفیری درحومه دمشق در سن ۲۹ سالگی بر اثر اصابت گلوله به فیض شهادت نائل شد پیکر پاکش را در امام زاده محمد کرج به خاک سپردند. .....🕊🕊🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ می گفت بنده اولین باری که به منطقه اعزام شدم با شهید قبادی آشنا شدم؛ با شهید در منطقه بودم که ناگهان بیسیم زدند که دشمن به ماشین یکی از بچه‌ها حمله کرده است و متاسفانه تعدادی از بچه ها شهید یا مجروح شده‌اند. شهید علیرضا به محض شنیدن خبر سریع خود را برای رفتن به منطقه مورد نظر آماده و مسلح کرد. گفتم: علیرضا صبر کن تا نیروهای کمکی بیایند. شهید علیرضا قبادی گفت: نباید یک دقیقه هم صبر کرد؛ پیکر شهدا و مجروحان نباید دست دشمن بیفتد!؟ دشمن بچه ها را سلاخی می کند. گفتم: آخه تعداد ما کم است؛ امکان دارد دشمن کمین کرده باشد. شهید علیرضا خیلی محکم گفت: هر که می خواهد بیاید یا علی وگرنه خودم تنها می روم. وقتی قاطعیت را در صدا و چهره اش دیدم گفتم باشه من می آیم. تعدادمان ۶ نفر بود. شهید علیرضا بچه ها را مسلح کرد و همراه اش چند خشاب پر و چند آر پی جی اضافه آورد. خودش پشت فرمان ماشین تویوتا نشست و ما هم عقب ظرف یک ربع ساعت، شهید علیرضا تمام پیکرها را به دوش گرفت و آورد.تمام لباس های شهیدعلیرضاقبادی ازخون شهدا قرمز شده بود. درود خدا بر غیرتش! یادشان بخیر و راهشان پر رهرو باد 🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ای شهیـد .... دستـی بـر آر ؛ نفْس ما را هم تخریب کن ! تا معبرِ آسمــــان به ‌روی مـا هـم باز شود ... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ •••🥀 براى هر صندلی مدیران جمهورى اسلامى ٧٣ داديم به عبارتی؛ هر مدیر یک مسؤلین؛ مراقب باشید گلوگیرتان نشود ! پنج شنبه های دلتنگی🌺 هدیه به روح پاک و مطهر شهـــ🌷ـــدا صلوات . . . شــادی ارواح مطهر شـهدا صلوات 💫 ‏اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🌿از شهدا حاجت بگیرید خاطره ای زیبا از شهیدمدافع حرم راوی مادر شهید روزی سر قبر علیرضا بودم که متوجه خانمی شدیم که شدیدا گریان بود از ایشان سوال کردم که آیا شما علیرضا را میشناسید خانم گفت: که من شهید رو نمیشناسم روز تشییع شهید من در امامزاده بودم که دیدم تشییع شهید است به شهید گفتم اگر تو واقعا شهیدی پس برای من کاری کن من فرزند دختری دارم که نمی تواند صحبت کند و سه پسر بیکار در خانه دارم کمکم کن😔 این اتفاق گذشت چند روز بعد دخترم در خانه یکدفعه مرا صدا زد و درخواست آب کرد باور نمیکردم شهید اینقدر زود جوابم را بدهد کمتر چند روز بعد یک نفر درب خانه ما آمد و پرسید خانم شما سه پسر بیکار دارید من با تعجب پرسیدم بله چطور مگه؟؟ایشان آدرسی به من داد و گفت فردا بگویید بیایند سرکار ....🕊🌺 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ : وقتی تصمیم به رفتن گرفت من خیلی ناراحتی می‌ کردم ایشان سعی می‌کرد دل من را به دست بیاورد تا رضایت دهم.... حتی به من گفته بود دعا کن رفتم شهید شوم!! این من را بیشتر اذیت می‌کرد دیدم نمی‌توانم جلوی رفتنش را بگیرم بالاخره رضایت دادم... در ۲۲ اردیبهشت سال ۱۳۹۲ اعزام شد و ۵ روز بعد در ۲۷ اردیبهشت به شهادت رسید. ما تا یک ماه خبر نداشتیم پیکرش هنوز که هنوزه به وطن بازنگشته. بعد شهادتش حالم دگرگون‌شده بود و خیلی مریض‌احوال بودم. اصرار کردم تا من را به محل شهادتش ببرند. رفتم و آنجا را از نزدیک دیدم. سپس برای زیارت به حرم حضرت زینب(س) رفتم و خواستم از خانم زینب بخواهم که همـسرم را به من بازگرداند ، اما نتوانستم و در برابر عظمت این بی‌بی هیچی نخواستم حتی به این قصد به کربلا رفتم که از امام حسین(ع) همسرم را طلب کنم اما در مقابل آقا هم‌زبانم بند آمد و چیزی نخواستم و برگشتم اما عنایت کردند و حالم بهتر شد صبرم بیشتر شد. الآن هم فقط می‌خواهم تا حداقل پیکرش به وطن بازگردد من هنوز با تولی و خاطراتش زنده هستم و زندگی می‌ڪنم... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💌 💠شهید مدافع‌حرم غلامعلی تولی قبل از اعزام به مأموریت نزد من آمد و گفت: ازتون خواسته‌ای دارم؛ قول می‌دهید انجام دهید؟ با خودم فکر کردم لابد مشکل مالی داره! بهش گفتم: شما خواسته‌ات رو بگو انشاءالله که بتوانم برآورده کنم! سپس بهم گفت: دعا کنید برایم تا شهید شوم♥️ 📀راوے:فرمانده‌تیپ«عمار یاسر»گنبد ....🌹🌹🕊🕊 ✋سلام  بر همسنگران و دوستداران شهـــــداء🌹 🥀 🦋الّلهُمَّ_صَلِّ_عَلَی_مُحَمَّدٍ_وَآلِ_مُحَمَّدٍ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ❇️ 🌹شهید مدافع‌حرم غلامعلی تولی ▫️ساعات بیکاری در پادگان را در کلاس‌های تفسیر و روخوانی قرآن شرکت می‌کرد و توانست در مدت کوتاهی به تفسیر قرآن تسلط یابد و قرآن را به لحن عربی تلاوت کند. ▫️به دلیل فعالیت و همکاری در بسیج سپاه به عنوان فرد فعال بسیج در سپاه شناخته شد. همچنین فعالیت‌های مذهبی و سیاسی وی در پادگان، بیشتر از سایر پاسداران بود؛ در تمام کلاسهای مذهبی و سیاسی پادگان شرکت می‌کرد و حتی برای فراگیری بهتر و بیشتر به مشهد جهت مأموریت‌های عقیدتی_سیاسی اعزام می‌شد و مدارک زیادی را با معدل‌های بالا در این کلاس ها کسب کرد. ▫️سختی برایش معنا نداشت و همیشه به کار و تلاش مشغول بود. روزها پس از اتمام ساعت کاری‌اش در پادگان به کار لوله‌کشی می‌پرداخت؛ حتی در ماه رمضان و ایام تعطیل نیز به کار مشغول می‌شد و از تنبلی و سستی بیزار بود. 🔗به نقل از: فرزند شهید غلامعلی تولی ...🕊🕊🌹🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ✅شهید مدافع‌حرم غلامعلی تولی 🔹همسر شهید نقل می‌کنند: گاهی اوقات مأموریت‌هایی می‌رفت که سه ماه از او بی‌خبر بودیم؛ حتی نامه هم نمی‌فرستاد؛ اگر هم نامه‌ای می‌نوشت، بعد از آمدن خودش به دستمان می‌رسید. من همیشه نگران و چشم‌انتظار بودم که کِی برمی‌گردد! 🔹اما همسرم وقتی برای مرخصی می‌آمد، جبران همه‌ی نبودن‌هایش را می‌کرد. هرگز من را با اسم صدا نمی‌زد. همیشه اسم من "عزیز" بود و من هم با همین اسم صدایش می‌کردم. مهربانی، بهترین و شیرین‌ترین هدیه‌ای بود که به من می‌داد. شیرین‌ترین لحظات عمرم را در کنار شهید گذراندم. نام : غلامعلی نام خانوادگی : تولی تاریخ تولد : ۱۳۴۷-روستای‌یورت‌زینل🇮🇷 دیـن و مذهب : اسلام شیعه وضعیت تأهل : متأهل شـغل : پاسدار درجه : سرهنگ ملّیت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۰۲/۲۷ - سوریه🇸🇾 مــزار : پیکر شهید هنوز بازنگشته است مزار یادبود: گنبدکاووس،امامزاده یحیی توضیحات : رزمنده دفاع مقدس ، عضو تیپ ۶۰ زرهی عمار یاسر گنبدکاووس ...🕊🕊 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🔖 نام : غلامعلی نام خانوادگی : تولی نام پدر : عبدالله تاریخ تولد : ۱۳۴۷/۰۶/۲۰ - گالیکش🇮🇷 دیـن و مذهب : اسلام ، تشیّع وضعیت تأهل : متأهل تعداد فرزندان : ۳ فرزند شـغل : پاسدار درجه : سرهنگ‌دوم ملّیّت : ایرانی تاریخ شهادت : ۱۳۹۲/۰۲/۲۷ - حلب🇸🇾 مــزار : پیکر شهید هنوز بازنگشته است مزار یادبود: گنبدکاووس،امامزاده یحیی توضیحات : رزمنده دفاع مقدس، اولین شهید مدافع حرم استان گلستان ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┅─✵🌺🕊🌺✵─┅
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ‍ ‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 📜 💠شهید مدافع‌حرم غلامعلی تولی 🖍قسمت اول 🔹بیستم شهریور سال۱۳۴۷ روستای یورت زینل از توابع شهرستان گالیکش، شاهد ولادت کودکی در خانواده‌ای متدین و مذهبی و ساده‌زیست بود که غلامعلی نام گرفت؛ زندگی او در خانواده‌ای هفت نفره آغاز شده بود. پدر او به شغل کشاورزی و دامداری که در آن زمان شغل اکثر مردم روستا به شمار می‌آمد مشغول بود، مادرش نیز به تربیت فرزندان و کمک در امور زندگی به همسرش یاری می‌نمود. دوران کودکی غلامعلی همانند سایر همسنّ و سالانش به شادی و نشاط و بازی در کوچه و پس کوچه‌ها می‌گذشت و به دلیل سختی و نبود امکاناتی که در آن دوره وجود داشت، علی‌رغم علاقه‌اش به درس و مدرسه نتوانست بیشتر از چهارم ابتدایی ادامه تحصیل دهد. 🔸او که سخت به دنبال کمک‌کردن به دیگران بود و از کمک و یاری در حقّ کسی دریغ نمی‌کرد، به پدر خود در نگهداری دام‌ها کمک می‌کرد و احشام را برای چَرا به مراتع اطراف می‌بُرد و چندسالی از زندگی خود را صرف کمک به پدر در تأمین امور زندگی کرد. زندگی وی از دوران کودکی تا نوجوانی سرشار از نشاط و تکاپو و شادی بود؛ به طوری که گویا در دنیا هیچ غم و غصه‌ای برای او وجود نداشت. اما زندگی برای او چیز دیگری را رقم زده بود. در سنّ ۱۷سالگی در آبان۱۳۶۴ پدر خود را بر اثر بیماری از دست داد؛ پدری که سالها همچون کوه پشت و پناهش بود؛ و این اولین غمی بود که در زندگی احساس کرد. از آن پس زندگی برایش معنای دیگری پیدا کرده بود. حسّ یتیمی سخت بود و سخت از آن بار غم جدایی از پدر بود که به دوش می‌کشید. 🔹پس از فوت پدرش، برادر بزرگترش، حسنعلی، جای خالی پدر را برای وی پُر کرد و همین بود که غلامعلی از زندگی ناامید نشد و مصمّم‌تر و بااراده‌تر به زندگی خود ادامه داد. یکسالی گذشت تا اینکه در یکی از روزهایی که دام‌ها را طبق روال همیشه به چَرا برده بود، به دختری که در روستای همجوار زندگی می‌کرد علاقه‌مند شد و این موضوع را با مادر و برادر بزرگترش در میان گذاشت. بار اول خواستگاری با مخالفت شدید خانواده‌ی دختر مبنی بر اینکه دوران جنگ و جبهه است و امکان شهیدشدنش بود، روبرو شد. او که جواب منفی خانواده‌ی دختر را دلیل شهادتش می‌دانست، پس مصمّم‌تر به ثبت‌نام به صورت افتخاری به مدت ۵سال در جبهه اقدام نمود. در تاریخ ۱۳۶۵/۰۵/۲۶ اعزام شد و در هفت‌تپه در گردان ویژه شهدا مشغول به خدمت شد. 🔸و چه روزهایی بود آن روزها، سخت اما شیرین، گاهی پر از غوغای گلوله‌ها و گاهی سکوت شب، پر از زمزمه‌ی یا حسین و یا زهرا علیهماالسلام در سنگرهای سرد و خاموش، سربازی قرآن به دست در گوشه‌ای از سنگر چه زیبا درد و دل می‌کرد با خدا...! چند ماهی گذشت و از غلامعلی خبری نشد تا اینکه در یکی از روزها خبر آوردند که از کلّ یک گردان بر اثر حمله هوایی دشمن همه شهید شده و فقط ۴نفر زنده و سالم مانده‌اند؛ یکی از آنها غلامعلی بود که از جمع پنج‌نفره‌ی چادر سوخته از رفقایش جامانده بود و بهترین دوست و همراهش یونس قزلسفلو در این حمله شهید شد و او را تنها گذاشت. 🔹پس از مدتی که در جبهه بود، به امید جواب مثبت از خانواده‌ی دختر به روستا بازگشت و دوباره به خواستگاری رفت اما این‌بار هم با جواب منفی روبرو شد اما غلامعلی ناامید نشد و هرماه به خواستگاری می‌رفت. این روند حدود ۶ماه طول کشید تا اینکه توانست رضایت پدر و مادر دختر را جلب کند و جواب مثبت را از آنها بگیرد. پس از تحمّل این همه سختی سرانجام در ۱۳۶۶/۰۱/۱۳ با دختر مورد علاقه خود ازدواج و در ۱۳۶۶/۰۲/۰۸ مراسم عروسی ساده‌ای گرفت. بعد از عروسی به همراه همسرش در شهرستان مینودشت به صورت مستأجر ساکن شد. چندماهی از زندگی خوب و شیرینش می‌گذشت که خبر پدرشدنش را از همسرش شنید و این، بهترین خبری بود که غلامعلی از همسرش می‌شنید. 🔸او پس از چندهفته دوباره به جبهه اعزام شد و در شوشتر در بخش تدارکات مشغول شد. در ۱۳۶۷/۰۳/۲۵ خبر تولّد پسرش را به او دادند ولی به دلیل حضورش در جبهه نام فرزند را یکی از برادرانش انتخاب و «مرتضی» نامیدند. چندروز بعد، غلامعلی با خوشحالی برای دیدن فرزندش به مرخصی آمد اما خیلی زود دوباره به جبهه بازگشت. در طیّ مدّتی که در جبهه حضور داشت، به شهرهای مختلفی از جمله آبادان، شصت کلاه، هفت‌تپه و مناطق دیگر اعزام می‌شد و فقط مدّت اندکی از این روزها را می‌توانست در کنار خانواده‌اش بگذراند ولی با وجود همسر فداکارش که در همه حال پشتش بود، به زندگی ادامه می‌داد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ ‍ ‍ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈• 📜 💠شهید مدافع‌حرم غلامعلی تولی 🖍قسمت دوم 🔹یک سالی به همین ترتیب گذشت تا اینکه صاحب فرزند دیگری شد؛ یک ماه قبل از تولد فرزندش به منزل بازگشت که این‌بار در کنار همسرش باشد. در ۱۳۶۸/۱۱/۲۸ فرزند دوم به دنیا آمد و نامش را «هادی» گذاشتند. چند هفته‌ای گذشت و غلامعلی به شهرستان گالیکش نقل مکان کرد تا در غیاب او، خانواده‌اش کمک‌رسان به همسر و دو فرزندش باشند. زندگی برایش مشکل شده بود، روزهای سخت جبهه و دوری از خانواده؛ اما هرچه سخت‌تر می‌شد، هم اراده‌اش برای زندگی بیشتر می‌شد و هم شکرگزاری‌اش از خدا. همسرش نیز که در این روزهای دشوار چون کوهی مستحکم و مقاوم همیشه و در همه حال پشتیبان او بود، پا به پای او پیش می‌رفت و او را یاری می‌نمود. 🔸سرانجام در سال۱۳۶۹ پس از هشت‌سال جنگ و تحمّل سختی و دفاع از میهن سرافرازمان ایران، شیرمردان و شیرزنان دفاع‌مقدس به لطف و رحمت خدا در جنگ تن به تن پیروز شدند و ایران از اسارت و استعمار بیگانگان خارج شد. پس از پیروزی ایران در جنگ تحمیلی، غلامعلی به همراه دیگر همرزمان به خانه و دیار خود بازگشتند. یکسالی گذشت و وقت غلامعلی به تأمین مخارج خانواده‌اش گذشت و از زندگی پر ثمر خود راضی بود و هر روز خدا را بابت آن شکر می‌کرد. در همین روزها بود که خبری او را سخت اندوهگین و ناراحت کرد، برادر بزرگش، حسنعلی را که تنها ۳۳سال داشت و بعد از پدر، پشت و پناهش بود از دست داد. غم جدایی برادری همچون او برایش سخت بود ولی با این حال به زندگی خود ادامه داد. 🔹چند ماهی گذشت و به دلیل علاقه‌ی شدیدی که به درس و مدرسه داشت شروع به تحصیل کرد. موفّقیّتش در تحصیل به طرز فوق‌العاده‌ای چشمگیر بود. به طوری که دوران راهنمایی هر مقطع را با نمرات بالا قبول می‌شد و به مراحل بالاتر راه می‌یافت. در طیّ همین روزها بود که به عضویت رسمی سپاه درآمد و در ۱۳۷۱/۰۷/۱۲ در تیپ۶۰ زرهی گنبد کاووس استخدام شد و از آن پس به عنوان یک پاسدار شروع به خدمت در پادگان کرد. در سالهای اوّلیّه ورود به پادگان در بخش تأسیسات به عنوان نیروی فنی لوله‌کشی مشغول به کار شد؛ زیرا اوایل ازدواجش این مهارت را از برادر دومش، نوروزعلی یاد گرفته بود و با اینکه سنّ کمی داشت، آنقدر ماهر شده بود که به تنهایی به این کار می‌پرداخت تا کمک خرجی برای خانواده‌اش باشد. 🔸در این مدت توانست از مهارت و استعدادش به نحو احسن استفاده کند طوری که در مواقع نبودش در پادگان دیگر نیروها از انجام خیلی از کارها باز می‌ماندند. دوران تحصیل در مقطع راهنمایی را در سال۱۳۷۳ به پایان رسانید و به دبیرستان راه پیدا کرد و در همین سال فرزند سوم او به نام «سمانه» به دنیا آمد. زندگی غلامعلی پرثمر و پر برکت‌تر شده بود و خدا را بابت این همه لطف و نعمت شکر می‌کرد. با این حال، زندگی سختی خود را داشت؛ رفتن به مأموریت و مسئولیت در پادگان از یک سو و ادامه تحصیل و مسئولیت خانواده از سوی دیگر. 🔹اما غلامعلی آنقدر مهارت داشت که همه‌ی این وظایف را بدون هیچ کم و کاستی انجام دهد و هیچ وقت در کارش خللی نمی‌یافت و از به‌عهده‌گرفتن این همه مسئولیت خسته نمی‌شد و اظهار ناراحتی و شکست نمی‌کرد؛ بلکه هر روز مصمّم‌تر از دیروز به وظایفش رسیدگی می‌کرد و حتی بیشتر از حدّ توان وظایفش را انجام می‌داد؛ حتی اکثر اوقات مسئولیت دیگر همکارانش را در پادگان به عهده می‌گرفت و به نحو احسن انجام می‌داد و هیچ‌وقت از کارکردن و تلاش خسته نمی‌شد. با وجود این همه کار به شهرهای دیگر جهت ماموریت اعزام می‌شد. در یکی از ماموریت‌هایش در پادگان شهید جعفرزاده در اندیمشک به عنوان «جانشین مقر» چندماهی را گذراند.   🔸در کنار ماموریت‌ها به تحصیل نیز ادامه می‌داد و توانست در سال۱۳۷۹ مدرک دیپلم در رشته‌ی علوم انسانی را با معدل بالا کسب کند؛ همچنین مفتخر به کسب درجه ستوان‌سوم شد و برای گذراندن دوره‌ی سرپرستی دژبانی به ماموریت اعزام شد. مدرکش را گرفت و در پادگان به عنوان سرپرست دژبانی مشغول به خدمت شد. چندسال بعد به سرپرستی و نگهداری بخش اسلحه و مهمّات منصوب شد و هفته‌ای یک شب را در پادگان به عنوان مسئول شب می‌ماند. ساعات بیکاری در پادگان را نیز در کلاسهای تفسیر و روخوانی قرآن شرکت می‌کرد و توانست در مدت کوتاهی به تفسیر قرآن تسلّط یابد و قرآن را به لحن عربی تلاوت کند. پس از مدتی به دلیل سختی رفت و آمد در سال۱۳۸۲، غلامعلی به شهرستان گنبد نقل مکان کرد و در یکی از خانه‌های سازمانی سپاه ساکن شد. ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•