eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
360 دنبال‌کننده
16.5هزار عکس
10.6هزار ویدیو
38 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
وشمایک نفری که امام همه ما هستی به تودل بستیم امیدمانی نگاهمان به توست
مولاجانم چه کنیم بااین همه درد😭😭😭
طاقت مان تمام شده
چقدر خسته ایم
کجایی مولا
کی میایی
توبیا تاسنگ فرش توباشم
توبیا دردوبلات به جونم
توبیا دردها تمام می شود
دیگرکودکی یتیم نمی شود
دیگرخونی ریخته نمی شود
باران می بارد
توبیا همه تشنه آمدنت هستن
اللهم عجل لولیک الفرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_نماهنگ_قرار_حدادیان.mp3
2.68M
🍃به شام بی‌کسی‌ها سحر 🍃مدافع حقوق بشر 🎙 محمدحسین_حدادیان 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 💚 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادری که در انتظار مراسم عروسی پسرش بود ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 💚💫یا مهدی صاحب الزمان 🌼💫دلم حکایت میکند 💚💫از ظلم این مستکبران 🌼💫بر تو شکایت میکند 💚💫بیداد کرده در جهان 🌼💫مولای من ظلم و ستم 💚💫دل های مسلمین شده 🌼💫کانون درد و رنج و غم 💚💫پس کی میایی؟؟!!! 🌼💫یوسف زهرا (س) 🕊 🌺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ☀️اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ وَبَرِحَ الْخَفاءُ  وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاءُوَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ؛يا مَوْلاناياصاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ . ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
mojtaba_ramezani_ya_mahdi 128.mp3
4.84M
🕊یا مهدی صاحب زمان دلم حکایت میکند ... 🎙با نوای بسیار زیبا و دلنشین کربلایی مجتبی رمضانی 👆👆👆 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
✿‍✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿‍ داســتــان مـعـنــوی ✧✾════✾✰✾════✾✧ مردى در مدينه زندگى می‌كرد كه كارش دزدى بود ولى بروز نمیداد شب‌ها‌ دزدى می‌كرد و صبح قيافه ظاهر الصلاحى داشت نيمه شب از ديوار خانه‌اى بالا رفت چهار اتاق خانه پر از اسباب زندگى بود و زن سى ساله تنهائی هم در آن زندگى می‌كرد با خودش گفت: امشب سفره ما دو برابر شد هم خانه را می‌بريم و هم صاحبخانه را در اين فكرها بود كه يكى از آن برق‌هاى الهى به او زد و یک لحظه قيامت خود را مرور كرد: كدام شب هم دزدى كردم و هم به ناموس‏ مردم دست دراز كردم؟ در قيامت كه فريادرسى نيست اگر خدا مرا محاكمه كند چه جوابى بدهم؟ با اين فكر از ديوار پائین آمد و گفت: مولاى من! من هر شب به دزدى رفتم و مال مردم را بردم اما امشب تو فكر مرا بردى با اين حال خيلى به او سخت گذشت و تا صبح قيافه آن زن در نظرش مجسم می‌شد صبح به مسجد آمد مردم به پيامبر گفتند: يا رسول الله خانمى با شما كار دارد پیامبر فرمود تا داخل مسجد بيايد زن گفت: پدر و مادرم مرده‌اند خانه‌اى دارم با چند اتاق پر از اسباب زندگى اما شوهرم هم مرده است ديشب شبحى روى ديوار ديدم نمی‌دانم خيالاتى شده‌ام يا كسى می‌خواست دزدى كند لطفاً درد مرا درمان كنيد پيامبر ﷺ فرمود: مشكلت چيست؟ گفت: امشب می‌ترسم در آن خانه تنها باشم اگر كسى زن ندارد مرا براى او عقد كنيد پيامبر رو به جمعیت كرد و آن دزد را ديد از او پرسيد: زن دارى؟ گفت: نه فرمود: پول دارى عروسى كنى؟ زن گفت: آقا پول نمی‌خواهم همين طور خوب است فرمود: آقا اين خانم را می‌خواهى؟ آماده‌اى او را برايت عقد كنم؟ گفت: هر چه شما بفرمائيد پيامبر عقد را جارى كردند و فرمودند: معطل نشو دست خانمت را بگير و برو با هم به منزل رفتند، دزد نگاهى به اتاق‌ها كرد و در حالی كه چشمانش از گريه سرخ شده بود گفت: خانم آن دزد ديشبى من بودم براى رضاى خدا از شما گذشتم و خدا اين‏گونه به من مرحمت فرمود ‌°❀°▪️°❀°▪️°❀°▪️°❀°