eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
364 دنبال‌کننده
17.9هزار عکس
11.2هزار ویدیو
42 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5852954364657799532.mp3
6.98M
♥️..... یه دل شکسته دارم که:💔 فقط مال ه🫀 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ....♥️ حسین ♥️.....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
التمــــــــــاس دعــــای فرج و زيارت الکربلا 🤲🤲🌷🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي                مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد                         وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم💚 🙏💚🌹🙏🌹💚🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
بابی انت و امی یا اباعبدالله…❤️ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بریده طاقتم کجایی؟‼️ ببینید‌ چه‌ کسی‌ در‌ میان‌ جمعیت‌ است و فوج جمعیت از شوق دیدن او چه می‌کند🌹🥺 آن زمان هنوز کارهاش را نمی دانستند 🌺اسطوره دوران ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📖مروری مختصر بر زندگینامه شهیدوالامقام‌غلامرضامیردار یکم خرداد ۱۳۴۵ ، در روستاي سوسرا از توابع شهرستان آزادشهر به دنيا آمد. پدرش مسلم، كارگر كارخانه ذوب آهن بود و مادرش معصومه )فوت ۱۳۴۵ ( نام داشت. تا پايان دوره متوسطه در رشته انساني درس خواند و ديپلم گرفت. به عنوان پاسدار وظيفه در جبهه حضور يافت. پنجم ارديبهشت ۱۳۶۶ ، باسمت ت كتيرانداز در تپه سپيدار سومار توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش قرار دارد ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ .... 🌷درسال ١٣٦٠ در بیمارستان ولی عصر (عج) پادگان اباذر در غرب کشور، مسئولیت پرستاری را داشتم. در نیمه شب یکی از شب های جمعه آن روزهای سراسر افتخار، هنگامی که همه ی کادر بیمارستان در حال استراحت بودند، ساعت ٢٤ طبق برنامه می بایست داروی برخی از مجروحین را می دادم. 🌷 براى چند لحظه به بالکن بیمارستان رفتم، ناگهان شدید بوی عطر گلاب مشامم را معطر کرد که سریع یکی دیگر از پرستاران به نام خانم ثقفی را بیدار کرده، به آن مکان بردم. 🌷 فردا صبح ماجرای بوی عطر گلاب همه جا دهان به دهان روایت می شد. بالاخره مشخص شد بوی عطر مربوط به پیکر پاک ٢ شهید درون کانتینر بود که عصر روز قبل از خط مقدم به بیمارستان آورده شده بودند. 🌷جالب این که در آن پادگان نزدیک خط مقدم به دلیل وضعیت خاص در تخلیه ی مجروحین، هیچ کس فرصت انجام امور شخصی را پیدا نمی کرد چه رسد به گلاب زدن! راوی: خاﻧﻢ مینا ناصری امدادگر زمان جنگ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•