eitaa logo
🕊سبک بالان عاشق🕊
362 دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
10.9هزار ویدیو
41 فایل
﷽ آسمونی شدن نه بال میخواد و نه پر. دلی میخواد به وسعت خود آسمون. مردان آسمونی بال پرواز نداشتن، تنها به ندای دلشون لبیک گفتند و پریدن ... ✅ ارتــبــاط ، انتقاد و پیشنهاد 👇 @shahadat07 با شهدا بودن سخت نیست با شهدا ماندن سخته
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘️ برای خوشایند هیچ کس هم جهنم نرید. کاری نکنید که بخواد کسی خوشش بیاد، شما جهنمی بشید و اونم به همین شکل. هیچ وقت دین خدارو ، دستور خدارو، وظایق شرعیتون رو با هیچ چیزی معامله نکنید . شهید ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 📆 روز شمار شهدایی 🔆امروز شنبه ۱۵ دی ماه ۱۴۰۳ مصادف با ۳ رجب المرجب 📖 شنبه: یا رَبَّ الْعالَمین: ای پروردگار جهانیان ✅ذکر روز شنبه به اسم رسول خدا (ص) است و خواندنش موجب بی‌نیازی می‌شود. 🕊شهادت سرلشکر شهید منصور ستاری فرمانده نیروی هوایی ارتش در سانحه سقوط هواپیما 🕊شهادت شهید سید علیرضا یاسینی معاونت هماهنگ کننده نیروی هوایی ارتش 🕊شهادت شهید مصطفی اردستانی 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک‌ بالان عاشق﷽ سردار شهید علی پاشایی از غواصان لشکر عاشورا در عملیات‌های کربلای ۴ و ۵ بود و بعد از مدت‌ها حضور در جبهه و شرکت در عملیات‌های مختلف ۲۷ خرداد سال ۱۳۶۶ به یاران شهیدش پیوست سالروز ولادت‌شهید، علی پاشایی 🌹 رویاد کنیم... 🌺با و یک ... 🌹اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ☀️ امروز ۱۵دی۱۴۰۳مصادف‌است با سالروز: 🦋ولادت شهید مصطفی عارفی ✨شــادی ارواح مطهر شـهدا صــلوات 📚 💠کتاب «رویای بیداری خاطرات شفاهی خانم زینب عارفی همسر شهید مدافع‌حرم مصطفی عارفی ✍🏼نویسنده : نسرین پرک 📃ناشر : نشر ستاره‌ها این کتاب روایتگر خاطرات شهید مدافع‌حرم مصطفی عارفی در ۱۲فصل با محوریت سبک زندگی اسلامی این شهید است؛ مخاطب اصلی این کتاب، نسل جوان است تا بیشتر با رشادت‌های این شهید بزرگوار آشنا شوند. 🌟شادی ارواح مطهر شـهدا صلوات ‍       🦋الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ☀️ امروز ۱۵دی۱۴۰۳مصادف‌است با سالروز: 🦋ولادت شهید مصطفی عارفی ✨شــادی ارواح مطهر شـهدا صــلوات ‍ ‍ 🌿آن شب،شب عجیبی بود. میهمانِ مشهد الرضا شده بود .هوا خنک بود ، نزدیک سی بار بود که با مسئول اعزام تماس گرفته بود ولی هربار به درِ بسته می خورد. مغرب و عشاء را که خواند دلش طاقت نیاورد .😥 . 🌿آن شب دل یک بسیجی حوالی حضرت عشق می‌چرخید و حاجتش را میخواست.🕊 . 🌿با همسر و فرزندش راهی حرم شدند ، ساعتی از نگذشته بود که با لبی خندان به سوی همسرش آمد.دلش آرام گرفته بود و گویی امید داشت این گره به دست باز میشود.💚 . 🌿میدانست که ضمانتش را پیش عمه اش میکند و او حتما راهی وادی عاشقی می‌شود. . 🌿شاید کمتر از ده روز گذشت که مسئول اعزام تماس گرفت و گفت ساکت را ببند، بسیجی آماده رزم شو.🎒 . 🌿او که دو سال تمام در پی راهی برای اعزام بود، حالا با ضمانت شاه خراسان کمتر از ده روز گره از کارش باز شد. . گفتی: «من برای یک زندگی عادی ساخته نشدم.» به گمانم برای همین مسئول اعزام را کلافه کردی ، را واسطه قرار دادی تا برای دفاع از حریم اهل بیت راهی شوی و درست در شب تولد حاجتت را گرفتی.📿 . 🌿همرزمت می‌گفت: با هم قرار گذاشتید که هر کدامتان زودتر شد و بال پریدن گرفت دست آن یکی را در بگیرد ، حتی گفته بودید شربت را هرکه نوشید، وقتی آقا بالای سرش آمد لبخندی بزند آن موقع است که ما میفهمیم مهمان شده است.😊 . 🌿همینطور هم شد. وقتی ابوطاها شربت شهادت را نوش جان کرد و این دیار و مردمانش را ترک کرد. به لب داشت ، لبخندی به شیرینی عسل و به زیبایی شهادت و به همین زودی مرد خانه شد.☺️ . 🌿در عجبم چطور از دل کندی و چگونه از شیرین زبانی های   گذشتی؟😭 . 🌿به راستی که قدم گذاشتن در این راه دل شیر میخواهد و قلبی که برای بتپد ، کاش ما هم اینگونه بی قرارِ معشوق حقیقی مان باشد و در راه عشق ثابت قدم باشیم.❤ 💠به‌مناسبت سالروز تولد   💐تاریخ ولادت  : ۱۵ دی ۱۳۵۹ - مشهد 💐تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ 💐محل شهادت : تدمُــــر سوریــــه 💐مزار : مشهد - بهشت‌رضا علیه‌السلام ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ کم‌حرف بود و بیشتر عمل می‌کرد، بسیار ولایتمدار و با بصیرت بود، جوانمرد و بسیار غیرتی بود، خیلی مهربان و دلسوز بود، از نظر فنی و آشنایب با کامپیوتر عالی بود. در امر به معروف ڪوتاهی نمی‌کرد، خوشرو و خوش‌رفتار بود، در مقابل رزمندگان دوران دفاع با تواضع بود و به خاطراتشان با جان و دل گوش فرا می‌داد. در خریدن لباس برای بچه‌هایش حساس بود که یک وقت مارک و پرچم کفار بر روی آن چاپ نشدہ باشد. وقتی می‌خواست میوہ بخرد، میوہ‌های خوب را برنمی‌داشت، می‌گفت مغازہ‌دار به اندازہ ڪافی ضرر کردہ، نمیخوام به مغازہ‌دار ضرر برسونم. به نماز اول وقت اهمیت زیادی می‌داد و تاجایی ڪه در توان بود، نماز جماعت شرکت می‌کردند، اگر نمیتونستن به نمازجماعت برسند، تو خونه دونفری به‌ جماعت‌ می‌خوندیم، هر وقت میرفتند بهشت‌رضا، امکان نداشت سر مزار حاج‌آقای طهرانی و سردار شوشتــری نروند، می‌گفت اگر میخوای شڪرگزار نعمتهای خدا باشی، باید با اشخاص سادہ‌زیست و مؤمن رفت‌و‌آمد ڪنی و برکت زندگیت رو از رفت‌ و آمد با خانوادہ شهدا، سادات، جانبازان بگیری. 🌷شهید مصطفی عارفی🌷 ...🌸🎉🌸 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ پنج نفری سر سفره نشسته بودیم، من گفتم از ما پنج تا، یکیمون خمس این راه میشه، بیاین یک قراری بذاریم هرکس شهید شد اون لحظه آخر که میگن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان؛ وقتی اهل بیت رو دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده، بعد از این صحبت قرار بر این شد هرکس شهیدشد لبخند بزنه، مامیدونستیم این حقیقت وجود داره و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمیزارن ولی در حد شوخی بود که این موضوع رو مطرح کردیم . بعد از چند ساعت که برای باز پس ‌گیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده، همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه از مصطفی روی زمین ریخت انگار همین الان شهید شده ،در همان لحظه دیدم لبخند رو صورت مصطفی ست، اونجابودکه یاد اون شوخی سرسفره افتادم . پیکر مطهرمصطفی رو به پایین تل مزار آوردیم با اینکه خیلی پیکر جا به جا شد، اما هنوز لبخندمصطفی بود. راوی: شهید حسین هریری🌷 🍃تاریخ ولادت : ۱۵ دی ۱۳۵۹ - مشهد 🍃تاریخ شهادت : ۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ 🍃محل شهادت : تدمُــــر سوریــــه 🍃مزار : مشهد - بهشت‌رضا علیه‌السلام سالروزولادت🎈🎂🎈 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ 🦋 ✨تاکسی صلواتی 🍃شهید عارفی همیشه وقتی با ماشین میرفتن خیابون حواسشون به پیاده ها بود. بارها میشد مسیر خیلی طولانی رو بخاطر رسوندن پیرمرد یا پیرزنی یا مادری با فرزند خردسالش حتی یه جوون میرفتن و آخرش فقط میگفتن صلوات بفرستید... ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ ┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈
💟 🟢شهید مدافع‌حرم مصطفی عارفی 📀راوے: همسر شهید آقامصطفی در مورد نمازخواندن پسرمون، طاها، خیلی حسّاس بودند و زمانی که طاها چهار یا پنج‌ساله بود، وقت اذان می‌گفتند:«طاهاجان، بیا با هم نماز بخونیم» و طاها دو رکعت که میخوند، تشویقش می‌کردند و می‌گفتند: «کافیه»📿😊 نظرشون این بود که نبــــاید به بچه سخت بگیریم که حتما اذکار نماز رو درست بگه و همه رکعات نماز رو به‌جا بیاره؛ حتی توی نماز اول وقت هم سخت نگیــــریم؛ همین که پدر و مادر اول وقت نماز بخونن، بچه تشــــویق به نماز اول وقت میشه💞☺️ من و همسرم تا جایی که امکان داشت، نماز رو اول وقت و در مسجــــد می‌خوندیم و آقاطاها رو هم می‌بُردیم. وقتی هم که نمی‌شد مسجد بریم، تو خونه جماعــــت می‌خوندیم؛ یه سجــــاده کوچیک هم آقا مصطفی برا پسر کوچک‌مون، امیرعــــلی پهن می‌کردند🕋🤗 آقا مصطفی برای تشویق بچه‌های فامیل مثال‌های جذابی بیان می‌کردند. مثلا می‌گفتند:«نماز اول وقت مثل لیمــــو شیرین می‌مونه که وقتی قاچ می‌کنی، شیرینه؛ هرچی از زمان قاچ‌کردنش بگذره، تلــــخ‌تر میشه. همونطور که ما لیموی شیرین و تازه رو دوست داریم، خدا هم نماز اول وقت رو دوســــت دارند»🍋🥰 یا مثلا می‌گفتند:«نماز اول وقت مثل این می‌مونه که به ما تعداد زیادی سکه نشون میدن؛ اولش کنــــار سکه‌ها هستیم و خوب میتونیم تعداد زیادی سکه جمع کنیم ولی هرچی از سکه‌ها دورتر بشیم، دست‌مون به سکه‌های کمتری میرسه»💰😌 🎂 ✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات   💜اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَى‌مُحمَّـدٍوآل‌مُحَمَّد💜 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ 🦋🦋🦋
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ‍ *لـبـخـنــد*✨ *شهید مصطفی عارفی*🌹 تاریخ تولد: ۱۵ / ۱۰ / ۱۳۵۹ تاریخ شهادت: ۵ / ۲ / ۱۳۹۵ محل تولد: تربت جام← مشهد محل شهادت: سوریه *🌹شهید حسین هریری← 5 نفری سر سفره نشسته بودیم✨من گفتم از ما 5 تا، یکیمون خمس این راه میشه🌙بیاین یک قراری بذاریم هر کس شهید شد اون لحظه آخر که میگن امام حسین (ع) و بقیه اهل بیت میان؛✨ وقتی اهل بیت رو دید یک کاری کنه که بقیه بفهمن که دیده،🍃 بعد از این صحبت قرار بر این شد هر کس شهید شد لبخند بزنه،(:✨ ما میدونستیم و ایمان داشتیم به اینکه اهل بیت اون لحظه آخر تنهامون نمیزارن🌙ولی در حد شوخی بود که این موضوع رو مطرح کردیم🍃 بعد از چند ساعت که برای باز پس ‌گیری و آوردن پیکر شهدا به تل مزار رفتیم🥀وقتی به سنگر آقا مصطفی رسیدم، دیدم مصطفی به صورت روی زمین افتاده🥀همین که مصطفی رو برگردوندم، دیدم خون تازه ازش روی زمین ریخت،🥀در همان لحظه دیدم لبخند رو صورت مصطفی‌ست،(:✨اونجا بود که یاد اون شوخی سر سفره افتادم،‼️ پیکر مطهرش رو پایین آوردیم با اینکه خیلی پیکر جا به جا شد،💫 اما هنوز لبخند مصطفی بود.(:✨همسرش← آقا مصطفی یکبار توسط داعشی ها از ناحیه گوش مجروح شده🥀و شنوایی یک گوشش را از دست داده بود🥀او که داوطلبانه مدافع حرم شد✨ عاقبت با پرتاب نارنجک دشمن به شهادت رسید*🕊️🕋 *شهید مصطفی عارفی* *شادی روحش صلوات*💙🌹 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
💌بسمـ رب الشـهدا.....🕊🌸 ﷽سبک بالان عاشق﷽ ما نیاز به نیرویی داشتیم که تو سنگر بنشینه و تفنگی دست بگیره و هر ۲٠ دقیقه یه بار، تیراندازی کنه تا داعشیا بدونن که اینجا هنوز نیرو هست.💥 تو این راه قبل از اومدن نیروهای ما چند تا شهید عراقی داده بودیم. می گفت: من یه اسلحه رو طوری طراحی کردم که خودش هر بیست دقیقه یه بار تیر اندازی می کرد، این کار چند فایده داشت. اول اینکه دیگر نیروهایمان شهید نمی شدند بعد اینکه ما به راحتی می تونستیم مقر دشمن رو شناسایی کنیم.☑️ 🌷 ╔═.🥀🍃.📿════╗ 🆔️@sabokbalan_e_ashegh ╚════🥀.🍃.📿═╝ •┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•