💢 یادآوری قواعد حکمرانی مردم‌پایه در مدل انقلاب اسلامی 🔹 بیانات روز سه‌شنبه رهبر معظم انقلاب در موضوع لزوم حضور مردم در تمامی عرصه‌ها و اهمیت آن در مبانی انقلاب اسلامی و البته تجارب موفق از این حضور، موضوع مهمی است که باید بیشتر درباره آن سخن گفت. باید مبانی و محکمات این بیانات و دیگر سخنان امامین انقلاب را اصل قرار داد و فروع و لوازم آن را مورد بحث قرار داد تا از سطح کلیات به سطح جزئیات و سپس تحول رسید. 🔸 یکی از اصول این مبانی، اعتقاد به مردم، آن هم همه مردم است. عام‌گرایی در این زمینه اساسی است. متاسفانه برخی از مدعیان انقلابی‌گری یا برخی از سوپرانقلابی‌ها، خود را بالاتر از مردم یا بخش بزرگی از آنان می‌بینند و قصد دارند به جای آنان تصمیم بگیرند. تاکید رهبری باتوجه به بیان حضرت امیرالمومنین (ع) «وَ اِنَّما عِمادُ الدّینِ وَ جِماعُ المُسلِمینَ وَ العُدَّةُ لِلاَعداءِ العامَّةُ مِنَ الاُمَّة.» بر «بدنه‌ی اصلی جامعه، بدنه‌ی اصلی این اجتماع مسلمانی» و «توده‌ی مردم» است. لذا «تکیه‌ی حضرت به این است که به توده‌ی مردم تکیه کنید». در این نگاه، تقسیم مردم یا تصمیم‌گیری به جای آنان توسط برخی خواص به صورت کامل مردود است. 🔹یکی دیگر از اصول این مبانی، حضور مردم در تمامی عرصه‌های اجتماعی است. مردم باید فضای کنشگری خود را داشته باشند. تجربه انقلاب اسلامی در سال 57 و دفاع مقدس، موفق‌ترین نمونه‌های این موضوع و تجربه خصوصی‌سازی منجر به فساد یا عدم حضور مردم، شکست‌خورده‌ترین مثال‌ها در این زمینه است. خصوصی‌سازی دهه هشتاد که بعدا با کمی تغییر در دهه نود هم ادامه یافت، منجر به انتقال دارایی دولتی به مردم نشد؛ بلکه بازهم خواصی در شکل خصولتی یا سرمایه‌داری، مالکیت و مدیریت امور را به دست گرفتند. حتی سازوکار سهام عدالت هم نتوانست، مردم را به صحنه بیاورد. 🔸 البته باید دقت داشت که حرکت مردمی نیاز به مسیریابی و پذیرش آن مسیر توسط اکثریت دارد. یعنی باید یک نقطه مشترک از هدف آینده وجود داشته باشد تا همگان برای رسیدن به آن، در فعالیت‌های مختلف مشارکت کنند. این همان نقطه‌ای تبیین است. اما تبیین برای رسیدن به نقطه مشترک نیاز به گفتگو دارد. یعنی یک طرفه نیست. دوطرف باید برای هم استدلال بیاورند و به دنبال حل مسئله باشند. مشکل امروز ما هم در همین نقطه است. از یک طرف برخی سوپرانقلابی‌ها خود را بالاتر از مردم می‌دانند و اصلا قائل به گفتگوی عمومی نیستند. از طرف دیگر برخی افراد زاویه‌دار با انقلاب، صرفا به دنبال تخریب هستند و به جای استدلال و گفتگو، قصد برهم‌زدن صحنه یا ناامیدسازی جامعه را دارند. یعنی نه گفتگو شکل می‌گیرد و نه استدلالی ردوبدل می‌شود. نتیجه این است که آن نقطه مشترک که باید ایرانِ قوی باشد، اساسا معنای مشترک خود را از دست می‌دهد. اینجاست که جهاد تبیین هم گوش شنوایی پیدا نخواهد کرد. 🔹 موضوع امیدوارکننده در شرایط کنونی، آمادگی مردم برای ایفای نقش است. تجارب چندسال اخیر از باز کردن درها برای این تقش‌آفرینی، نشان از آن دارد که اگر شرایط مهیا شود، مردم قطعا کارها بزرگی انجام می‌دهند. این اصل هم برای انتخابات پیش‌رو صادق است و هم برای امر اقتصاد؛ لازم است که فهم عمومی این باشد که همه بخش‌های جامعه می‌توانند اعمال قدرت داشته باشند و صدای خود را برسانند. باید دقت کنیم که امکان اعمال قدرت توسط عامه مردم و شنیده شدن انتقادهای به حق آنان، قطعا از مبانی انقلاب اسلامی است، پس باید مطالبه انقلابیون از تمامی مسئولین دخیل در موضوعات اجرایی، این باشد که کدام درب‌ها بسته و کدام باز است. 🔸 تجربه برداشته شدن رانت مجوزهای کسب و کار نشان داد که می‌توان با تدبیر بخشی، مشارکت بخشی را هم جذب نمود. پس چرا به مردم اعتماد نکنیم تا خودشان در موضوعات مختلف تصمیم بگیرند؟ البته که باید با گفتگو برخی شبهات و دروغ‌ها را توضیح دهیم و برخی اشتباهات را بپذیریم، اما اینها نافی حق مردم برای انتخابگری نمی‌شود. لذا یکی از وظایف ما در دوران کنونی یادآوری این مبانی انقلاب اسلامی با تکیه بر بیانات رهبر معظم انقلاب به برخی عزیزان مسئول است. 📮 نواصولگرا؛ رسانه‌ی عقلانیت و کارآمدی در بستر گفتمان انقلاب اسلامی 🔗 @noosoolgara