eitaa logo
صادقانه
56 دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
12.6هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
نفوذوماادراک مانفوذ
هدایت شده از فارس پلاس
‍ ▪️‏آیا می‌دونستید که انگلیسیها قبل از رضاپالان پیشنهاد راه‌آهن سراسری را به احمدشاه قاجار داده اند و او قبول نکرده است؟ ‌‏پس از آن که راه آهن عراق از بغداد تا مرز ایران به پایان رسید،انگلیسیها خیلی سعی کردند که این رشته راه آهن را تا تهران ادامه واز آنجابه بندرجز دریای خزر برسانند انگلیسیهابرای مفتوح ساختن باب مذاکره در اطراف ساختمان وکشیدن این راه آهن بوسائل مختلفه متشبث و از هرطرف مشغول اقدام شدند. ‏از جمله به وسیله شاهزاده نصرت السلطنه (عموی سلطان احمدشاه و همدرس و همبازی او) با احمدشاه وارد مذاکره شدند که شاه هم درجه اول با این پیشنهاد موافقت کامل نمود که با کمک های موثر خود در راه نیل باین مقصود اقدام نماید تا با وامی که انگلیسیها بایران خواهند داد این راه آهن ساخته شود. ‏پس از آن که این پیشنهاد به سمع سلطان احمدشاه قاجار رسید و از وی چگونگی تقاضای انگلیسی ها مستحضر گردید در پاسخ گفت: راه آهنی که به صلاح و صرفه ایران است، راه آهنی است که از دزداب (زاهدان) شروع بشود و مسیر آن به اصفهان و تهران باشد و از آنجا به اراک و کرمانشاهان متصل بشود. ‏یعنی از شرق به غرب ایران چنان که از زمان داریوش هم راه تجارت هندوستان با آسیا و سواحل مدیترانه همین راه بوده است و این راه برای ملت ایران نهایت صرفه را از لحاظ تجارت خواهد داشت. بعقیده من اگر دولت ایران بخواهد روزی برای ایجاد راه آهن اصلی قدم بردارد، همین خط است. ‏و من با کمال میل حاضرم با کشیدن این راه آهن موافقت نمایم زیرا از لحاظ ترانزیت به ایران کمک می کند. ولی راه آهن عراق و قری تو به بحر خزر فقط جنبه نظامی و سوق الجیشی دارد و من نمی توانم پول ملت را گرفته و یا از کشور های خارج وام گرفته صرف راه آهنی که فقط جنبه نظامی دارد بنمایم. 💬 مجتبی نبی اوغلو @Fars_Plus
هدایت شده از فارس پلاس
▪️بنی گانتز: اسرائیل تنها طویله ای است که کشوری به نام ایران به دنبال نابودی آن است، من به عنوان وزیر جنگ اسرائیل اجازه چنین کاری را نخواهم داد. پ.ن: تو جلوی خدمتکارای خونت رو بگیر که جاسوس ایران نباشن لازم نیست واسه ایران لاف بزنی 💬 مهدی عبدی زاده🇮🇷🇵🇸 @Fars_Plus
هدایت شده از بیداری ملت
📣 حضرت زینب (س) عظمت قدرت روحی و عقلانی زن را به همه تاریخ نشان داد 🔻 رهبر انقلاب، در دیدار پرستاران و خانواده شهدای سلامت: زینب کبری سلام‌اللّه علیها توانست به همه‌ی تاریخ و همه‌ی جهان نشان بدهد ظرفیت روحی و عقلی عظیم جنس زن را. زینب کبری توانست نشان بدهد علوّ مرتبه‌ی زن و عظمت قدرت روحی و عقلانی و معنوی زن را. زینب کبری سلام‌اللّه علیها دو نکته را نشان داد. 🔺 یک نکته اینکه زن میتواند اقیانوس عظیمی باشد از صبر و تحمل. دوم اینکه زن میتواند قله‌ی بلندی باشد از خردمندی و تدبیر. ✍ بیداری ملت @bidariymelat
‍ ▪️‏روايت شده شاه عباس گفت:خدایا شکر! همه اصناف در مملکت به نوایی رسیده‌اند و هیچکس نیست که بدون درآمد باشد.سپس خطاب به مشاوران خود گفت:همینطور است؟ همه سخن شاه را تایید کردند.از نمایندگان اصناف پرسید،آنها هم بر حرف شاه صحه گذاشتند و از تلاشهای شاه در آبادانی مملکت تعریف کردند. ‏اما وزیر عرض کرد: قربانتان شوم، فقط تنبل‌ها هستند که سرشان بی‌کلاه مانده. شاه بلافاصله دستور داد تا تنبلخانه‌ای در اصفهان تاسیس شود و به امور تنبلها بپردازد. بودجه‌ای نیز به این کار اختصاص داده شد. کلنگ تنبلخانه بر زمین زده شد و تنبلخانه مجلل و باشکوهی تاسیس شد. ‏تنبلها از سراسر مملکت در آن جای گرفتند و زندگیشان از بودجه دولتی تامین شد. تعرفه بودجه تنبلخانه روز به روز بیشتر می‌شد، شاه گفت:این همه پول برای تنبل خانه؟عرض کردند:بله. تعداد تنبلها زیاد شده و هر روز بیشتر از دیروز میشود! شاه به صورت سرزده و ناشناس از تنبلخانه بازدید کرد. ‏دید تنبلها از در و دیوار بالا می‌روند و جای سوزن انداختن نیست. شاه خودش را معرفی کرد. هرچه گفتند: شاه آمده، فایده‌ای نداشت، آن قدر شلوغ بود که شاه هم نمی‌توانست داخل بشود. شاه دریافت که بسیاری از این‌ها تنبل نیستند و خود را تنبل جا زده‌اند تا مواجب بگیرند. ‏پس به کاخ خود رفت و مسأله را به شور گذاشت.مشاوران هریک طرحی ارائه دادند تا تنبلها را از غیر تنبلها تشخیص دهند ولی هیچیک از این آنها عملی نبود.سرانجام دلقک شاه گفت:برای تشخیص تنبلهای حقیقی از تنبل نماها همه را به حمامی ببرند و منافذ حمام را بسته و آتش حمام را به تدریج تند کنند ‏تنبل نماها تاب حرارت را نمی‌آورند و از حمام بیرون می‌روند و تنبل‌های حقیقی در حمام می‌مانند. شاه این تدبیر را پسندید و آن را به اجرا درآورد. تنبل نماها یک به یک از حمام فرار کردند. ‏فقط دو نفر باقی ماندند که روی سنگ‌های سوزان کف حمام خوابیده بودند. يکی ناله می‌کرد و می‌گفت: آخ سوختم، آخ سوختم. دیگری حال ناله و فریاد هم نداشت گاهی با صدای ضعیف می‌گفت: بگو رفیقم هم سوخت! ‏یه ضرب‌المثل هست درباره افرادی که کج و معوج میشینن یا لم می‌دن که بهش میگن: مگه اینجا تنبلخونه شاه عباسه؟ این هم ریشه‌یابی این ضرب‌المثل. 💬 حسین اصغری
▪️دولت را با ۵۴ هزار میلیارد تومان استقراض از خزانه و ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری بودجه تحویل دادید. اگر ۲۰۰ هزار میلیارد تومان پول نقد داشتید چرا مطالبات فرهنگیان و بازنشسته‌ها را نپرداختید؟ وقتی شفافیت در داده‌های کشور نباشد مسببان وضع موجود، ۴ ماهِ قبل را هم تحریف می‌کنند! 💬 سید محسن دهنوی
✍امیرالمؤمنین علیه السلام: هر كه بدون عاقبت انديشى، در كارها فرو رود، خود را به بلاهاى سختِ رسواكننده دچار كند. و برنامه ريزى پيش از هر كار، از پشيمانى ايمنت خواهد ساخت 📚تحف العقول صفحه 93
❗️ 🔹آقای نوبخت از شما بعید بود! آقای دکتر نوبخت رئیس ‌سابق سازمان برنامه و بودجه با انتشار یک توئیت گلایه کرده است وقتی در حال مذاکره با کشورهایی هستیم که علیه ما جنگ اقتصادی به راه ‌انداخته‌اند، چرا برخی از مسئولین، اقتصاد کشور را در حال ورشکستگی اعلام می‌کنند؟! درباره این اظهار نظر آقای دکتر نوبخت، طرح چند پرسش و اشاره به یک توضیح، ضروری به نظر می‌رسد. ۱- آقای نوبخت به خاطر دارند که آقای روحانی در ۶ آذر‌ماه سال ۱۳۹۲ و در اوج مذاکرات هسته‌ای در یک برنامه تلویزیونی اعلام کردند که؛«خزانه خالی است»! سؤال این است که چرا جناب نوبخت در آن هنگام به اظهارات رئیس جمهور وقت کمترین اعتراضی نکردند؟! ۲- در حالی که آمریکا و متحدانش تهدید می‌کردند که علیه ایران از گزینه نظامی استفاده خواهند کرد، جناب آقای ظریف ادعا کرد که آمریکا می‌تواند با یک بمب، تمامی تاسیسات نظامی ایران را نابود کند! چرا آقای دکتر نوبخت در مقابل اظهارات آقای ظریف (آنهم در جایگاه وزیر خارجه کشورمان) که آشکارا در جهت تضعیف نظام، بزرگنمایی حریف و آب ریختن به آسیاب دشمن بود سکوت کرده و لام تا کام زبان به انتقاد و اعتراض نگشودند؟!... ادامه مطلب👇 https://kayhan.ir/fa/news/231959 🔻نشانی ما در پیام‌رسان‌های سروش، آی‌گپ، ایتا @kayhannewspaper
🔴 تعمیر نمیکردند، دستگاههای خودمون رو هم پس نمیدادند! 🔹اوایل دهه نود دامداری صنعتی در ایران داشت جون میگرفت ولی دامدارهای ایرانی با یه مشکل اساسی مواجه بودند و آن هم این بود که دستگاه سونوگرافی دامی که یکی از اساسی ترین نیازهاشون بود بهشون فروخته نمیشد. 🔹در واقع کشورهای دارنده ی این تکنولوژی نه تنها دستگاه به ایران نمیفروختند بلکه دستگاه هایی که برای تعمیرات فرستاده بودیم را هم پس نمیدادند. 🔹تا اینکه چندتا جوون اصفهانی تصمیم گرفتند این دستگاه را بسازنند ولی با تمسخر اطرافیان مواجه شدند چون فناوری ساخت این دستگاه فقط در اختیار چهار شرکت در دنیا بود یعنی هیتاچی ژاپن، ایماگو فرانسه، سامسونگ کره و جنرال الکتریک آمریکا 🔹اما بچه ها ناامید نشدند و با تلاش و پشتکار اولین نمونه ی سونوگرافی دامی را در سال ۹۳ ساختند ولی چون اندازه ی بزرگی داشت و حمل و نقلش سخت بود دامدارها ازش استقبال نکردند تا اینکه دوتا دامدار دلسوز تصمیم به حمایت از این دستاورد ایرانی گرفتند و گفتند ما از دستگاه شما استفاده میکنیم به شرط اینکه ظرف سه ماه نمونه ی کوچکتر و با اندازه ی استانداردش را بسازید. 🔹بچه های شرکت یکتا صنعت ناجی هم قول مردونه دادند و مردونه هم پای قولشون ایستادند و با تلاش شبانه روزی ظرف سه ماه دستگاه با اندازه مناسب و امکانات کامل را تحویل دادند و مورد استقبال دامدارهای وطنی هم قرار گرفت. 🔹الان ایران به عنوان پنجمین کشور دارنده ی تجهیزات سونوگرافی دامی صادرکننده ی این تجهیزات محسوب میشه و علتش هم همت جوون های نخبه و حمایت دامدارهای با غیرت کشورمونه
🔴هنوز ۲ماه از شروع مذاکرات توسط دولت جدید نگذشته، آقایان اصلاح طلب، طبل مطالبه به دست، سطل سطل میوه مذاکره میخواهند. گویی فراموش کرده اند دولت قبل پس از ۲سال مذاکره نهایتا در تیر۹۴ به امضای برجام رسید. بماند که میوه مذاکره و معاهده دولت محبوبشان هم پس از ۶سال "تقریباً هیچ" بود. ✍️ سیدنظام الدین موسوی
✨﷽✨ ✍ آن‌که تو را هشدار داد چون کسى است، که مژده داد. (نهج‌البلاغه - حکمت 56) برخی از ما «مژده» را فقط خبر خوب می‌دانیم. کسی بگوید: برای تو فلان مبلغ، عیدی خواهند داد، فقط این را یک مژده می‌دانیم در حالی‌که اگر فردی خطری را به ما نشان دهد و از عواقب آن خطر ما را بترساند تا آن خطر از ما دور شود، آن شخص سود عظیمی بر ما رسانده است و مستحقِ دریافت انعام و مژدگانی است. مثال: در جاده‌ای با ماشین رانندگی می‌کنیم؛ کسی ما را خبر می‌دهد که، در جلو هوا خراب است و رانندگان زیادی تصادف کرده‌ و آسیب دیده‌اند و ما را می‌ترساند تا از ادامه‌ی راه منصرف شویم، چنین شخصی به ما مژده داده است. ولی اکثر ما این حالت را مژده نمی‌دانیم. در مسائل دین هم، همین‌طور است؛ اگر کسی از بهشت خبری به ما دهد، شاد شده و به او مژدگانی می‌دهیم، اما اگر کسی ما را از جهنم بترساند، هیچ مژدگانی به او نداده و حتی خبر او را، خبر بدی تلقی کرده و از او فرار می‌کنیم؛ در حالی‌که اگر کسی ضرر و زیانی را با خبری از ما دور کند کمتر از کسی که خیری را با خبری به ما می‌رساند، به ما خدمت نکرده و شایسته تقدیر و قدردانی است.
🔴 *دیدار با مادری آسمانی* ✍دکتر میرمحمدی، نماینده تفت و میبد دیشب در پرواز یزد به تهران وقتی روی صندلی مشخص شده در هواپیما مستقر شدم، بانویی سالخورده اما بسیار نورانی و باصفا کنارم نشست. کیفش جلوی پایش بود؛ گفتم: مادر! اگر کیف مزاحم است، آن را بگذارم بالا؟ تشکر کرد و گفت: داخل این کیف، شیء گرانبهایی است. وقتی تعجب مرا دید، بی‌درنگ از کیفش تابلویی خارج کرد که ترمه‌پیچ شده بود و مزین به تصاویر سه جوان رعنا بود و گفت: مادر! این عکس سه فرزند شهیدم است؛ یکی در خیبر و دو تا در شلمچه به شهادت رسیدند. دقت که کردم متوجه شدم این تمثال حاوی تصاویر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی پور است! خود خودش بود! خانم فروغ منهی؛ مادر این سه شهید بزرگوار؛ مادری که همین چند ماه قبل زندگی پر از عشق و دردش در قالب یک کتاب ارزشمند به نام «درگاه این خانه بوسیدنی است» منتشر شد. خانم منهی وقتی متوجه شد جانباز هستم، آنقدر با مهربانی و صفای مثال زدنی‌اش به من لطف کرد که واقعا خجالت‌زده شدم؛ من کجا و این اسطوره ایثار و فداکاری کجا؟! کسی که در عین از دست دادن داوودش، همزمان شوهر و دو پسر دیگرش رسول و علیرضا در جبهه بودند و او سالیان طولانی در بیم و امید ماندن یا رفتن عزیزترین‌هایش بود. کسی که در روزهای پایانی جنگ، آن دو پسر دیگرش را در یک روز از دست می‌دهد و بعد از چهل روز که پیکر آفتاب خورده آنها پیدا می‌شود، در مراسم تشییع‌شان سخنرانی غرّایی می‌کند و می‌گوید: هنوز کار خانواده خالقی‌پور به اتمام نرسیده. هنوز همسرم زنده است. اگر ایشونم یک روز به شهادت برسه، امیرحسین دوساله رو برای ازادی قدس دارم پرورش می‌دم. اگر اونم روزی به شهادت برسه، چادر همت به کمر می‌بندم، با چنگ و دندون در تمام جبهه‌ها با دشمنان اسلام تا آخرین قطره خون و تا آخرین نفس می‌جنگم. ما هنوز از پا نیفتادیم و هنوز دِینمون رو به این ملت نجیب ادا نکردیم. ما بدهکار این ملتیم! در طول پرواز از حماسه های خلق شده از ایثار فرزندان شهیدش می‌گفت و من احساس غرور میکردم. ناگهان فکری به ذهنم زد. یادداشتی را به این مضمون به خلبان نوشتم: کاپیتان! با سلام و عرض ارادت. مادر شهیدان داوود، رسول و علیرضا خالقی پور در پرواز حضور دارند؛ در صورت صلاحدید دستور فرمایید به ایشان خیرمقدم گفته شود؛ طولی نکشید که مهماندار آمد و کلی به مادر شهید لطف نمود و اندکی بعد بلندگوی هواپیما روشن شد و خلبان با صدای گرمش در تجلیل از این مادر سنگ تمام گذاشت و در نهایت به این ایشان خیرمقدم گفت. موقع پیاده شدن هم به او گفتم حاج خانم دست به وسایلت نزن، خودم مخلصت هستم. به اتفاق یکی از رفقا اسباب و سوغات خانم منهی که از یزد به تهران می‌‌آورد را تا فرودگاه بردیم و تحویل امیرحسین عزیز تنها پسر حاج خانم که حالا سی و پنج سالش شده دادم و همانجا این عکس یادگاری را گرفتم. امثال خانم منهی، حجت روشن بر حق بودن این انقلاب و نظام مقدس هستند. به راستی در کدام فرهنگ و جامعه‌ای این سطح از عشق و از خودگذشتگی وجود دارد که یک مادر بسیار مهربان و رئوف نسبت به همسر و فرزندانش و به تعبیر دکتر مصطفی طاهری (نماینده زنجان و طارم) بمب روحیه، اینطور برای حفظ انقلاب و نظامش جانفشانی بکند و از پاره‌های تنش بگذرد! حاشا و کلا! تا ابد مدیون این ستارگان درخشان هستیم.