eitaa logo
صادقانه
56 دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
12.6هزار ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
جانم فدای رهبر با ذکر صلوات
‍ ▪️ من این خانم رو نمیشناسم. از صفحه اش به نظر میاد کاناداییه و قصه های کودک مسلمون مینویسه. ولی انقدر این پستش راجع به تجربه کشف حجاب قشنگ بود، دلم نیومد تنها تنها بخونم.   ترجمه حدودی: من امروز حجابم رو برداشتم. صبج زود، تو آخرین روز سفرم به جزیره پرینس ادوارد، به ساحلی رفتم که خالی خالی بود. به هر سمتی که نگاه کردم هیچ کسی رو ندیدم. و نبودن هیچ کس به این معنا بود که من میتونستم حجابم رو بردارم. پس من این کار رو کردم. در حالیکه نسیم آتلانتیک تو موهام می وزید. فکر نمیکردم اینطور بشه، ولی گوله های بزرگ و داغ اشک صورتم رو خیس کرد. چون حس فوق العاده ای بود. اینکه با اقیانوس و پرنده هایی باشم که نه به من نگاه میکردن و نه اهمیت میدادن که من اونجام. و با خودم فکر کردم "یعنی حس حجاب نداشتن این شکلیه؟" کلی راه رفتم، در حالی که حجاب نارنجیم تو مشتم بود. به وسعت آب و آسمون نگاه کردم و به پاهام و به همه چیز دور و بر. از خدا تشکر کردم که منو آورده بود به جاییکه از بچگی دوست داشتم ببینم. و بعد وقت رفتن رسید. یه نگاه به حجابم انداختم و یه نگاه سمت محل پارکینگ. از دور  یه شکل های کوچکی میدیدم و میدونستم چند نفر دارن از راه میرسن. میتونستم بدون حجاب برم سمت ماشینم. کسی اونجا منو نمیشناخت. میتونستم یک لحظه تظاهر کنم که یه کس دیگه ام. میتونستم یکم طولانی تر نسیم رو لای موهام احساس کنم. ولی این کار رو نکردم. با باد نمکی چسبناک خداحافظی کردم و حجابم رو سر کردم. باد لای حجابم وزید. ولی همون حس رو نداشت. بعد به سمت ماشینم به راه افتادم. انگار که دوباره به عنوان یه زن مسلمان به جهان وارد میشدم. یه زنی که همیشه بیشتر از دیگران قضاوت میشه. یه زنی که میخواد زندگیش رو بکنه ولی بعنوان پرچمدار دینش دیده میشه. یه زنی که بی نقص نیست، ولی برای سربلندی زنهای دیگه مثل خودش باید سعی کنه کمال رو به تصویر بکشه. و این خیلی خیلی خسته کننده است. هیچ مردی هیچ وقت نمیتونه سنگینی این کار رو درک کنه. ولی همینطور که برمیگشتم، به خدا گفتم: من این کار رو فقط برای تو انجام میدم و نه برای هیچ کس دیگه. و با اینکه سخته من ادامه میدم. محکم. باقدرت و صبر. مسیری جز این رو انتخاب نمیکردم، چون خدا این مسیر رو برام انتخاب کرده. و من دوستش دارم و بهش گوش میدم. تو بهشت، دوباره این نسیم رو لای موهام حس خواهم کرد. خنک و ملایم و مهربون، با عطری بهتر از هزار اقیانوس. من منتظر اون روز خواهم موند. فکر میکنم بتونم یه مدت دیگه هم صبر کنم.  💬marzieh hashemi @Fars_Plus
✳️ شماها دیگه کی هستید! 🔻 در گیلانغرب چوپانی بود به نام شاهین که گوسفندهایش را در تپه‌های مابین ما و عراقی‌ها می‌چرخاند. آدم خوبی بود. ابراهیم حسابی با شاهین عیاق شد. مدتی بعد به مراتع دیگری رفت. چیزی از رفتنش نگذشته بود که ابرام گفت دلم هوای شاهین رو کرده. رفتیم ببینیمش. 🔸 همین‌طور که نشسته بودیم، دیدیم شاهین بلند شد و رفت. پشت سرش هم ابرام رفت. یکدفعه صدای ابرام و شاهین ما را متوجه آن‌ها کرد. شاهین می‌گفت: «من باید این حیوون رو بزنم زمین!» ابرام هم می‌گفت: «به مولا اگه بذارم!» بلند شدیم ببینیم چه خبر است. دیدیم شاهین یه میش از بین گله جدا کرده تا سرش را ببرد و برای ما کباب کند اما ابرام مانعش شده و اجازه نمی‌دهد. ده دقیقه، یک ربع این‌ها با هم بکش نکش داشتند. بالاخره شاهین کوتاه آمد. وقتی آمد و نشست، گفت: «همین جایی که شما الان نشستید، قبل از استوار ژاندارمری می‌اومد و تقاضای گوسفند می‌کرد. من هم مجبور بودم براش گوسفند بکشم. یک دفعه که من گوسفند کوچکی براش جدا کردم، قبول نکرد. خودش بلند شد رفت یک میش بزرگ سوا کرد و گفت اینو بکش. گوسفند رو کشتم، گوشتش را خرد کردم، گذاشت لای پوستش و برد و به اندازه‌ی یک آبگوشت هم برای ما نگذاشت. حالا موندم که شماها دیگه کی هستید! اون استوار نامرد ژاندارمری چطور رفتار می‌کرد، شماها چطور!» 📚 از کتاب | روایت زندگی و خاطرات | ج۱ 📖 صفحات ۹۵ تا ۹۷ ❤️ ✅ اینجا بخوانید؛ (برش‌های ناب از کتاب‌هایی که خوانده و سخنرانی‌هایی که شنیده‌ایم) https://eitaa.com/joinchat/1217855490C4fc824863f
*🔴 دو کلمه حرف حساب با اصلاح طلبان اگر منصف اند. *✅ بزرگان گفته‌اند : چهل عاقل را می‌شود با یک حرف منطقی قانع کرد ، ولی یک‌ آدم ساده‌ لوح را نمی‌شود با چهل حرف منطقی قانع کرد !* *🔥حسنی مبارک مصر گفت : نباید به آمریکا اعتماد می کردم .* *🔥معمر قذافی لیبی گفت : بزرگترین اشتباه عمرم اعتماد به آمریکا بود .* *🔥محمد مرسی گفته است : اشتباه استراتژیک من و عامل اصلی شکست انقلاب مصر ، اعتماد به آمریکا بود .* *🔥بن علی ، رئیس جمهور تونس گفت : دلیل سقوط من ، اعتماد بی‌جای من به آمریکا بود .* *🔥منصور هادی در یمن گفت : اگر فریب آمریکا را نمی خوردم در قدرت باقی می ماندم .* *🔥تمام تاریخ نگاران معاصر در کشور معتقدند دلیل سقوط دولت مردمی مصدق و کودتای ۲۸* *مرداد ۱۳۳۲ ، اعتماد بی‌جای مصدق به آمریکا بود .* *🔥صدام در لحظه اعدامش گفت : این طناب دار را آمریکایی ها به گردن من انداختند .* *🔥⏪ در کتاب پاسخ به تاریخ ص ۲۷۸ محمدرضا شاه در آخرین روزهای عمرش می‌گوید : دلیل فروپاشی سلطنت من اعتماد به آمریکا بود .* *⏪ یعنی حتی شاه هم بعد از سال ها نوکری و خدمت به آمریکا ، فهمید که نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد . این جمله معروف شاه است : ... آن زمان که صاحب قدرت بودم تصور می کردم که اتحاد من با غرب بر مبنای اعتماد و اطمینان دو جانبه برقرار است شاید این اطمینان و اعتماد یک اشتباه بود .* *⏪ حالا کسانی‌ که در کشور ما همچنان امیدوارند تا آمریکا ، این شیطان بزرگ و اروپایی‌ها ، این شیاطین کوچک ، برایشان آستین بالا بزنند و مشکلاتشان را حل کنند ، کی می‌خواهند عبرت های تاریخ را بیاموزند ؟؟*
روزی عده ای از چرچیل خواستند که سیاست را برای آنان تعریف کند. چرچیل از آنها خواست تا خروسی بیاورند. سپس دایره ای کشید و خروس را در آن انداخت و گفت خروس را بدون آنکه از دایره خارج شود بگیرید. هر چه تلاش کردند نتوانستند و خروس از دایره بیرون میرفت. آخر از چرچیل خواستند که این کار را خود انجام دهد. چرچیل خروسی دیگر کنار خروس اول گذاشت و این دو شروع به جنگیدن کردند! آنگاه چرچیل دو خروس را از گردن گرفت و بلند کرد ، و در پاسخ گفت این سیاست است. و آن همان سیاستیست که انگلستان قرن‌هاست از آن بهره میبرد ...
✅یکبار برای همیشه "استخاره" و شرائط آن را یاد بگیرید!!! ⏮دکتر رفیعی 🔽سمت‌ خدا https://chat.whatsapp.com/BcJ4LdAnTvxDg9nqDc9GCj
🏴 پیام تسلیت رهبر انقلاب به مناسبت رحلت آیت‌الله حاج شیخ لطف‌الله صافی گلپایگانی بسم الله الرحمن الرحیم با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانه‌های حوزه‌ی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقه‌ترین عالم دینی در آن حوزه‌ی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذه‌ی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب می‌شدند و پس از آن هم همواره درباره‌ی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهره‌مند میساختند. قریحه‌ی شعری، حافظه‌ی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعه‌ی علمیِ دینیِ کشور مایه‌ی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزه‌ی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۱۴۰۰/۱۱/۱۲ 💻 @Khamenei_ir
‍ 🔻پدرم مرا اجاره می‌دهد! 🔹اجاره همسر و فرزند در ژاپن پدیده‌ای رایج و معمولی است. ژاپنی‌ها برای فرار از تنهایی و افسردگی می‌توانند برای یک روز یا چند ساعت خانواده اجاره کنند. فقط کافی است گوشی تلفن را بردارید و به یکی از شرکت‌هایی که انواع مردان و زنان و دختران و پسران را اجاره می‌دهند تماس بگیرید. البته باید بدانید که مشتریان فقط می‌توانند دوست یا همسر اجاره‌ای را بغل کنند یا دستش را بگیرند و داشتن رابطه جنسی یا بوسیدن ممنوع است. 🔸«کازوشیگه نیشیدا» یکی از افرادی است که از خدمات این شرکت‌ها استفاده کرده است. او در مصاحبه‌ای گفته همسرم فوت شده و دخترم مرا تنها گذاشته است، من هم تنها بودم و این تنهایی باعث افسردگی من شده بود. می‌خواستم مانند قبل کسی کنارم باشد. با یکی از شرکت‌ها تماس گرفتم و درخواست یک همسر و یک فرزند دختر کردم تا با آنها به رستوران بروم، آنها هم مشخصات همسر و دخترم را پرسیدند و برایم ارسال کردند. 🔹نیشیدا می‌گوید وقتی به رستوران رفتیم آنها از من پرسیدند اخلاق خانواده‌ات چطور بود تا ما هم مانند آنها با تو رفتار کنیم. نیشیدا آنقدر از رفتار آن زن و دختر راضی بود که کلید منزلش را به آنها داد و از آنها خواست تا قبل از او به خانه بروند، چراغ‌های خانه را روشن کنند و بوی غذا هم بیاید. نیشیدا می‌داند این اجاره‌ها به صورت ساعتی و روزانه است و بعد از تمام شدن مدت آن، دیگر نه همسری می‌ماند و نه فرزندی ... 🔸برخی از شهروندان حتی چند خانواده به عنوان قوم و خویش اجاره می‌کنند تا جای خانواده و اقوام از دست رفته‌شان را پر کنند. اجاره خانواده در ژاپن سود خوبی دارد، برخی مردان از اینکه همسر و فرزندشان را اجاره بدهند بدشان نمی‌آید. افزایش خودکشی و افسردگی در ژاپن باعث شده است تا ژاپن پس از انگلیس دومین کشوری باشد که دارای «وزیر تنهایی» است.
🌈 میانداری ایران در قرن جدید آسیایی (یادداشت بسیار مسرت بخش روز ) خبر پیروزی های بزرگ در راه است. 1- «ایالات متحده آمریکا» و «اتحاد جماهیر شوروی»، 76 سال قبل با پیروزی در جنگ جهانی دوم، نظم جهانی تازه‌ای را پایه‌گذاری کردند. ابرقدرت در این نظام دو قطبی، قدرت حاکم بر هر یک از دو قطب بود. آنها به مدت 46 سال همدیگر را مهار می‌کردند؛ اما هنگامی که شوروی در سال 1991 فروپاشید، یاغیگری آمریکا آغاز شد. از چکسلواکی و صربستان، تا اوکراین و گرجستان و قرقیزستان، با انقلاب رنگی یا مداخله نظامی، در برابر بلوک آمریکا سپر ‌انداختند. ریاست گورباچف و سپس یلتسین موجب شد شوروی، از هم بپاشد و به روسیه ضعیف و فاقد اعتماد به نفس تبدیل شود. غرب تا پشت مرزهای روسیه پیش رفت و حتی پیگیر کودتای مخملی در مسکو و پکن بود. این پیشروی، استراتژیست‌های آمریکایی را بر آن داشت تا در آستانه قرن 21، پروژه‌های تجاوزگرانه‌ای مانند «قرن جدید آمریکایی»، «پایان تاریخ»، «جنگ تمدن‌ها»، «جنگ جهانی چهارم» (طرح حمله به 24 کشور اسلامی)، «خاورمیانه جدید و تغییر نقشه آن» را در دولت بوش به اجرا بگذارند و سپس، نقشه «جنگ جهانی سوم» (جنگ نیابتی در عراق و سوریه) را در دولت اوباما عملیاتی کنند. 2- نقطه ثقل این تحرکات، غرب آسیا بود. آمریکا اگر کانون منابع طبیعی، و چهار راه ارتباطات جهانی را قبضه می‌کرد، می‌توانست عرصه را برای رقبای شرقی و حتی غربی تنگ کند و کدخدای جهان شود. نه روسیه و چین و نه هیچ کشور دیگری، جرأت مواجهه با این یاغیگری را نداشت. بی‌تردید، مقاومت حکیمانه ایران بود که جنگ ترکیبی آمریکا را به هزیمت کشاند. آمریکا برای «جنگ جهانی چهارم» و فقط در حوزه نظامی، 7 هزار میلیارد دلار خرج کرد. اما ایران، ترمز او را کشید. ما در این مواجهه تمدنی با تاخت‌وتاز مغول‌وار، هرگز معطل همراهی هیچ دولتی نماندیم. اگر در برابر نقشه‌های شومی مانند «جنگ جهانی سوم و چهارم» قد علم کردیم و ورق را به نفع خود و ملت‌های منطقه برگرداندیم، به تنهایی تصمیم گرفتیم و حال آنکه روسیه و چین و دیگران با وجود تهدید منافع‌شان، به دلایل مختلف منفعل بودند. جمهوری اسلامی بود که با وجود مهارت حریف، آمریکا را به نقطه «زوال راهبرد» رساند. 3- اوایل اردیبهشت 1400، گزارش سالانه «آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا» درباره چالش‌های پیش رو منتشر شد: «ایران به‌دلیل توانایی‌‌های پیشرفته نظامی، شبکه‌‌های گسترده نیابتی و شرکا و تمایل به استفاده از زور علیه نیروهای آمریکایی، رقیب اصلی منافع ما در خاورمیانه است. هدف استراتژی امنیت ملی ایران، تضمین تداوم حاکمیتی، حفظ ثبات داخلی، تأمین موقعیت خود به عنوان قدرت مسلط منطقه و دستیابی به رونق اقتصادی است. تهران مجموعه‌‌ای پیچیده از توانایی‌‌های دیپلماتیک، نظامی و امنیتی را در اختیار دارد؛ برای دستیابی به اهداف، نیروهای نامتعارف و متعارف، شرکا و نیابتی را آموزش می‌‌دهد و می‌‌تواند هزینه‌‌های زیادی را به دشمنانش تحمیل کند. تهران در حال افزایش تعامل با شرکا و نیابتی‌‌ها برای تضمین نفوذ طولانی‌‌مدت است. ایران استراتژی‌‌های اقتصادی را برای دور زدن تحریم‌‌ها با کشاندن آن به سراسر جهان اجرا کرده و به کاهش تعهدات برجامی ادامه می‌‌دهد. تهران از روابط خود برای به چالش کشیدن حضور ما در منطقه و تشویق به عقب‌‌نشینی استفاده کرده است. بزرگ‌‌ترین نیروی موشکی منطقه، قادر به موشکباران اهداف 2000 کیلومتری است و بارها اراده خود را در این باره نشان داده است. ایران به افزایش کُشندگی، پایداری و دقت انواع موشک‌ها و تبدیل آنها به قاره‌‌پیما ادامه می‌‌دهد. ایران دائما از نیروی دریایی برای نظارت بر عملیات دریایی ما و متحدان‌مان استفاده می‌‌کند. ایران احتمالا طی سال آینده، با احیای اقدامات هسته‌‌ای، حملات نیابتی‌ و سایبری، به فشار‌های ما پاسخ بدهد. پنتاگون با تهدید اطلاعاتی پیچیده از طرف تعداد فزاینده‌ بازیگران رو به ‌رو است. دشمنانی مثل چین، روسیه و ایران، بخش عمده‌ این تهدید هستند». 4- عجیب نیست که باراک اوباما در کتاب خود (یک سرزمین موعود) درباره ایران نوشت «در دوران زمامداری، گاهی سناریو‌های مختلف مناقشه با ایران را شبیه‌‌سازی می‌کردیم و من همیشه از آن جلسات، غمگین خارج می‌شدم؛ چون می‌فهمیدم که اگر جنگ علیه ایران ضرورت یابد، تقریبا همه چیز‌هایی که می‌کوشیدم برای آمریکا محقق کنم، نابود می‌شد». یا اینکه؛ «در سال 2011 گزینه‌‌های ما در سوریه، به شکل دردناکی بسیار محدود بود. این کشور از سوی روسیه، ایران و حزب ‌الله حفاظت می‌‌شد». ضربه‌ای که آمریکا می‌خواست با راه‌انداختن چند جنگ به ایران بزند و ‌گریبان خودش را گرفت، چیزی نبود که بخواهد با برجام جایگزین شود. آمریکا، برجام را نه مسیر تنش‌زدایی، بلکه اسب تروای رخنه در قدرت ایران می‌دانست. آنها در حالی به کمک فضا سازی غربگرایان، برجام را روی میز گذاشتند، که یقین داش
تند تحریم‌ها در حال فروپاشی است. جان کری 6 فروردین 94 گفت: «شکست مذاکرات، موجب فروپاشی رژیم تحریم‌‌ها خواهد شد. تحريم‌ها نمی‌‌‌تواند مانع ایران شود، طرف‌‌های ديگر مذاکرات هم از تحريم‌ دست خواهند کشيد و به ما می‌‌‌گويند شما کار خود را بکنید، ما هم کار خود را می‌‌کنیم». وندی شرمن هم 9 آبان 94 در کالج دارموت تایید کرد: «به هنگام مذاکره با ایران، نشانه‌‌‌های فروپاشی تحریم‌‌‌ها آشکار شده بود و فکر نمی‌‌‌کنم برقرار می‌‌‌ماند. ما شاهد نشانه‌‌هایی از شکاف بر سر تحریم‌، به ‌ویژه درباره واردات نفت از ایران بودیم». برجام، نقطه پایان بر زیاده‌خواهی آمریکا نمی‌گذاشت، بلکه استخوانی لای زخم و گروگانی برای طلبکاری جدید بود. به این معنا، خروج گستاخانه ترامپ، تله را به هم زد. تیم ترامپ با مشاهده رویکرد منفعلانه برخی مدیران ما، تصور کرده بود می‌تواند به واسطه حداکثری کردن فشار، ایران را زود‌تر از پا درآورد. مشوّق او در این گستاخی، تضمینی بود که فدریکا موگرینی گرفته بود: «من از روحانی ضمانت گرفتم که حتی در صورت خروج آمریکا از برجام و بازگرداندن تحریم‌ها، به برجام پایبند بماند»! 5- خطای محاسباتی و شتابزدگی ترامپ، پروژه برجامیزاسیون را به‌هم ریخت. «ویلیام برنز» که در گذشته، معاونت وزارت خارجه و هدایت بخشی از مذاکرات با ایران را بر عهده داشته، در دولت بایدن به ریاست سازمان سیا رسید. او مدت‌ها قبل از ریاست سیا، به سی‌ان‌ان گفت: «سیاست فشار حداکثری، قماری پر‌ریسک است. این رویکرد، خسارت زیادی دارد؛ از جمله تعمیق شکاف با متحدان. همچنین به مرور، تحریم را به عنوان ابزار دیپلماسی آمریکا تضعیف می‌‌کند. با این روند ممکن است روزی شاهد آن باشیم که نه تنها روسیه و چین، بلکه دوستان اروپایی هم برای کاهش آسیب‌‌پذیری در برابر تحریم گام بر می‌دارند». او همچنین گفته بود: «خروج از برجام در بلندمدت، تأثیر تحریم‌‌های یک‌ جانبه را کاهش می‌دهد. پس از 5 یا 10 سال بیدار خواهیم شد و ‏همان ‌طور که وزیر خارجه آلمان هم گفت، شاهد کشور‌های زیادی خواهیم بود که دنبال راه‌‌هایی برای عبور از فشار مالی آمریکا هستند». 6- اما این سخنان و مشابه آن از سوی بایدن در نکوهش فشار حداکثری، مربوط به قبل از ریاست بود. برنز سال گذشته در نشست سنا که به بررسی صلاحیت او برای ریاست سیا اختصاص داشت، ضمن عبور از برجام گفت «نظر من همیشه این بوده که باید راهبردی جامع و فراتر در قبال ایران داشته باشیم که جلوگیری از برنامه هسته‌ای فقط یکی از ابعاد آن است. این راهبرد باید با ساخت موشک‌ بالستیک و اقدامات بی‌‌ثبات‌‌کننده ایران در منطقه مقابله کند. حتی اگر ایران به پایبندی به برجام برگردد، لازم است چارچوبی برای ایجاد محدودیت‌‌های قوی‌‌تر و طولانی‌‌تر هسته‌‌ای و رسیدگی به سایر اقدامات تهدید‌آمیز آن داشته باشیم. این هدف در حرف آسان‌‌تر از عمل است، اما راهبرد ما باید همین باشد». ادامه سیاست احمقانه ترامپ در دولت بایدن، سند دیگری بر این مدعاست که هیئت حاکمه آمریکا به مرحله «زوال راهبرد» - به عنوان مقدمه زوال امپراتوری- رسیده است. 7- ویلیام برنز در همان نشست سنا، درباره چالش‌های پیش‌رو گفته بود: «وضعیت دنیا، بسیار پیچیده و رقابت ‌محور شده. تهدید‌های آشنا کماکان حضور دارند؛ از تروریسم تا اشاعه هسته‌ای، روسیه، کره شمالی و ایران. چین هم یکی از بزرگترین چالش‌های ما محسوب می‌‌شود». بر این مبنا، تعاملات راهبردی در جهان فراغرب، حکم مرگ و زندگی را برای آمریکا دارد. اخبار مربوط به تضعیف آمریکا و انتقال قدرت از غرب به شرق، واقعیتی انکارناپذیر است و پیاپی بر زبان سیاستمداران غربی جاری می‌شود، ولو محافل غربگرا را دچار حملات عصبی کند: «فدریکا موگرینی: قدرت رهبری آمریکا در حال زوال، و قدرتش در حال کاهش است. من هرگز آمریکا را تا این حد قطبی شده ندیده بودم. آمریکا در درون منسجم نیست». «نیکولا سارکوزی: محور جهان در حال عبور از غرب، به شرق یعنی آسیاست. ما در گذشته بر جهان تسلط داشتیم، اما حالا به هیچ وجه مسلط نیستیم. روی کارآمدن فردی مانند ترامپ که باور کردنی نبود، نشانه وخامت شرایط غرب بود، نه علت آن». «جوزپ بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا: تحلیلگران از مدت‌‌‌ها پیش درباره پایان نظم تحت رهبری آمریکا و ظهور قرن آسیایی سخن گفته‌‌‌اند. این اتفاق، پیش چشم ما در حال وقوع است. شیوع بیماری کرونا، نقطه عطفی برای تغییر موازنه قدرت، از غرب به شرق است». «ولفگانگ ایشینگر رئیس‌ کنفرانس امنیتی مونیخ: جهان در حال عبور از غرب به عصر پساغرب است. کاهش نفوذ اروپا و آمریکا، زمینه را برای کشورهای دیگر فراهم کرده تا نظم جدیدی را شکل دهند. بازیگران غیرغربی، امور بین ‌‌المللی را شکل می‌‌دهند. برخی از اساسی ‌‌‌ترین ارکان غرب و نظم جهانی، تضعیف شده. ناکامی‌ در پاسخ به درگیری‌ سوریه و اوکراین، ضعف ما را آشکار، و زمینه را برای پُر کردن خلأ توسط ایرا
ن و روسیه فراهم کرد». 8- کشورهای قدرتمندی که منافع شان مورد تهدید آمریکا و غرب بوده، طبیعی است که به تعاملات اقتصادی، سیاسی، امنیتی و نظامی روی آورند. و از آن طبیعی‌تر، خشم فزاینده آمریکا و غرب در قالب حملات رسانه‌ای نیابتی به روابط «جهان فرا غرب» است. آنها می‌دانند که اگر این همکاری‌ها عمق پیدا کند، مقاومت منطقه‌ایِ بر پا شده از سوی ایران، ابعاد فرا منطقه‌ای پیدا خواهد کرد و دیگر دولت‌ها نیز تشویق به صیانت از منافع خود در برابر قلدری آمریکا خواهند شد. علت آتش بار سنگین رسانه‌ای علیه همکاری‌های راهبردی ایران با روسیه و چین، بر این مبنا قابل تحلیل است. 9- صاحب ‌نظران بسیاری در دنیا اذعان دارند که اگر مقاومت موفق ایران در غرب آسیا نبود، آمریکا می‌توانست چین و روسیه (و حتی متحدانی مثل فرانسه، آلمان، ژاپن، کره جنوبی و هند) را تحت فشار موثر قرار دهد. کاخ سفید با تسلط بر 60 درصد منابع انرژی جهان، می‌‌توانست انتظارات خود را دیکته کند. فقط یک قدرت نوظهور بود که ترمز آمریکای یاغی را کشید و بدین معنا، بسیاری در شرق و غرب عالم، مدیون ایستادگی ایران هستند. ایران، ضمنا در حالی که جاده‌های ترانزیتی تهران- بغداد- دمشق- بیروت را تا کنار دریای مدیترانه امتداد می‌دهد، یا خطوط ترانزیت ریلی را فعال‌تر می‌کند، می‌تواند شمال و شرق آسیا را به غرب و جنوب متصل کند و امکان کم نظیری از مبادلات اقتصادی را فراهم سازد. دیپلماسی فعال و همه‌جانبه نظام، بسی فراتر از مهار تحریم‌هاست و می‌تواند ضمن شتاب بخشیدن به تحولات نظم جهانی، ایران را به میاندار اقتصاد منطقه تبدیل کند. به همین علت هم با بمباران تبلیغاتی کم سابقه مواجه است. این حجم از تقلّای دشمن و پادوهای آن-تفاله‌‌های آمریکا به تعبیر حضرت امام (ره)- از درستی مسیر حکایت دارد و خبر از پیروزی‌های بزرگ در آینده می‌دهد. محمد ایمانی
✨﷽✨ ✅پنج حسرت مهم زندگی ✍️این نام کتابی است که توسط یک پرستار استرالیایی در یکی از بیمارستان‌های استرالیا که در بخش ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ مشغول به کار بوده، نوشته شده است و بر اساس گفته‌های بیماران در آخرین لحظات عمرشان، عمده‌ترین موارد پشیمانی و حسرت آنان را جمع‌آوری و دسته‌بندی کرده است. نام این پرستار برونی ویر است و آخرین گفته‌ها و آرزوهای بر باد رفته و حسرت‌های این افراد را از ابتدا در وبلاگ خود منتشر کرد. این مطالب در وبلاگ وی چنان مورد توجه قرار گرفت که وی بر اساس آن این کتاب را به رشته تحریر درآورد. او این حسرت‌ها را در پنج دسته خلاصه کرد: 1- ای کاش شهامت آن را داشتم که زندگی خود را به شکلی سپری می‌کردم که حقیقتاً تمایل من بود؛ و نه به شیوه‌هایی که دیگران از من انتظار داشتند. 2- ای کاش اینقدر سخت و طولانی کار نکرده بودم. 3- ای کاش شهامت بیان احساسات خود را داشتم. 4- ای کاش رابطه با دوستان را حفظ کرده بودم. 5- ای کاش به خودم اجازه می‌دادم که شادتر باشم. حتماً که نباید در بخش ویژه نگهداری از بیماران در شرف مرگ بستری باشیم که مجبور شویم نگاهی از بالا به خودِ زندگی بیندازیم و فارغ از جزئیات تکراری‌اش، کُلیت آن را ورانداز کنیم و احتمالاً دستی به سر و وضع زندگی خود بکشیم. گاهی، شاید اصلاً سالی، یا حتی هر دهه‌ای یکبار گوشه‌ای بنشینیم و ببینیم که آیا درست آمده‌ایم، یا راهی که می‌رویم به ترکستان است. مگر نه این است که ماهی را هر وقت از آب بگیری تازه است؟ حتی اگر یک روز از عمر را آن‌طور که باید و شاید زندگی کنیم، بازهم می‌ارزد. عمر برَف است و آفتاب تموز. زندگی، همچون تکه یخی در آفتاب تابستان است که هر روز یک تکه‌اش دارَد آب می‌شود. گل عزیز است؛ غنیمت شمریدش صحبت. 📚دکتر محسن زندی