ديگران را ببخـــش
و خـــود را رهـا کن ،
اگر کینهای در دل نداشته باشی...
سبـک تر و راحـتتر خواهــــی بود!
هیـچ پرنـدهای با بار سنگـین
اوج نخـواهد گرفت ...
@sadeghiyemohebbi
http://sadeghiye.com
⚠️ خطری بزرگ ⚠️
♨️ محتوایی که در اینترنت بارگذاری میکنید، دیگر برای خودتان نیست!
❌ امنیت در فضای مجازی یک شوخی است ❌
✴️ خواهر ارجمند! بانوی گرامی... وقتی عکس و فیلم از خودتان در گروه و کانالی قرار میدهید یا به شخصی ( pv ) میفرستید حداقل یک بار به این نکته توجه نمایید 👇
پلتفرمهایی که در آنها فعال هستید ( چه ایرانی و چه خارجی ) دارای دیتا سنتر و سِروری هستند که کنترل و اختیارش با ما نیست! سرور همان اَبَر رایانهای است که نرم افزار توسط آن کنترل و مدیریت میشود!
شما مطلبی را آپلود میکنید ( ارسال مینمایید ) و گمان میکنید فقط برای عدهای که آنرا برایشان ارسال کردهاید رفته است و تمام، در حالی که آن پستِ شما در سرور ذخیره میشود و افراد زیادی به محتوای شما دسترسی دارند و توانایی مشاهده را دارند! 😱
🔥 مراقب باشیم و عکس و فیلم شخصی در اینترنت جا به جا نکنیم! 🔥
💥 دیگران نیز شما را میبینند... 😰😩
💥 اینترنت آلبوم شخصی شما نیست...
♦️یک جوان ۳۵ ساله در هیئت از دنیا رفت
🔹شب ششم محرم امسال در هیئت عرشالحسین تهرانپارس که این روزها مجلس عزای خود را در فرهنگسرای اشراق برپا کرده، حالوهوای عجیبی برپا شده.
🔹جوان ۳۵ سالهای بهنام نیما دلدار، بعد از اینکه نماز خود را در حسینیه اقامه کرد، در فضای هیئت نشست تا از سخنرانی استفاده کند اما در همین لحظات سکته کرد.
🔹با اورژانس تماس گرفته شد. یکی از هیئتیها که دورۀ اورژانس دیده بود، شروع به احیا کرد. عوامل اورژانس رسیدند و باز احیا ادامه داشت.
🔹اواسط روضه بود و روضهخوان گفت ما کارمان نوکری است و ارباب کارش چیز دیگری است. در این شب استثنائا برقها خاموش نشد.
🔹در ادامه به گوش روضهخوان رساندند که کار تقریباً تمام شده.
او گفت :
چطوری بعضیها پیش خدا میروند.
🔹هنوز پیکر این جوان دفن نشده بود که مجلس روضه، مجلس ختم او شد./فارس
#محرم #درگذشت
ده - یازده سالم که بود تو بازی با بچه های فامیل پام گیر کرد به پای یکیشون و افتادم.
ساق پای راستم خورد به لبه ی آجر و زخم شد..بدجور زخم شد.
خیلی طول کشید تا کم کم جای اون زخم یکم بهتر شد و کمتر اذیتم کرد.
اون روزا فقط یه دوست صمیمی داشتم
دوستی که مثل خانوادم بود.
دوستی که بهش اعتماد داشتم.
تو مدرسه فقط اون می دونست ساق پای راستم زخم شده...اون تنها کسی بود که جای زخمم رو بلد بود.
چند روز بعد از این اتفاق با دوستم بحثمون شد.
یادم نمیاد سر چی.
یادم نمیاد کی مقصر بود.
فقط یادمه زنگ ورزش بود و داشتیم فوتبال بازی می کردیم.
وسط فوتبال وقتی داشتم شوت می زدم با کف پا اومد ساق پای راستم رو زد.
کاری به توپ نداشت. اومد که زخمم رو بزنه.
زخمم دوباره تازه شد! دوباره درد و درد و درد...
چند روز بعدش دوباره با هم رفیق شدیم.ولی دیگه هیچوقت نذاشتم بفهمه دردم چیه.
از این اتفاق سال ها می گذره ولی هروقت کسی رو می بینم که درد داره، زخم داره، بهش میگم
هیچوقت هیچوقت هیچوقت نذار کسی بفهمه جای زخمت کجاست.
نذار بفهمه چی نابودت می کنه..شاید یه روز زخم شد رو زخمت ! دردت رو واسه خودت نگه دار.
میگم مراقب اونایی که جای زخمت رو بلدن باش...اونا می تونن با یه حرف... با یه کنایه... با یه خاطره کاری کنن که دوباره زخمت سر باز کنه... دوباره تو میمونی و درد و درد و درد.
🏴
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به مردم چه که سالی چند بار میرید شمال؟
@sadeghiyemohebbi
http://sadeghiye.com
کار زیبای یک اتوشویی برای محرم در تهران
🔹به مناسبت ماه محرم شستشوی پیراهن مشکی به صورت رایگان انجام میشود
#کار_خوب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ضربه محکم ماهیتابه بر فرق سر کروکودیل، وی را از حمله منصرف کرد
🔹در یکی از پارکها کروکودیلی که قصد داشت یک پیرمرد را شکار کند بعد از دریافت دو ضربه با ماهیتابه به سرش، از خیر شکار گذشت و سریعا به داخل برکه جست.
@sadeghiyemohebbi
http://sadeghiye.com
🌹حال دنيا را چو پرسيدم من از فرزانه ای؟
گفت: يا آب است؛ يا خاک است يا پروانه ای!
🌹 گفتمش احوال عمرم را بگو؛ اين عمر چيست؟
گفت يا برق است؛ يا باد است؛ يا افسانه ای!
🌹 گفتمش اينها که ميبينی؛ چرا دل بسته اند؟
گفت يا خوابند؛ يا مستند؛ يا ديوانه ای!
🌹 گفتمش احوال جانم را پس از مردن بگو؟
گفت يا باغ است؛ يا نار است؛
يا ويرانه ای!
🏴
@sadeghiyemohebbi
http://sadeghiye.com