🔹 موارد جواز #دروغ
🔺 دروغ در اسلام بلکه تمامى ادیان الهى حرام است، ولى در مواردى که مصلحت دروغ گفتن بیشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نیست، بلکه در برخى موارد واجب است.
💥 دفع شر ظالمان؛
🔺امام صادق(ع) فرمود: «الکذب مذموم الاّ فى امرين: دفع شر الظلمه و اصلاح ذات البين؛کذب بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمى را از خود يا از ديگران دفع کند، يا با دروغ بين دو نفر اصلاح ايجاد کند».(میزان الحکمه، حديث ۱۷۴۷۶)
🆔 @sadeghoun
🔹 عوامل #دروغگویی
♦️ نیازهای ارضاء نشده
🔺عدّهای از روانشناسان معتقدند که دروغ نشان دهنده نیازها و تمایلات ارضاء نشده افراد است. به هر میزان نیازهای ارضاء نشده در افراد بیشتر باشد، احساس کمبود در آنان بیشتر است و چون ارضای آن نیازها به صورت طبیعی و واقعی نتوانسته است برای آنها محقق، سعی میکنند به صورت تخیلی و گفتن مطالب دروغ خود را قانع سازند.
🔺 این امر در خصوص افرادی که در زندگیشان کمتر مورد توجّه و محبّت والدین قرار گرفتهاند، بیشتر صادق است. حتی دروغگویی در دوران بزرگسالی امکان دارد به خاطر کمبود محبّت در دوران کودکی باشد.
🆔 @sadeghoun
🔺 حضرت امام خمینی (قدس سره) با #صداقتی که داشتند، سیاستی به کار میبردند که تمام معادلات سیاسی بیگانگان را برهم میریخت. برای دشمنان باور کردنی نبود که ایشان منظور و هدفشان همان است که با سادگی و صراحت بر زبان میآورند. از نظر آنان سیاستمدار کسی است که چیزی ادعا کند و چیز دیگری مورد نظرش باشد و همین پیش فرض، آنها را در مقابل سیاست امام، مستأصل و گمراه میکرد.
🔺 سیاستی که حضرت امام (قدس سره) به جهان آموختند، سیاستی برخاسته از صداقت بود. این نوع از سیاست، بسیار بُرنده تر و کارآمدتر از سیاستی است که بر دروغ و فریب بنا شده باشد. با آشکار شدن اولین دروغ یک مسئول، تمام سخنانی که گفته است و حتی در آینده خواهد گفت، در فضای سلب اعتماد اذهان، بی رنگ میشود. اما وقتی صداقت امام را میدیدیم، با دلگرمی بر این صداقت و با خیالی آسوده، بر راستی و درستی او تکیه میزدیم. طبعاً خداوند نیز به دلیل صداقت بنده ی صالح خود، موانع را برطرف و حرف هایش را محقق میسازد.
🎤 استاد پناهیان
🆔 @sadeghoun
🔹 راه نجات
🔺 پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله وسلم فرمود: سه نفر از بنی اسرائيل با هم به مسافرت رفتند در ضمن سير و سفر در غاری به عبادت خدا پرداختند. ناگهان! سنگ بزرگی از قله كوه فرود آمد و بر در غار افتاد و دهانه غار به كلّی بسته شد. و مرگ خود را حتمی دانستند. پس از گفتگو و چاره انديشی زياد به يكديگر گفتند: به خدا سوگند! از اين مرحله خطر راه رهايی نيست مگر اينكه از روی راستی و درستی با خدا سخن بگوييم. اكنون هر كدام از ما عملی را كه فقط برای رضای خدا انجام داده ايم به خدا عرضه كنيم، تا خداوند ما را از گرفتاری نجات بخشد.
🔺 يكی از آنها گفت: خدايا! تو خود می دانی كه من عاشق زنی شدم كه دارای جمال و زيبايی بود و در راه جلب رضای او مال زيادی خرج كردم، تا اينكه به وصال او رسيدم و چون با او خلوت كردم و خود را برای عمل خلاف آماده نمودم، ناگاه در آن حال به ياد آتش جهنم افتادم. از برابر آن زن برخواسته بيرون رفتم. خدايا! اگر اين كار من به خاطر ترس از تو بوده و مورد رضايت واقع شده، اين سنگ را از جلوی غار بردار! در اين وقت سنگ كمی كنار رفت به طوری كه روشنايی را ديدند.
🔺 دومی گفت: خدايا! تو خود آگاهی كه من عده ای را اجير كردم كه برايم كار كنند و قرار بود هنگامی كه كار تمام شد. به هر يك از آنان مبلغ نيم درهم بدهم، چون كار خود را انجام دادند من مزد هر يك از آنها را دادم ولی يكی از ايشان از گرفتن نيم درهم خودداری كرده و اظهار داشت: اجرت من بيشتر از اين مقدار است، زيرا من به اندازه دو نفر كار كرده ام، به خدا قسم كمتر از يك درهم قبول نمی كنم در نتيجه مزدش را نگرفته رفت و من با آن نيم درهم بذر خريده كاشتم خداوند هم بركت داد و حاصل زياد بر داشتم پس از مدتی همان اجير پيش من آمده و مزد خود را مطالبه نمود. من به جای نيم درهم، هيجده هزار درهم (اصل سرمايه و سود آن) به او دادم. خداوندا! اگر اين كار را من تنها به خاطر ترس از تو انجام داده ام اين سنگ را از سر راه ما دور كن! در آن لحظه سنگ تكان خورد، كمی كنار رفت به طوری كه در اثر روشنايی همديگر را می ديدند، ولی نمی توانستند بيرون بيايند.
🔺 سومی گفت: خدايا! تو خود می دانی كه من پدر و مادری داشتم كه هر شب شير برايشان می آوردم تا بنوشند، يك شب دير به خانه آمدم و ديدم به خواب رفته اند خواستم ظرف شير را كنارشان گذاشته و بروم، ترسيدم جانوری در آن شير بيفتد، خواستم بيدارشان كنم،️ترسيدم ناراحت شوند، بدين جهت بالای سر آنها نشستم تا بيدار شدند و من شير را به آنها دادم! بار خدايا! اگر من اين كار را به خاطر جلب رضای تو انجام داده ام اين سنگ را از ما دور كن!
🔺 ناگهان! سنگ حركت كرد و شكاف بزرگی به وجود آمد و توانستند از آن غار بيرون آمده و نجات پيدا كنند.
🔹 سپس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: «مَن صَدَقَ اللهَ نَجَاه» كسى كه به راستى و از روى خلوص با خدا رابطه برقرار كند و بر همين اساس، رفتار نمايد رهايى و نجات مى يابد.
📚 بحارالانوار، ج 14، ص 421
🆔 @sadeghoun
🔹 آثار #دروغ
🔺 به محض اینکه دروغ از دهان کسی خارج میشودبدن کورتیزول را در مغز آزاد میکند. فقط چند دقیقه بعد، حافظه تلاش زیادی میکند تا هر دو قسمت ماجرا یعنی هم دروغ و هم واقعیت را به خاطر بیاورد. در چنین حالتی تصمیم گیری دشوار خواهد شد و حتی این امکان وجود دارد فرد ناراحتی ناشی از این اتفاق را در قالب خشم نشان دهد. همه این اتفاقات فقط در ۱۰ دقیقه ابتدایی واقع میشوند.
🆔 @sadeghoun
🔹 آثار #دروغ
🔺 به محض اینکه دروغ از دهان کسی خارج میشودبدن کورتیزول را در مغز آزاد میکند. فقط چند دقیقه بعد، حافظه تلاش زیادی میکند تا هر دو قسمت ماجرا یعنی هم دروغ و هم واقعیت را به خاطر بیاورد. در چنین حالتی تصمیم گیری دشوار خواهد شد و حتی این امکان وجود دارد فرد ناراحتی ناشی از این اتفاق را در قالب خشم نشان دهد. همه این اتفاقات فقط در ۱۰ دقیقه ابتدایی واقع میشوند.
🆔 @sadeghoun
🔹 گذرگاه #دروغ_مصلحتی
🔺 عبدالرحمن بن عوف ابتدا از علی علیه السلام خواست تا متعهد شود که درخلافت، به کتاب خدا، سیره پیامبر (ص) و دو خلیفه پیشین عمل کند. علی علیه السلام گفت: «امید آن دارم که در محدوده دانش، توانایی و اجتهاد خود به کتاب خدا و سنت رسول خدا(ص) عمل کنم». سپس عبدالرحمن شرط خود را با عثمان در میان گذاشت و او بلافاصله پذیرفت. این گونه عثمان خلیفه مسلمانان شد.
✍️مگر نه این است که اگر حضرت علی.ع. از دروغ مصلحتی استفاده می کردند خلیفه می شدند یا حداقل خانه نشین نمی شدند اما راست را بر دروغ مصلحتی که شاید بعد از آن مفسده انگیز بود ترجیح دادند.
☝️☝️این یعنی دایره استفاده از دروغ مصلحتی خیلی محدود است٬ مراقب باشیم...✋✋
🆔 @sadeghoun
🔹 گریه ی فریبنده
🔺 روزی حضرت يحيى.ع. به ابليس برخورد نمود، در حالى كه آن ملعون گريه مى كرد. حضرت يحيى علت گريه او را پرسيد؟ شیطان گفت : اى پيامبر خدا! هر چه در خانه خدا مى روم و او را مى خوانم ، جوابم را نمى دهد و عنايت در حقم نمى فرمايد. حضرت يحيى از روى دل سوزى عرض كرد: خدايا! چه مى شد اگر درب عنايت خويش را به روى اين مرد باز مى كردى و او را مشمول رحمت خود مى فرمودى ؟!
🔺 خطاب رسيد: اى يحيى ! شيطان به دروغ گريه مى كند، گريه او براى فريب دادن بندگانم است . اگر مى خواهى دروغ او بر تو هويدا شود به او بگو: خدا تو را مى بخشد، در صورتى كه بروى كنار قبر آدم عليه السلام و بر خاك او سجده كنى !
🔺 حضرت يحيى جريان را براى شيطان بازگو كرد و از او خواست تا بر سر آدم عليه السلام رود و سجده كند! شیطان گفت اى يحيى ! آن وقت كه آدم بر مسند عزت و قدرت تكيه زده بود او را سجده نكردم ، چگونه حال كه مرده و زيرخاك رفته است بروم و خاكش را سجده كنم ؟ هرگز چنين كارى نخواهم كرد.
🔺 خطاب از جانب خدا رسيد:اى يحيى ! حال دانستى كه گريه آن ملعون نيرنگ بوده و مقصودش منحرف كردن مردم است ؟!
🆔 @sadeghoun
🔺 «تعداد ما در کوفه زیاد است؛ کافیست شما فرمان قیام دهید تا همه قیام کنیم...» اینها را که گفتند امام از صمیمیتشان پرسید. از اینکه آیا کسی از آنها می تواند نیاز مالی اش را از جیب برادر دینی اش بردارد؟
سر جمعیت به نشانه شرمندگی پایین بود.
🔺 امام باقر علیه السلام فرمود:
مردمی که در بخشش مالشان این همه بخیل باشند، در دادن خونشان بخیل تر خواهند بود!
🔹 وقتی قیام کننده ما بپاخیزد صداقت و صمیمیت واقعی عیان خواهد شد. در آن روزگار هرکس هر مقدار نیاز داشته باشد بی ممانعت از جیب برادرش برخواهد داشت.
📚بحارالانوار، ج52، ص372 / منتخب الاثر، ج3، ص173
🆔 @sadeghoun