eitaa logo
🌹صدرا🌹
513 دنبال‌کننده
23.8هزار عکس
25.9هزار ویدیو
273 فایل
-مهربانم، عالم از توست غریبانه چرا میگردی؟❤️😔 اللهم عجل لولیک الفرج به حق حضرت زینب( س) به کانال صدرا خوش آمدید. با مدیریت @sadrasadat74 پیشنهادات و انتقادات خود را منتقل کنید. ✅ کپی از مطالب کانال،مشروط برذکرصلوات برای شهدا،بلا اشکال و آزاد است.
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️هر که با ولایت، عزاداری محرم، حجاب زنان و دربیوفتد بدون شک بر می‌افتد! ❇️شهید سید مرتضی : 🔹در این کشور که خیلی ها دلشان می‌خواست کشورِ گل و بلبل و مینیاتور باشد، هر که با و عزاداری محرم و حجاب زنان و روحانیون در بیوفتد بدون شک بر می‌افتد. 📚مقاله تحلیل آسان 20 فروردین سالگرد شهادت
🌹صدرا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⛔️ صحبت های جالب درباره حوادث پیش‌رو ⚜️ اتحاد باید ناموس ما در مسائل انقلابی و سیاسی باشد! ⚜️ خداوند به کار کفّار همدل برکت می‌دهد ولی برکت را از کار مومنانی که متحد نیستند، برمی‌دارد! ⚠️ ائمه علیهم‌السلام حاضر بودند شدیدترین آسیب‌ها به آنها برسد؛ ولی ما اینگونه نباشیم...!
*آیا میدانید روز تشیع پیکر شهید والا مقام صیاد شیرازی رضوان الله علیه چه گذشت. ‎میگویند : روز تشیع پیکر صیادشیرازی مقـام معظـم رهبری امام خامنه ای آمده بودوصنحه ای که بسیار زیباوگیرا بودخم شدن ایشان و بوسه زدن برتابوت شهیدبـود بعـدازآن خانواده شهید آمدند، اولین نفر مهدی صیاد شیرازی، فرزند شهیدبود که جلو آمد و دیدپیکر پدر روی زمین است وولایت هم بالای پیکر..اوولایت رابرگزید خود را روی پای آقا انداخت که اطرافیان بلندش کردند. وقتی مقام معظم رهبری از او پرسیدکه چرا اینکار راکردی؟او پاسخ داد:به خاطراینکه خون شهید صیاد توی رگهای شماست.صیادکسی بود که تا وقتی امام(ره) زنده بودند، قنوت نمازش اللهم احفظ امام الخمینی بودو بعد از امام نیز اللهم احفظ امام الخامنه ای شد از این پدر چنین پسری عجیب نیست. تا این جای کار را همه در تلویزیون دیدند، اما صحنهِ بسیار جالبی که بعد از این به وقوع پیوست را دوربین ها شکارنکردندوآن حضور بانوی صبر،همسر شهید بربالای تابوت شوهرش بودایشان پس از فرزند ش جلو آمد و حرکتی که انجام داد ،باز هم صحه بر تربیت ولایتی گذاشت که علی صیاد شیرازی روی خانواده خود انجام داده بود. همسربزرگواراین شهید با دیدن مقام معظم رهبری به جای اینکه خود را بر روی تابوت شوهر بیندازد،گوشه عبای رهبر را گرفت، بوسید و خطاب به ایشان گفتن:حاج آقا،اگه شما از ایشون راضی هستین،اجازه بدین مردم جنازه را تشییع کنن.آقادوباره این جمله راتکرارکردند که ایشون همرزم من بودن، من از ایشون راضی هستم. چنان ولوله وهمهمه ای به پاشد که قابل کنترل نبود وجو بطور کل بهم ریخت.سپس خانواده شهید صیاد به کناری آورده شدند. این خانواده ولایتی در آن روز آبروی صیاد را خریده و او را سر افراز کردند و به همه ثابت کردند که پیرو راه شهید ولایتی خود هستند.... میگویند دل به دل راه دارد...براستی که شهید سنگ تمام گذاشت برای رهبری ...و این میشود که صبح روز بعد از خاکسپاری ،خانواده شهیدبه همراه تنی چند ازدوستان نماز صبح را که در مرقد امام(رحمه الله علیه)خواندند و از آن طرف رفتند بر سر مزارشهیددربهشت زهرا (س)،سر قبرکه میرسند میبینند ...پیش از آنان کس دیگری آمده بود. مقام معظم رهبری...و قتی جویا میشوندکه این صبح به این زودی انهم با این خطرات آقا، اینجا چه میکند. آقای غریب ما میگوید: دلم برای صیادم تنگ شده،مدتی است ازش دورشده ام. 🌷برای شادی روحشان وروح تمامی شهدای انقلاب اسلامی وجنگ تحمیلی و⚘ مدافعان حریم عصمت وطهارت و گذشتگان از اسلام و مسلمین فاتحه مع الصلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب: مومن از یک سوراخ، دو مرتبه گزیده نمیشود! نکته مهمی که در رابطه با ابرقدرتها بایستی رعایت کرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان اباصلت می‌گوید: در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیه‌السلام رسیدم. فرمود: ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است، پس در روزهای باقیمانده کوتاهی‌های روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی: ۱. زیاد دعا کن. ۲. زیاد استغفار کن. ۳. زیاد قرآن تلاوت کن. ۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی. ۵. هر امانتی که گردنت هست ادا کن. ۶. تمام کینه‌هایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن. ۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن... ۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو: اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ... خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز... 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱. 📚 بحارالانوار ج ۹۴ ص۷۳.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‏انتقاد صریح و جانانه "شیخ مهدی حسن‌آبادی" از مسئولین ستاد ملی کرونا «چطور هروقت آمار میاد پایین کار خودتونه، آمار میره بالا تقصیر مردمه؟! چرا فقط از مردم توقع دارید؟! خودتون چی پس؟! تو یه مرغ رو نمیتونی کنترل کنی یکی مداد رنگیا رو بگیره از دست اینا…» "آمیرزا مُحَمَّد"
بسم الله الرحمن الرحیم جزء 1 ⇨ http://j.mp/2b8SiNO جزء 2 ⇨ http://j.mp/2b8RJmQ جزء 3 ⇨ http://j.mp/2bFSrtF جزء 4 ⇨ http://j.mp/2b8SXi3 جزء 5 ⇨ http://j.mp/2b8RZm3 جزء 6 ⇨ http://j.mp/28MBohs جزء 7 ⇨ http://j.mp/2bFRIZC جزء 8 ⇨ http://j.mp/2bufF7o جزء 9 ⇨ http://j.mp/2byr1bu جزء 10 ⇨ http://j.mp/2bHfyUH جزء 11 ⇨ http://j.mp/2bHf80y جزء 12 ⇨ http://j.mp/2bWnTby جزء 13 ⇨ http://j.mp/2bFTiKQ جزء 14 ⇨ http://j.mp/2b8SUTA جزء 15 ⇨ http://j.mp/2bFRQIM جزء 16 ⇨ http://j.mp/2b8SegG جزء 17 ⇨ http://j.mp/2brHsFz جزء 18 ⇨ http://j.mp/2b8SCfc جزء 19 ⇨ http://j.mp/2bFSq95 جزء 20 ⇨ http://j.mp/2brI1zc جزء 21 ⇨ http://j.mp/2b8VcBO جزء 22 ⇨ http://j.mp/2bFRxNP جزء 23 ⇨ http://j.mp/2brItxm جزء 24 ⇨ http://j.mp/2brHKw5 جزء 25 ⇨ http://j.mp/2brImlf جزء 26 ⇨ http://j.mp/2bFRHF2 جزء 27 ⇨ http://j.mp/2bFRXno جزء 28 ⇨ http://j.mp/2brI3ai جزء 29 ⇨ http://j.mp/2bFRyBF جزء 30 ⇨ http://j.mp/2bFREcc 30 جز قرآن بصورت فایل صوتی و نیاز به دانلود نداره فقط کافيه روی لینک بزنید. این هم هدیه من به شما برای ماه نزول قرآن از دعای خیرتان مرا فراموش نفرمائید .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ✅ منع قرآن از دوست پسر بازی و دوست دختر بازی ✍️ تبعات دوست پسر بازی و دوست دختر بازی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاقبت انسان در عالم برزخ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
دل ما سوخته از غصه آوینی ها شده مجنون غم داغ سلیمانی ها قلم او، قلم غیرت حزب الهی علم این، علم عزت ایرانی ها سید حسین حسینی 🌹صدرا🌹
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
در کلام حتما حتما ببینید بسیار زیباست. 🌹 صدرا 🌹
🌷 : اگر نبود خون حسین(ع) خورشید سرد می شد و دیگر در آفاق جاودانه شب، نشانی از نور باقی نمی ماند. حسین چشمه خورشید است... کتاب فتح خون ص ۳۶ 🌹صدرا🌹
🔹 *متن نامه تکان دهنده شهید حاج قاسم سلیمانی به فرزندش که به تازگی در خبرگزاری ایسنا منتشر شده است:* *بسم الله الرحمن الرحیم* *🔹آیا این آخرین سفر من است یا تقدیرم چیز دیگری است که هر چه باشد در رضایش راضی‌ام در این سفر برای تو می نویسم تا در دلتنگی‌های بدون من یادگاری برایت باشد شاید هم حرف به درد بخوری در آن یافتی که به کارت آید.* *🔸هر بار که ســفر را آغاز می‌کنم احساس می کنم دیگر نمی بینمتان ، بارها در طول مســیر چهره‌های پر از محبتتان را یکی یکی جلوی چشمانم مجسم کرده‌ام و بارها قطرات اشکی به یادتان ریخته‌ام دلتنگتان شده‌ام به خدا ســپردمتان.* *🔹اگر چه کمتر فرصت ابراز محبت یافته‌ام و نتوانستم آن عشق درونی خودم را به شما برسانم اما عزیزم هرگز دیده‌ای کسی جلوی آیینه خود را ببیند و به چشمان خود بگوید دوستتان دارم ، کمتر اتفاق می‌افتد اما چشمانش برایش باارزشترینند شما چشمان منید چه بر زبان بیاورم و چه نیاورم برایم عزیزید. بیش از بیست سال است که شما را همیشه نگران دارم و خداوند تقدیر کرده این جان پایان نپذیرد و شما همیشه خواب خوف ببینید.* *🔸دخترم هر چه در این عالم فکر می کنم و کرده‌ام که بتوانم کار دیگری بکنم تا شما را کمتر نگران کنم، دیدم نمی توانم و این به دلیل علاقه‌ی من به نظامی‌گری نبوده و نیست. به دلیل شغل هم نبوده و نخواهد بود. به دلیل اجبار یا اصرار کسی نبوده است و نیست. نه دخترم من هرگز حاضر نیستم به خاطر شغل، مسئولیت، اصرار یا اجبار حتی یک لحظه شما را نگران کنم، چه برسد به حذف یا گریاندن شما.* *🔹من دیدم هرکس در این عالم راهی برای خود انتخاب کرده است. یکی علم می‌آموزد و دیگری علم می‌آموزاند. یکی تجارت می کند کسی دیگر زراعت می کند و میلیون‌ها راه یا بهتر است بگویم به عدد هر انسان یک راه وجود دارد و هر کس راهی را برای خود برگزیده است.* *🔸من دیدم چه راهی را می بایست انتخاب کنم. با خود اندیشیدم و چند موضوع را مرور کردم و از خود پرسیدم اولا طول این راه چقدر است. انتهای آن‌ها کجاست، فرصت من چقدر است. و اساساً مقصد من چیست. دیدم من موقتم و همه موقت هستند. چند روزی می مانند و می روند. بعضی‌ها چند سال برخی‌ها ده سال اما کمتر کسی به یک ‌صد سال می رسد. اما همه می روند و همه موقتند.* *🔹دیدم تجارت بکنم عاقبت آن عبارت است از مقداری سکه براق شده و چند خانه و چند ماشین. اما آن‌ها هیچ تأثیری بر سرنوشت من در این مسیر ندارد. فکر کردم برای شــما زندگی کنم دیدم برایم خیلی مهم‌اید و ارزشمندید به طوری که اگر به شما درد برسد همه‌ی وجودم را درد فرا می‌گیرد. اگر بر شما مشکلی وارد شود من خودم را در میان شــعله‌های آتش می بینم. اگر شما روزی ترکم کنید بند بند وجودم فرو می ریزد. اما دیدم چگونه می توانم حلال این خوف و نگرانی‌هایم باشم. دیدم من باید به کسی متصل شوم که این مهم مرا علاج کند و او جز خدا نیست.* *🔸 این ارزش و گنجی که شما گل‌های وجودم هســتید با ثروت و قدرت قابل حفظ کردن نیست. وگرنه باید ثروتمندان و قدرتمندان از مــردن خود جلوگیــری کنند و یا ثروت و قدرتشــان مانع مرض‌های صعب‌ العلاجشان شود و از در بسترافتادگی جلوگیری نماید. من خدا را انتخاب کرده ام و راه او را.* *🔹اولین بار است که به این جمله اعتراف می‌کنــم؛ هرگز نمی خواســتم نظامی شــوم، هرگز از مدرج شــدن خوشــم نمی‌آمد. من کلمه‌ی زیبای قاسم را که از دهان پاک آن بسیجی پاسدار شهید برمی خاست بر هیچ منصبی ترجیح نمی دهم. دوست داشتم و دارم قاسم بدون پسوند یا پیشوندی باشم. لذا وصیت کردم روی قبرم فقط بنویسید سرباز قاسم، آن هم نه قاسم سلیمانی که گنده‌گویی است و بار خورجین را سنگین می کند.* *🔸عزیزم از خدا خواستم همه‌ی شریان‌های وجودم را و همه‌ی مویرگهایم را مملو از عشق به خودش کند. وجودم را لبریز از عشق خودش کند. این راه را انتخاب نکردم که آدم بکشم، تو میدانی من قادر به دیدن بریدن سر مرغی هم نیستم. من اگر سلاح به دست گرفته‌ام برای ایستادن در مقابل آدمکشان است نه برای آدم کشتن. خود را سرباز در خانه هر مسلمانی می بینم که در معرض خطر است و دوست دارم خداوند این قدرت را به من بدهد که بتوانم از تمام مظلومان عالم دفاع کنم. نه برای اسلام عزیز جان بدهم که جانم قابل آن را ندارد، نه برای شیعه‌ی مظلوم که ناقابلتر از آنم، نه نه... بلکه برای آن طفل وحشت‌زده بی‌پناهی که هیچ ملجأیی برایش نیست، برای آن زن بچه‌به‌سینه چسبانده هراسان و برای آن آواره در حال فرار و تعقیب، که خطی خون پشت سر خود بر جای گذاشته است می جنگم.* *🔹عزیزم من متعلق به آن سپاهی هستم که نمی خوابد و نباید بخوابد. تا دیگران در آرامش بخوابند. بگذار آرامش من فدای آرامش آنان بشود و بخوابند. دختر عزیزم شما در خانه من در امان و با عزت و افتخار زندگی می کنید. چه کنم برای آن دختر بی پناهی که هیچ فریادرسی ندارد و آن طفل گ
ریان که هیچ چیز... که هیچ چیز ندارد و همه چیز خود را از دست داده است. پس شما مرا نذر خود کنید و به او واگذار نمایید. بگذارید بروم، بروم و بروم. چگونه می توانم بمانم در حالی که همه قافله من رفته است و من جا مانده‌ام.* *🔸دخترم خیلی خسته‌ام. سی سال است که نخوابیده‌ام اما دیگر نمی خواهم بخوابم. من در چشمان خود نمک می ریزم که پلک‌هایم جرأت بر هم آمدن نداشته باشــد تا نکند در غفلت من آن طفل بی‌پناه را سر ببرند.* *وقتی فکر می کنم آن دختر هراسان تویی، نرجس اســت، زینب است و آن نوجوان و جوان در مسلخ خوابانده که در حال سربریده شدن است حسینم و رضایم است از من چه توقعی دارید؟ نظاره‌گر باشم، بیخیال باشم، تاجر باشم؟ نه من نمی توانم اینگونه زندگی بکنم.* *والسلام علیکم و رحمت الله»* *برای شادی روح مطهرش صلوات نثار کنید* اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین).
این گفت‌وگو تخیلی نیست/ بخش‌هایی از گفت‌وگوی جدید همسر (عفت) و دختر (فائزه) مرحوم هاشمی و ایده‌های‌شان درباره سیاست‌ را بخوانید: ‌ 🔻فائزه هاشمی: «مامان، من کاندیدای ریاست‌جمهوری بشم بهم رأی می‌دی؟»‌ ‌ 🔸عفت مرعشی: «نه!» ‌ ‌ 🔹خبرنگار: چرااااا؟!‌ ‌ 🔸عفت مرعشی: «اذیتش می‌کنند. فحشش می‌دهند، حوصله ندارم... اصلا کی به تو رأی می‌ده آخه؟»‌‌ ‌ 🔹خبرنگار: «این‌طور نگویید خانم مرعشی، فائزه خانم خیلی طرفدار دارد...»‌ ‌ 🔸عفت مرعشی: «فائزه طرفدار داره؟‌ راستی؟ خب اگر می‌تونه کار کنه، کار از دستش بر‌میاد، بره کاندیدا شه... منم فکرام رو می‌کنم بهش رأی بدم یا نه...»‌ ‌ 🔸عفت‌ مرعشی: «خب چرا زنان می‌خوان کاندیدا بشن؟»‌ ‌ 🔻فائزه هاشمی: «این همه مرد اومدن و هیچ کاری نکردن. کار رو بسپرن دست زن‌ها که نشون بدن کشورداری یعنی چی... حالا مامان نظرت چیه؟‌ به نظر شما خوبه یک زن رئیس‌جمهور بشه؟»‌ ‌ 🔸عفت مرعشی: «من هیچ‌وقت فکر رئیس‌جمهورشدن رو نکردم، اما اگر رئیس‌جمهور می‌شدم می‌ساختم. کشور را آباد می‌کردم. گرانی را برمی‌داشتم...».‌ ‌ 🔹خبرنگار: «خانم مرعشی اگر من کاندیدای ریاست‌جمهوری بشوم شما به من رأی می‌دهید؟»‌ ‌ 🔸عفت مرعشی: «تو جوانی، فرصتش را داری. من به تو رأی می‌دهم». بعد می‌خندد و می‌گوید:‌ «برات تبلیغ هم می‌کنم».‌‌ ‌ 🔸عفت مرعشی: « پیش از انقلاب خواب بدی دیدم. خواب دیدم همسرم شاه شده. در خواب گریه می‌کردم که من دوست ندارم تو شاه باشی. این خواب را برایش تعریف کردم... او شاه نشد، اما در همه سال‌های پس از انقلاب خدمت کرد، هرچند سال‌های آخر مزدش را کف دستش گذاشتند...»‌ ‌🔸عفت مرعشی: «ما سفر مکه رفته بودیم. به کسی هم اطلاع نداده بودیم و ماجرا تشریفاتی نبود. اما همسر ملک عبدالله، باخبر شد و آمد هتل پیش ما. ما را شام خانه‌شان دعوت کرد... خیلی خانواده خون‌گرمی بودند. درواقع روابط ایران و عربستان از یک رابطه خانوادگی آغاز شد... . بعد ما اون‌ها رو دعوت کردیم و همسرانمان هم با هم ارتباط گرفتند و مسئله سیاسی شد...»‌ ‌ 🔸عفت مرعشی: «(هاشمی)از سر کار که می‌آمد همان‌طور که می‌نشستیم و چای می‌خوردیم همه‌چیز را تعریف می‌کرد. بعد من می‌گفتم من اگر بودم اینجا این کار را می‌کردم. سرش را تکان می‌داد. یک وقت‌هایی می‌گفت چیزی که گفتی را پیش بردم و بهتر شد...».‌/شرق
‏وقتی بچه بودیم موقع فوتبال، کسی رو به عنوان کاپیتان انتخاب میکردیم که از همه تجربه و مهارت بیشتری داشته باشه. حالا نمیفهمم ‎ که هیچ سابقه و توانایی نداره چرا میخواد رئیس جمهور بشه؟ والا ما وقتی بچه بودیم از اینها بیشتر میفهمیدیم "سید احمد هاشمی"
‏تنها تفاوت حسن خمینی با حسن روحانی در رنگ عمامه آن‌هاست! باز خود دانید... "علیرضا گرائی"