حاجی احمدی
براساس خاطره واقعی
چندین روز بود که به نهاد ریاست جمهوری می رفت اما موفق نمی شدکه بره داخل میگفتن معاونت مردمی گفته باید معرفی نامه بیاری تابه درخواستت رسیدگی شود ، حاجی هم میگفت آخه از کی معرفی بیارم؟ کی میاد به من معرفی نامه بده...
ده دوازده روزی میشد که آقای رجایی رئیس جمهور شده بود حاجی ناامید انه وقتی رسید جلوی درب ورودی نهاد، ماشین رئیس جمهورهم داشت وارد می شد، حاجی به نشونه احترام دستی برای تکان دادو نگاهی به آسمون کرد صلواتی فرستاد.
چند دقیقه ای ایستاد تا ورودی خلوت بشه ناامیدانه رفت جلوی گیت پذیرش تا اومد چیزی بگه مسئول پذیرش ازپشت میزش بلند شد و گفت حاج آقا احمدی خوش آمدید برگه نیاز نیست بفرمایبد داخل وبلافاصله برادری از نیروی حفاظت را صدا کرد و گفت حاج آقا راببر دفترریاست.
حاجی احمدی متعجب کارت شناساییش تو دستش خشک شد وآرام آرام گذاشت توجیبش اصلاوسایل و لباساشو هم نگشتن... فقط دنبال مامور راه افتاد، یکباره با تعجب دید توی دفتر ریاست جمهوره ...
آقایی با لبخند جلو آمد و با حاجی دست دادو گفت خوش آمدید آقای رئیس جمهورمنتظر شماست.
حاج احمدی هنوز گبچ بودلباسشو صاف کردو وارد اتاق شد باور نمی کرد آره خود آقای رجائی بود که از پشت میزش بلند شد به استقبالش آمد.بعداز تعارفات اولیه هم گفت حاج آقا احمدی درخواستت چیه؟ برای چی جلودرب ایستاده بودی؟
حاجی هم همانطور که درخواستشواز جیبش بیرون آورد گفت میخام اگر خدا قبول کنه خیریه درست کنم یک جایی درست کنم بشه چارتا بچه یتیم را زیر پوشش بگیریم. رجائی هم همانطور که روی درخواست حاجی چیزهایی مینوشت گفت خدا خیرت بده بفرمایید دستورشو دادم هم محیطی مناسب دراختیارت بگذارند هم کمک مالی برات نوشتم که از صندوق دولت بهت بدهند فقط زحمت بکش مرحله به مرحله به من خبر بده میخام همچین کاری که میکنی را درهر استان اجرا کنیم اما شما فعلا تهران را کلید بزن .
حاج احمدی باتعجب گفت آقای رجایی نمیپرسید من کی هستم آیا دارم درست میگم؟ این درخواستم واقعیه یا نه ؟
که یکباره رجایی بالبخندی گفت بگیر برو حاجی جون میشناسمت بررسی کردم میدونم دقیقا کی هستی برو وقتمو نگیرکار دارم .
رجائی تا دم درب آمد بدرقه و همانطور که دستگیره درب خروج را می گرفت گفت حاج احمدی جان میدونم که سالهاست غذا درست می کنی می بری برای حلبی آبادها، میدونم دم عید لباس نو می بری برای بچه هاشون میوه می بری دارو می بری و...خیلی کارهای دیگه میکنی ،من نشناخته درخواستتو موافقت نکردم.
رجایی دستی به صورتش کشید و نگاهی به زمین انداخت و ادامه داد که حاجی احمدی یادت هست اونوقتاکه با یک وانت وسپای سه چرخ دیگ غذارو برمیداشتی و میبردی تو زاغه نشینها گاهی یه جوانکی می پرید پشت وانت وسپات و پا به پات میومد کمکت میکرد؟
حاجی گفت آره آره یادمه خدا خیرش بده چه جوونک خوبی بود کاش میدونستم کجاست و چه میکنه؟هرجا هست خدانگهدارش باشه .
رجایی همانطور که دستگیره درو باز میکرد گفت احمدی عزیز اون جوانک من هستم من میشناسمت.
حاجی احمدی مات مبهوت مانده بودنمیدانست چی بگه اشک تو چشاش جمع شده بود، تنها کاری که کرد دست وصورت رجایی را بوسید، رجایی هم گفت برو حاجی برو خجالتم نده فقط منو بی خبر نگذار.
حدوددوهفته از آن ملاقات گذشته بود کارهای ثبت و تاسیس خیربه تقریبا آماده شده بود و ساختمان اهدایی رئیس جمهور تحویل حاجی گردید و مقداری لوازم و تجهیزات نیزخریداری شده بود و آماده انتقال برای شروع رسمی کار. حاجی احمدی تصمیم گرفت طبق قرار نزد آقای رجایی رفته و گزارش کارو به اطلاع ایشان برساند....
زندگی به سبک شهدا
عنایت امامزمان (علیهالسلام ) به نماز شب
ترک نماز شب در بیان ائمه اطهار( علیهالسلام) بسیار مذمت شدهاست. حضرت ولیعصر (ارواحنافداه) در موارد متعددی خطاب به کسانی که توفیق تشرف خدمت ایشان پیدا کردهاند، فرمودهاند:" ننگ است برای شیعیان ما که نماز شب و شببیداری نداشته باشند." از مرحوم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی نقلشده است:
" روزی در راه زیارت گم شدم و بالاخره تا نزدیک مرگ بیتاب گشتم. با توسلی به امامزمان( ارواحنافداه) حضرت به سراغ من آمدند، و مرا نجات دادند و فرمودند: ننگ است بر شیعیان ما که نماز شب نداشته باشند."
نماز شب، مستحب است اما هر امر مستحبی را نمیتوان بهسادگی ترک کرد. اگر بنده بداند که خداوند متعال به نماز شب او نزد فرشتگان مباهات میکند و به واسطه نافلهی شب وی را میآموزد، هیچگاه از خواندن آن غافل نمیشود.
انجام واجبات وظیفه سالک است و علاوهبرآن ثواب دارد. باعث تقرب میشود اما قرب بالاتر و مقام محمود بر اثر اهمیت به مستحبات نصیب سالک میشود. ازاینرو در تعالیم دینی، مستحبات و خصوصا نماز شب به قرب نوافل تعبیر شده است.
📒خانه خوبان، شماره 25،ص1
🌸امام حسین علیه السلام:🌸
🔷 غفلت از گناه خویشتن :
*اِیّاک اَنْ تَکُونَ مِمَّنْ یَخَافُ عَلَی الْعِبَادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ یَامِنْ الْعُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ .*
*مبادا از کسانی باشی که از گناه دیگران بیمناکند، و از کیفر گناه خود آسوده خاطرند.*
(تحف العقول،ص ۲۷۳)
🔶 مرگ با عزت و زندگی با ذلت : *مَوْتٌ فِی عِزّ خَیْرٌ مِنْ حَیَاةٍ فِى ذُلّ.* *مرگ با عزت برتر از زندگی با ذلّت است.* (بحارالانوار،ج ٤٤،ص١٩٢) 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
*السلام علیکَ یا حسنَ بنَ علیٍ نِ المجتبی علیه السلام*
*السلام علیکَ یا حسینَ بنَ علیٍ علیه السلام*
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
*اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج*
🌹سلام صبح دوشنبه شما بخير🌹
🌹حاجت روا باشید ان شآءالله🌹
🌹التماس دعای مخصوص🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ 🎬 #آخرالزمان
🔺 دقیقاً وقتی تاریکیِ شب به منتهای خویش میرسد؛
نزدیکی طلوع فجر؛ قابل حدس یا تشخیص است!
دردهای روزافزون جهان، بشارت اتفاقاتِ نزدیکی است ... امّا سؤال اینجاست؛
💥 این حادثهی بزرگ که قرنهاست تاریخ آبستنِ آن است؛ کِی بوقوع میپیوندد؟
و علّت اینهمه تأخیر آن چیست؟
مطالبات حضرت آقاازدولت در سخنرانی اخیرشون:
1_استفاده ازهمه ی امکانات در این فرصت #توفیق_خدمت به مردم در این بازده زمانی دولت و داشتن #اخلاص در کار و در عین حال توجه به نیازهای #خانواده_هایتان و....
2_مردمی بودن(ميان مردم رفتن وبی واسطه از مردم شنيدن وازموضع بالابه مردم نگاه نکردن وحرف زدن بامردم ومشکلات وراه حل هارابامردم درميان گذاشتن وکمک گرفتن فکری وعملی ازمردم درحل مشکلات و #خلف_وعده_نکردن وبيان صادقانه وبی مبالغه و #عذرخواهی_کردن ازمردم درصورت خلف وعده)
3 _ #بازسازی_انقلابی درهمه ی بخشهای مديريتی،اقتصادی(وجودمشکلاتی مانندکسری بودجه،کاهش ارزش پول ملی،کاهش قدرت خريدمردم،مشکلات کسب وکار، وخلق پول وتوزيع نقدينگی درنظام بانکی)،توجه به بخش #پیشران_اقتصادی ودنبال راه حلهای موقتی نرفتن،سازندگی،سياست خارجی و ديپلماسی(رابطه باهمسايه هاوديگرکشورهاوبازاريابی وتحت تأثيرقرارندادن ديپلماسی به مسئله ی هسته ای)،علمی،فرهنگی وهنری ورسانه ای (بازسازی انقلابی در فرهنگ ورسانه ومبارزه بافساداخلاقی درزمينه ی فرهنگ وشکوفاکردن ابزارهای فرهنگی ازقبيل صوتی وتصويری وسينما وکتاب ومطبوعات ودادن امکانات دولتی به جوانان که درعرصه ی فرهنگی فعاليت ميکنندوابتکارخلق ميکنندوکشف استعدادهاوحمايت هوشمندانه ازجوانان درعرصه ی فرهنگی)،خدمت رسانی به مردم
4_ #عدالت_ورزی وتوزيع عادلانه ی امکانات وجلوگيری ازبرخورداريهای ويژه واختلاس و....
5_ #تحولگرايي فکورانه وعقلانی
6_ #جوان_سازی دولت(استفاده ازنخبه های غيردولتی بدون درنظر گرفتن حزب وجناح)
7_ #فسادستيزی
8_ #احيای_اعتماد و اميد در مردم بويژه درجوانان(يکی بودن حرف وعمل وهماهنگی دردولت)
9_انسجام واقتدارو اشراف دولت در اجرای تصميمات
10_حل مشکلات اقتصادی ازقببل کاهش ارزش پول ملی،کاهش قدرت خريدمردم،مشکلات کسب وکار،نظام بانکی(خلق پول وتوزيع نقدينگی)
11_اختلاف هارا ميان مردم نياوردن
12_ #هماهنگی دولت بين يکديگر
13_ #واکسيناسيون عمومی بر علیه کرونا و مراقبت ازمرزهابرای جلوگيری از ورودبيماری جديد و کنترل بيماری کرونا
14_ #بدعهدی آمريکا و اروپا در برجام
15_مسئله ی وضعيت افغانستان ورابطه ی ايران با #ملت_افغانستان وهمدين بودن وهم فرهنگ بودن وهم زبان بودن افغانستان باايران.
مطالبات حضرت آقاازمردم:
رعايت شيوه نامه ی چهارگانه ی بهداشتی درکنترل بيماری کرونا: زدن ماسک، رعایت فاصله اجتماعی ، شستن دست با صابون زدن و رعایت در داشتن تهویه هوا .
Hekayat\2.MP3
46.67M
🔉#حکایات
📣 جلسه دوم
* قیمت اشک بر امام حسین ع
* ماجرای تاجر ورشکسته مسیحی که کاروان دار سفر کربلا شد
-* شیعیان واقعی و فرشتگان نقاله کجا دفن میشوند؟
* اختصاص دادن زمینهای کربلا به زائرین امام حسین ع توسط حضرت
⏰ مدت زمان: 32:24
📅1393/08/14
#محرم_92
#مشهد_مقدس
استاد امینی خواه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 جواب قاطع به اهانت کارشناس سعودی به ژنرال ایرانی:
سليمانی تاج سر است و حق بزرگی بر گردن منطقه دارد/اقدامات او نبود جان و ناموس منطقه در امان نبود!
20Rahe raja - <unknown>.mp3
3.32M
🎵 راه رجا
(در سوگ #شهید_رجایی)
آهنگساز: #احمدعلی_راغب
شاعر: #حمید_سبزواری
خواننده: #محمد_گلریز
«هر دم از این رهگذار، رهگذری میرود»
🔹 به مناسبت سالگرد شهادت شهید رجایی و شهید باهنر در انفجار تروریستی دفتر نخست وزیری به دست منافقین و هفته دولت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اعتراف باورنکردنی مینو محرز بر بی اثر بودن تمام داروهای تجویز شده برای کرونا و آزمایش آنها روی هزاران نفر! عزیزاتون با داروهای اشتباهی پرپر میشن نه به خاطر کرونا حواستون هست؟
میگه داروهای ابولا مونده بود رو دستشون دادند برای کرونا!!!
✍️ سید سجاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 همزمان با طوفان وحشتناک در جنوب شرق آمریکا ، آتش سوزی در جنگلهای کالیفرنیا در غرب آمریکا هم ادامه داره آمار فوتیهای کرونا هم روز به روز افزایش پیدا میکنه و دهها حادثه ریز و درشت هم روزانه رخ میده
چون رسانه دستشونه پس همه اینا هم طبیعیه و سیاسی و امنیتی نمیشه
✍️ جناب آقای استیون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 داستان فردی به نام مجید که به دروغ خود را فرزند شهید جا زده بود و به ریاست شعبه مرکزی بانک ملت رسیده بود !
🔹معدل دیپلم او ۱۰ و معدل لیسانس او ۱۱ بود! به قدری فساد اخلاقی و مالی داشت که روزی یک گزارش به بانک می رسید!
🔹او با ۱۹ سال سابقه خود را بازنشست کرد و بعد از آن به لندن گریخت !!
⭕️وزیر مردمیِ دولت انقلابی
+شنیدی وزیر امور خارجه ژاپن بدون ماشین تشریفات فرودگاه رفته؟
-چقدر اینا با فرهنگ و مردمی هستن
+ولی اون امیر عبداللهیان وزیر امورخارجه کشور خودمون بوده ها!
-بابا اینا عجب پوپولیست هایی هستن، فقط عقده دیده شدن دارن!
+من هیچ، من نگاه😐
✍🏼پهلوانی
#دولت_انقلابی
#دولت_مردمی
💠طلبه شهیدی که هر روز پای مادرش را می بوسید
🌹برادر شهید :
اصغر هميشه با روی خوش با مردم برخورد مي کرد و هنگامي كه به منزل می آمد، ابتدا پاي مادر را می بوسيد و ايشان را تكريم می كرد، به همين خاطر مادرم هميشه او را دعا می كرد
اصغر شخصيتی بسيار مهربان داشت و از همان دوران كودكی، آرزوي روحانی شدن را در سر می پروراند و پيگير درسهای طلبگی می شد.
او در سن ۱۴ سالگی وارد حوزه علميه شهر اميديه خوزستان شد و پس از گذراندن ۵ سال تحصيلی، در حوزه علميه اصفهان به تحصيل ادامه داد و از لحاظ درسی در سطح بسيار بالايی قرار داشت و هيچ گاه انجام كاری را بر درسش ترجيح نمی داد
"شهیدمدافع حرم سیداصغرفاطمی تبار"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
*این داستان واقعی بسیار زیبا و منقلب کننده است حتماً بخوانید و التماس دعاء*
اگه هوای امام حسین رو کردید یادی از من هم بکنید...التماس دعا
یکی از افرادی که کارش مدیریت کاروان های اعزامی از مشهد به کربلا بود
300 مرتبه به کربلا مشرف شده بود ، تعریف میکرد:
سال1396 شمسی در فرودگاه مشهد، در حال سر و سامان دادن به زائرین بودم،
در همان اثـنا پروازهای دبی و ترکیه درحال مسافرگیری بودند.
تعدادی از زائران به من گفتند:
تفـاوت پـروازها را با هم ببینـیـد،
آنها با چه ظاهر و سر و وضعی هستند،
گویی بعضی ها هیچ اعتقادی به اسلام ومسلمانی ندارند،
حتی در آرایش کردن
گوی سبقت را از غربیها..
ربوده اند...
همینطور که درحال گفتگو بودیم، آقا و خانومی
به همراه دختر جوانی به
سمت ما آمدند.
وضع ظاهرشان به همان پروازهای دبی و ترکیه میخورد.
وقتی به ما رسیدند گفتند:
کاروان اعزام به کربلا همینجاست؟
من که توقع این سوال را
نداشتم گفتم:
بله، چطور مگه؟
آنها با خوشحالی گفتند:
اگر خدا قبول کند ما هم زائر کربلا هستیم.
من که بعد از حدود 300بار مدیر کاروان عتبات عالیات بودن،
تا به حال اینگونه زائر نداشتم، کمی جا خوردم، ولی بعلت اینکه زائر حضرت بودند،
به آنها خوش آمد گفتم.
بالأخره همه زائرین سوار
هواپیما شدند
من هم براساس وظیفه دینی و حتی شغلی قبل از
پرواز شروع کردم
اصطلاحا به امر به معروف و نهی از منکر،
(یعنی به درب میگفتم که دیوار بشنود)
میگفتم این مکانهای
مقدسی که خداوند به ما توفیق زیارتشان را داده حُرمت بالایی دارند
و زائرین باید حرمت این اماکن را نگه دارند،
اما دختر این خانواده که گویا منظور اصلی من او بود
با حالت ناراحتی و بیاعتنایی
به من فهماند
که اهمیتی برای حرف های من قائل نیست.
به نجف اشرف رسیدیم
من هم در زمانهای گوناگون میگفتم
که این مکان ها مقدس است و هر فرد حداقل باید ظاهرش را حفظ کند و آن دختر هم،
بی اعتنایی میکرد.
تـااینکه روز آخر که در نجف اشرف بودیم
و فردا قرار بود عازم کربلاء معلی شویم؛
پدر آن دختر پیش من آمد و گفت:
حاصل زندگی من و همسرم همین یک دختر است
که پزشک اطفال است،شاید بخاطر عدم توجه ما،
او فقط در درس و شغلش
موفق شده
و از اعتقادات دینی و اخروی تقریباً چیزی نمیداند!
ما تصمیم گرفتیم
او را به کربلا نزد سیدالشهدا علیه السلام بیاوریم
بلکه حضرت جبران کاستی ها
و کمبودهایی که ما
طی این سالیان از نظر اعتقادی و دینی
برای فرزند دلبندمان گذاشتیم را بنمایند،
چون آرزوی هر پدر و مادری
عاقبت بخیری فرزندش میباشد.
دختر ما بخاطر نوع دوستان و جَـوی که بزرگ شده
تقریبا هیچ چیزی از مبانی دینی و اعتقادات نمیداند و وقتی شما از لزوم رعایت حجاب صحبت میکنید، او به اتاق می آید دائم میگوید:
منظور حاج آقا فقط من هستم!
چون فقط در این کاروان منم
که سر و وضعم اینگونه است.
ما از شما میخواهیم که رعایت حال ما و دخترمان را بفرمائید و دیگر چیزی نگوئید.
گفتم: این وظیفه من است که این مسائل را برای زائرین گوشزد کنم
تا حریم اهل بیت علیهم السلام شکسته نشـود.
گفتگوی ما تمام شد،
و ما روز بعد عازم کربلاء شدیم.
صبح روز اول که در کربلا بودیم به لابی هتل آمده و دیدم خانمی
با مقنعه بلند و چادر و حجابی کاملمنتظر من نشسته است
و تا من را دید سلام کرد.
وقتی دید من با تعجب او
را نگاه میکنم گفت:
ظاهراً من را نشناختید؛
من همان دختر بیحجاب
چند روز پیش هستم.
از شما تقاضا دارم
اجازه دهید عبایتان را بشویم.
من که شوکه شده بودم گفتم:
اولا من معنای حرکات و رفتار قبل با حالت امروزتان را نمیفهمم؛
ثانیاً شما هم زائر هستید
هم پزشک؛ در شأن شما نیست که عبای من را بشوئید،
من این کار را نمی کنم.
درحالیکه گریه میکرد از من خواهش کرد
که اجازه دهم!! توجه که کردم دیدم واکس تهیه کرده و
تمام کفش های کاروان را
واکس زده بود.
به او گفتم تا نگویی چه شده
من نمیگذارم..
باحال گریه گفت:
دیشب وقتی وارد کربلا شدیم
من در عالم رؤیا خدمت سـیدالشهـدا آقا
ابـاعبـدالله الحسین علیه السلام شرفیاب شدم.
حضرت من را به اسم مستعاری که دوست داشتم صدا زدند و فرمودند:
دخترم ؛ من خواستم که تـو به کربـلا و به زیارت من بیایی
و تا وقتی که من کسی را دعـــوت نکنــم هیچکس نمیتواند به این مکان بیاید.
حرفهایی که مدیر کاروان میزد همانی بود که ما دوست داشتیم و به زبانش جاری میشد،
برو عبایش را بگیر و آن را بشوی تا از او دلجویی کرده باشی.
و بعد فرمودند: دخترم تو
دکتر اطفال هستی،
طفل مریضی دارم میخواهم درمانش کنی.
او در حالیکه گریه میکرد
می گفت:
حضرت طبیب همه عالم هستند...
ولی به من فرمودند دنبال من بیا...
بـه همراه حضرت از دو اتاق رد شدیم و وارد اتاق دیگری شدیم،
روی سکویی طفلی شـش ماهه دیدم که مثل قرص ماه میدرخشید
و تیری سه شعبه به
گلویش
اصابت کرده بود.
حضرت فرمودند: پسرم را درمان کن.
(خانم دکتر در حالیکه بشدت گریه میکرد،
سؤال کرد:
حاج آقا مگر امام حسین
علیه السلام فرزند ۶ماهه داشتند؟
چرا تیر ۳شعبه به گلویش زده بودند؟)
من که بغض گلویم را گرفته بود گفتم:
بله، ولی این سؤالها را نپرس...
ایـنها روضههای سوزناکی است
که جگر انسان را کباب میکند.
اما او که تازه وقایع کربلا را شنیده بود
دوباره پرسید: چرا تیر 3شعبه
به گلوی این طفل زدند؟😭
گفتم:چون امام حسین علیه السلام طفل شیرخواره اش را
بر روی دست گرفته بودند
و به دشمنان منافق و کافر فرمودند: حالا که به زعم
خودتان با من دشمن هستید
و می جنگید خودتان این بچه را بگیریدو سیراب کنید.
خانم دکتر در حالیکه بسیار منقلب شده بود و هق هق
گریه میکرد
گفت: آخر کجای عالم در
جواب درخواست
آب دادن به طفل 6ماهه،
آن هم فرزند پیامبرشان،
با تیر سه شعبه به گلوی آن
بچه پاسخ میدهند؟!
حاج آقا من در عالم رؤیا دیدم کهحتی آن تیر سمی و زهر آلود نیز بود!!!
و بلند بلند گریه می کرد...
به برکت سید الشهدا علیه السلام
آن خانم دکتر جوان چنان متحول شده بود که موقع بازگشت کاروان به ایران
میگفت: من با شما نمی آیم و می خواهم اینجا باشم... من قلبم و روحم در کربلاست...
بالأخره با اصرار فراوان و قول به اینکه دوباره برای پابوس و عرض ارادت به کربلا می آید حاضر شد برگردد.
بعد از چند هفته که به مشهد مقدس مراجعت کردیم،
روزی وارد مطبش شدم،
دیدم که عکسها و نوشتههایی
بر روی دیوار از امام حسین
علیه السلام زده شده بود.
آنجا دیگر دکتری مؤمنه و
صالحه و دلباخته سید الشهداء علیه السلام بود،
دکتری که حالا بسیار باوقار و امام حسینی شده بود و حتی مریض ها هم در مطبش صف کشیده بودند.
با خوشرویی ار من
پذیرایی کرد
و گفت: باور نمیکنید از زمانی که از کربلا به مشهد آمدم،
امام حسین علیه السلام به نگاهم و قلمـماثری عجیب
داده اند چرا که من با همان
نگاه اول
درد و مرض اطفال را تشخیص میدهم
و حتی آنها را برای آندوسکوپی هم نمیفرستم
و با اولین نسخه مریضها خوب میشوند،
فقط به برکت آقای مظلوم و کریم مولانا اباعبدالله الحسین علیه السلام
💟خدایا به خون گلوی حضرت علی اصغر علیه السلام،
خون آن مظلومی که به فرموده امام صادق علیه السلام
"اگر یک قطره از آن بر روی
زمین ریخته می شد،
خداوند قهار بساط زمین و آسمان را جمع می کرد"
پروردگارا قَسَمت میدهیم
آخرین خلیفه و جانشینت را
بدون وقوع علائم حتمی در عالم،ظاهر بفرما
آمین یا رب العالمین...
این پست زیبا را برای افراد و گروه های مختلف ارسال کنید.امید است در این ایام مورد لطف وعنایت آقا ابا عبدالله الحسین (ع )قرار گیرند.
⭕️غربزدگی به روایت توئیت!!
🔻کاسه لیسی غربیها توی خون اصلاحطلب جماعته
❌این بنده خدا اومده به عبداللهیان اهانت کرده که این حرکتت پوپولیستیه
‼️بعد خودش چند سال پیش وقتی نخست وزیر هلند با دوچرخه رفته سر کار آب از دهنش راه افتاده!!
✅چقدر غربزدهاید شما آخه :))
#غربزدگی
#دولت_انقلابی