‏فقر، شب را بی غذا سر کردن نیست... فقر، روز را بی اندیشه سر کردن است...!! "جودی آبوت هستم😍"

‏ضعیف ترین حافظه در بین موجودات زنده: 1.ماهی 2.پسر ها بعد ازدواج 3.نماینده ها بعد انتخابات ‎#مجلس_یازدهم ‎#شفافیت_بدون_ماده۱۲۲ "خاله پسر"

‏اینهمه "السلام علیک"ها در ادعیه و زیارات‌؛ برای رفت‌و‌آمد ما با نفوس"سالم" و طاهر زمین است؛ تا در پرتو این ارتباط، به سِلم برسیم، به سلامتی به طهارت! و دیگران درکنارمان احساس امنیّت کنند! با تکرار مداوم این سلام‌ها، بسمت سلامتی حرکت کنیم؛ فضای مجازی و حقیقی هم زیباتر می‌شوند. "محمد شجاعی"

درپاسخ👆 به نامه سرگشاده موسوی خوئینی ها که مشکلات رو به گردن نظام ورهبری گذاشت!

🎥 امام جمعه بغداد: 🔻 همه ترسو هستند! در جهان فقط دو نفر در برابر آمریکا ایستادند: امام خمینی و امام خامنه‌‌ای

🎥 چرا حاکم اسلامی، منافقین را عزل نمی‌کند؟؟

🎥 شهید سید #مسعود_رشیدی، سلام کردن بلد نبود، تو نماز با پایش مُهر‌ را اِستُپ می‌کرد ... این آدم لات، اومده بود جبهه امّا چه شد که یکدفعه طی ۲۳ روز خریدارش شدند..

🎥 افشاگری جوبایدن، مقام ارشد سیاسی ایالات متحده از مرگ بیش از صدهزار نفر در #آمریکا بر اثر #کرونا! 🔶 ناگفته‌های تلخ جوبایدن از پشت پرده بحران کرونا در آمریکا!! او سخنان ترامپ در مورد متوقف کردن تست کرونا برای کمتر شدن بیماری را یاوه گویی و غم انگیز دانست. #افول_آمریکا

🚨 معجزه سه شهید و زنده شدن مادرشان 💠 علی اکبر فرزند آخر خانواده پالیزوانی، می‌گوید: سال ۸۴ مادرمان زمین خورد و لگنش شکست مجبور شدند او را به اتاق عمل ببرند که زیر عمل سکته مغزی کرد. او را از اتاق عمل که بیرون آوردند، فوت کرد. ۴۵ دقیقه چهره‌اش را پوشاندند و حاج علی، شهادتین را زیر گوشش خواند و دیدیم جان از بدن عزیز رفت. آمدند که ایشان را به سردخانه ببرند گفتم اگر هزینه‌اش را بدهیم می‌توانیم یک شب مادر را نگه داریم؟ قبول کردند. پزشکش هم که جرّاح مغز متبحّری بود گفت مادرمان، فوت کرده است. به فامیل خبر دادیم که بیایند مادر را ببینند. در آن لحظه به سه شهید، مخصوصاً آقا مصطفی توسّل پیدا کردم و گفتم ما هنوز به عزیز احتیاج داریم، خدا شاهد است به اتاق برگشتم مادری که ۴۵ دقیقه مرده بود و صورتش را با پارچه پوشانده بودند دست برادرم را گرفت. دکترها آمدند و دستگاه‌هایی که یک ساعت پیش کنده بودند را وصل کردند. حال مادر که کمی بهتر شد دکتر به او گفت من ۷۰ سال است همه چیز دیده‌ام تو آنطرف چه دیدی؟ مادر گفت: آنطرف بیابانی بود. رسیدم به منطقه‌ای که خانه‌های خرابه‌ای مشابه خانه‌های قدیمی قم داشت. درب باغی باز شد، فرزندانم مصطفی و مرتضی و محمد آمدند من را داخل باغ بردند همه‌ی آدم‌هایی که در باغ بودند سرشان نور بود و صورتشان را نمی‌دیدم. به من گفتند شما باید بروی ما هوای تو را داریم و وقتش به سراغت می‌آییم. 🌐سایت خبرگزاری دفاع مقدس،۲۶ مهر ۱۳۹۶