21.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کرامات باب ام البنین سلام الله علیها ،
در حرم حضرت ابالفضل عباس علیه السلام
#پیشنهادمشاهده
2.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬به گفتهی حضرت محمد (ص) کلید تمام خیرات در دنیا و آخرت چیه؟
🎤حجت الاسلام والمسلمین عالی
28.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 کلیپ#استاد_رائفی_پور
«بررسی رازهای پنهان اغتشاشات اخیر و سازماندهی بودنِ آن»
#مهم
1.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای طلبه ای که زیاد نماز میخواند
✍نقل از #آیتاللهیعقوبی
به درگاه تو ای پادشاه
نآوردهام تحفهای جز گناه
امام علی علیه السلام:
هيچ عملى نزد خداوند،
محبوب تر از نماز نيست،
پس هيچ كار دنيايى شما را
در وقت نماز به خود مشغول ندارد
📚خصال، صفحه 621
7.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥مصاحبه بسیار جالب عباس موزون با رهبر هندوها درباره امام حسین (علیهالسلام)
191K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سلام علیکم. کیف حالکم؟....
احوالپرسی شهید سلیمانی
6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روضهخوانی قدیمی رهبر معظم انقلاب در مصیبت حضرت امالبنین سلاماللهعلیها
💠آری این سلبریتی دوزاری راست میگوید. این جانباز عزیز قطع نخاعمان نان ریشش را میخورد.
🔹اصلا همین اعتقادات و ریشش باعث شد سلاح دستش بگیرد و جلوی داعش سینه سپر کند. داعشی که امثال سام درخشانی با دیدن کلیپ هایش شب خوابشان نمیبرد.
🔹همین ریشش به او جرأت داد جان و سلامتی اش را در اول جوانی کف دستش بگیرد و برای امنیت سلبریتیهای مفت خور مالیات نده ایی همچون تو بجنگد.
🔹آری یک نفر نان قدش را میخورد و یکی نان ریشش را اما ای کاش داعش دستش به شما میرسید تا میدیدم بچه خوشگلهایی همچون تو نان کدام عضو بدنتان را میخوردید.
28.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠حمله به جانباز مدافع حرم، بابت اسم اوردن از علی دایی!
🔹مروری بر ماجرای درگیری رسانه در روز گذشته
از خودم برایش گذاشتم.
« شهید محمدرضا خانهعنقا، انگشتر عقیقی داشت که سالها مزین انگشتش بود. رکاب انگشتر در تمرینات نظامی ترک برداشته بود. محمدرضا وقتی در سال ۱۳۶۲ عازم جبهه بود، انگشتر را به مادرش سپرد و سفارش کرد که از آن خوب نگهداری کند تا پس از بازگشت تعمیرش کند. محمدرضا در عملیات خیبر مفقودالاثر شد و بعد از آن، این انگشتر مونس و همدم مادر بود تا اینکه شب سهشنبه پانزدهم فروردین۱۳۷۹ شهید با دو نفر از دوستانش را در خواب دیدم. دوستان خود را برای پذیرایی به منزل آورده بود و بعد از پذیرایی و گفتوگو با دوستانش، وقتی داشتند از منزل خارج میشدند، دوستان شهید به من اشاره کردند و گفتند: حالا که تا اینجا آمدیم لااقل پدرت را از خواب بیدار کن تا تو را ببیند. محمدرضا گفت: نه، به علت علاقهای که ایشان در بین برادران به من دارد، اگر بیدارش کنم، دیگر نمیگذارد من برگردم. تا بیدار نشده برویم، من آثاری از خودم برایش گذاشتم.
بیدار که شدم، با کسی در مورد این خواب صحبت نکردم، اما دائم چشمم دنبال آثاری از شهید بود که به آن اشاره کرده بود. یکهفته بعد، هفتم محرم بود. زمانی که مادر شهید به سراغ انگشتر میرود، متوجه میشود که انگشتر از محل شکستگی به هم متصل شده! بلافاصله مرا خبر کرد و دیدم که انگشتر، کاملاً سالم است. »
(انگشتر اکنون در موزه شهدای تهران است.)
راوی:
پدر شهید خانه عنقا
برگرفته از امتداد