📸 #گزارش_تصویری
🔸 برگزاری سلسله جلسات درس اخلاق هفتگی با محوریت حکمت های نهج البلاغه توسط حجةالاسلام روحانی (زیدعزه)
(در این جلسه از حکمت ۲۷۶ نهج البلاغه صحبت شد)
📆 یکشنبه ۴ آذر ماه ۱۴۰۳
🔰مدرسهعلمیهخاتمالانبیاءصلیاللهعلیه وآلهبابل
@Sadrbabol
مدرسه علمیه خاتم الانبیاء(صدر)بابل
📸 #گزارش_تصویری 🔸 برگزاری سلسله جلسات درس اخلاق هفتگی با محوریت حکمت های نهج البلاغه توسط حجةالاسل
جلسه نهم.mp3
50.58M
🎧 بشنوید| #صوت کامل بیانات حضرت حجة الاسلام #روحانی (تولیت محترم مدرسه) در نهمین جلسه از سلسله جلسات تفسیر نهج البلاغه #حکمت_۲۷۶ - ۲۷ آبان ۱۴۰۳
📮┄┉❈❖ @sadrbabol ❖❈┉┄
مدرسه علمیه خاتم الانبیاء(صدر)بابل
تقریر خلاصه وار جلسه اول از سلسله جلسات ماهیت نظری اصلاح طلبی
به کلام استاد محترم و معزز حجت الاسلام داداش زاده
جهت استفاده و بهرمندی دوستداران این مباحث.
👇👇👇
#قسمت_اول
بسم الله الرحمن الرحیم
عالمی که دانای به زمانه خودش باشد، شبهاتی به او نخواهد آورد. سقیفه مرهون انتخاب نادرست میباشد. مسلمین از دو ماه قبل سقیفه، نامزد برتر برای حاکمیت امیرالمؤمنین بودهاند، ولی سقیفه بعداً رخ داد و جریانی را در تاریخ تغییر داد. از جهتی مباحث جامعهشناسانهای وجود دارد که علل و دلایل مختلفی در آن نقش دارند. یکی از آنها جهل است که سقیفه را تغییر داده است. اشخاص تکرار نشدهاند، اما کلیت موضوع تکرار میشود و تا روز قیامت ادامه خواهد داشت.
العالم بزمانه، لا تحجب علیه لوابس. یکی از کارهایی که باید انجام شود، مطالعه تاریخ از مشروطه به بعد است. قیامهایی از تبریز و تهران صورت گرفت و فاتحان مشروطه حکومت رضاخانی را شکل دادند، که مرهون انتخاب نادرست و در رأس آن جهالت است. در حقیقت، افرادی بوده، هست و خواهند بود که انقلاب را مصادره کنند، از جمله سازمانهایی مانند سازمان مجاهدین خلق. امام یک نکته جالبی دارد که متعلق به آن سازمان مجاهدین خلق بوده و دو سال بعد از انقلاب، از انقلابیگری برگشتند.
در مورد ماهیت گروههای ضد انقلاب، ملت باید در مقابل توطئهها هوشیار باشد و به جمعیتهایی که در این مملکت خرابکاری میکنند، توجه کنید. عدهای از افراد هم متوجه نیستند و با طرفداری، همه را گول میزنند. برخی افراد با بیست و چند روز صحبت کردن، به خیال خودشان میخواهند دیگران را اغفال کنند، مانند مرحوم زنجانی و مرحوم طالقانی که نامه نوشتند تا آنان را تحویل امام بدهند. جوانمردان انقلاب با کلام قرآن و نهج البلاغه صحبت کردند.
مگر محمدرضا قرآن ختم نمیکرد؟ مگر دائماً از عدالت اسلامی سخن نمیگفت؟ بسیاری باور کردند که شاهی که دارد عدالت اسلامی را تبلیغ میکند، واقعاً عادل است. ما مدتی باید زحمت بکشیم تا چهره واقعی او را به مردم بفهمانیم. کتاب «سخره سخت» باید مطالعه شود. بحث ما جناحی نیست؛ نه اصولگرا و نه اصلاحطلب بودن، بلکه باید ماهیت گروهها را بشناسید. اگر آنها را نشناسید، در انتخاب خود اشتباه میکنید. رأی دادن فقط انتخاب یک فرد نیست، بلکه مسئولیتی میآورد.
زمانی باید رأی سالم داد که گروهها را بشناسید. موضوع این جلسه نیست، بلکه مطالعه و حوصلهداشتن و علاقهمندی به مباحث حائز اهمیت است. اگر حوصلهای برای بحث ندارید، باید اجمال آن را بدانید. ماهیت اصلاحطلبی هم به این شکل است و در مورد اصولگراها نیز به اصطلاح بنیادگرایی غربی، باید بدانید اصلاحطلبی به معنای قرآنی و حاکمیت اسلام معنا مییابد.
اصلاحطلبی به معنای رفرمیست است و اصطلاح اصولگرایی در بستر انقلاب معنا دارد. اصلاحطلبان باید از خود اصلاحطلبها تعریفی از اصلاحات داشته باشند. ما اصلاً تعریف نمیکنیم. داور تعاریف یک تماشاگر بازیگران عرصه سیاست است و بهعنوان قاضی باید توصیف کند. توصیفگر باید بازی را ببیند تا توصیف کند.
توصیفهایی که بیان میشود، باید تحلیلی و مستند باشند. اصلاحطلبان چه تعریفی از اصلاحات دارند؟ بحث من حزبی نیست، چون تفکر ما این است که باید بر اساس اندیشه امامین انقلاب صحبت کنیم. حزب و دستهها غمانگیزند و تلقی و برداشت اصلاحطلبان بر چه بنیادهای فلسفی استوار است؟ دلیل دارد که چرا اصلاحطلبی به روشنفکری عصر مشروطه برمیگردد. بعدها، روشنفکری عصر مشروطه بیمار و سکولار شد و اجتهادی در برابر نص انجام داد.
ما باید به شناختی دست پیدا کنیم که آیا گفتمان اصلاحطلبی در ادامه راه امامین انقلاب اسلامی است یا به انحراف رفته است. انقلاب فقط اقتصاد نیست، بلکه بخشهای دیگری هم دارد.
اگر ما به این پرسش پاسخ دهیم، بسیاری از معضلات ما حل میشود. آیا انحراف بوده یا امتداد؟ اصلاحطلبان با وجود اشتراکات، در برخی رویکردها اختلاف دارند. وجه اشتراک و وجه افتراق هم دارند، اما هیچگاه اصلاحطلبی یک جریان یکدست نبوده است. اصلاحطلبان در یک تقسیمبندی کلی به دو طیف تقسیم میشوند: اصلاحطلبان سنتی و اصولگراها.
بعد از ماجرای حزب جمهوری، چپ و راست ایران معنای ویژهای دارند. چپ یعنی مارکسیست و راست یعنی لیبرال، و تمامی اینها حداقل وجه اشتراکشان مذهب، قرآن، شیعه و اسلام است. چپِ ایران با دنیا معنای متفاوتی دارد.
#قسمت_دوم
اصلاحطلبان در اقتصاد به سمت چپ جهانی حرکت کردند و همگون و همقواره نیستند. حداقل در دهه ۶۰ فکر میکردند که رهبری و میرحسین موسوی اقتصاد مارکسیستی را دنبال میکنند. ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی و نخستوزیری او بهنوعی لیبرالی بود و بهیکباره تغییر تفکر دادند و سیستم لیبرالیستی را آوردند.
احزاب در ایران باید مطالعه شوند. در دنیا ادبیات سیاسی مشخصی وجود دارد، مانند جمهوریخواهان و دموکراتها در آمریکا که بهطور تکاملی جلو رفتهاند، اما در ایران به تضاد رسیدهایم. مارکسیستها به شدت در اقتصاد دخالت کردند و در یک زمان پنیرها را به شرکتها دادند، ولی ناگهان بنیانها به هم ریخت. سیستم اقتصاد کپن سوسیالیستی خوب بوده یا بد، فکری و ذهنی در اقتصادی که همه همگون و همشکل فکر کنند، آیا واقعاً اینگونه است؟ شعار \زن، زندگی، آزادی\ هم بهنوعی عوامفریبانه است.
در مورد اصلاحطلبان سنتی، عمدتاً مجمع روحانیون مبارز و حزب اعتماد ملی از دل آنها شکل گرفته است. اصلاحطلبان سکولار هم طیف دیگری هستند که جریان افراطی و تندرو اصلاحات را تشکیل میدهند.
البته باید گفت که حزب در ایران به معنای واقعی معنا ندارد. احزاب بهصورت قارچگونه ظهور و سپس محو میشوند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و افراد مانند بهزاد نبوی هم سعی دارند بحثهای پوپولیستی را بهنوعی علمی جلوه دهند. دغدغههای آیتالله شریعتمداری در دهه ۶۰ نشان میدهد که سازمانها با هدف عوامفریبی، به ساختار رسانهای نیز حمله کردند.
سازمان انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران، اصلاحطلبان سکولار و روشنفکران زمان خود، نظیر مصطفی ملکیان و دکتر سروش، در حلقه کیان به مباحث دینی و فرهنگی پرداخته و به اعضا خوراک فکری میدادند. مرحوم فئرهی نیز معتقد بود که جوشش دینی ندارد و با مبانی همخوانی ندارد. برخی از فضلا هم سوال میکردند که آیا این مبانی با دین همخوانی دارند یا نه؛ یا دین وجود نداشت یا حداقلی از دین بود.
برخی از اصلاحطلبان نگاهشان به دین را شریعتی تعبیر میکردند. این جریان خود را در تضاد با دین و عرفیت قرار میدهد. این سؤال از آیتالله جوادی درباره قرآن که \قول یک بشر نیست\ حائز اهمیت است.
این طیفها هنوز هم وجود دارند. طیف سنتی و سکولار در دهه اول انقلاب، تفکرات چپگرایانه تند و تیزی داشتند. این طیفها از ۱۳۷۶ به بعد شعار آزادی و استبداد میدادند و در اندیشههای خود خانهتکانی میکردند.
در سالهای پایانی دهه ۶۰، مانند عطاالله مهاجرانی که به خط امامی شهرت داشتند، در سیستم هاشمی به استبداد و خفقان اشاره میکردند، مانند عباس عبدی که دعواهایی در دوره خاتمی به راه انداخت.
این بحرانها در سطح جامعه وجود داشت و مردم در حال زندگی بودند. رادیکالهای تجدیدنظرطلب بهدنبال ساختار شکنان لیبرالهای تندرو رفتند و در نظام سیاسی خود اشکال جدیدی ایجاد کردند. آقای خمینی در اصول نظام و اجتهاداتش تأثیرگذار بود و این اندیشهها به موزه رفتند.
در هفتمین انتخابات ریاستجمهوری، طیف اول مجمع روحانیون مبارز از دوره اصلاحات، تحت تأثیر طیف دوم بودند. در طول دوران اصلاحات، فعالیتهای روزنامههای زنجیرهای نیز بیشتر از اصلاحطلبان سکولار بود.
آنها کاندیدای مصطفی معین را حمایت کردند، نه کروبی که کاندیدای حزب اعتماد ملی بود. بالانس اصلاحطلبان در مجلس ششم، یکی از افتضاحترین دورههای مجلس بود. دعواهای سیاسی و وجود کروبی در آنجا بیشتر به طیف سنتی مرتبط بود و در مجلسهای دیگر وجود نداشت.
در طرح اصلاح قانون مطبوعات و لوایح دوقلو، آقای خاتمی طرفدار طیف سکولار اصلاحطلب بود. تمام ارگانهای کشور به این سمت رفتند و سنتیها به حاشیه رفتند.
از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴، اصلاحطلبان در حاکمیت سیاسی بودند، ولی مجلس، دولت و شورای تهران نتوانستند بهطور دقیق مشخص کنند که مراد آنها از اصلاحات چیست. معنای اصلاحطلبی برای مردم در هالهای از ابهام باقی ماند. علي آقای شجاعی زند، طیف سازمان انقلاب اسلامی، طراحان این آرمان و شعار بودند.
#قسمت_سوم
برای توضیح و تبیین منظور خود تلاش چندانی نکردند. تعریف مشخصی از مفاهیم ماهوی این جریان وجود ندارد. جنس و فصل ندارد و تعریفی که کمترین اشتباه را داشته باشد، در دسترس نیست. دکتر علیرضا شجاعی زند یا آقای دکتر یزدانپناه، رئیس ستاد انتخاباتی پزشکیان در قم، پزشک بودند ولی اهل سیاست نیز بودند.
در میان نیروها و کنشگران، یادآوری از دوم خرداد و جنبش اصلاحطلبی مدرن ایران به عمل نیامده است. کمترین تلاش برای تعریف روشن این کار صورت نگرفته و ارادهای برای تعریف وجود ندارد. نتیجه ما از اصلاحطلبی از ناحیه خودشان هم تعریفی ندارد. ما در پی فهم این موضوع هستیم که در چه حوزهای فعالیت میکنیم.
در مقام داوری باید گفت که اصلاحطلبان در حوزه اقتصاد هیچ برنامهای ندارند زیرا تعریف مشخصی از آنچه که اصلاحطلبی نامیده میشود، ندارند. در حوزه فرهنگ، کاملاً لیبرال هستند و نماینده تمام مردم ایران نیز هیچ تعریفی از اینها نمیداند. هر تعریفی بار مسئولیت به همراه دارد و این عدم تعریف، موجب بروز مشکلاتی برای آنها میشود.
فقط در حال گفتگو هستند، در حالی که مانند آمریکا، برنامههای اقتصادی دارند. دموکراتها به تعاملات با غرب قائلاند و کم کردن تعرفهها را ترجیح میدهند، اما جمهوری اسلامی روی هوا نیست و ما باید گروهها را شکل دهیم.
اگر این افراد صحبت کنند، چون تعریف مشخصی در دست نیست. حواله به مبهم میدهند و مسئولیت را بر عهده نمیگیرند. از نظر اصلاحطلبی این کار را به درستی معنا نمیکنند و عملکرد آنها به قدری افتضاح است که امکان بازگشت به انقلاب وجود ندارد، بلکه از آن به عقب برمیگردند. غایت چیست؟ این مبحث، موضوع بعدی ماست که اصلاحطلبی سکولار را مطرح میکند و تفکر مردم ما را در بر میگیرد.
(پایان جلسه اول)
#گزارش_تصویری
📷برگزاری سلسله جلسات حدیث کساء بهمراه سخنرانی
این جلسه
باسخنرانی
#حجتالاسلامتیپ
🏫 مدرسه علمیه خاتم الانبیاء
🗓 آذر ۱۴۰۳ - فاطمیه ۱۴۴۶
@sadrbabol