یکیازویژگیهایمصطفےاینبودکه،
همینطوریحرفکسےراقبولنمیکرد...
مگراینکهدرموردشتحقیقوبحثمیکرد!🖐🏻
خیلیباحوصلهچهبابزرگترهاویاکوچیکترهارفتارمیکرد.✨
رعایتادبراهیچوقتفراموشنمیکرد...
حواسشبودکهخدایینکردهدلکسیرانشکند🍃
اگراحساسمیکردکسےازاورنجیدهخاطرشده،
تاازدلشدرنمیآوردآراموقرارنمیگرفت...
خاطره ی شهدا ⚘🕊
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
...سلامبراوکهمیگفت...
نمازهایتراعاشقانهبخوان.
حتیاگرخستهاییاحوصلهنداری :)
تکرارهیچچیزجزنماز
درایندنیاقشنگنیست💙
-شهیدصادقعدالتاکبری-
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
🔗❤️...#معرفی_شهید
... صادقعدالتاکبرے
تولد⇦ ۱۳۶۷.۰۲.۰۲
شهادت⇦ ۱۳۹۵.۰۲.۰۴
محلتولد⇦ تبریز
محلدفن⇦ گلزارشهداےتبریز
وضعیتتاهل⇦ متاهل
• • •
جوان نخبه مدافع حرم، دانشجوی کارشناسی تربیت بدنی و ورزشکار حرفه ای در 8 رشته ورزشی بود که در دومین روز از اردیبهشت 67 به دنیا آمد و در چهارمین روز همان ماه سال 95 در حلب سوریه به شهادت رسید. مادرش زمانی که صادق را باردار بوده، پدرش در جبهه حضور داشته، وجود صادق از آن دوران بهره مند شده و در روحیاتش تاثیر گذاشته است
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#همسرشهیدنویدصفری:
من همیشه میگویم آقا نوید مصداق این
حدیث از معصوم بود ڪه«چنان باش ڪه
همیشه زندهای و چنان باش ڪه فردا
میمیری».
شوق شهادت داشت و هم شوق زندگی👌
#پروفایل📸/ #شهیدنویدصفری♥️
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبایی حس رفاقت با تو بود که مرا بیدار کرد..
#رفیق_شهیدم_ابراهیم_هادی
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🥀 رقص و جولان بر سر میدان کنند
رقص اندر خون خود مردان کنند
✨۲۷ تیرماه ۱۳۶۱ ، عراق ، شرق بصره
منطقهی عملیاتی رمضان، شماری از نیروهـای داوطلب از میـدان مین رَد
شدند تا بـرای هـمرزمان خود راهـی باز کنند. برخی بر اثر انفجار مین ها
و بعضی بهواسطه آتش تیربار دشمن بهشهادت رسیدند.
👈صحرای محشری که درآن کسی زنده برنگشت !!!
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
سر دوراهی گناه و ثواب؛
چشمت به نگاه امام زمانت باشه🙂✨💔
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
4.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وَقتی درونَت پاڪ باشَد
خُدا چِهرهات را گیرا میڪُند
این گیرایی از زیبایی و جَوانی نیست..
این گیرایی از نورِ ایمانی است
ڪه دَر ظاهِر نَمایان میشَود..
#شهیدانه🦋
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼ثواب افطاری دادن
#ماه_رمضان🌙
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْبحق حضࢪٺزینبڪبرۍسلاماللهعلیها 🤲🏻
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🌷 #دختر_شینا – قسمت ۸۹
✅ فصل هفدهم
💥 از صبح چهارم دی توی کشتی بودیم؛ بدون آب و غذا. منتظر شب بودیم تا یکطوری بچهها را خبر کنیم.
شب که شد، من زیرپوشم را درآوردم و طرف بچههای خودمان تکان دادم. اتفاقاً نقشهام گرفت. بچه های خودی ما را دیدند.
گروهی هم برای نجاتمان آمدند، اما آتش دشمن و جریان آب نگذاشت به کشتی نزدیک بشوند.
💥 رو کرد به من و گفت: « حسین آقای بادامی را که میشناسی؟! »
گفتم: « آره، چهطور؟! »
گفت: « بندهی خدا بلندگویی را گذاشته بود جلوی رود و طوری که صدایش به ما برسد، دعای صباح را میخواند. آنجا که میگوید یا ستارالعیوب، ستار را سه چهار بار تکرار میکرد که بگوید ستار! ما حواسمان به تو است. تو را داریم. یک بار هم به ترکی خیلی واضح گفت منتظر باش، شب برای نجاتتان به آب میزنیم. »
💥 خندید و گفت: « عراقیها از صدای بلندگو لجشان گرفته بود. به جان خودت قدم، دوهزار خمپاره را خرج بلندگو کردند تا آن را زدند. »
گفتم: « بالاخره چهطور نجات پیدا کردی؟! »
گفت: « شب ششم دی ماه بود. نیروهای 33 المهدی شیراز به آب زدند. بچههای تیز و فرز و ورزیدهای بودند. آمدند کنار کشتی و با زیرکی نجاتمان دادند. »
دوباره خندید و گفت: « بعد از اینکه بچهها ما را آوردند اینطرف آب، تازه عراقیها شروع کردند به شلیک. ما توی خشکی بودیم و آنها کشتی را نشانه گرفته بودند. »
ادامه دارد...