eitaa logo
❤️کانال شهید مصطفی صدرزاده❤️
4.3هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
9.6هزار ویدیو
93 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
13.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زیبایی حس رفاقت با تو بود که مرا بیدار کرد.. کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🥀 رقص و جولان بر سر میدان کنند رقص اندر خون خود مردان کنند ✨۲۷ تیرماه ۱۳۶۱ ، عراق ، شرق بصره منطقه‌‌ی عملیاتی رمضان، شماری از نیروهـای داوطلب از میـدان مین رَد شدند تا بـرای هـمرزمان خود راهـی باز کنند. برخی بر اثر انفجار مین‌ ها و بعضی به‌واسطه آتش تیربار دشمن به‌شهادت رسیدند. 👈صحرای محشری که درآن کسی زنده برنگشت !!! کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
سر دوراهی گناه و ثواب؛ چشمت به نگاه امام زمانت باشه🙂✨💔 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وَقتی درونَت پاڪ باشَد خُدا چِهره‌ات را گیرا میڪُند این گیرایی از زیبایی و جَوانی نیست.. این گیرایی از نورِ ایمانی است ڪه دَر ظاهِر نَمایان میشَود.. 🦋 کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️ @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
7.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼ثواب افطاری دادن 🌙 الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ 🤲🏻 کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
‍ 🌷 – قسمت ۸۹ ✅ فصل هفدهم 💥 از صبح چهارم دی توی کشتی بودیم؛ بدون آب و غذا. منتظر شب بودیم تا یک‌طوری بچه‌ها را خبر کنیم. شب که شد، من زیرپوشم را درآوردم و طرف بچه‌های خودمان تکان دادم. اتفاقاً نقشه‌ام گرفت. بچه های خودی ما را دیدند. گروهی هم برای نجاتمان آمدند، اما آتش دشمن و جریان آب نگذاشت به کشتی نزدیک بشوند. 💥 رو کرد به من و گفت: « حسین آقای بادامی را که می‌شناسی؟! » گفتم: « آره، چه‌طور؟! » گفت: « بنده‌ی خدا بلندگویی را گذاشته بود جلوی رود و طوری که صدایش به ما برسد، دعای صباح را می‌خواند. آن‌جا که می‌گوید یا ستارالعیوب، ستار را سه چهار بار تکرار می‌کرد که بگوید ستار! ما حواسمان به تو است. تو را داریم. یک بار هم به ترکی خیلی واضح گفت منتظر باش، شب برای نجاتتان به آب می‌زنیم. » 💥 خندید و گفت: « عراقی‌ها از صدای بلندگو لجشان گرفته بود. به جان خودت قدم، دوهزار خمپاره را خرج بلندگو کردند تا آن را زدند. » گفتم: « بالاخره چه‌طور نجات پیدا کردی؟! » گفت: « شب ششم دی ماه بود. نیروهای 33 المهدی شیراز به آب زدند. بچه‌های تیز و فرز و ورزیده‌ای بودند. آمدند کنار کشتی و با زیرکی نجاتمان دادند. » دوباره خندید و گفت: « بعد از این‌که بچه‌ها ما را آوردند این‌طرف آب، تازه عراقی‌ها شروع کردند به شلیک. ما توی خشکی بودیم و آن‌ها کشتی را نشانه گرفته بودند. » ادامه دارد...
‍ 🌷 – قسمت 90 ✅ فصل هفدهم 💥 کمی که گذشت، دست کرد توی جیبش؛ قرآن کوچکی که موقع رفتن توی جیب پیراهنش گذاشته بودم، درآورد و بوسید. گفت: « این را یادگاری نگه دار. » قرآن سوراخ و خونی شده بود. با تعجب پرسیدم: « چرا این‌طوری شده؟! » دنده را به سختی عوض کرد. انگار دستش نا نداشت. گفت: « اگر این قرآن نبود الان منم پیش ستار بودم. می‌دانم هر چی بود، عظمت این قرآن بود. تیر از کنار قلبم عبور کرد و از کتفم بیرون آمد. باورت می‌شود؟! » 💥 قرآن را بوسیدم و گفتم: « الهی شکر. الهی صدهزار مرتبه شکر. » زیرچشمی نگاهم کرد و لبخندی زد. بعد ساکت شد و تا همدان دیگر چیزی نگفت؛ اما من یک‌ریز قرآن را می‌بوسیدم و خدا را شکر می‌کردم. همین‌که به همدان رسیدیم، ما را جلوی در پیاده کرد و رفت و تا شب برنگشت. 💥 بچه‌ها شام خورده بودند و می‌خواستند بخوابند که آمد؛ با چند بسته پفک و بیسکویت. نشست وسط بچه‌ها. آن‌ها را دور و بر خودش جمع کرد. با آن‌ها بازی می‌کرد. دانه‌دانه پفک توی دهانشان می‌گذاشت. از رفتارش تعجب کرده بودم. انگار این صمد همان صمد صبح یا دیروزی نبود. اخلاق و رفتارش از این‌رو به آن‌رو شده بود. سمیه‌ی ستار را قلقلک می‌داد. می‌بوسید. می‌خندید و با او بازی می‌کرد. 💥 فردا صبح رفتیم قایش. عصر گفت: « قدم! می‌خواهم بروم منطقه. می‌آیی با هم برگردیم همدان؟ » گفتم: « تو که می‌خواهی بروی جبهه، مرا برای چی می‌خواهی؟! چند روزی پیش صدیقه می‌مانم و برمی‌گردم. » گفت: « نه، اگر تو هم بیایی، مادرم شک نمی‌کند. اما اگر تنهایی بروم، می‌فهمد می‌خواهم بروم جبهه. گناه دارد بنده‌ی خدا. دل‌شکسته است. » ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 لحظه اعلام خبر شهادت پاسدار مدافع حرم گلستان به خانواده شهید 🔹سردار علی ملک‌شاهکویی فرمانده سپاه نینوا گلستان با حضور در منزل شهید مقداد مهقانی، خبر شهادت این مدافع حرم علی‌آبادی را به خانواده وی اطلاع داد. ✅کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
💐دعوتید به معراج شهدا وداع با پیکرهای مطهر شهدای مدافع حرم 🕊میلاد حیدری 🕊مقداد مهقانی ⏰دوشنبه ۱۴ فروردین از ساعت ۲۱ 📍معراج شهدای تهران تهران خیابان وحدت اسلامی کوچه معراج 🚩نزدیکترین ایستگاه مترو :امام خمینی و ۱۵ خرداد کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
❤️ قࢪائت دعاے فرج ... به‌نیّٺ برادࢪشهیدمان‌مےخوانیم 🌱 💐💚 @sadrzadeh1
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 .کانال فرهنگی انقلابی شهید مصطفی صدر زاده @sadrzadeh1
نماز_شب🌸 امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد. رساله لقاء الله ص185 امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇 @sadrzadeh1 ╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯