🌺🍃🌺🍃🌺
🌺🍃🌺
🌺
🌺بسم رب الشهداء والصدیقین🌺
#شناسنامه_افغانی_شهید_صدر_زاده
💠آقا مصطفی به هر دری میزد تا بتونه خودشو به سوریه برسونه تا از حرم آل الله در برابر تکفیری های تا دندان مسلح دفاع کنه از یک طرف دیگر محاصره دو شهر شیعه نشین نبل و الزهرا که بیشتر اونها از سید های جعفری هستن نمیذاشت خواب به چشم های آقا مصطفی بنشینه سخت درگیر بود تا به سوریه بره اون زمان هم دولت ایران جلوی اعزام به سوریه گرفته بود آقا مصطفی مجبور شدند برن عراق و از کشور دومی وارد خاک سوریه بشن بعد از اعزام در ایام محرم هیچ هییتی نرفتن تاشب هفت محرم که وارد یه حسینیه میشن که بیشتر اونها از رزمنده های فارسی زبان افغانی بودند به اسم تیپ فاطمیون که اون زمان تازه در زبان ها افتاده بود آقا مصطفی به هر دری میزد تا وارد این تیپ شهادت طلب بشه حتی خودشون با ابو حامد حرف زدن آخه شهید ابو حامد میگفتن که ما نمیتونیم برادرای ایرانی داخل تیپ راه بدیم شهید صدر زاده هم گفتن که#اون_دنیا_مگه_ازت_میپرسن_ایرانی_هستی_یا_افغانی_ما_برای_خدا_میجنگیم بالاخره هر جور شد وارد فاطمیون شدند خودشون رو شبیه افغانی ها کردند شناسنامه افغانی گرفتن تا وارد لشگر فاطمیون بشن....
ادامه دارد...
#سید_ابراهیم
#شهید_مصطفی_صدرزاده
🌺
🌺🍃🌺
🌺🍃🌺🍃🌺
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#خاطرات_شهید_مصطفی_صدرزاده
#خاطرات_دوستان_شهید
🌻 آشنایی من و مصطفی در سال 1382 هنگامی که وارد شهرک سپاه شدیم، از کانتینر جلوی مسجد شروع شد.
🌟مصطفی بچه ی بامحبتی بود و زبان شیرینی داشت، جوری که وقتی با کسی آشنا میشد ناخودآگاه مهرش می افتاد توی دل طرف.
✨من وقتی وارد کانتینر شدم، قبلش توی مسجد کهنز بودم. باوجود این که سیزده سالم بود، کارکرده بودم.
مصطفی دوست داشت من کمکش کنم.
اون موقع کار فرهنگی میکردیم.
آقا مصطفی جذب نوجوان ها رو داشت، من هم توی کانتینر بودم.
🌸سال1385 رفتیم اردوی راهیان نور،
موقع برگشت آقا مصطفی اهواز پیاده شد و کانتینر را سپرد به من.
ما هم از فرصت استفاده کرده با بچه ها میرفتیم توی کانتینر و پلی استیشن بازی میکردیم.
⚡️یه شب ساعت 11 رفتیم برای بازی کردن.
سرد بود ، بخاری برقی ای که زیر پنجره و کنار چوب لباسی بود را روشن کردیم.
نصف شب بازیمون تمام شد و رفتیم، من فراموش کردم بخاری را خاموش کنم.
مصطفی قرار بود صبح فرداش برسه تهران.
ساعت 10 صبح به من زنگ زد و گفت بلند شو بیا ببینم چیکار کردی.
💥حالت عصبانیت داشت، ولی داد نزد. هیچ وقت سر بچه هاش داد نمیزد.
🌸من رفتم سمت مسجد و دیدم پایگاه آتیش گرفته.
براش توضیح دادم چی شده.
بنده ی خدا دیگه چیزی نگفت.
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
💠🔰💠🔰💠🔰💠
💠🔰💠🔰💠
💠🔰💠
💠
❤️بسم رب الشهدا❤️
🌹خاطره ای از#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سید ابراهیم
💠یک روز برای مسابقات کشتی بسیج با مجموعه ما اومده بود بهش گفتم #مصطفی این رفيقت تهرانیه دلم ميخواد روش کم کنی یک جوابی داد که صدتا پهلوان باید فکر میکرد تا جواب بده گفت دایی جمال شاید #خدا ظرفیت بردیه او را بیشتر داده باشه خدا کنه ظرفیت باخت و برد را داشته باشیم اگر نداشتیم و بردیم خطر داره....
🔰مصطفی از همان نوجوانی روش و منش جوانمردانه داشت..😔😔
💠
💠🔰💠
💠🔰💠🔰💠
💠🔰💠🔰💠🔰💠
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
14.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کلیپ کامل مصاحبه ی خانم عاطفه قربانی در مورد #شهید_مصطفی_صدرزاده در برنامه #لاک_جیغ_تا_خدا، پیشنهاد میکنیم حتما این کلیپ را ببینید
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 فیلم مصاحبه کامل با همسر بزرگوار شهید #مصطفی_صدرزاده
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
بایدم بخندی...
"شهدا در قهقهه مستانه شان و در شادی وصلشان عند ربهم یرزقونند"
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#سید_امیر_حسینی
#توییت
ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ ـــ
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
دست بسته به شهر آوردند
صد و هفتاد و پنج ماهی را
ماهی و دست بسته زیر خاک!
من نمیفهمم این سیاهی را ...
۲۶ خرداد ماه ۱۳۹۴
روزی که مردم از قافله شهدا جانماندند
سالروز تشییع باشکوه و به یادماندنی
۱۷۵ شهید غواص دست بسته
عملیات کربلای۴ در تهران
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
آمده بودم که تو را بشناسم
خدایت را یافتم
من در تو ، او را لحظه به لحظه دیده ام
شاید خودت هم ندانی
اما
من در تو ،
خودم را پیدا کرده ام...
🌷🌷🌷
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای برادر
دلتنگیهایم را دیدهای؟!
گاهی دلتنگی هایم زیر نقاب سکوت
پنہان میشود…
و من باز هم بیصدا دلتنگم! :)💔
#مـهــربــونبــرادرم