قربانِ غریبی که به تاریکی شبها
بردوش کشیده است غذای فقرا را...
خوشاآنانکهباحقآشنایند
مطیعمحضفرمانخدایند
چوابراهیماسماعیلخودرا
فدایامراللهمینمایند!
3.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺عید شما مبارک🌸
تبریک عید قربان از جانب نائب امام زمان .عج.
رهبر و قائد و پیشوایمان
آیت الله خامنه ای😍😍😍
#رهبری
#عیدقربان
╭━━⊰⊰⊰⊰⊰🕊🌷⊱⊱⊱⊱⊱━╮
#فرهنگی_مجازی_هادی_دلها
#مصطفی_باصفا
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
@sadrzadeh1
✾✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐✾✾
الهــی
یاورمان باش
تا محتاج روزگار نباشیم🌸🍃
همدممان باش
تا که تنهای روزگار نباشیم
کنارمان بمان
تا که بی کَس روزگار نباشیم🌸🍃
و خدایمان باش
تا بنده این روزگار نباشیم🌸🌱
#شهید_عباس_بابایی
سال 1366 مصادف با روز #عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف-۵ از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد.
وی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلولههای تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به #شهادت رسید.
یادو خاطره این دلاور مرد بزرگ گرامیباد
شادی روح مطهرش با نثار #صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
8.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
راهکارهایی برای رشد شخصیت بچه
@sadrzadeh1
🕊
🚂
🐤گر نگهدار من آنست
که من میدانم
🐤شیشه را در بغل سنگ
نگه میدارد
🕊#فالله_خیر_حافظا🕊
@sajedifr1_10540917903.mp3
زمان:
حجم:
3.12M
#آلبوم_پناه
وَأَشرَقَتِ ٱلأَرۡضُ بِنُورِ رَبِّهَا
تلاوت نهم - سوره مبارکه زمر آیه۶۹
19.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صحبت های زیبای
#حاج_مهدی_رسولی♥️
@sadrzadeh1
#خاطرات_شهدا
🔮 بوی ابراهیم را حس میکنم
🌹 پنج ماه از شهادت ابراهیم گذشت. هر چه مادر از ما پرسید: چرا ابراهیم مرخصی نمی آد؟
با بهانه های مختلف بحث رو عوض می کردیم و می گفتیم: الآن عملیاته، فعلاً نمی تونه بیاد تهران و... خلاصه هر روز چیزی می گفتیم.😔
تا اینکه یکبار دیدم مادر اومده داخل اتاق و روبروی عکس ابراهیم نشسته و اشک می ریزه.😭
اومدم جلو و گفتم: مادر چی شده؟
گفت:من بوی ابراهیم رو حس می کنم. ابراهیم الآن توی این اتاقه، همینجا و.
وقتی گریه اش کمتر شد گفت: من مطمئن هستم که ابراهیم شهید شده.😭
مادر ادامه داد: ابراهیم دفعه آخر خیلی با دفعات دیگه فرق کرده بود، هر چی بهش گفتم: بیا بریم، برات خواستگاری، می گفت: نه مادر، من مطمئنم که بر نمی گردم. نمی خوام چشم گریانی گوشه خونه منتظر من باشه.😔
چند روز بعد مادر دوباره جلوی عکس ابراهیم ایستاده بود و گریه می کرد. ما هم بالاخره مجبور شدیم به دایی بگیم به مادر حقیقت رو بگه.
آن روز حال مادر به هم خورد و ناراحتی قلبی او شدید شد و در سی سی یو بیمارستان بستری شد.😭
سال های بعد وقتی مادر را به بهشت زهرا می بردیم بیشتر دوست داشت به قطعه چهل و چهار بره و به یاد ابراهیم کنار قبر شهدای گمنام بشینه، هر چند گریه برای او بد بود. امّا عقده دلش رو اونجا باز می کرد و حرف دلش رو با شهدای گمنام می گفت😔
قهرمان من
برادر شهیدم
رفیق آسمانی من
سرباز آقا امام زمان
#شهید_ابراهیم_هادی
رفیق شهیدم 🌹