eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
17.6هزار عکس
8.8هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم رب الشـ🌷ـهداء و الصّدیقین شـ🌷ـهید صدرزاده:تو زندگیم لحظه ای از این قشنگتر نداشتم بخدا... شـ🌷ـهادت عشق به وصال محبوب و معشوق در زیباترین شکل است. . ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عطـࢪ هـدایتت، و شـوق نـگاھت.. عشـق بہ شھادت ࢪا، دࢪ مـا مےپـࢪوࢪاند :)✨ ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
💔 «...نشست پشت تویوتا. خسته بود. به ساعتش نگاه کرد. یک ساعتی تا جلسه‌ی قرارگاه مانده بود. آرام پیاده شد و نگاهی به چادر انداخت. همه خواب بودند. آرام و بی‌صدا ظرف‌ها را جمع کرد و برد کنار منبع. شست، دسته کرد و گذاشت توی چادر. لباس‌های کثیف گوشه‌ی چادر را هم جمع کرد و ریخت توی تشت و برد کنار منبع؛ شست و آویزان کرد روی بند. وضویش را هم گرفت و رفت جلسه‌ی قرارگاه. وقتی شب برگشت، بچه‌ها از خجالت سرشان پایین بود و رویشان نمی‌شد توی چشمهای محمدرضا نگاه کنند...» ( نفر اول از راست «شهید کارور») 👈 برگرفته از کتاب ارزشمند و خواندنی «گمشده مجنون»، صفحه‌ی ۲۸۶ با تخلیص و اختصار. 🌹 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✴اگر از اکسپلورر اومدین خوش حال میشیم که مهمان پیج ما باشین پیج ذاکرکلیپ منتشر کننده : @abalfazleeaam ✔کلیپ های اعتقادی و مذهبی ✔بهترین کلیپ ها از حرم های معصومین ✔استوری های مناسبتی ✔سخنرانی ها و مداحی های زیبا . مجموعه ای از بهترین وخاص ترین کلیپ های مذهبی🎬 📻🍎 @abalfazleeaam . . . #بین_الحرمین#حاج_محمود_کریمی#حرم_امام_حسین#سید_جواد_ذاکر#عبدالرضا_هلالی#زیارت_مجازی#نریمان_پناهی#حمید_علیمی#امام_زمان#محمدحسین_حدادیان#سیدالشهدا#حاج_امیر_کرمانشاهی#امام_حسین#سیدجوادذاکر https://www.instagram.com/p/CfVy6OAtcE5/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌿 ▫️سید ابراهیم فرمانده ای داشت به نام شهید بادپا ▫️میگفت اون موقعی که داشتیم میرفتیم پای کار برای عملیات من رفتم پشت تویوتا و حاج حسین هم رفت پشت فرمون.. به من گفت سید ابراهیم بیا جلو! گفتم بابا چندتا بزرگتر اونجاهستن من خوب نیست بیام جلو.. قبول نکرد و گفت بهت میگم بیا جلو! گفت منم رفتم جلو و از بزرگترا هم عذرخواهی کردم..☝️ ▫️از این جا به بعد این داستانی که میخوام بگم رو شهید بادپا برای مصطفی گفت و مصطفی هم برای من تعریف کرد..❗️ ▫️سیدابراهیم گفتش شهید بادپا میگفتش که من از قدیم که با حاج قاسم سلیمانی و شهید یوسف الهی (فرمانده لشگر کرمان، اون عارفی که الان حاج قاسم رو کنارش در کرمان دفن کردن) میگفت شهید یوسف‌الهی منو یک بار زمان جنگ بابت موردی تنبیهم کرد و بهم گفت میری سر کانال فلان جا بشین تحرکات دشمن رو یک ماه مینویسی و میاری! میگفت دوسه روز اول رو دقیق مینوشتم که دشمن چه تحرکات مثلا تدارکاتی و لجستیکی و نظامی داره.. ولی یه موقع هایی هم از خستگی زیاد خواب میموندم و نمیرفتم و از رو شیطونی همون قبلی ها رو مینوشتم و پاکنویس میکردم! خلاصه سرماه که شد رفتم به شهید یوسف الهی نشون دادم گفتم که گزارشمو آوردم! 😊 اونم ی نگاهی به نوشته هام کرد و گفت شما این صفحات رو خواب موندی و نرفتی ولی نوشتیش..❗️آقا منو میگی.. دیدم دقیق زده توو خال! بعد بهم گفت که به خاطر این کارت شهید نمیشی برو! 😔 میگفت تا الآن که الآنه حسرت شهادت، با این همه عملیات وسابقه به دلم مونده! جنگ تموم شد و بعد از سالها اومدیم سوریه و این عملیات و اون عملیات بازم خبری نشد! 😢 میگفت اخیرا خواب شهید یوسف الهی رو دیدم که بهم اجازه شهادت دادو گفت توو این عملیات توهم میای نگران نباش! اینا همه رو داره توو ماشین به مصطفی میگه! میگفت حواستون خیلی جمع باشه که شهدا نظاره گر تمام اعمال ما هستن! 💔
°•🌱✨ بنا نیست ما تکلیفمان را فقط در یک‌جا انجام دهیم! تکلیف برای من، نه زمین می‌شناسد و نه زمان! ~🕊️✨🌿 ⭕️فرزندانم شما را به نماز و شما را به اقامه نماز سفارش مي‌كنم همان سفارشي كه لقمان به فرزندش كرد كه نمازرابه پا داريد و امربه معروف و نهي ازمنكر كنيد. ❤️ •°🌾🥀🕊 🌱حسین‌همیشہ‌مےگفت: افتخار‌نسل‌ما‌اینہ‌ڪہ‌ داریم‌تو‌عصر‌و‌زمانےزندگےمےڪنیم‌ڪہ قراره‌اسرائیل‌تو‌اون‌دوره‌و‌بہ‌ دست‌ما‌نابود‌بشہ.. 📒🔗||شہید‌حسین‌ولایتےفر 🌿✨🕊️✨🌿 ~🕊 ❤️🕊 شهید ابراهیم هادی مدتی در جنوبِ شهـر معلـم بود؛ مدیـر مدرسہ‌اش می‌گفت آقا ابراهیم از جیب‌خودش پول می‌داد به یڪی از شاگـردها تا هر روز زنگ اول برای ڪلاس نان‌وپنیر بگیرد! آقاهادی نظرش این بود که این‌ها بچــہ‌های منطقـہ محـروم هستند. اڪثراً سر ڪلاس گـرسنـہ هستنــد. بچـہ گـرسنـہ هـم درس نمی‌فهمد. ابـراهیـم هادی نـہ تنهـا معلــم ورزش، بلڪـہ معلمـی بــرای اخـلاق و رفتار بچـہ‌ها بود. دانش آموزان هـم ڪـہ از پهلـوانـی‌ها و قهرمانی‌های معلم خودشان شنیده بودند شیفتـہ او بودند. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
آقا مهدی راه گم کرده ایم ؛ قرار بود جا پای شما راه برویم اما به بیراهه قدم گذاشتیم نگاهی کنید ... 🕊 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
شهدا باران رحمتند دوستی با شهدا دو طرفه است یاعلی که بگویی دستت را خواهند گرفت ..🌱   ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
گروه واتساپ به یاد شهدایی گمنام گروه در حال عضو گیری هستش صبور باشید ⤵️⤵️⤵️ https://chat.whatsapp.com/F4GkPBg97QI1G0qFmYbYw3
زندگی نامه شهید عبدالحسین برونسی نیروهاي آن، خیلی مؤثر بود. از همان جا دشمن فشار زیادي می آورد که مناطق آزاد شده را از مان بگیرد.ضمناً سدي هم بود جلوي پیشروي ما. یک شب، عبدالحسین از گرد راه رسید. رو کرد به من و گفت: «حمید، بچه هاي شناسایی رو جمع کن.» «براي چی؟»لبخند شیرینی زد و گفت: «به امید خدا و چهارده معصوم (علیهم السلام) می خوایم بزنیم اون دژ آهنی رو، رو سر دشمن خراب کنیم...» از همان شب، کار را شروع کردیم. تمام منطقه کوهستانی بود و شیارهاي عمیقی داشت. عملیات باید از چند محور انجام می شد. محوري که به ما دادند، صعب العبور بود و پر از پستی و بلندي. شاید عمیق ترین شیار آن منطقه، سر راه ما قرار داشت. اسمش را بچه ها گذاشته بودند: شیار نماز خانه. با همه ي این سختی ها، استحکامات و موانع دشمن هم قوز بالاي قوز می شد. فاصله مان با آنها زیاد بود. باید نزدیکترین نقطه را به خط مقدمشان انتخاب می کردیم و آذوقه و مهمات را می بردیم آن جا. با کمک بچه هاي اطلاعات، و با حضور لحظه به لحظه ي خودعبدالحسین، نقطه ي مرکزیت عملیات مشخص شد. تعدادي از بچه ها را مابین عقبه ي خودمان و آن نقطه مستقر کردیم، براي حفاظت و نگهبانی از مسیر. موقعیت منطقه طوري بود که نه می شد جاده بزنیم و نه می شد از هیچ وسیله نقلیه اي استفاده بکنیم. تنها چاره ي ما براي حمل آذوقه و مهمات، فقط قاطر بود؛ ولی رساندن آب به آن طرف، مشکلی بود که قاطر هم حلش نمی کرد. بعد از فکر و مشورت زیاد، بنا شد ما بین مسیر را لوله کشی کنیم. کار سخت و محالی به نظر می رسید، ولی شد. تو تمام مسیر، لوله هاي پلاستیکی کار گذاشتیم.قسمتهایی را که لوله ها می آمد روي زمین و توي دید بود، با زحمت زیادي استتار می کردیم. پال به پاي لوله کشی، آذوقه و مهمات را هم به تدریج منتقل کردیم. یک مورد را اگر دشمن می دید، عملیات قطعی لو می رفت. تمام این کارها را مخفیانه، و در کمال استتار ردیف می کردیم. البته دشمن هم بیکار نبود؛ گشتی می فرستاد و رو حساب احتمالاتی که می داد، دائماً همان اطراف آتش می ریخت. حتی چند تا از بچه ها شهید شدند. تنها برگ برنده اي که دست ما بود، این بود که دشمن تو مخیله اش هم راه نمی داد که بخواهیم، و بتوانیم از آن نقطه عملیات کنیم. تو تمام این مدت چیزي که روحیه بچه ها را بالا می برد و باعث می شد خم به ابروشان نیاید، حضور خود عبدالحسین بود. تو همه ي مراحل کار. جدیتی که داشت، کم نظیر بود. در آخرین قسمت کار، خود او تمام مسیرها را دقیقاً چک کرد.فرمانده گردانها و گروهانها و دسته ها را از مسیر عبور داد. تک تکشان را به کار و وظیفه شان آشنا کرد. براي نیروها هم خودش حرف زد. همه را نسبت به مسیر و عوارضش توجیه کرد.گفت که چطور باید عبور کنند و چطور باید به دشمن بزنند. شب عملیات را هنوز یادم هست؛ شاید هیبت منطقه و صعب العبور بودن مسیر، تعدادي از بچه ها را، به اصطلاح، گرفته بود. احساس می کردم کار به نظرشان خیلی مشکل آمده. بعضی شان حتی نگران بودند. این حالت ولی زیاد طول نکشید. تو نقطه ي رهایی، عبدالحسین نشست براشان به حرف زدن. عجیب اطمینان وآرامشی داشت. با آن چهره ي ساده و نورانی اش طوري حرف می زد و چیزهایی می گفت که آدم از دنیا و مافیها کنده می شد. ادامه ي صحبتش وقتی به عملیات و گوشزد کردن آخرین نکته ها رسید،همه ي چهره ها را مصمم تر از قبل می دیدي.ازلابلاي صحبت بچه ها می شد فهمید که دیگر شرایط خاص عملیات و عوارض زمین، مد نظر هیچ کس نیست. وقتی راه افتادیم، روحیه ي بچه ها طوري بود که انگار می خواستند براي یک عملیات ساده و کم درد سر بروند. گروه عبدالحسین، اولین گروهی بود که به خط دشمن زد. پشت بندش بقیه ي گروهها وارد عمل شدند. با همان حمله ي اول، دژ دشمن شکست. بعد از عملیات، پاکسازي سریع شروع شد. عبدالحسین تو جزئی ترین کارها، همپاي بچه ها بود. از سنگرها سرکشی می کرد، اسیرها را می فرستاد عقب، حتی تو جمع کردن اجساد دشمن کمک می کرد. با روحیه و با نشاط، گرم کار می شد و در همان حال، با بچه ها هم حرف می زد و روحیه می داد به شان. حال و هواي عجیبی داشت؛ روحیه ي بعد از عملیاتش، نسبت به قبل از عملیات، نه تنها پایین نمی آمد، بلکه بهتر هم می شد. این خصوصیتش به تمام بچه هاي تیپ هم سرایت می داد. گردان و تیپی که او فرمانده اش بود، از آن معدود تیپهایی بود که بعد از عملیات، در خواست نیروي کمکی بکند یا بگوید: نیروي من خسته است و بخواهد تیپ دیگري به جاي تیپ او بیاید. بچه ها وقتی منطقه را تصرف می کردند، تازه براي یک نبرد سخت تر، و براي پاتکهاي سنگین دشمن آماده می شدند.
••🌹☁️•• درهرشبانه‌روزحداقل‌ده‌دقیقه‌با خداوندمھربان‌خلوت‌ڪن‌واستغفارڪن؛ وبعدمطمئن‌باش‌دلت‌روشن‌میشود، استغفارنشاط‌آوراست🌿!... . ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
••🌿🦋•• 🌻 امام‌صادق(علیه‌السلام): یکی‌ازوظایف‌روزغدیراین‌است که‌مؤمن‌تمیزترین‌وگران‌قدرترین‌ جامه‌های‌خویش‌رابپوشد... . ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღ♥ღ๑━━━━╝
🌱سِرّ عاشق شدنم لطف طبیبانه‌ی توست ور نه عشق تو کجا، این دل بیمار کجا؟ 🌱کاش در نافله‌ات نام مرا هم ببری که دعای تو کجا، عبد گنه‌کار کجا؟ تعجیل در فرج مولایمان صلوات ♥️🦋♥️ 👇👇 @shahidmedadian 🌸⃟🌹🕊჻ᭂ࿐✰🌹🍃 @shahidmedadian ❤❤❤❤ https://eitaa.com/joinchat/1852440749Cc4937a5cdc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤‏قرار شبانه❤ بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است و بال و پر دارد بخوان دعای فرج را که یوسف زهرا ز پشت پرده ی غیبت به ما نظر دارد 🦋بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ🦋 💚اِلهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ💚 ❤️دعــای سـلامتی امــام زمــــان(عج)❤️ 💚اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا💚 اللھم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج ❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم❤️
🌸 امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد. رساله لقاء الله ص185 امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد. ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
اعمال قبل از خواب :) شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا