فرازی از وصیت نامه #شهیدحاجحیدرابراهیمخانی
'اگر روزی به دیدارحضرت آقا(آقاسیدعلی خامنه ای)رفتیدبه ایشان بفرمائید که از نور دو چشمانم بیشتر دوستشان داشتم.'
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجل فرجهم🌷
#سالگردشهادت
#حاجحیدرابراهیمخانی
#اولینشهیدمدافعحرمشهرستانملایر
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
فرازی از وصیت نامه #شهیدحاجحیدرابراهیمخانی 'اگر روزی به دیدارحضرت آقا(آقاسیدعلی خامنه ای)رفتیدبه
شهیدانه🌷
شهید مدافعحرمـ #حیدر_ابراهیم_خانی🌹
• #تاریخ_شهادت ۹۵/۱/۱۴
• #محل_شهادت العیس اطراف حلب
💠 الگو برداری از شهـداء 📢
شهیدمدافعحرمـ #حیدر_ابراهیم_خانی
🌹غیبت کردن...
شهید حاج حیدر ابراهیم خانی از غیبت کردن خیلی متنفر بودند حتی روی صفحه ی گوشی ساده ای که داشتند نوشته بودند غیبت ممنوع و در جلسات بسیج بار ها درباره غیبت کردن صحبت میکردند
وقتی توی جمعی ک نشسته بودند و کسی غیبت میکرد بلند میشد و جمع را ترک میکرد و بعد از چند دقیقه دوباره بر میگشت و طوری که به طرف بر نخورد درباره غیبت کردن صحبت میکردند.
🌹تنفر از دروغ
از دروغ هم متنفر بودند و میگفتند حتی در سخت ترین شرایط هم نباید دروغ گفت و گفتند بعضی ها هم میگویند دروغ مصلحتی است حتی این دروغ مصلحتی هم گناه دارد زیرا باهمین دروغ مصلحتی است که سر رشته ی دروغ گفتن شروع میشود
🌹 امر به معروف
وقتی میخواست کسی را امر به معروف کند جوری امر به معروف میکرد که آن شخص ناراحت نشود
🌹سخن گفتن
همیشه با ملایمت سخن میگفتند و بیشتر سخنانشان درباره ی اقا خامنه ای و امامان و شهدا و احکام بود
#تاریخ_شهادت ۹۵/۱/۱۴
#محل_شهادت العیس اطراف حلب
یاد شهدا با ذکر صلوات🌸
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
⊰🕊💔⊱
•
•
همیشہمیگفت:
زیباترینشھادترامیخواهم!
یڪبارپرسیدم:
شھادتخودشزیباست؛
زیباترینشھادتچگونهاست؟!
درجوابگفت:
زیباترینشھادتایناستڪه
جنازهاۍهمازانسانباقۍنماندシ
#شھیدابراهیمهادۍ
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#بهار_قرآن_با_شهدا
🌷حسین از کودکی به #قرآن علاقه داشت و هرچه میآموخت به خواهرانش هم یاد میداد. ما هم تلاش میکردیم تا این علاقه را در درون او بیشتر کنیم. مثلاً حسین علاقه زیادی به دوچرخه داشت و هنگامی که جزء سی قرآن را حفظ کرد پدرش برایش دوچرخه خردید. حتی در ادامه وقتی اجزاء بیشتری را حفظ کرد برایش دوچرخه بهتری خریدیم.
پس از اخذ دیپلم راه پاسداری را انتخاب کرد و در دانشگاه امام حسین(ع) مشغول تحصیل شد. به هیچوجه علاقه نداشت کسی از حافظ قرآن بودنش باخبر شود.
🌷هنگامی که در دانشگاه امام حسین(ع) مشغول تحصیل بود به او گفتم آنجا اعلام که حافظ قرآن هستی شاید به تو کمتر سخت بگیرند و یا کارهایی در همین رابطه محول کنند، اما مخالفت کرد تا اینکه در دانشگاه مسابقات قرآن برگزار میشد و حسین در رشته حفظ شرکت کرد و اول شد و به او ۱۰ روز مرخصی تشویقی دادند.
"شهید حسین معزغلامی"
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
مادر خانواده ۵ شهید( شهیدانسجادیان):
جز سلامتی آقا نمیخواهم
همسر و ۴ فرزند، هدیه یک «مادر» است برای اینکه انقلاب مردم ایران باقی بماند...
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیکر شهید مدافع حرم #شهید_میلاد_حیدری با حضور مردم و مسئولان از مقابل یادمان شهدای ۱۵ خرداد بهسمت میدان امام خمینی قرچک تشییع شد
کانال شهیدمصطفی صدرزاده❤️
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
پدر است دیگر ...
وقتی عصای پیریاش را
در قابها جستجو میکند
یک شبه پیر میشود ...💔
پ.ن: واكنش پدرشهيد محمد اتابه هنگام ديدن عكس ماكت پسر شهيد خود ...
#شهیدمدافعحرممحمداتابه
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺دم غروب
بریم #درخونه ام البنین(س)🌺
به نیابت از #شهید
💖سیدحسین علم الهدی💖
🎤 #وحیدشکری🌱
#رزق_هرروزمون😍
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
🌷 #دختر_شینا – قسمت 91
✅ فصل هفدهم
💥 همان روز عصر دوباره برگشتیم همدان. اینبار هم سمیهی ستار را با خودمان آوردیم.
فردای آن روز صبح زود از خواب بیدار شد. نمازش را خواند و گفت: « قدم! من میروم، مواظب بچهها باش. به سمیهی ستار برس. نگذاری ناراحت شود. تا هر وقت دوست داشت نگهش دار. »
گفتم: « کی برمیگردی؟! »
گفت: « اینبار خیلی زود! »
💥 پایان هفتهی بعد، صمد برگشت.
گفت: « آمدهام یکیدو هفتهای پیش تو و بچهها بمانم. »
💥 شب اول، نیمههای شب با صدایی از خواب بیدار شدم. دیدم صمد نیست. نگران شدم. بلند شدم رفتم توی هال. آنجا هم نبود. چراغ سنگر روشن بود.
دیدم صمد نشسته توی سنگر روی سجادهاش و دارد چیز مینویسد.
گفتم: « صمد تو اینجایی؟! »
هول شد. کاغذی را تا کرد و گذاشت لای قرآن.
گفتم: « اینوقت شب اینجا چهکار میکنی؟! »
گفت: « بیا بنشین کارت دارم. »
💥 نشستم روبهرویش. سنگر سرد بود. گفتم: « اینجا که سرد است. »
گفت: « عیبی ندارد. کار واجب دارم. »
بعد دستش را گذاشت روی قرآن و گفت: « وصیتنامهام را نوشتهام. لای قرآن است. »
ناراحت شدم. با اوقات تلخی گفتم: « نصفشبی سر و صدا راه انداختهای، مرا از خواب بیدار کردهای که این حرفها را بزنی.؟! حال و حوصله داریها. »
گفت: « گوش کن. اذیت نکن قدم. »
گفتم: « حرف خیر بزن. »
خندید و گفت: « به خدا خیر است. از این خیرتر نمیشود! »
ادامه دارد...
🌷 #دختر_شینا – قسمت 92
✅ فصل هفدهم
💥 قرآن را برداشت و بوسید. گفت: « این دستور دین است. آدم مسلمان ِزنده باید وصیتش را بنویسد. همه چیز را برایتان تمام و کمال نوشتهام. نمیخواهم بعد از من حق و حقوقتان از بین برود. مال و اموالی ندارم؛ اما همین مختصر هم، نصف مال توست و نصف مال بچهها. وصیت کردهام همینجا خاکم کنید. بعد از من هم بمانید همدان. برای بچهها بهتر است. اگر بعد از من جسد ستار پیدا شد، او را کنار خودم خاک کنید. »
💥بغض کردم و گفتم: « خدا آن روز را نیاورد. الهی من زودتر از تو بمیرم. »
خندید و گفت: « در ضمن باید تمرین کنی از این به بعد به من بگویی ستار، حاج ستار. بعد از شهادتم، هیچکس مرا به اسم صمد نمیشناسد. تمرین کن! خودت اذیت میشویها! »
💥 اسم شناسنامهای صمد، ستار بود و ستار، برادرش، صمد. اما همه برعکس صدایشان میزدند.
صمد میگفت: « اگر کسی توی جبهه یا محل کار صدایم بزند صمد، فکر میکنم یا اشتباه گرفته یا با برادرم کار دارد. »
میخندید و به شوخی میگفت: « این بابای ما هم چه کارها میکند. »
💥 بلند شدم و با لج گفتم: « من خوابم میآید. شب بهخیر، حاج صمد آقا. »
سردم بود. سُریدم زیر لحاف. سرما رفته بود توی تنم. دندانهایم بههم میخورد. از طرفی حرفهای صمد نگرانم کرده بود.
ادامه دارد...
خاطره_شهید🕊
یک روز بہ میدان شهدایِ گمنام
در فـاز ۳ اندیشہ رفتیم ...
چند تا پله میخورد و آن بالا
پنج شهید گمنـام دفن بودند ...
من از پلہهـا بالا رفتم و دیدم کہ
مصطفی حتی از پلہهـا هم بالا نیامد !!
پایین ایستادہ بود و با لحن تندی گفت :
« اگر شما کار اعزام مرا جور نکنید ،
هرجا بروم میگویم که شما کاری نمیکنید
هرجا بروم میگویم دروغ است که
شهـدا عند ربهـم یرزقــون هـستند ،
میگویم روزی نمیخورید و
هیچ مشکلی از کسی برطرف نمیکنید
خودتان باید کارهای من را جور کنید».
دقیقا خاطرم نیست
که ۲۱ یا ۲۳ رمضان بود
من فقط او را نگاہ میکردم ...
گفتم من بالا میروم تا فاتحه بخوانم
او حتی بالا نیامد که فاتحهای بخواند؛
فقط ایستادہ بود و
زیر لب با شهدا دعوا می کرد !!
کمتر از دہ روز بعد از این ماجرا
حاجتــش را گرفت ...
سه روز بعد از عید فطر بود که
برای اولین بار اعــزام شد.
مصطفی اصلا برای ماندن نبود
نمی توانست بمــاند ...
آن زمانی هم که اینجا بود، اینجا نبود
گمشدہ خودش را پیدا کردہ بود ...✨🌿
⃟🇮🇷#شهید_مصطفے_صدرزاده
⃟🇮🇷راوی همسر شهید
╭─✨♥️─↷
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
رفیقشمیگفت:
گاهیمـیرفتیهگوشهیِخلوت ،
چفیهاشرومیکشـیدرویِسـرشتوحالت ِ سـجدهمـیموند..
بهقولِمعروفیهگوشـهای
خداروگیرمیآورد..♥️(:
شهید صدرزاده!)
╭─✨♥️─↷
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
#قرارِعاشقۍ❤️
قࢪائت دعاے فرج ...
بهنیّٺ برادࢪشهیدمانمےخوانیم 🌱
#اللّٰهُمَّعَجِّللِوَلیِّڪالفَرَج 💐💚
@sadrzadeh1
📸 اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم میلاد حیدری بعد از شهادت در معراج شهدای تهران
#انتشارش_با_شما
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
📸 اولین تصویر از پیکر مطهر شهید مدافع حرم مقداد مهقانی بعد از شهادت در معراج شهدای تهران
#انتشارش_با_شما
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هم_اکنون
استقبال بی نظیر مردم قدرشناس تهران از پیکرهای مطهر دو شهید مدافع حرم در معراج شهدا
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
اعمال قبل از خواب :)
شبٺون منور به نگاه مادر ساداٺ..🍃
.کانال فرهنگی انقلابی شهید مصطفی صدر زاده
@sadrzadeh1
AUD-20211006-WA0006.mp3
3.87M
#دعای_مجیر
🌙در شبهاي 13و14و15رجب و شعبان و رمضان خوانده میشود.
✨دعای مجیر از پیامبر (ﷺ) روایت شده و در بین دعاها از جایگاه بلندى برخوردار است. این دعا را جبرئیل براى حضرت محمد (ﷺ) زمانی که در مقام ابراهیم مشغول نماز بود آورد.
✨دعای مجیر 92 بند دارد که در هر بند عبارت «أَجِرْنَا مِنَ النَّارِ یَا مُجِیرُ: پناهم بده از آتش ای پناه دهنده» تکرار شده است.
#التماس_دعای_فرج
#أللهم_عجل_لولیک_الفرج
کانال شهیدمصطفی صدرزاده👇
@sadrzadeh1
╰═━⊰🍃🌸✨🌸🍃⊱━═╯
14010125eheyat-rasouli-mojir.mp3
22.26M
فراز هایی از دعای مجیر 💔(:
شب سیزدهم ماه مبارک رمضان 🌙
مهدیرسولی 🎤
#شب_های_ماه_رمضان
#ماه_رمضان