✅ فرماندهان ارشد دفاع مقدس چه سنی داشتند؟
📌 هفته دفاع مقدس و یاد و خاطره شهدای عزیزمون گرامی باد 🙏
#دفاع_مقدس
#هفته_دفاع_مقدس
کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده
#آقا_مصطفی
@sadrzadeh1
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092
1_917056964.mp3
1.39M
اذان شهید باکری..
به افق دلهای بیقرار
دلتون شکست التماس دعا🤲🤲
حی علی الصلاه
التماس دعا🌹
اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌱|#شهیدابراهیم_هادے ونجات معجزه آساے یکے از دوستان
🌹هوا تاریڪ شده بود ، جوانے خوش سیما و نورانے بالاے سرم آمد، چشمانم را به سختے باز کردم ، مرا به آرامے بلند کرد ، دردے حس نمیکردم ، از میدان مین خارج شد در گوشه اے امن آهسته و آرام مرا روے زمین گذاشت .🌹
🖋|به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، مصطفے هرندے مے گوید: خیلے بے تاب بود ، ناراحتے در چهره اش موج میزد . پرسیدم چیزے شده !؟
ابراهیم با ناراحتے گفت : دیشب با بچه ها رفته بودیم شناسایے ، تو راه برگشت ، درست در کنار مواضع دشمن ، ماشاا... عزیزے رفت روے مین و شهید شد .
عراقے ها تیر اندازے میکردند و ما هم مجبور شدیم برگردیم .
علت ناراحتیش را فهمیدم ، هوا که تاریڪ شد حرکت کرد ، نیمه هاے شب هم برگشت ،خوشحال و سر حال ، مرتب فریاد میزد امدادگر امدادگر ، سریع بیا ، ماشاا... زنده است !
بچه ها خوشحال بودند ، ماشاا... را سوار آمبولانس کردیم ، اما ابراهیم در گوشه اے نشسته بود و غرق در فکر بود . کنارش نشستم ، با تعجب پرسیدم در چه فکرے هستے ؟
مکثے کرد و گفت : ماشاا... وسط میدان مین افتاده بود ، کنار سنگر عراقے ها ، اما وقتے به سراغش رفتم آنجا نبود ! کمے عقب تر پیدایش کردم ، دور از دید دشمن !
در مکانے امن نشسته بود و منتظر من بود !
✨✨
خون زیادے از پاے من رفته بود ، بے حس شده بودم ، عراقے ها مطمئن بودند که زنده نیستم ، حالت عجیبے داشتم ، زیر لب میگفتم : یا صاحب الزمان ادرکنے ...
هوا تاریڪ شده بود ، جوانے خوش سیما و نورانے بالاے سرم آمد ، چشمانم را به سختے باز کردم ، مرا به آرامے بلند کرد ، دردے حس نمیکردم ، از میدان مین خارج شد در
گوشه اے امن آهسته و آرام مرا روے زمین گذاشت .
گفت : کسے مے آید و تو را نجات میدهد ، او دوست ماست !
لحظاتے بعد ابراهیم آمد با همان صلابت همیشگے ، مرا به دوش گرفت و حرکت کرد .
آن جمال نورانے ، ابراهیم را دوست خود معرفے کرد ، خوشا به حالش .
اینها را ماشاا... در دفتر خاطراتش از جبهه ے گیلانغرب نوشته بود.
📚کتاب سلام بر ابراهیم – ص 117
زندگینامه و خاطرات پهلوان بیمزار شهید ابراهیم هادے🌱
@sadrzadeh1
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۰۱ مهر ۱۴۰۳
میلادی: Sunday - 22 September 2024
قمری: الأحد، 18 ربيع أول 1446
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیه السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
🍃16 روز تا ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
🍃20 روز تا ولادت امام حسن عسکری علیه السلام
▪️22 روز تا وفات حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🍃46 روز تا ولادت حضرت زینب سلام الله علیها
▪️54 روز تا شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها (روایت 75روز)
@sadrzadeh1
#یا_امیرالمومنین_ع💚
سر دفتر عالـم معانـے سٺ علے
وابستہے اسـرار نهانـے سٺ علے
نہ اهل زمین ڪه آسمانے سٺ علے
فے الجملہ بهشٺ جاودانے سٺ علے
#روزتون_علوی_فاطمی🔆🌤
#یکشنبه_های_علوی_فاطمی💚
@sadrzadeh1
28.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پرچم افراشته رمز وطن ماست
حتی سحر مرگ به روی کفن ماست
#نماهنگ📺
#هفته_دفاع_مقدس🌷
#حسین_طاهری🎙
@sadrzadeh1
20.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#خاطره_ناب
🔷خاطره جالب و شنیدنی
رهبرمعظم انقلاب با شهید
مصطفی چمران:
🌷..مرحوم چمران، آن جماعتِ
خودش را جمع کرد و گفت:
میرویم عملیّات؛
گفتیم: چه عملیّاتی؟
گفت: میرویم شکار تانک.
🔸بنده هم یک کلاشینکف
داشتم، مال خودم بود
_کلاشینکف شخصی داشتم
که همراهم بود-
گفتم: من هم بیایم؟
گفت: بله، چه عیب دارد،
شما هم بیایید.
🔹من هم عمامه و عبا و قبا را
گذاشتم کنار و یک دست لباس
سربازی گَلهگشادِ منحوس به ما
دادند پوشیدیم و شبانه با اینها
رفتیم...
🔹۴مهر ۱۳۹۷🔹
کانال رسمی شهید مصطفی صدرزاده
#آقا_مصطفی
@sadrzadeh1
https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092