eitaa logo
🖤کانال شهید مصطفی صدرزاده🖤
4.2هزار دنبال‌کننده
17.5هزار عکس
8.7هزار ویدیو
92 فایل
خــودســازی دغــدغــه اصــلی شــمــا بــاشــد و زنــدگــی نـامــه شــهــدا را بــخــوانــیــد.🌹 شهــیـد صــدرزاده لینک اینستاگرام https://instagram.com/shahid__mostafa_sadrzadeh2 خادم کانال @Zsh313
مشاهده در ایتا
دانلود
‌•• چشمانی داشت از جنس الماس وقتی بهش نگاه می‌کردی؛ می درخشید! هرکس به این چشمان نگاه می‌کرد شیفته اش می‌شد. ولی او چشمانش را خرج کسی کرد که همین چشمان را به او داده بود! بااین چشمان هیچ وقت گناه نکرده بود. بااین چشمان در نماز شب خود، اشک هایی می‌ریخت از جنس جنون! اخر خدا خون بهای چشمانش را باشهادت خرید...🌹 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
‍💚🍃 امروزه عکس‌هایی🎇 بیشتر لایک میخورد که ... چهره شان پراز آرایشها. ولباسهایشان کوتاست.😱 اماتو غصه نخور😍که چادرت راحضرت تایید میکند❤️ ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
مۍ‌گُفـت؛ اَخـم‌کَردن‌توۍ‌مُحیطۍ‌کہ پُر‌از‌نـٰامحرَمہ‌خیلۍ‌هَم‌خوبہ..‌シ☝️🏻!' ‌‌ ‌🦋 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
⚠️ 🌿 شهدایے زندگے ڪردن به؛↓ ←پروفایل شهدایی نیست... اینڪه همون شهیدے ڪه من عڪسشو پروفایلمو📲 گذاشتم↓✨ 🌱 چے میگه مهمه...🙃 🌱چے از من خواسته مهمه☺️ 🌱راهش چے بوده مهمه😞 🌱چطورزندگےمیڪرده مهمه✌️ 🌱باڪے رفیق بوده مهمه🦋 🌱دلش ڪجاگیربوده مهمه🍁 🌱چطورحرف میزده🍂 🌱چطورعبادت میڪرده🥀🥀🥀 ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀خادم الشهدا🥀: نه تنها من، همه ي کادر تیپ را وادار به این کار می کرد.یکی سخنرانی، اجباري بود؛ یکی هم غذا خوردن تو چادر بسیجی ها. وقت صبحانه که می شد، می گفت: «وحیدي و اخوان و مسؤول عملیات، برن تو اون گردان.» خودش و یکی، دو نفر دیگر تو گردان بعدي، و بقیه ي کادر را هم تقسیم می کرد تو گردانهاي دیگر.صبحانه را مهمان بسیجی ها می شدیم.کار خودش از همه مشکل تر بود:یکی، دو لقمه تو این چادر می خورد؛ یکی، دو لقمه تو چادر بعدي و...، این جوري به همه ي چادرها سر می زد. ناهار و شام هم همین برنامه ردیف بود.هر وقت کسی دلیل سخنرانی و آن وضع غذا خوردن را می پرسید، می گفت:«بسیجی ها شما رو باید با صدا بشناسن، نه با چهره.» می گفت: «شب عملیات، بچه ها تو تاریکی، صورت اخوان رو نمی بینن، صداي اخوان رو می شنون، تا می گه، برین جلو، می گن: این اخوانه. تا من می گم:برین چپ، می گن:این برونسیه.» هر کس این دلیلها را می شنید، جاي هیچ چیزي در دلش نمی ماند جز این که او را تحسین کند.تازه این یکی از عواید سخنرانی و هم غذا شدن با بسیجی ها بود.محسنات دیگر، جاي خودش را داشت. زن من و صد حوریه مجید اخوان حاجی تو بیمارستان هفده شهریور بستري بود.یک روز پدرم رفت ملاقاتش.وقتی برگشت، گفت:«بابا این فرمانده ات عجب مردي است!» گفتم: «چطور؟» گفت: «اصلاً اهل این دنیا نیست، این جا موقتی مونده، مطمئنم که جاش، جاي دیگه اي هست.» ظاهراً خیلی خوشش آمده بود از حرفهاي حاجی.ادامه داد: «همین جور که صحبت می کردیم، حرف شد از حوریه. تو گوشش گفتم: «خلاصه حاج آقا رفتی او دنیا، یکی ام براي ما بگیر.» اونم خندید و گفت:«چشم.» بعدش، حرفی زد که خیلی معنی داشت.به ام گفت:«ما صد تا حوریه ي اون دنیا رو به همین زن خودمون نمی دیم.» گفتم: حاجی همسرش رو خوب شناخته، قدر همچین زن فداکار و صبوري رو، کسی مثل خود حاجی باید بدونه.» خاطره ي تپه ي 124 سید کاظم حسینی قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود.گردانها را می بردیم رزم شبانه و عملیات مشابه.عقبه ي والفجر مقدماتی، منطقه اي بود که تو «فتح المبین» آزاد شد. یک روز عبدالحسین با مورتور آمد دنبالم.گفت: «بیا بریم یک شناسایی بکنیم و برگردیم.» منطقه ي فکه، رمل شدیدي داشت.نیرو باید حداقل سی، چهل کیلومتر پیاده روي می کرد تا بعد بتواند توي رمل، هفت، هشت کیلومتر با تجهیزات برود. اینها را انگار ندیده گرفتم.گفتم:«خب ما که هر شب داریم کار می کنیم.» گفت: «نه، باید یک برنامه ریزي دقیق بکنیم که آمادگی بچه ها بیشتر بشه.» لبخند زد.ادامه داد: «ضمناً خاطرات فتح المبین هم دوباره برامون زنده می شه.» نشستم ترك موتور.گازش را گرفت و راه افتاد. ادامه دارد... ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
سلام و عرض ادب خدمت همراهان همیشگی ممنونم از بابت حضور گرمتون🌹 ماه مبارک رمضان را به شما عزیزان تبریک می‌گویم امیدوارم بهره کافی را از این ماه مبارک ببرید و طاعات و عباداتتان مورد قبول درگاه حق باشد🤲🏻🌹 دوستان یک ختم صلوات داریم به نیت پنج تن آل عبا و شهدای عزیزمان سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان عجل الله فرجهم❣️ و حاجت روایی یکی از اعضای محترم کانال شهید ابراهیم هادی که گفتند به نیابت از این شهید عزیز باش و به نیابت از خادم کانال این شهید عزیز وبانی این کار خیر انءشاالله که به حق خون پاک شهدا هرچه زودتر مشکلشون حل شود و گره از کارشان بازشود🤲🏻🤲🏻🌹 با نفس های گرمتان براش دعا کنید🤲🏻🌹 ختم ۱۴۰۰۰ صلوات به نیت تعجیل در فرج آقا امام زمان وسلامتی رهبر عزیزمان و شفای همه بیماران به خصوص حاجت روای این عزیزان و شما عزیزانی که در این ختم شرکت میکنید🤲🏻🤲🏻🤲🏻🤲🏻 دوستان لطف کنید تعداد صلوات ها را پی وی ادمین کانال ارسال کنید 👇 @rogaye_khaton315 تا پایان هفته وقت برای ختم صلوات ها هست🙏🏻🙏🏻🌹 اجرتان با حضرت زهرا سلام الله علیها🤲🏻🍃 «یــا عــلی مدد»✋🏻
. 💠به یاد او ۲۰ فروردین ماه سالروز شهادت شهید سید مرتضی آوینی 🖋در قسمت کامنت ها یک جمله به یاداو بنویسید ______________ مرگ آغاز حیاتی دیگر است؛ حیاتی که دیگر با فنا و مرگ در آمیخته نیست. حیاتی بی مرگ و مطلق. زندگی این عالم در میان دو عدم معنا می گیرد؛ عالم پس از مرگ همان عالم پیش از تولد است و انسان در بین این دو عدم فرصت زیستن دارد. زندگی دنیا با مرگ در آمیخته است؛ روشنایی هایش با تاریکی، شادی هایش با رنج، خنده هایش با گریه، پیروزی هایش با شکست، زیبایی هایش با زشتی، جوانی اش با پیری و بالاخره وجودش با عدم.حقیقت این عالم فنا است و انسان را نه برای فنا، که برای بقا آفریده اند: « خلقتم للبقا لا للفناء واسمعو دعوه الموت آذانکم قبل ان یدعی بکم»؛ دعوت مرگ را به گوش گیرید، پیش از آنکه مرگ شما را فرا خواند. و همه ی این سخنان از سر مرگ آکاهی است و راستش، لذت زندگی مرگ اگاهانه را جز اولیای خدا کس نمی داند؛ این لذتی نیست که به هر کس عطا کنند. تنگ نظری است اگر به مقتضای تفکر رایج به این سخن پشت کنیم و بگوییم : « تا کجا از مرگ می گویید؟ کمی هم در وصف زندگی بسرایید! دل بستن در دنیا دل بستن در فناست و مرگ بر ما سایه افکنده است.» این علی است که چنین می فرماید. همانکه راه های آسمان را بهتر از راه های زمین میشناسد. سخنان او سروده هایی شاد و مفرح در وصف زندگی است. آن زندگی که با زهر فنا و مرگ در نیامیخته است. منتهی غفلت زدگان بیشتر می پسندند که با غفلت از مرگ، به سراب شادی های آمیخته با غصه دل خوش کنند. بگذار چنین باشد. اما اگر اولیای خدا در جستجوی فنای فی الله هستند، بقای حقیقی را طلب کرده اند. بودنی را که از دسترس مرگ و فنا و رنج و غصه و شکست دور باشد. به سخن علی علیه السلام گوش بسپاریم: «دلهاتان را از دنیا بیرون کنید، پیش از آنکه بدن های شما را از آن بیرون ببرند. » __________________________ 🔶 ___________________________ 🔷صفحات رسمی شهید رحمان مدادیان را دنبال کنید @shahid_rahman_medadian @shahid_rahman_medadian2 ______________________ https://www.instagram.com/p/CcLTJl3Ia8d/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
بوی گلاب که به مشامم می رسد🌺 اشتیاق پرواز به سوی مزارش؛ مرا مست و دلم را رقصان می کند. گویی قصد دارد ،نهایتِ بی نهایتی را در جسم کوچک زمین جای دهد.. و پلارک ،به بوی خوشش دلنوازی می کند. هوای نفس را در حوالی مزارش،ملائکه که نه... بل خدا خریدار است. و از دور های دور ،سلام من به تو شهیدِ آغشته به عشق. مشتاق وصال💚 🖊مریم مجیدی 🌺فرمانده آرپی چی زن‌های گردان عمار لشکر ۲۷ محمد رسول الله، همان شهیدی است که مزار عطرآگینش مورد توجه بسیاری است. 🌺شهید سید احمدپلارک در زمان جنگ در یکی از پایگاه های شلمچه، به عنوان یک سرباز معمولی مشغول نظافت توالت های آن پایگاه بود. در سال ۶۶ در یک حمله هوایی هنگامی که او در حال نظافت بود، موشکی به آنجا برخورد کرد🥀 🌺بعداز این اتفاق هنگامی که امدادگران در حال جمع آوری زخمی ها و شهیدان بودند، متوجه بوی شدید گلاب از زیر آوار می شوند، پس آوار را کنار زده وپیکر پاک او را غرق در بوی گلاب می‌بینند. 🌺پیکر پاک شهید پلارک در بهشت زهرای تهران (قطعه ۲۶، ردیف ۳۲، شماره ۲۲) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد. به همین دلیل او را «شهید عطریِ قطعه ۲۶» لقب داده اند. می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان پیامبر (ص) در صدر اسلام، «غسیل الملائکه» بوده است. 🌺‌ ‌فرشتگان هم برای غسلت پیش قدم شدند😇🌺🌺
《 خاطرات غسال شهدا 》 صفر آزادی نژاد، غسالی است که در طول ۳۰ سال خدمت پیکر افراد زیادی را غسل داده است شهدای زیادی از اول انقلاب و دوران جنگ از جمله شهید چمران ره شهید رجایی ره و شهید صیاد شیرازی ره ۳۰ سال خدمت «صفر آزادی نژاد» در غسالخانه بهشت‌زهرا آن قدر خاطره برایش به جا گذاشته که اگر ساعت‌ها هم نشینش شوی باز هم حرف برای گفتن دارد اما حال دلش با بعضی خاطره‌ها خوش‌تر است مثل روزی که بوی عطر گلاب از پیکر شهید پلارک در غسالخانه پیچید غسال شهدا خاطره آن روز را روایت می‌کند : در غسالخانه مشغول تطهیر بودیم که نوبت به غسل و کفن کردن یک شهید رسید هنوز زیپ کاور را باز نکرده بودیم بوی گلاب همه جا پیچید !!! به کمک غسال‌ها گفتم چرا به کاور گلاب زدید؟ بگذارید غسل بدهیم آن وقت گلاب می‌زنیم کمک غسال‌ها با تعجب نگاه کردند و گفتند : ما گلاب نزدیم !!! اسم شهید را خواندم " منوچهر پلارک " ( البته معروف به سید احمد پلارک ) زیپ کاور را که باز کردم و پیکر را بیرون آوردیم بوی گلاب مشام مان را پر کرد ! فکر کردم قبلاً غسلش داده‌اند و اشتباهی شده دقت کردم دیدم نه ، هنوز خاکی است !!! این شهید «غسیل الملائکه» بود !!! انگار ملائک قبل از ما غسلش داده بودند گریه کردم و او را شستم حال همه آن روز عوض شده بود ! ما پیکر شهدا را با گلاب می‌شستیم چون پیکر خیلی از آن ها چند وقت بعد از شهید شدن غسل داده می‌شد و بو می‌گرفت اما این شهید خودش بوی عطر گلاب می‌داد و نشان به آن نشان که هنوز هم محل دفنش در قطعه ۲۶ بهشت‌زهرا با عطر گلاب شهید پلارک عطرآگین است ! این آقای غسال ادامه داد : در این مدت چیزهای عجیب و غریب از شهیدان زیاد دیده بودم ! مثل جوانی که چند ماه از شهادتش می‌گذشت اما بدنش هیچ آسیبی ندیده و تازه بود ! شهیدانی که وقتی آن ها را می‌شستم محو لبخند روی صورت‌های شان می‌شدم اما شهید پلارک چیز دیگری بود ! یک هفته بعد از تشییع پیکرش یک شب به خوابم آمد و گفت شما برای من زحمت زیادی کشیدی می‌خواهم برایت جبران کنم اما نمی‌دانم چه می‌خواهی !؟ من در عالم خواب گفتم آرزوی دیرینه‌ام رفتن به کربلاست باورکنید چند روز بعد از بلندگو اسمم را صدا زدند و گفتند صفرآزادی نژاد مدارکت را برای رفتن به کربلا به مسئول سالن تطهیر تحویل بده ! هاج و واج مانده بودم و اشکم بند نمی‌آمد این شهید مرا حاجت روا کرد ! همان روز سرقبرش رفتم و یک دل سیر با او درد دل کردم 《 من مفتخرم به تطهیر شهدا 》 ایشان ادامه داد : جنگ که تمام شد فکر می‌کردم ... پرونده غسل و کفن کردن شهدا هم بسته شد ( مثل همان فکری که بعد از پیروزی انقلاب کردم ! ) اما وقتی مأمور غسل و کفن کردن شهید صیاد شیرازی شدم فهمیدم هنوز هم برای سربلندی و حفظ این آب و خاک باید شهید بدهیم چهره بعضی شهیدان در زمان تطهیر تا عمر دارم از یادم نمی‌رود ! 《 مثل صورت شهید صیاد شیرازی که ( غرق در نور و آرامش بود !!! ) آن قدر آرام که ... وقتی غسلش تمام شد و پیشانی‌ اش را بوسیدم دور و بری‌هایم گفتند مگر مرده را می‌بوسند؟! گفتم : این بوسه بر پیشانی حکایتی دیگر دارد ... 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت
🔰 | 📍بی نماز ها از شفاعت محرومند 🌟یکی از آشنایان، خواب شهید سید احمد پلارک را دید. وقتی ازش تقاضای شفاعت کرد، شهید پلارک بهش گفت: من نمیتوانم شما را شفاعت کنم... فقط وقتی میتوانم شما را شفاعت کنم که نماز بخوانید و به آن توجه کنید، همچنین زبان تان را نگه دارید در غیر این صورت هیچ کاری از من بر نمی آید... 📌خاطره ای از شهید سید احمد پلارک 📚منبع: مجموعه خاطرات ۱۳، کتاب پلارک صفحه ۲۶ ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
نهمین روز ، عمو رفت شریعه پے آب دل عالم به فدای دل پر خون رباب نهمین روز، عطش،ڪرب وبلا،آب فرات به فدای لب عطشان قتیل العبرات روزه دارم من و بر روز نهم حساسم از سحر یاد عمو عباسم روز رسید و دل ما پر احساس پرزد ورفت وگره خوردبه ضریح عباس ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
🔰 | 🔻شهیدسیداحمدپلارک: خدایا عملی ندارم که بخواهم به آن ببالم، جز معصیت چیزی ندارم و الله اگر تو کمک نمی‌کردی و تو یاریم نمی‌کردی به این‌جا نمی‌آمدم و اگر تو ستارالعیوبی را برمی‌داشتی می‌دانم که هیچ‌کدام از مردم پیش من نمی‌آمدند، هیچ بلکه از من فرار می‌کردند حتی پدر و مادرم. ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
🍃ما نمک خورده اهل بیت و حضرت زینب(س) هستیم و از بچگی داخل هیئت ها بودیم و الان باید درس خود را پس بدهیم. از دوستان خواهش می شود هیچ وقت رهبرمان را آقا سیدعلی را تنها نگذارید! من آبروی ارتش را در این میدان حفظ می کنم... 🌸 شهادت‌ 21 فروردین ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*💔شهیدی که سنگ مزارش همیشه معطر است* *🔸او آر پی‌چی‌زن‌های گردان عمار در لشکر 27 حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم بود. در یکی از پایگاه های زمان جنگ، به عنوان یک سرباز👤 معمولی کار می‌کرد.* *🔹 به رزمنده ها را دوست داشت. مثل همیشه برای سرکوبی و مبارزه با نفس داوطلبانه مشغول نظافت دستشویی ها بود🚽 برایش مهم نبود که بدنش همیشه توالتها را بدهد.* *🔸او همیشه مشغول توالت های پایگاه بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آنجا برخورد می‌کند💥 و او و در زیر آوار مدفون می‌شود.* *🔹بعد از بمب باران، هنگامی که امداد گران در حال جمع آوری زخمی ها و بودند، متوجه می‌شوند که بوی شدید "گلابی" از زیر آوار می آید❗️ وقتی آوار را کنار می‌زدند با پیکر پاک این شهید🕊 روبرو می‌شوند که غرق در بوی گلاب بود.* *🔸هنگامی که پیکر آن شهید را در تهران، در قطعه 26 به خاک می‌سپارند، همیشه سنگ قبر این شهید نمناک می‌باشد به‌طوری که اگر سنگ قبر شهید پلارک را خشک کنید از آن طرف سنگ از مرطوب میشود🍃* ** * 🕊* ╔━━━━๑ღ♥️ღ๑━━━━╗ ڪاناݪ شہید مصطفے صـدرزاده. @sadrzadeh1 @sadrzadeh1 🕊🕊🕊 https://eitaa.com/joinchat/3578724483C0141b45092 ╚━━━━๑ღღ♥️๑━━━━╝