eitaa logo
🇮🇷سعیدکرمی(برساحل انتظار )🇵🇸
191 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
4.4هزار ویدیو
68 فایل
بصیرت دینی ، اخلاقی ، تربیتی مشاوره دینی خبرآمد خبری در راه است ... تحول در زندگی و آماده سازی زمینه ظهور ... پیشنهادات و انتقادات خود را با ما در میان گذارید . ارتباط با مدیر: @S17140 لینک جوین: https://eitaa.com/joinchat/1479802927Cb0f645d36d
مشاهده در ایتا
دانلود
چرا امثال محسن‌برهانی بی‌شرفتر است از اراذل و اوباش است؟؟؟ علت را برای ما ارسال کنید در صورت تمایل به نام خودتان بازنشر داده خواهد شد.. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
. . قصه‌‌ جریحه‌دار شد آن‌طرف پیاده رو عقل صدا زد که بمان عشق صدا زد که برو وقت چه بود آن غروب؟ وقتِ قیامت تو بود فرق تو با بقیه چیست؟ فرق تو تو بود تیغ زدند بی هوا دشنه زدند بی‌خبر کوچه به حرف آمده: چند نفر به یک نفر آن چه همیشه و هنوز کوچه به کوچه جاری است قصه‌ی سر به داری و غیرت سبزواری است هیچ غمی برای ما مثل غم تو داغ نیست مرگ تو انتخاب بود مرگ تو اتفاق نیست این که به پیشگاهِ مرگ زخمیِ ایستادن است وای! برادر من است آه! برادر من است شاعر: رضا یزدانی ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
♨️ رفت تا دختر مردم نرسد آزاری دخترش گرچه در این بین عزادار شود می‌توانست که مانند همه رد بشود بین این زندگی و مرگ مردد بشود مست بودند، ولی می بایست جلو فاجعهٔ مستیشان سد بشود غیرتش تاب نیاورد تماشا بکند رفت در معرکه تا معرکه بر پا بکند به دل فاجعه زد مردتر از هر مردی تا که مردانه در آن معرکه غوغا بکند رفت تا غیرت یک جامعه بیدار شود بلکه آن دختر غفلت زده هشیار شود رفت تا دختر مردم نرسد آزاری دخترش گرچه در این بین عزادار شود بی سبب نیست که این خاک شرافت دارد مرد این خاک به پیکر رگ غیرت دارد می دهد جان که نبیند ضرری ناموسش شیرمرد است و به سر شوق شهادت دارد سروده حمید ضیاءیزدی 🔸 شهید حمیدرضا الداغی متولد ۱۳۵۹، در ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲، در مقابل هتک حرمت به دختر جوانی در سبزوار با ۲ شرور سابقه دار درگیر شده و بر اثر ضربات شدید چاقو به شهادت می‌رسد، این شهید والامقام مهندس ساختمان و دارای یک فرزند دختر بوده است. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
✍ امام رضا (عليه‌السلام) : هيچ بنده اى به كمال حقيقى ايمان نمى رسد، تا اينكه اين سه خصلت در او باشد: دين شناسى. اندازه و برنامه ريزى در زندگى. شكيبايى بر سختيها و ناملايمات. 📚تحف العقول، ص 446 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
این‌حـــــــــرم، محترم‌ازغرش«الداغــ💔ــی»هاست سینه‌هازخمـےازخنـجراین‌یاغـےهاست.... ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚معلمی شغل نیست 💚 عشق است 🌼 قشنگ ترین روز خدا بزرگداشت پاکترین شغل دنیا🌹 بر شریفترین بندگان خدا مبارک باد 🌺✨ روز معلم بر همه جهادگران عرصه تعلیم و تربیت مبارک✨🌺 🌸🍃 ‎‌‎‎‌‎‎‎
؛ ؛ مقام شهادت می‌تواند مرگ در راه وطن باشد شهادت می‌تواند خلوتی با خویشتن باشد شهادت می‌تواند در نفاق خنجری از پشت شهادت می‌تواند در مصافی تن به تن باشد شهادت می‌تواند ساده مثل عاشقی کردن شهادت می‌تواند سخت مثل سوختن باشد شهادت می‌تواند خستگی‌های پرستاری کنار بستر بیماری یک پیرزن باشد که می‌داند؟ شهادت در مرام عاشقان شاید به بی‌پیراهنی پوشاندن یک پیرهن باشد شهید کربلای چند لبخند تو خواهم شد تو لبخندی بزن، شاید شهادت سهم من باشد ✍
. سپاسگزاری دائمینجمه صالحی انتساب جمله« مَن علّمنی حرفاً فقد صَیَّرنی عبداً» به امیرالمومنین علیه‌السلام درست باشد یا نادرست؛ اما نکته خوبی را به ما می‌آموزد! به ما می‌آموزد که فرزند آدم، قدردان آموزگارت باش! می‌آموزد که ای فرزند آدم قدردان تعلیم‌دهنده‌ات باش! چه یک حرف به تو بیاموزد؛ چه آن‌که کوله‌باری از تجربه را بی‌دریغ در اختیارت بگذارد و با دیدن رشد تو برق شادی در چشمانش دیده شود! چه خوب است که شکر نعمت، آن را افزون کند* زیرا هنوز که هنوز است نیازمند آموزش هستیم و هنوز که هنوز است معلمانی هستند که توفیق شاگردی‌شان را نداشته‌ایم! چه خوب است که گستره علم‌آموزی نامحدود و تعلیم سیری‌ناپذیر است و در تمام زندگی می‌توان در عرصه علم گام برداشت*؛ زیرا هنوز که هنوز است تشنه یادگیری‌ هستیم و هنوز که هنوز است به علم اساتید فرهیخته نیازمند! نیازمند هستیم چه از لحاظ تعلیم دانش و چه از لحاظ تعلیم راه و رسم صحیح زندگی! معلمان «أَب» علمی‌‌مان* هستند؛ در معنای «أب» گفته شده، هر کسی که سبب پیدایش، اصلاح یا پیرایش و ظهور چیزى شود آن‌را «أَب» یا پدر می‌گویند*؛ همان‌طور که پدر (نسبی) در رشد جسمی و روحی فرزندان دخیل است، معلم نیز در رشد روحی و شخصیتی افراد نقش به‌سزایی دارد پس انتساب لقب اب‌علمی بیراه نیست! ملا محمد مهدی نراقی می‌گوید از ذوالقرنین پرسیده شد: پدرت را بیشتر دوست داری یا معلمت را؟ گفت: معلم؛ زیرا معلم سبب زندگی معنوی و اخروی است،اما پدر تنها سبب زندگی مادی و دنیوی است. خدا را سپاس که توفیق داد روزی را برای قدردانی بهترین موجود خلقت،معلم، نامگذاری کردند که به‌طور ویژه یاد کنیم این مربیان زندگی را! آنان که بی‌دریغ در راه تعلیم گام برداشتند! تو ای تعلیم‌دهندهٔ علم و دانش! تو مهربان‌ترینی و شایسته بهترین قدردانی و زبان قاصر است از قدردانی و شکر این نعمت! فراموش نخواهیم زحمات بی‌دریغ شما را و دعاگویتان هستیم تا ابد! در پناه خدا و دعای خیر معصومین علیهم‌السلام و عنایت خاصهٔ امیر المومنین علیه‌السلام سالم و پایدار باشید! ☆☆☆☆☆ *لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ/ابراهیم،۷ *لَا یَشْبَعُ‏ مِنَ‏ الْعِلْمِ‏ دَهْرَه‏» در تمام زندگی خود از آموختن دانش سیر نمی‌شود./کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 19. *«الآباء ثلاثة: أبٌ ولدک، و أبٌ زوّجک، و أبٌ علّمک»/مجمع البیان، ج۵-۶، ص ۲۸۴. *امینی، عبدالحسین، الغدیر فی الکتاب و السنة و الأدب‏، ج ‏1، ص 650. *راغب اصفهانى، حسین بن محمد، المفردات، تحقیق: صفوان عدنان، داود، ص 57. ـــــــــ❁●❁●❀❀●❁●❁ـــــــــــ @javal60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📌جزئیات رازگشا 🔺همیشه جزئیات مهم هستند ✍️ محمدرضا جوان آراسته همیشه جزئیات مهم هستند. سرنوشت همه ‌داستان‌ها در دست جزییات است و پرونده‌های مهم را جزئیات رازگشایی می‌کنند. من پشت در ICU بودم فکر می‌کردم ماشین وقتی به کسی می‌زند و چند متر پرتش می‌کند آن‌ طرف‌، واکنش دفاعی بدن این هست که اعصاب را از کار بیاندازد یا نه؟ عکس‌ها را توی ایتا نگاه می‌کنم. یک تیباست که همان اول‌های خیابان صفائیه قم، جدول‌کشی جوب را رد کرده و آمده وسط پیاده‌رو ایستاده. عکس بعدی یک عمامه است روی زمین و یک کیف سیاه طرح چرم هم کنارش. عکس بعدی توی آمبولانس است و کسی که صورتش زیر دستگاه اکسیژن و لباسش خونی است. جزئیات البته بیشتر از چیزهایی است که توی عکس‌ها دست به دست می‌شود. من پشت در ICU می‌فهمم. چاقو رگ گردن را بریده، مری را هم بریده، پهلو را هم دریده، به شش‌ها هم آسیب زده. توی تلفن به پدرش می‌گویم عمل خوب بوده، سطح هشیاری پایین است، سجاد بی‌هوش است، منتظریم تا ببینیم چه می‌شود. این «منتظریم» را تا غروب به صد نفر دیگر می‌گویم. توی ICU راه‌مان نمی‌دهند، دکترش را ولی در رفت و آمد‌های بین سالن‌ها گیر می‌آورم و از حال سجاد می‌پرسم. می‌گوید عمل خوب بوده، الان توی مرحله بحرانی هستیم، باید ببینیم بدن چه جوابی می‌دهد. این بدنی که می‌گوید، منظورش همان سجادی است که تازه از مشهد آمده قم و همین تازگی‌ها خانه ما بود و من بهش می‌گفتم همان مشهد می‌ماندی قم مگر چه خبر است که آمدی؟ دکتر جزئیات بیشتری را نمی‌گوید. دیگران اما وقتی به من زنگ می‌زنند جزئیات بیشتری می‌خواهند. جزئیاتی که امید بدهد به پایان خوشِ خبر سخت امروز. می‌گویم کسی که حمله کرده را گرفته‌اند، توی همین بیمارستان بستری است. می‌گویم وقتی پلیس می‌خواسته دستگیرش کند، خودزنی کرده. فکر می‌کنم ضارب چقدر خودش را آماده کرده، از کی چاقو را کنار دستش گذاشته، چطور تصمیم گرفته به یک طلبه جوان ساده کنار خیابان حمله کند. فکر می‌کنم آدم عادی نبوده، آدم‌های عادی وقت تصادف دست‌پاچه می‌شوند، این آدم اما دست‌پاچه نشده، برای بعد از تصادف برنامه داشته، چاقو را برای همین دم دستش گذاشته. من فکر می‌کنم آدم‌های عادی هیچ وقت بعد از حادثه خودزنی نمی‌کنند، می‌کنند؟ سجاد دو تا بچه کوچ دارد، توی قم به جز من، فقط دو سه تا فامیل دیگر دارد و چندتا دوست و همکار، باقی دوستان و بستگانش مشهد هستند. ماجرا حتما جزئیات بیشتری هم دارد، جزئیاتی که دوست ندارم به‌شان فکر کنم، جزئیاتی درباره یک طلبه جوان وقتی تنها و بی‌دفاع روی زمین بوده و مردی ناشناس چاقو به دست بالای سرش بوده. . پ.ن: الحمدلله وسط نوشتن این متن، سجاد به هوش آمد. @HOWZAVIAN