eitaa logo
سعیدکرمی🇮🇷
184 دنبال‌کننده
8هزار عکس
4.9هزار ویدیو
76 فایل
﷽ 💠محفل مجازی یک روحانی برای: 🔹مشاوره‌دینی 🔹بصیرت‌دینی 🔹 اخلاقی 🔹تربیتی 🔹گاه‌نویس من اینجام👇 @S17140 لحظه‌شمار گپی دوستانه🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
پنجره فولاد رضا برات کربلا میده... اللهم ارزقنا زیارت الحسین یوم الورود ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
امام رضا(ع) فرمودند: هر کس در مجلسی بنشیند که امر ما در آ ن زنده گردد، روزی که دل ها می میرند، دل او نخواهد مرد. 📗(بحارالانوار ج2 ص30 ح13 انتشارات مکتبةالاسلامیه سال1397ه.ق) ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
نیمه شب باز هوای حرمش زد به سرم... 😭 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
درمعطل شدن ودست رساندن به ضریح لذتی هست که درسجده طولانی نیست محمدحسین_ملکیان ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
دلم یک دلِ سیر حرم می‌خواهد بِكُمْ يُسْلَكُ إِلَى الرِّضْوَانِ... ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
دوست دارم بیام حرم بخونم اینو با دلم: قربون صفات برم از راه دوری اومدم جای دوری نمیره اگه به من نگاه کنی... 📌🌱 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
Haj Meysam MotieeMisaq-Haftegi970516[01].mp3
زمان: حجم: 10.72M
🎙حاج میثم مطیعی 💚سلام آ قا ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
هواپيماي سوخو را حاج احمد وارد نيروي هوايي سپاه كرد.  مراسم افتتاحيه‌اش را همه انتظار داشتيم در تهران باشد، سردار ولي گفت: مي‌خوام مراسم افتتاحيه توي مشهد باشه. پايگاه هوايي مشهد كوچك بود. كفاف چنين برنامه‌اي را نمي‌داد. بعضي‌ها همين را به سردار گفتند. سردار ولي اصرار داشت مراسم توي مشهد باشد. با برج مراقبت هماهنگي‌هاي لازم شده بود. خلبان، بر فراز آسمان، هواپيما را چند دور، دور حرم حضرت علي بن موسي الرضا (سلام الله عليه) طواف داد. اين را سردار ازش خواسته بود. خيلي‌ها تازه دليل اصرار سردار را فهميده بودند. خدا رحمتش كند؛ هميشه مي‌گفت: ما هيچ وقت از لطف و عنايت اهل بيت، خصوصاً آقا امام رضا (عليه السلام) بي‌نياز نيستيم. ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
8.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مناجات بسیار زیبا با امام رضا علیه السلام 💠 ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
✨﷽✨ 🔴شرمندگی آدم ها ، دیدن ندارد ✍مسافری غریب، در مجلسی، خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید و گفت: «از حج باز گشته‌ام و خرجی راه، تمام کرده‌ام؛ مبلغی به من بدهید تا خود را به وطنم برسانم. در آنجا از جانب شما صدقه خواهم داد، زیرا من در شهر خویش، فقیر نیستم.» امام رضا به او فرمودند: «بنشین تا مجلس خلوت شود» همه رفتند و فقط "سلیمان بن جعفر" و "خیثمه" باقی ماندند. امام رضا برخاستند و به اتاقی دیگر رفتند. پس از مدتی ، در حالی که پشت در ایستاده بودند، دست خویش را از کنار در بیرون آوردند و آن مسافر را صدا زدند و فرمودند: «این دویست دینار را بگیر و توشه‌ی راه کن، و لازم نیست که از جانب من صدقه بدهی.» مسافر غریب، سکه ها را گرفت و شادمان رفت. وقتی مسافر رفت، امام رضا علیه‌السلام از پشت در بیرون آمدند. "سلیمان بن جعفر" از ایشان پرسید: «چرا اجازه ندادید آن مسافر، شما را هنگام گرفتن دینارها ببیند؟» امام رضا علیه السلام فرمودند: «نمی‌خواستم شرمندگی را در چهره او ببینم.» 📚بحارالانوار ،جلد ۴۹ ، صفحه ۱۰۱ ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
به غیر گوشه ی بامِ تو، ای امامِ رئوف کبوترِ دلِ من جَلدِ هیچ جایی نیست . . . ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛
به هوای حرمش میگذرد ایامم کوه دردم که کند نام رضا آرامم ای اسوه ی احسان و کرم آقا جان دیوانه ام از شوق حرم آقا جان ┏⊰✾🌹✾⊱━━━─━━┓ 🌿@saeed814 ┗━━─━━━⊰✾🌹✾⊱┛