May 11
اوضاع سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی کوفه در عهد جابر جعفی (حدود 50 – 128ﻫ.ق)
چکیده:
جابربن یزید جعفی از اصحاب نامدار امام باقر و امام صادق (ع) و از بزرگترین علمای شیعه است که در زمان خود در شاخه های علمی حدیث، تاریخ، فقه، تفسیر و کلام سرآمد بود. شرح احوال، آراء، عقاید و آثار او در منابع رجالی شیعه و سنی و برخی مآخذ پراکنده به تفصیل آمده و اخیراً تحقیقات جدیدی نیز پیرامون وی صورت گرفته است. اما درباب وی آنچه کمتر مورد پژوهش قرار گرفته، تأثیرات محیط پیرامونی بر شکل گیری شخصیت او است. لذا این مقاله به بررسی اوضاع سیاسی، اجتماعی، علمی و فرهنگی کوفه در دوره حیات جابربن یزید می پردازد. دوران زندگانی جابر جعفی در کوفه، مصادف با عهد اموی و حوادثی چون فاجعه عاشورای 61، قیام توابین و قیام مختار، قیام زیدبن علی (ع)، قیام عبدالله بن معاویه و ... و مقارن با دوران چهره های علمی برجسته ای چون ابوحنیفه، حبیب بن ابی ثابت، حمادبن ابی سلیمان، ابن ابی لیلی، عاصم بن ابی النَجود، عامر شعبی، سفیان ثوری و... بود و زندگانی در چنین فضایی در شکل گیری شخصیت علمی و فرهنگی جابربن یزید جعفی سهم فراوان داشت.
متن کامل مقاله پیوست است.
بخشی از توقیعی از امام زمان (عج) خطاب به جناب عثمان بن سعید و پسرش محمد رضی الله عنهما که شیخ صدوق رضوان الله علیه در کمال الدین و تمام النعمه از سعد بن عبدالله اشعری قمی رضوان الله علیه روایت کرده است:
ما يعلمون إن الأرض لا تخلو من حجة إما ظاهرا وإما مغمورا . أو لم يعلموا انتظام أئمتهم بعد نبيهم صلى الله عليه وآله واحدا بعد واحد إلى أن أفضى الامر بأمر الله عز وجل إلى الماضي - يعني الحسن بن علي عليهما السلام - فقام مقام آبائه عليهم السلام يهدي إلى الحق وإلى طريق مستقيم ، كانوا نورا ساطعا ، وشهابا لامعا ، و قمرا زاهرا ، ثم اختار الله عز وجل له ما عنده فمضى على منهاج آبائه عليهم السلام حذو النعل بالنعل على عهد عهده ، ووصية أوصى بها إلى وصي ستره الله عز وجل بأمره إلى غاية وأخفى مكانه بمشيئة للقضاء السابق والقدر النافذ ، وفينا موضعه ، ولنا فضله ، ولو قد أذن الله عز وجل فيما قد منعه عنه وأزال عنه ما قد جرى به من حكمه لأراهم الحق ظاهرا بأحسن حلية ، وأبين دلالة ، وأوضع علامة ، ولا بان عن نفسه وقام بحجته ولكن أقدار الله عز وجل لا تغالب وإرادته لا ترد وتوفيقه لا يسبق
آیا انتظام امامان خود را که پس از پیامبرشان صلّی اللَّه علیه و آله و سلّم
یکی پس از دیگری آمده اند نمی دانند تا آنکه به اراده الهی کار به امام ماضی- یعنی حسن بن علیّ علیهما السّلام- رسید و جانشین پدران بزرگوار خود شد و به حقّ و طریق مستقیم هدایت کرد، او نوری ساطع و شهابی لامع و ماهی فروزان بود، آنگاه خداوند او را به جوار رحمت خود برد و او نیز بر اساس پیمانی که با او بسته شده بود طابق النّعل بالنّعل به روش پدران بزرگوارش عمل کرد و به جانشینی که بدان سفارش شده بود وصیّت نمود، جانشینی که خدای تعالی او را تا غایتی به فرمان خویش نهان دارد و بر اساس مشیّتش در قضای سابق و قدر نافذ جایگاه او را مخفی سازد، ما جایگاه قضای الهی هستیم و فضیلت او برای ماست و اگر خدای تعالی منع را از او بردارد و حکمت نهان زیستی را از او زایل سازد حقّ را به نیکوترین زیور به آنها بنمایاند و با روشن ترین دلیل و آشکارترین نشانه به آنها معرّفی کند و چهره او را ظاهر ساخته و حجّت و دلیلش را اقامه نماید و لیکن بر تقدیرات الهی نمی توان غلبه نمود و اراده او مردود نمی شود و بر توفیق او نمی توان سبقت جست.
مدخل خزاعی، احمد بن نصر از دانشنامه جهان اسلام:
https://lib.eshia.ir/23019/1/7027/