به نام خدا
#شب_هشتم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
"""""""""""""""""""""""""""""""""
با اذن صاحب الزمان / بریم سراغ یک پدر
یک پدری که رو دلش / نشسته داغ یک پسر
جوونی که به تنهایی / برا خودش یه لشکره
خَلقاً وخُلقاً شبیهِ / جدّ خودش پیمبره
علیِ اکبر حسین / عشق بنی هاشمیون
با قد و بالای رشید /دل برده از پیر و جوون
اومد به محضر پدر / تا اذن میدون بگیره
تا با رشادت علی / پدر کمی جون بگیره
با اولین حرف علی / اجازه داد به اکبرش
اما با آه و حسرتی / می چرخید هِی دور و برش
عشق تموم پدرا /دیدن بچه هاشونه
دیدن قد و بالاشون /تمومی دنیاشونه
بغل گرفت علی رو گفت / الهی من فدای تو
بیا جلو چشم بابا / یه چن قدم راه برو
سخته برای هر پدر / از پسرش دل بکَنه
برای قربونی اون / دل و به دریا بزنه
فرستادش به خیمه ها / برا وداع آخرش
لحظه ای چشم برنمیداشت / از رُخ ماه پسرش
گرفته بودن دورشو / تمومی اهل حرم
عمه میگفت فدای اون / قامت رعنات پسرم
صدای تکبیر و دَمِ /«وَاِن یَکاد» خواهراش
پیچیده بود تو خیمه و / دست به دعا بودن براش
گریه و بی قراریا / شروع شد از رفتن او
حال و هوای یوسفی / گرفته پیراهن او
تا که غزال هاشمی /گرفت رضایت ولی
پاشو گذاشت تومعرکه / نایب احمد و علی
می گفتن انگار دوباره / احمد مختار اومده
یا انگاری شیر خدا / حیدر کرّار اومده
صدای نعره علی / دشت و به لرزه درآورد
صوت رجزخوانی اون / تمامیِ دلا رو برد
دلش جلا گرفته بود / با مدد و اِذن علی
وقتی که گفت منم علی / اِبنِ حسین بن علی
با گفتن نام علی / داغی کشید به سینه ها
افتاده بود به یادشون / گذشته ها و کینه ها
نبرد جانانه او /دل پدر رو برده بود
اکبر شو دست خدا/یِ اکبرش سپرده بود
سوزعطش گرفته بود / جون علی رو دم به دم
صدا می زد یا ابتا / نذار که تشنه جون بدم
پدر میگفت دووم بیار / فدای سوز جگرت
کنار کوثر توو بهشت / منتظره پیمبرت
زبون به کامت میذارم /تا که ببینی پسرم
خشکیده از سوز عطش /من از تو هم تشنه ترم
ضربه هایی که خورده بود / گرفته بود تاب وتبش
لحظه به لحظه خون می ریخت /به روی چشم مَرکبش
همین سبب شد ببره /علی رو سمت دشمن و
دورشو گرگا بگیرن / پاره کنن پیرهن و
هرکی تودستش هرچی داشت / می زد به پیکر علی
پاره شد اعضای تنش / شکافته شد سر علی
یه وقت صدا زد ابتا / برس به داد پسرت
بیا ببین نقش زمین / شده جوون پرپرت
رسید به مقتل علی /با هول و سرعت ، شَه دین
خودش رو از رو مرکبش / با زانو انداخت رو زمین
فاصله ای نمونده بود / ولی چرا نمی رسید
خودش رو با چه زحمتی /رو زانوهاش داشت می کشید
رسید به جسمی که دیگه / چیزی ازش نمونده بود
با خود می گفت مگه علی /تو رَجَزاش چی خونده بود؟
که کینه و بغشونو / نشون دادن رو این بدن
نشون دادن که کوفیان /بی رحمی رو خوب بلدن
تموم اعضای تنت / پخشه توو دشت کربلا
این تن نامرتب و / چطور جمعش کنم ،خدا
غریبونه صورتشو / گذاشت روصورت علی
بلند شو از جا پسرم / یاوَلَدی یاوَلَدی
جوابمو بده علی /منو "بابا "صدا بزن
رحمی به حال من بکن / عزیز پاره پاره تن
بس که صدا زد "وَلَدی" / رو پیکر افتاد حسین
دُور و برش لشکریان / گفتن که جون داد حسین
سخته برا هر پدری/ ببینه داغی این چنین
وسخت تر اینکه خودش / جمعش کنه از رو زمین
عباشو از رو دوش خود/ با/گریه برداشت حسین
پیکر پاره پاره رو / لای عبا گذاشت حسین
رو کرد به سمت خیمه ها / بیاین جوانان حرم
نمیتونم به تنهایی /علی رو خیمه ببرم
لای عبا آوردنش / پیکر پاره پاره رو
سپردنش دست حرم / این تن پرستاره رو
""""""""""""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۵
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
سینه زنی حضرت قاسم .سنتی شریفی.m4a
1.94M
من نایب شیرجمل من پور مجتبایم..
#سینه_زنی
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
#شب_ششم
#محرم1400
#بیت_الحسین
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
به نام خدا
#شب_هشتم_محرم
#سینه_زنی_حماسی
#شهادت_حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
""""""""""""""""""""""""""""""""
من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲)
من علی بن الحسین بن علی،جنگاورم
من فدای خالق اکبر کنم ، این پیکرم
عزت و آزادگی باشد ، شعار لشکرم
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲)
خَلقاً وخُلقاً نبی را ، اَشبَهُ النّاس آمده
در رَه دین خدا ،پر شور و احساس آمده
در وفا و معرفت ، شاگرد عباس آمده
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲)
پورِ ثاراللهم و خون خدا ، در جان ماست
پیروی از راه حیدر ، معنی قرآن ماست
خواری وذلّت ،خلافِ ،عزت وایمان ماست
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲)
می زنم شمشیر حق درسایه سار این عَلَم
هرکه باشد پیروِ این پرچم و شاه کرم
مَحرَمش سازد حسینِ فاطمه ، دراین حرم
شبه پیغمبر منم / زاده حیدر منم(۲)
من علی اکبرم/ یادگار حیدرم(۲)
گر تو هستی با حسین / دم به دم ،گو یاحسین(۴)
یاحسین و یاحسین ...
""""""""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۵
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا
#شب_هشتم_محرم
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
~~~~~~~~~~~~
دیده ها بر سرِ راهت نگران است بیا
اشک بر دیدهء این منتظران است بیا
خانه ها خالی از احساس و گلِ لبخند است
خنــدهٔ یخ زده بر روی لبــان است بیا
این محرم به دلم حسّ عجیبی دارم
همه جا حرف ظهورت به میان است بیا
هشتمیــن شــام شــده از دهــهٔ ماه عــزا صحبـت از داغ جگرسوز جوان است بیا
پدران شهـــدا ، داغ جوان می فهمنــد
شب دلتنــگی دلسوختــگان است بیا
راست گفتند که در کرب و بلا پیش حسین
روضه خوان ، حضرت صاحب الزمان است؟بیا
روضهٔ داغ علی ، یک دلِ خون می خواهد
اشک خونین تو از دیده ، روان است بیا
دلِ ما تنگِ اذانِ علی اکبــر شده است
ای اذان گوی زمان ،وقت اذان است بیا
~~~~~~~~~~~
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۵
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا
#شعر_ترکی
#شب_هفتم_محرم
#احوالات_رباب_علیها_سلام
#شهادت_حضرت_علی_اصغر_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
"""""""""""""""""""""""""""""""""
هرگؤل چمنده ناز اِیلِیَر ئوز هَزارینَه
بلبل گؤزل ترانه لر اوخشار نگارینه
هرگؤل صُولاندا رنگی ،گلستانه غم گَلَر
بلبل تؤکَر سرشکِ غمین گؤل عذارینه
بیر غملی بوستان بو دیار نوا ده وار
گَل یُول سالاخ کرب وبلانین دیارینه
بیر اذن آلاق دوباره اُوغولسوز ربابیدن
تا اُوخشیاق جماعتی لَن حال زارینه
نیسگیلّی غنچه سی سو کنارینده جان وِئریب
لایلای چالاخ اُول پرپر اُولان شیرخوارینه
هردم دِییر بیلیرم صؤد حسرتینده سن
منده سَنون کیمین باخورام سو گذارینه
سَندن صُورا سَرین سویی داخی ایچمَرَم اُغول
تاب اِیلَرَم حرارت و ایستی فشارینه
گهوراره وی ده گؤر نِجَه چوخ گؤردیلَر منه
دلخوش اُولانمادیم بالامون یادگارینه
هر دم سنی سالوب یاده گهواره ترپَدَم
تسکین وِئرَه مادریوین قلب زارینه
نیسگیل قالوب ئورَکده منیم باغلی اَللرون
صیّاد باخمادی قوللاری باغلی شکارینه
یاندیردی سینَه می بیچیلَن حنجرون ،علی
قوربان اولوم گؤزل بالامین گؤل مزارینه
""""""""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۴
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا
#شب_نهم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_عباس_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
"""""""""""""""""""""""""""""""""
اگه دلت پر از غمه / دلت گرفته از همه
اگه گره به کارته / بیا به اذن فاطمه
با یه دل شکسته ای/رو کن به سمت علقمه
حرف بزن با کسی که / گره گشای عالَمه
بریم سراغ آقایی/ که میر بحر کَرَمه
پناه لشکر حسین /صاحب مَشک و عَلَمه
باب الحوائجی که شد/ پشت و پناه عالمین
قوت قلب زینب و / میر و علمدار حسین
تا اینکه راه آب رو/ بستن رو لشکر حسین
سخت شد آوردن آب / برا برادر حسین
روز دهم آبی نبود / توی تموم خیمه ها
واعطشا واعطشا / افتاد میوون بچه ها
مشک و رو دوش خود گذاشت/ ساقی طفلان حسین
اومد به محضر داداش /بگیره فرمان حسین
راهی دریا شده بود / میر وعلمدار جوان
حسین و زینب ،روی تَلّ / ایستاده بودن نگران
تا اینکه عباس رسید / نشست بر لب فرات
دست به زیر آب برد / شروع شد تب فرات
مشکشو پر کرد وسپس /دستشو زیر آب برد
دستشو پر کرد ولی /قطره ای ازآب نخورد
یادش اومد تشنگی و/گریه کودک رباب
آب کف دستشو ریخت/ با خجالت به روی آب
نهیب زد به آب که / وقتی که تشنه ان همه
میخوای که آبروی من/ بره به نزد فاطمه
شیر وفا شیر ادب /گرفته از اُمّ بنین
تا که بشه فداییِ /حسین زهرا، شَه دین
دور شد ازآب فرات /تا بره سمت خیمه ها
یه وقتی از پشت کمین /اومد هجوم نیزه ها
به تنهایی افتاده بود /میوون چند صد نفر
بین اونا کسی نبود /حریف این قرص قمر
دیدن توو جنگ تن به تن /حریف عباس نمیشن
کمین گرفتن بتونن /دستاشو ازتن بگیرن
باضرب شمشیر عدو /دست یَلِ شیر خدا
جدا شد ازپیکر او / افتاد رو دشت نینوا
مشک و به دندونش گرفت/ زیر بغل زد علمو
اما نذاشتن که بره / سقای اهل حرمو
تا تیرهای بی امان /به مشک عباس رسید
آب زمین ریخت وشد /امید سقا نا امید
حال دیگه نه مشکی و/ نه دستی مونده به بدن
آب وبه خیمه ببره /تا همه سیراب بشن
دیگه علمدار حسین /تنها و بی پناه بود
دور و برش یه لشکر از /گرگای روسیاه بود
می بارید از دور وبرش /بارون تیر و نیزه ها
می زدن ازهر جهتی /برتن او تیر جفا
امان از اون لحظه ای که /حرمله زانو زد زمین
سه شعبه شد رها وخورد /به چشم ماه بی قرین
هرچی تکون داد سرشو /تیر ولی جدانشد
بدون دست ،حریف اون / ضربه ی بی هوا نشد
توو اوج غربتش زدن /عمود آهنین به سر
به یاد غربت حسین /کشید آه پر شرر
باصورت افتاد رو زمین /ماه منیر علقمه
رسیده بود بالا سرش/ پهلو شکسته فاطمه
زدشت پاک علقمه /عطر گل یاس رسید
مادر قدخمیده ای /به داد عباس رسید
گفت به سقا، پسرم /منتظره برادرت
صدا بزن تا برسه /برادرت بالا سرت
پیچید صدای یا اَخا /به گوش زینب وحسین
رسوند به نهر علقمه /خودش رو شاه عالمین
پیکر عباسشو دید /گم شده زیر نیزه ها
دو دستای برادرش /شده ز پیکرش جدا
یکی یکی روی زمین /دستای عباسشو دید
اون دستای بریده رو /به روی صورتش کشید
بوسه میزد به دستایی /که می گرفتن علمو
چطور به خیمه ببره /این آقای با کَرَمو
سر برادر و گذاشت /غریبونه رو زانوها
صدای غربت حسین/ پیچید توو دشت کربلا
چشماتو واکن اومدم /بالا سرت ،پناه من
ای تکیه گاه بچه هام /دلخوشی سپاه من
هنوز دارم می سوزم از/ داغ علی اکبرم
برادرم ،با رفتنت /شکسته شد این کمرم
پاشو نذار خنده کنن /به غربت برادرت
الهی من فدای این / زخمای روی پیکرت
پاشو دیگه آب نمیخوان /همه میگن عمو بیاد
دیگه صدای ناله ی / اصغرم هم در نمیاد
چاره کار من تویی /نمونده چاره ای برام
الهی طاقتم بده /رفتن همه برادرام
با هر اذیتی که بود/ یه حرفی رو زد به حسین
برای اولین دفعه / باحیا رو زد به حسین
تو رو به جان مادرت / منو نبر سمت حرم
که خیلی شرمنده ام از/ لبای خشک اصغرم
""""""""""""""""""""""""''"'''''
رقیه سعیدی (کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۶
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا
#شب_نهم_محرم
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
~~~~~~~~~~~~
به هر جا سرزدم ، اما ندیدم روی زیبایت
خوشا آنکس که یک لحظه ، نصیبش شد تماشایت
به هر در میزنم شاید ، تو بگشایی به رویم، دَر
همه جانها فدای آن ، رُخِ پنهان ِ پیدایت
بیا ای یوسف زهرا ، قدم بر چشم ما بگذار
به چشمم سُرمه ای باشد ، غبار آن قدمهایت
حدیث عاشقی باشد ، نشستن در غم هجران
ولی در وصل تو عاشق ، شود مجنون وشیدایت
چنین عشقی شده معنا ، فقط در روز عاشورا
چه عشقی آفرید آن روز ، عمویِ ماه سیمایت
اباالفضلی که دریا شد ، خجل از روی زیبایش
ایا باب الحوائج ، ما دخیلِ نام زیبایت
~~~~~~~~~~~~
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۶
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
مناجات شب هشتم .مسجد.شریفی.m4a
10.11M
دیده ها برسر راهت نگران است بیا....
#مناجات
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم1400
#مسجد_جامع
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
روضه کامل شب هشتم.شریفی.بیت الحسین.m4a
30.43M
دیده ها برسر راهت نگران است بیا....
بااذن صاحب الزمان /بریم سراغ یک پدر...
#مناجات_روضه
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم1400
#بیت_الحسین
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
به نام خدا
#شب_نهم_محرم
#سینه_زنی_ترکی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
<<<<<<<<<>>>>>>>>>
ای قبله ی حاجات و سلطان وفا عباس
دریای کرم سَنسَن، ای روح دعا عباس
ای ماه بنی هاشم ، خورشیدلقا عباس
ای ساقی طفلان شاه شهدا عباس
عباس ابوفاضل(۲)
تاگؤردی ابوفاضل ،عطشاندی علی اصغر
تِئز عزم فرات اِئتدی ،با اذن شَه بی سر
تا راهیِ نخلستان اُولدی اُ مَه اَنور
اَیلَشدی فرات اؤستَه ،مَشکیلَه یل حیدر
مهمان فرات اولدی اول کان وفا عباس
عباس ابوفاضل(۲)
چون گۏردی سویی سقا،اصغر یادینا دؤشدی
دُولدورودی اَلین ،اما،لب لَر یادینا دؤشدی
سو خاطیرینَه آغلار گؤزلَر یادینا دؤشدی
تؤکدی سویی سو اؤستَه ،مادر یادینا دؤشدی
سو ایچماقا بیر لحظه اولمادی رضا عباس
عباس ابوفاضل(۲)
یُول باشلادی نهر اؤستَن،تاعزم خیام اِئتدی
لشکر یُولونی کَسدی، بیرتازه قیام اِئتدی
غیرتلَه،وفا رسمین،میداندا تمام اِئتدی
آتدان یِئرَه چون دؤشدی زهرایَه سلام اِئتدی
اوخلار دَمینَه اولدی آماج بلا عباس
عباس ابوفاضل(۲)
بو عرصه ی میداندا،قُول دؤشدی،عَلَم یاتدی
اُوخ دَیدی سو مَشکینَه،دریای کَرم یاتدی
تا دَیدی عمود،آهن،سقای حرم یاتدی
بوماتم عظمادن،شرم اِئتدی،قلم یاتدی
قان آغلادی دفتر ده،با ناله ی یاعباس
عباس ابوفاضل(۲)
زهرا دیزینین اؤستَه آلدی یارالی باشین
سیلدی یارالی گؤزدَن قانَه قاریشان یاشین
آغلاتدی بوماتملَن کرب وبلا داغ داشین
فرمایش اِئدیب مادر،تِئز سَسلَدی قارداشین
سَسلندی اَخا اَدرِک اُول کان حیا عباس
عباس ابوفاضل(۲)
ای غم گونی غمخواریم عباسیم اَمان گلدیم
سرلشکر وسرداریم احوالی یامان گلدیم
آلدیم سَسیوی قارداش اُلدوم نگران گلدیم
بیلدیم باشیوین اؤسته زهرادی آنان گلدیم
قربانیِ مظلومِ بو قانلی مِنا عباس
عباس ابوفاضل(۲)
سَسلندون اَخااَدرک،تؤکدیم یؤزه گؤزیاشی
یاندیردی سَنون داغون،هم تُپراقی ،داغ داشی
تاگؤردی گؤزیم قارداش،اُول پارچالانان باشی
چوخ مشکل اُولار قارداش،اَلدَن وِئرَه قاراداشی
دور خسته جانیم قارداش،جانیوه فدا عباس
عباس ابوفاضل(۲)
یاس عطری گَلور بوردان،زهرا سَنَه مهماندی
گؤزلور یُولیوی زینب،دلخون و پریشاندی
سو ایسته میر اطفالیم ، قیزلار سَنه گریاندی
ای ماه بنی هاشم جانیم سَنه قورباندی
یالقوز منی میداندا ،سَن اِئتمَه رها عباس
عباس ابوفاضل(۲)
یاتما بِئلَه آسوده،دور سیندی بِئلیم قارداش
هم پشت و پناهیم سن ، هم آرخام اِلیم قارداش
آچ گؤزلَریوی بیر دَم ،یاتما گؤزَلیم قارداش
دنیای شجاعت ده ،ضرب المثلیم قارداش
دور قویما گؤلَه دشمن ،قارداشیوه یاعباس
عباس ابوفاضل(۲)
<<<<<<<<<>>>>>>>>>
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۱۶
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
سینه زنی علی اکبر.بیت ایت الله میبدی.m4a
2.8M
شبه پیغمبرمنم /زاده حیدر منم...
#سینه_زنی_حماسی
#حضرت_علی_اکبر_ع
#شب_هشتم
#محرم1400
#بیت_الحسین
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
به نام خدا
#شعر_ترکی
#حضرت_عباس_ع
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
*هرگؤلؤن بیرعطری وار،اما گؤل یاس آیری دور*
*عاشقین قلبینده کی دریای احساس آیری دور*
*هرداشین وارقیمتی ،اما ابالفضل عشقینه*
*گؤزیاشی قیمتلی دورچون اشک الماس آیری دور*
*دین یولوندا گرچه واردی چوخلی پرچم ساخلیان*
*رسم پرچم ساخلاماقدا ،دست عباس آیری دور*
رقیه سعیدی(کیمیا)
۹۹/۱۲/۲۸
لینک کانال درایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال درتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا
#شب_نهم_محرم
#شعر_ترکی
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
احوالات امام حسین ع بربالین حضرت عباس ع(ترکی)
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دوراباالفضلیم اویان سیندی بِئلیم جان قارداشیم
چاره م اَلدَن گِئتدی ای هر درده درمان قاداشیم
پاره پاره سَپدیلَر گؤل جسمیوی تپراقلارا
آیه آیه پخش اولان آیات قرآن قارداشیم
ای دلاور ای اباالفضل
شیر حیدر ای اباالفضل
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
گؤزلرون آچ ای منیم لب تشنه سرداریم اویان
غم گؤنؤنده ای منیم غیرتلی غمخواریم اویان
قُویما گؤلسؤنلر منه میدان دا یالقوز قالمیشام
رحم اِئلَه گؤز یاشیمه یار وفاداریم اویان
ای دلاور ای اباالفضل
شیر حیدر ای اباالفضل
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۶
@saeidikimya
خدایا 🤲
در این روز تاسوعا
و بحق آقا اباالفضل العباس عليه السلام
امیدوارکن کسےراکه به آستانت نا امیداست✨
بگیر دستی که بسوی تو بلنداست🤲
مستجاب کن دعای کسی که🤲
با اشکهایش تو را صدا میزند
آمیـــن یا رَبَّ 🤲
#روزتان_بخیر ✨
فرا رسیدن تاسوعای حسینی را به همه ی دوستان وعزیزان تسلیت عرض میکنم
به نام خدا
#شب_دهم_محرم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
"""""""""""""""""""""""""""""""""
سلام ما به ساکنِ /بهشتِ دشتِ کربلا
سلام ما به غربتِ /امیر و شاه نینوا
به سوز دشت نینوا /به آه و گریه هاسلام
به ناله ی بُنَیَّ و / به اشک روضه هاسلام
سلام ما به خواهری /که یاور برادره
به دختر سه ساله ای /که خیلی مثل مادره
به کودکان زینب و /به حُرّ و مسلم غریب
سلام بر رشادتِ/ زهیر و عابس و حبیب
سلام ما به غربتِ /دو یادگار مجتبی
به حنجر بریده ی/ رضیع دشت کربلا
سلام ما به غربتِ /جوان شِبه مصطفا
به پاره پاره پیکری /که خفته لای یک عبا
به دستای بریده ی/ امیر لشکر حسین
سقای دشت کربلا / پناه و یاور حسین
رسیده روضه های ما /به سمت گودال بلا
کسی نمونده برسه /به دادِ ناموس خدا
پیچید صدای غربتِ /حسین توو دشت نینوا
«کیست مرا یاری کند»/کسی نمونده اِی خدا
اومد به سمت خیمه ها /برا وداع آخرش
چه سخته دل بریدنِ /یه خواهر از برادرش
هیچ خواهر و برادری /حسین و زینب نمیشن
حتی یه روز نبوده که /از همدیگه جدا باشن
جمع شدن اهل حرم /برا وداع ، دور و برش
با دل خون ، زینب اومد / بوسه ای زد به حنجرش
فغان و آه و گریه ها /بلند شد تو خیمه ها
عزیز فاطمه می رفت /بشه اسیر نیزه ها
امیر بی سپاه رفت /به جنگ سی هزار تن
نبود اگر سوز عطش /حریف مولا نبودن
می بارید از هرطرفی /بارون تیر و نیزه ها
غریب گیر افتاده بود/ میوون قوم اشقیا
تااینکه روی مَرکبش /زدن یه تیر بی هوا
از روی مرکبش حسین /افتاد رو دشت نینوا
هرکی با هر چیزی که داشت /میزد به پیکر حسین
تشنه بودن قوم عدو /همه برا سرِ حسین
میزدنش با نیزه و /باشمشیر و تیر جفا
حتی پیرمرداشونم /زدن با چوب و با عصا
کاش به همین راضی بودن /رها میکردن بدنو
حرامیا اسباشونو / نعلای تازه زدنو...
کاش یکی بود توو این بلا /به داد زینب می رسید
وقتی که از سوز جگر/ فریاد و ناله میکشید
تا آسمونها می رسید /فریاد "وامحمدا"
گاهی می رفت به خیمه ها /گاهی به گودال بلا
یه وقتی دید شمر لعین /به سمت گودال اومده
نشسته روی سینه ای /که بوسه گاه احمده
وای غریب مادرم / وای حسین برادرم
غریب گیر آوردنت /وای شهید بی سرم
صدا زد ای خواهر من /برو به سمت خیمه ها
همیشه یاور حسین /برس به داد بچه ها
صدای یابُنَیَّ باز /پیچید تو دشت کربلا
سر عزیز فاطمه /به ضرب دشنه شد جدا
میگفت حسین من چرا /با لب تشنه کشتنت؟
به زیر سنگ و نیزه ها /با ضرب دشنه کشتنت
آخرِ روضه مون باشه /زینب و گودال بلا
میگشت به دنبال حسین /زیر شکسته نیزه ها
صدا میزد حسین من /کجایی ای برادرم
جواب اومد کنار بزن /این نیزه ها رو خواهرم
به زیر سنگها چرا / افتاده پیکرت حسین
الهی من فدای این / پیکر بی سرت حسین
خم شد و لبها رو گذاشت /روی رگای حنجرش
با آه و گریه بوسه زد/ خانم به جای مادرش
سلام آخرم باشه /به ماه روی نیزه ها
سلام ما به خواهرِ/ شهید دشت کربلا
""""""""'""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۷
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
مناجات وروضه شب تاسوعا.مسجد.شریفی.m4a
19.95M
به هرجاسر زدم اما ندیدم روی زیبایت..
اگه دلت پر از غمه /دلت گرفته ازهمه....
#مناجات_روضه
#حضرت_عباس_ع
#شب_نهم
#محرم1400
#مسجد_امام_علی_النقی_ع
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
مناجات وروضه شب تاسوعا.بیت الحسین.شریفی.m4a
31.39M
به هرجاسر زدم اما ندیدم روی زیبایت..
اگه دلت پر از غمه /دلت گرفته ازهمه....
#مناجات_روضه
#حضرت_عباس_ع
#شب_نهم
#محرم1400
#بیت_الحسین
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
به نام خدا
#شب_دهم_محرم
#مناجات_با_امام_زمان_عج
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
~~~~~~~~~~~~
چه می شود که بزودی اماممان برسد
دراین مصیبت عظما به دادمان برسد
چه می شود که به محشر،ز جانب مولا
به دست منتظرانش ،خطِ اَمان برسد
رسیده وقت مصیبات اعظم زینب
خدا به دادِ دل صاحب الزمان برسد
شب وداع حسین و شب مناجات است
طلوع صبح ، مبادا که بی امان برسد
به خارهای بیابان سفارشی دارد
مباد ، خار به پاهای کودکان برسد
شروع می شود آه و بُکاء اهل بهشت
همین که زینب کبری به سر زنان برسد
تمام عرش الهی به لرزه می افتد
اگر که آه غریبی به آسمان برسد
خدا، به حق شهیدان دشت کرب وبلا
امید قلب تمامی شیعیان برسد
~~~~~~~~~~~~
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۷
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا
#شب_نهم_محرم
#سینه_زنی
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
سبک:صل الله علیک یافاطمه
~~~~~~~~~~~~
برلب دارم
ذکرنام تو ابوفاضل
اسم تو زینت هر محفل
عشقت حک شده توو جان و دل
الله اکبر سقای حرم
الله اکبرارباب کرم
تومشکل گشای دردای منی
الله اکبرسایه سرم
سقای حرم ابوفاضل
دریای کرم ابوفاضل(۲)
آب فرات
شرمنده شدازلبای تو
افتاده به زیر پای تو
می سوزه برا غمای تو
سبحان الله از این همه وفا
سبحان الله از لحظه ی وداع
سبحان الله از مشک پاره و
آه ازاون سه شعبه ای که شدرها
سقای حرم ابوفاضل
دریای کرم ابوفاضل(۲)
دستای تو
یادگار حیدره آقا
توو دستای مادره آقا
بهر روز محشره آقا
ای سلطان باوفا یاعباس
اقای گره گشا یاعباس
توالگوی غیرت و احساسی
ای آقای با حیا یاعباس
سقای حرم ابوفاضل
دریای کرم ابوفاضل(۲)
نهر علقم
دنیای قشنگ احساسه
رد پایی از گل یاسه
مادر بالا سر عباسه
الحمدلله ماه علقمه
داره سر بر زانوی فاطمه
الحمدلله دشت کربلا
قدمگاه بانوی عالمه
سقای حرم ابوفاضل
دریای کرم ابوفاضل(۲)
~~~~~~~~~~~~
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۷
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
AUD-20210818-WA0128.mp3
495K
سلام ما به ساکن/ بهشت دشت کربلا...
#نوحه
#حضرت_امام_حسین_ع
#شب_دهم
#محرم1400
#مداح_آقای_ولی_فیروزی
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
شب عاشورا.بیت الحسین.شریفی.m4a
47.03M
چه می شود که بزودی اماممان برسد...
سلام ما به ساکن بهشت دشت کربلا...
#مناجات_روضه
#شب_دهم
#محرم1400
#بیت_الحسین
#حاج_علی_شریفی_گرگان
از ذاکرین گرامی کانال
@saeidikimya
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
به نام خدا
#شام_غریبان_محرم
#شب_یازدهم
#نوحه_زمزمه
#شهادت_امام_حسین_علیه_السلام
#شعر_رقیه_سعیدی_کیمیا
"""""""""""""""""""""""""""""""""
دست ادب رو سینه مون/سلام بدیم از راه دور
به قهرمان کربلا / به قلب زینب صبور
به شام غربت حسین /به شاه بی سر السلام
به اون شهید سر جدا / غریب مادر السلام
به خیمه های سوخته / به داغ روی سینه ها
به پیکرایِ بی سر و / سَرای روی نیزه ها
زِ دست و پای زخمی و / زِ گوش پاره الامان
زِ گونه های نیلی و / زِ گوشواره الامان
امان زِ قلب زینب و / دل تموم مادرا
آتیش روی دامن و / غارتگران معجرا
چه داغها که دیده بود / دل عقیلة العرب
چطور دَووم آورده بود /رسیده بود به نیمه شب
با اون دل پریشونش /آروم می کرد مادرا رو
یکی یکی توو دل شب /خوابوند همه بچه هارو
برای اولین دفعه / نمازشو نشسته خوند
ذکر و دعای امشبو/ با یه دل شکسته خوند
بودن تموم مادرا / ولی رباب و نمی دید
بین همین راز و نیاز /صدای گریه ای شنید
شنید صدای ناله از / یه خیمه سوخته میاد
هِی میگه مادرت فدات /چرا صدات درنمیاد
داره لالایی میخونه / برا عزیز پرپرش
تکون میده گهواره رو / همه ش به یاد اصغرش
غنچه پرپرم لالا / علیِ اصغرم لالا (۴)
لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲)
گریه نکن بسّه رباب / اینقد دلم رو نسوزون
گهواره خالی رو هِی / نده جلو چشام تکون
با ناله می گفت بی بی جان / آب خوردم وبیقرارم
آخه حالا شیر دارم و / دیگه علی رو ندارم
باور نمی کنم هنوز / گرفتن از من گلمو
میخوام با این لالایی ها / آروم کنم این دلمو
لایلای علی لایلای علی/ لایلای علی لایلای علی(۲)
خانم نشست کنارش و /یه کم آروم گرفت رباب
فرمود عزیز دل من /حالا دیگه یه کم بخواب
بخواب که فردا همه رو /می برن از کرب وبلا
اسیری مون شروع میشه / از کوفه تا شام بلا
صبح که شد دوباره باز /جسارتا شروع شد
ادامه ی عذابها و/ غارتا شروع شد
نشوندن اهل حرمو / رو ناقه های بی جهاز
با این بی حرمتی چطور /طی بشه این راه دراز؟!
به جز امام ساجدین /مردی کنارشون نبود
به حال زین العابدین /رحمی توو کارشون نبود
یکی یکی بچه ها رو /خانم سوار ناقه کرد
همین که تنها موند کشید / از تَه دل ، یه آه سرد
یادش اومد اون روزی که/ اومد به دشت کربلا
بااحترام پیاده شد / دُورش بودن برادرا
رو کرد به سمت علقمه; /کجایی ای برادرم
ببین چه تنها شدم و /نامحرما دور و برم
ببین که با شمر و سنان /راهیِ این سفر میشم
با این همه جسارتا /هر لحظه خون جگر میشم
عبور دادن قافله رو /به سمت گودال بلا
تاکه دوباره خون بشه /دل زَنها و بچه ها
با دیدن این بدنا / رو دشت داغ کربلا
نوحه و ناله سردادن /همه به روی ناقه ها
زینب دلشکسته تا /رسید کنار قتلگاه
ناله زد ای برادرم /چطور بشم ازت جدا؟
دست خودم نیست داداش /دارن به زور می برنم
الهی من فدای تو /شهید دور از وطنم
ببین چقد غریبونه /داره میره قافله مون
پاشو علی اکبرم / پشت سرم اذان بخون
میرم ولی قرارمون / باشه بعد از شام بلا
چهل روز دیگه میام /دوباره سمت کربلا
“""""""""""""""""""""""""""""""""
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۰/۵/۲۸
لینک کانال اشعاردرایتا👇
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
لینک کانال اشعاردرتلگرام👇
https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0
دلی دارم که شیدای حسین است🏴
اسیر نام زیبای حسین است🏴
اگر هردو جهان باشدبه دستم🏴
وجودم محو دنیای حسین است🏴
@saeidikimya