eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
541 عکس
174 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین(۱۲) :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دوباره چشمــای گریونِ یک خــواهر به سمتِ گوداله به سمت یک پیکــر میگـــه خــداحــافـــظ بـــرادرِ زینب ســرت شــده داداش، همسفـر زینب غــریب خـواهـر وای (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎•••─ کجا برم بی تو که تکیه گاهم نیست قافله سالار و پشت و پناهم نیست تنت رو تا دیدم رو خاک این صحرا ناله کشیـــدم باز  به آه  و  واویــلا غــریب خـواهـر وای (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎•••─ سرت به نِیْ دیدم از نفــس افتـادم شکستــه قلبـــم رو ، صدای فریادم پاشو ببین داداش رخت اسارت رو صورت نیلی رو زخــم جسـارت رو گریه طفــلان  بر، ناقـهٔ بی محمل نالــه و افغــان دختـر خونیــن دل غــریب خـواهـر وای (۴)     𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎•••─ نگاهی کرد سمت علقمه با حسرت صدا زد ای کوه عشق و وفا،غیرت میون نامحـرم بی کس و بی یارم پاشـو ابوفاضــل  پاشـو علمــدارم غــریب خـواهـر وای (۴)     𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎•••─ از این همـه غربت آه و فغان دارم همسفـری مثل شمــر وسنان دارم خنـــدهٔ نامحــرم می دهـــد آزارم می کُشـــد از الان غصــــهٔ بازارم غــریب خـواهـر وای (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎•••─ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۸ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌‎═‎༅࿇༅❖ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0      ─┅𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎ 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.»        ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅ ❃༅࿇༅❃ ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ گرفته امـشب این دلـــم /به یاد غـربت بقـیع میرســـه بر مشــام جان /نســیم تربت بقیع سلام بر بقیـــع و بر / چـهار قبـــر بی حـــرم سلام ما به مـــــادرِ / چهــــار امام محـــترم به یادگار کـــــربلا / به زین الــعابدین سلام به سجده گاه و قبله ی/سید ساجدین سلام سلام بر آقایـــی که / کشـــته زهر کیـن شده به غربت امامـــی که/ فــــدای راه دیـن شده همیشـــه می گفتی آقا / امـــان از شـــام بلا توی مدینه هـم نشـــد / نصیبتون رســم وفا با غصـــه های کربلا / شکسـتی و پـیر شدی با این همــه داغ جگر /از زندگـی ســیر شدی یه عمــری روزه بودی و / چله نشــین کربلا گریه اَمونــت نمی داد / با دیــدن آب و غذا با دیدن آب و غذا/زنده می شـد سوز عطش توی دلت خیمه می زد/روضه جانسوزعطش تمام اینهـا یه طـرف / غــم اسارت یه طرف تموم بی حرمتی و / حرف جسارت یه طرف سه روز بعدِ واقعــه / پیـکــــر پاک شـــهدا به زیر آفــتاب داغ / مونـــده بـودن تو کربلا بنی اســد به همـــراهِ/ امـام ســجـاد اومـدن برای دفـــن شـــهدا / بدون غســل و بی کفن برای دفـــن پیکـــرِ / عـزیـــز و شــاه نینوا پیدا نشد توو کـربلا / کـــفـن به غیـــرِ بوریا امــام سـجــاد نشسـت / کـــنار پیکــــر بابا غریبــونه بغل گرفـت / پیـکـر بی ســـــر بابا زخمای روی پیکرش /که بیشــــتر از هزاربود انگاری روی آفـــتاب / ســتاره، بی شمار بود نه دستی داره به بدن/ نه انگـشت وانگشتری سینه پاره پاره ای / که مونده جـــای خنجری صاحــب عـــزای کربلا /امام زیــن الـعابدین اعضای پاره پاره رو/جمـع می کرداز رو زمین رو زخـم سیـــنه ی پدر/ علی اصغر و گذاشت پایین پـای پــدرش / پیکـــر اکـبر و گذاشت گریه و نوحه ســـر دادن / کـــنار پاره پاره تن الهی جـان عاشــــقان / فـدای شـــاه بی کفن غــریبونه به خاک رفت /عـــزیز جـان مصطفا عزا به پا شـد میوونِ / ملائـک عــــرش خــدا می اومد از عـــرش خدا / ناله و آه و زمـزمه روضه میخونددوباره باز/پهلو شکسته فاطمه غریب حسین غریب حسین(۴) شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ســــیّد ساجــــدین ، ســــلام آقا زینـــــت عابــــدین ، ســـلام آقا کشــــته زهــــرکین ، ســــلام آقا (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریـــب آقــام وای[۲] فـــــدای  غـــربــــت  مـــــزار  تو شمع و چـراغــی نیست کنار تو مدیـــنه گشـــته غصــــه دار تو (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غــریب آقـــام وای[۲] راوی روضـــــه های عاشــــورا حــــامی و یار  زینــــب   کبــــرا می خوندی خطـــبه های بی پروا (میون اعدا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقام وای[۲] خــــاطره ی غنچـــــه پرپر  رو سه شعبــه و حنجــــر اصغــــر رو پیکـــــر ِ غــــرقِ خـــونِ اکبر رو (نبردی از یاد) غریب آقـــام غریب آقام ای وای(۳) غـــریب آقــام وای[۲] روزه بودی تمــــوم مــاه و سال آب که می دیدی می شدی بی حال زنده می شــــد خاطــــره گودال (غریبی آقا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقـــام وای[۲] وقتی آتیش به خیمـــه ها افتاد هـمهمه بیـــن  بچــــــه ها  افتاد عمـــــه بــه خاطــرت زِ پا افتاد (غریبی آقا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غـــــریب آقـــام وای[۲] بیمــــار دشــــت کــــربلا بودی اســــــیـر  زنجـــیـــر بلا  بودی بـــه روی ناقــــه ها رهـــا بودی (عزیز زینب) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غـــریــب آقام وای[۲] ناله زدیــــم زِ غصــــه های  تو فــــدای آه و گـــــریه های تو عـــــزا گـــرفتــه ایــم  برای تو (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریــب آقــــام وای[۲] صـحـیفــه گشــــتـه یادگار تو حـاصــــل  قلــب بـی قــــرار تو ذکــر و دعـــا همیـشـــــه یار تو (امام سجاد) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقـــــام وای[۲] امان زِ شــام و مـــردمانی خوار جســــارتی که شــــد  ســرِ  بازار رحمـی نشــــد و به این تن بیمار (غریبی آقا) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غــــریب آقـــام وای[۲] یه عمری سر کـردی ، با این غمها به یاد  مظلومیت   بابا می خوندی روضــه های عاشورا (غریب حســـین جان) غریب آقام غریب آقام ای وای(۳) غریب آقام وای[۲] شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃༅࿇༅═‎─‌ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🖼 شعر هوشنگ ابتهاج برای امام حسین(ع) ‍ ⚫️شاعر پرآوازه گیلانی، هوشنگ ابتهاج درگذشت ▪️امیر هوشنگ ابتهاج متخلص به سایه شاعر و پژوهشگر ایرانی درگذشت. ▪️امیر هوشنگ ابتهاج، شاعر ایرانی اسفند سال 1306 در رشت متولد شد. او کودکی‌اش را در رشت گذراند و دوران دبیرستانش را به تهران آمد. ابتهاج از همان جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و با موسیقی آشنا شد. ▪️او سرودن غزل را پیش گرفت و مدتی را به‌عنوان سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران مشغول به کار شد. ابتهاج در آن زمان به فعالیت خود در رادیو ادامه داد و برنامه‌ی گلچین هفته که مربوط به موسیقی بود، را بنا نهاد. ▪️او سال 1346 بر سر مزار حافظ مراسم شعرخوانی اجرا کرد که با استقبال مردم روبه‌رو شد که وصف این مراسم در بخشی از سفرنامه معروف «از پاریز تا پاریس» اثر «دکتر باستانی پاریزی» آمده است. ▪️امیر هوشنگ ابتهاج همواره دانش‌آموزی خودآموخته بوده و سراسر زندگی‌اش را وقف خواندن و سرودن کرده است. او در سالهای اخیر به همراه خانواده‌اش در شهر کلن آلمان زندگی می‌کرد. @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ :دامن کشان رفتی دلم زیر و رو شد،،، تنـــها ، رها کــردم ، (تو رو توی گودال)۳ رو پیکرت ، داداش ،(چقـد رفتم از حال)۳ چه سخـــته از تو دل کَنـدن ،حسین جانم ببـیـن از ایــن جـــدایی من پریشــــانم حسین جانم حسین جانم نِمیرم و می بَرَ نَم (به زور و جســارت)۲ نصیب خواهرت شده ،( لباس اســـارت)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رفتم ، خدا حافظ (تو ســــالار زینــب)۳ در هـــر کجا بودی (تو غمخــوار زیـنب)۳ از ایـــن دشــت بلا قامــت کـمـان رفتم به دنبـال ســــرت بـر ســـر زنـان رفتم خداحافظ خداحافظ ســرت که همراه منه (خوشه خـواهر تو)۲ که سایه داره روسَرَم،( رو نیـزه ،ســـرِ تو)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ زینـــب کجـــــا و (مجلس کـوفه و شـام)۳ مهمان نوازی شد ،( با خــاکســـتر از بام)۳ به دنــبـال سَــــرا رو نیـــــزه ها بودیم جـلوی چشـــــمای نامـحـــــرما بودیم حسین جانم حسین جانم حـرمت آل حیدر و (تو و کوفه شکستن)۲ با غُل و زنجیر و طـناب،(اسیرا رو بستن)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ با خطــبه هـا ی ما،( دل کـوفه خون شد)۳ کاخ ستمــکاران ، (چنان سرنگون شد)۳ کلامــــم یادشــــــون آورده حیـــدر رو طنیـــــن خطــــــبه های تـــــند مادر رو غریب ، مادر ، غریب ، مادر خــمیده قامت شده ام،(درست مثل مادر)۲ پر ازجراحت شده ام ،(درست مثل مادر)۲ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ :رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در تلگرام https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ این سرِ بر نیزه ، جانِ زینب است ، آهسته تر آخر او ،روح  و روانِ  زینب است ، آهسته تر قـد  کشیـــده  دلبــر  زینب  به  روی  نیزه ها این همان سروِ چــمان زینب است ، آهسته تر ســـاربان ! آهسته تر ، تا  سـر نیفتد  بر  زمین جای  او در آســـمانِ   زیـنب است ، آهسته تر سمتِ من،سر را نچرخان،چون که از بالایِ نی شـــاهدِ قـدّ کـمانِ   زینـب است ، آهــسته تر بس که این سرنیزه بر رگها اصابت کرده است شرمســار از دیدگانِ  زینــب است ،آهســته تر ســایه دارد بر سَــــرِ این قافلـه ،رأس  حسین ســر پــناه  کاروانِ  زینـــب اسـت ،آهســته تر رَدّ زنجــیر ، آبـله ، خـار مغیـــلان ، زخـمِ  نِی روی پای کــودکانِ  زینـب اسـت ، آهـسـته تر ناخــدایِ  صــــبرم ، امّـا  دیدن  این  کـودکان خارج از صبـر و توانِ  زینب است،آهسـته تر کاش راهِ  مـا جـــدا می گشــت از  شــامِ  بلا آتشی دیگـر به جـانِ  زینب اســت،آهـسته تر آیه ی «أَمَّــن یُجیـب» و ذکـرِ «لا حَولَ وَ لا» دائـماً وِردِ زبـانِ  زینــب اســت ، آهـسـته تر :رقیه سعیدی(کیمیا) لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم رب الحسین(۱۳) : به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ دلــم  عــــزادارِ  حضـــرت  سجــــاده برای این غـــربت ، زمـزمه ســـر داده خاک بقیـــع امشـب عطـــر دعـا داره از آسمـــون ، اشکِ  ستـــاره می باره امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ مــزار بــی زائـر ، امــان از این غربت عطــر جنـان داره ، بهشــته این تربت زینــت عـُبّـــاد  و جلــــوهٔ  سجـّــاده بس که جفـــا دیــده از نفـس افتاده امـام مظلـــومـم (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ زادهٔ زهــــرا شد کشته به زهر کیــن مدینه شد دلخون از این غم سنگین خاک بقیــــع امشـب ناله و غــم داره فاطمـــه در خــاکــش بـزم عـــزا داره برای آقایــی که کشتــه شد مظلـــوم که شد سرانجام  از زهر جفا مسموم امـام مظلـــومـم (۴)    𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ یه عمری از داغ کرب وبلا می سوخت از غـــم سنگیــن شــام بلا می سوخت از غُـــل و زنجیــــر و بــزم حــرامیــها از  غـــم بــازار  و  عقـــدهٔ  شــامیـــها امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ داغ جســـارت بـر یـک تــن بیمـــــار و هلهــلـه بــا ســرها بــر  ســــرِ بــازار و داغ ســه ســاله در گـوشــهٔ ویــرونــه ســـوزونده قلبــش رو دفــن غریبـونه امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ به یاد لبهــــای خشــک علــی اصغـــر روضـــه بپــا می کرد برا  گـــلِ پـرپـر وقتی که تو حجـره آب و غـذا می دید خون دل از چشماش همیشه می بارید امــان از این غــربت (۴)   𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═┅─ رقیه سعیدی (کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۱۹ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به نام خدا تضمین ازشعر شیخ اجلّ ، سعدی شیرازی 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ می بینمـش بالای نِی ، جــانِ جــــهانم می رود سیلاب غـــم در غــــربتش از  دیدگانم می رود با دیدن ســـرهـا به نِــی ،تاب و تـوانم  می رود ((ای سـاربان آهــسته ران ،کارام جانم می رود وان دل که با خودداشتم بادل ستانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ مانده به صـحراپیـکرش،اماسرش شـد دور از او می تابد از  بالای نــی ، بـر آســــمـانها  نور از  او افتاده در جان جـــهان در اشـتیاقـش شور از او ((من مانده ام مهجوراز او،درمانده ورنجور ازاو گویی که نیشی دور ازاو دراستخوانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ از بـس جســارت دیده ام از دشمن خوار و زبون از کـوفه تا شــــام بلا دردم  شــــده از حد فزون بر چشمه اشـکم شده ، جاری زِ  دل ، دریای خون ((گفتم به نیرنگ و فـسون،پنهان کنم ریش درون پنهان نمی ماند که خــــون بر آســتانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ منزل به منـــزل می روم ، تا مقصدی بی آشیان دیگــر نمانده  طاقتـــی بر جسم و جان کودکان بر حال  زار مــا  چرا ، رحــــمی ندارد  ساربان؟ ((محمل بدار ای ساربان ! تندی مکن با کاروان کز عشق آن سرو روان ، گویی روانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ در گلشن زینب دگــــر از گل نمــــانده یک نشان با رفتن گلها  شــــده ، باغ و  بهـــار او ،  خــزان هستم به دنبال ســری ، افتان وخیزان،نیمه جان ((او می رود دامن کشان ،من زهر تنهایی چشان دیگر مپرس از من نشان ،کز دل نشانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دیدم به صحرای جنون،هر دَم،مصیبات و مِـحَن گشتم اسیـر موجِ غم ، در غـــربتی دور از وطن وقت وداعِ پیـکــرت ، دیگــــر درآمــد جان زِ تن ((در رفـتن جـان از بدن گویند  هر نوعی سـخن من خودبه چشم خویشتن دیدم که جانم می رود)) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ این  روزهــا بر هـــر زبان  افــــتاده  نام  کـــربلا آنجــا که دارد تربــتــش ، بر دردهـا حکــــم شِفا دستــم به دامــــــان تو و دریای لــطفت ، زینبا! برگ بـــرات کـــــربلا ، روزی نمــــا بر "کیمـــــیا" هــــر دَم به یاد کـــــربلا ، آه از نـهانـــم می رود شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۶/۱۴ لینک کانال اشعار در ایتا↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار در تلگرام ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 📌«نشر مطالب کانال بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین :به سمت گودال از خیمه دویدم من... ─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ســـلام بر صبــر و قـــرار تـو ، زینب بر استـــواریّ  و  وقــار تـــو ، زینب ســلام بر دستـای بستــه در زنجیـر به عــزّت و نُطـــق و بیان عالمگیـر 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلام یا زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلام بر چشمــای خیــره  بر نیزه به قـــاری قـــرآنِ رویِ ســـر نیـــزه ســـلام بـر لبهـــایِ  خیـــزران  دیده به رأس خونیــنِ تیــغ و سنان دیده 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسیـن یا مظلـوم (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امان ز شـــامات و مجلــس اغیارش امان ز شــــامی و کوچــه و بازارش دختـــر زهــرا و بزم شـــراب ای وای حرملـه و بغض و اشک رباب ای وای 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ امــان از این غربت (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ خــرابه شــد کــاخ یزید و استبــداد با خطبـــهٔ غَــرّایِ حضـــرت سجــاد آتیشِ حســـرت زد به قلب شامیــها نُطـــقِ شـَـــرربارِ زینـــب بــی همــتا 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ســـلام بر زینب (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ به خطبه هایِ سرخِ حیدری سوگند به نــالــهٔ ســـوزانِ  مــادری سوگند که این عَلَـم هرگز زمیـــن نمی مونه شعــار این نهضــت ، زمزمه هامـونه که خـــواری و ذلت نمی پذیریم ما چون همگـی هستیــم ملّـت ثـارالله 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ حسیـــن ثــارالله (۴) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۱/۵/۲۰ 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ کانال اشعار ایتا JOinhttps://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار تلگرام JOinhttps://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 📌«نشر بدون ذکر منبع ونام شاعرجایز نمیباشد.» ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅ ❃༅࿇༅❃ ༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❌در صورت نشر مطالب کانال در دیگر کانال ها وگروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام میباشد. ❌
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ چه خوش است عطرسیب وشب جمعه وزیارت چه خوش است این گدا را بخری به یک اشارت چه خوش است درهوای حَــرَمت نـفس کشیدن به هــوای کــــربلایت ، شــــده ایم بیقــــرارت شب جمعه قبـله ی ما حــرم حســین زهـراست که  به وصـف در نیــاید حَـــرَمت به هر عبارت به چنین شبی شکــوه ِحَــرَمت شــود دوچندان به  حضـــور  مــادری که  شـــده  زائــر  مزارت وحضـــور خـواهری که غم تو به جــان خریده شــده  قامتـش  خمـــیده زِ مصیبـــت  اسـارت غمِ  ســـر به  روی نیـــزه ، غـمِ  غـربت اسیران غمِ پیکـری که عـــریان ، شــده در زمان غـارت به زبان نمی توان گـفت که چه هاکشیده زینب و اَمان ز قلب زینب پس از این هــمه جسارت چه خــوش اســت اربعینت ،پیِ کاروان زیــنب بدهـی بـه "کــیمیا" هــم تـو بــرات یـک زیارت شعر:رقیه سعیدی(کیمیا) کانال اشعار ایتا JOin ↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 کانال اشعار تلگرام JOin ↶ https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 📌در صورت نشر مطالب کانال در دیگر کانال ها وگروه های مرتبط،حذف نام شاعر ومنبعِ اشعار شرعاً حرام میباشد. ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا