✨به نام خالق مادر✨
#روزمادر
تقدیم به مادر عزیزم و همه مادران سرزمینم
🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
آدمی شاه هم اگر باشد ، گدای مادر است
میلِ او همواره درحال و هوای مادر است
بوسه بر پاهای خسته ، دست پینه بسته اش
روز مادر بهترین هدیه برای مادر است
با وجود مادرم دیگر چه حاجت بر بهشت
چون بهشت جاودان هم زیر پای مادر است
مرهمِ درد است چشمِ تا سحر بیدارِ او
ماه ، تنها شـــاهد درد آشنای مادر است
با نوای لایلایش زندگی کردیم ما
عشق ، آوای خوشی از نغمه های مادر است
دستهایش عطر اعجاز و اجابت می دهد
هرچه دارم مطمئـناً از دعـای مادر است
بوسه بر دستش بزن تا صد گره را وا کند
قدرتی که در ید مشکل گشای مادر است
قلب مادر را شکستن ، باعث خشم خداست
چون رضای حضرت حق در رضای مادر است
نور چشمانش ، چراغ روشنِ فردای ماست
پس سعادت ، در چراغ رهنمای مادر است
🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۱۰/۲۳
مــادرعـــزیزم روزت مبــارک❤️
سایهٔ مهرت بر سر ما مستدام🤲
🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_بر_حسین
#صبحم_بنامتان
قرارِ اول صبحــم ، به سمت کرب و بلا
سلامی از دل و جانم به حضرت ارباب
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۱/۱۰/۲۴
@saeidikimya
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#سلام_امام_زمانم
#سلام_پدر_مهربانم
با ســـلامٌ عَلــیٰ آلِ یاسیـــن
دل ، هوایی شد از اشتیاقت
کـــی تو را مـی توانم ببیـنم؟
از کجـاهــا بگیــرم ســراغت؟
#رقیه_سعیدی_کیمیا
۱۴۰۱/۱۰/۲۴
@saeidikimya
1_1674134797.mp3
6.94M
#نماهنگ_امام_حسینی...
#کربلایی_محمد_اسدالهی
فقط حسین فقط حسین😭
#کانال_اشعار_رقیه_سعیدی_کیمیا
@saeidikimya
🌼﷽🌼
#دلنوشته
#خلقت_نور(حضرت زهرا سلام الله علیها)
#نوشتهٔ:دانش آموز عزیزم ، مهنـّــا قربانی
🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
[ نفس می گیرد ، ناگهان شور و حرارتی ، همهٔ جانش را در آغوش می کشد ..
به یاد میآورد گذشته و تاریخ تاریکِ زنانِ پیش از تولدِ نور را !
و می بیند پرتو روشنایی را ، در آن هنگام که ظلمتِ شب را در خود غرق می کند ..
ناگهان زبانش به کار میفتد ،،، ]
[ سوگند به آن دم ، که قلب دختری به تپش میافتاد ، آن گاه در بطن مادر پرورش پیدا می کرد ، سپس
وقتی چشم بر دنیای سیاهِ زندگانی اش می گشود ، چه سرنوشتی در انتظارش بود؟
او که پس از چند دم و بازدم ، هنوز چشم بر روشنایی نگشوده ، به جای آغوش مادر ، در گودالی ، جای می گرفت . آن دختری که در سرنوشتش حق بازی و زندگی داشت ، اما پدرش ، تن لطیف او را به دست خاک سرد می سپرد و بر چشمان پر از التماسش ، غبار نیستی می پاشید و بر روی قلبی که در هر ضربان، زنده بودنش را به یاد پدر می آورد ، سنگی از جنسِ قساوت می فشرد تا راه نفس را بر طفل بی پناه می بست و او را برای همیشه در ابدیت فرو می برد ...
حال و روزِ مادرِ تنهایِ بی فرزند شده و رؤیای در آغوش کشیدن طفلی را که با او انس گرفته بود ، تنها، مادری کودک از دست داده می فهمید و خدایی که شاهد این سیاهی ها و تباهی ها بود ... خدایی که آرامش قلب ها بود .
خداییکه از میان سنتِ تاریکِ مردمانِ قَسیالقلب ، مردی را واسطۀ عرشیان و مردم جاهلِ زمانه خواند که سنت سخت و سنگیِ پدران و پیشینیان آنها را شکست .آن گاه ، تکه ای از نور را برای عالمیان به ارمغان آورد ، بر او عزت نهاد و پروردگارش او را حیاتی ابدی بخشید. تا عالمیان نیز بدانند زن ، حیّ است و حیاتش حق اوست . زن ، مسبب آزادی و آزادگیست . زن ، سمبل طراوت و مهربانیست ، زن آرامشیست بی پایان و هدفیست روشن!
از آن پس به جای سر به گور شدن ، زنان سر به عزت بلند کردند !
زن ، از واژه ای نحیف و شکننده در انزوای تاریخ ، تبدیل شد به شخصیتی محکم ، مستقل و حیات بخش !
[آری!
عقیدۀ ما بر این قاعده بنا شده است ، که هرکس بر زن ، ستمی روا دارد ، یا زن را آنگونه که باید نشناخته ، یا تعریف یگانه پروردگارِ هستی از زن را درک نکرده است..]
🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─
دلنوشته ای با قلم زیبای دانش آموز عزیزم ، مهنا قربانی (پایهٔ هشتم) دبیرستان #گوهرشاد
لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶
https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047
🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═══┅─