eitaa logo
کانال اشعار رقیه سعیدی(کیمیا)
2هزار دنبال‌کننده
526 عکس
169 ویدیو
18 فایل
به نام او که نامش مایه آرامش روح و روان است. آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا شـــود که روزیِ ما کــربلا کنند کانال #اشعار_آیینی_بروز_و_مناسبتی اشعار #مدحی و #مرثیه و #مولودی و دارای سبک سروده های رقیه سعیدی(کیمیا)
مشاهده در ایتا
دانلود
✨به نام خالق مادر✨ تقدیم به مادر عزیزم و همه مادران سرزمینم 🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ آدمی شاه هم اگر باشد ، گدای مادر است میلِ او همواره درحال و هوای مادر است بوسه بر پاهای خسته ، دست پینه بسته اش روز مادر بهترین هدیه برای مادر است با وجود مادرم دیگر چه حاجت بر بهشت چون بهشت جاودان هم زیر پای مادر است مرهمِ درد است چشمِ تا سحر بیدارِ او ماه ، تنها شـــاهد درد آشنای مادر است با نوای لایلایش زندگی کردیم ما عشق ، آوای خوشی از نغمه های مادر است دستهایش عطر اعجاز و اجابت می دهد هرچه دارم مطمئـناً از دعـای مادر است بوسه بر دستش بزن تا صد گره را وا کند قدرتی که در ید مشکل گشای مادر است قلب مادر را شکستن ، باعث خشم خداست چون رضای حضرت حق در رضای مادر است نور چشمانش ، چراغ روشنِ فردای ماست پس سعادت ، در چراغ رهنمای مادر است 🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ رقیه سعیدی‌(کیمیا) ۱۴۰۱/۱۰/۲۳ مــادرعـــزیزم روزت مبــارک❤️ سایهٔ مهرت بر سر ما مستدام🤲 🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 🌸🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ قرارِ اول صبحــم ، به سمت کرب و بلا سلامی از دل و جانم به حضرت ارباب ۱۴۰۱/۱۰/۲۴ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ با ســـلامٌ عَلــیٰ آلِ یاسیـــن دل ، هوایی شد از اشتیاقت کـــی تو را مـی توانم ببیـنم؟ از کجـاهــا بگیــرم ســراغت؟ ۱۴۰۱/۱۰/۲۴ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼﷽🌼 (حضرت زهرا سلام الله علیها) :دانش آموز عزیزم ، مهنـّــا قربانی 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ [ نفس می گیرد ، ناگهان شور و حرارتی ، همهٔ جانش را در آغوش می کشد .. به یاد می‌آورد گذشته و تاریخ تاریکِ زنانِ پیش از تولدِ نور را ! و می بیند پرتو روشنایی‌ را ، در آن هنگام که ظلمتِ شب را در خود غرق می کند .. ناگهان زبانش به کار میفتد ،،، ] [ سوگند به آن دم ، که قلب دختری به تپش می‌افتاد ، آن گاه در بطن مادر پرورش پیدا می کرد ، سپس وقتی چشم بر دنیای سیاهِ زندگانی اش می گشود ، چه سرنوشتی در انتظارش بود؟ او که پس از چند دم و بازدم ، هنوز چشم بر روشنایی نگشوده ، به جای آغوش مادر ، در گودالی ، جای می گرفت . آن‌ دختری که در سرنوشتش حق بازی و زندگی داشت ، اما پدرش ، تن لطیف او را به دست خاک سرد می سپرد و بر چشمان پر از التماسش ، غبار نیستی می پاشید و بر روی قلبی که در هر ضربان، زنده بودنش را به یاد پدر می آورد ، سنگی از جنسِ قساوت می فشرد تا راه نفس را بر طفل بی پناه می بست و او را برای همیشه در ابدیت فرو می برد ... حال و روزِ مادرِ تنهایِ بی فرزند شده و رؤیای در آغوش کشیدن طفلی را که با او انس گرفته بود ، تنها، مادری کودک از دست داده می فهمید و خدایی که شاهد این سیاهی ها و تباهی ها بود ... خدایی که آرامش قلب ها بود . خدایی‌که از میان سنتِ تاریکِ مردمانِ قَسی‌القلب ، مردی را واسطۀ عرشیان و مردم جاهلِ زمانه خواند که سنت سخت و سنگیِ پدران و پیشینیان آنها را شکست .آن گاه ، تکه ای از نور را برای عالمیان به ارمغان آورد ، بر او عزت نهاد و پروردگارش او را حیاتی ابدی بخشید. تا عالمیان نیز بدانند زن ، حیّ است و حیاتش حق اوست . زن ، مسبب آزادی و آزادگیست . زن ، سمبل طراوت و مهربانیست ، زن آرامشیست بی پایان و هدفیست روشن! از آن پس به جای سر به گور شدن ، زنان سر به عزت بلند کردند ! زن ، از واژه ای نحیف و شکننده در انزوای تاریخ ، تبدیل شد به شخصیتی محکم ، مستقل و حیات بخش ! [آری! عقیدۀ ما بر این قاعده بنا شده است ، که هرکس بر زن ، ستمی روا دارد ، یا زن را آنگونه که باید نشناخته ، یا تعریف یگانه پروردگارِ هستی از زن را درک نکرده است..] 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ دلنوشته ای با قلم زیبای دانش آموز عزیزم ، مهنا قربانی (پایهٔ هشتم) دبیرستان لینک کانال اشعار رقیه سعیدی (کیمیا) در ایتا JOin↶ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 🌼🍃࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ تا نفس در سینه ام باقیست می گویم حسین بردن نام قشنگــش ، زنــده می ســازد مرا ۱۴۰۱/۱۰/۲۵ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ذکــر زیبـــای اول صبحــم الســـلام علیــک یا مهــدی! روی لبهایم اَلعجل جاریست تا همیـن روزهـــا تو برگردی ۱۴۰۱/۱۰/۲۵ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ با سلامی که می دهم هر صبح کـلّ روزم ، به نـام اربـاب است الســـلامُ علیـک مـن در اصـــل در جــواب ســلام ارباب است ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ ۱۴۰۱/۱۰/۲۶ @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ کویرم تشنهٔ دیدارِ رویت ، حضرت باران! نقاب از چهره بردار و جهان را نور باران کن ۱۴۰۱/۱۰/۲۶ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌✧❁࿇❁✧═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ 🤲 @saeidikimya
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❁﷽❁ هدیه به روح مطهر حضرت امّ کلثوم سلام الله علیها ┄┄┅┅✾┅┅┄┄ اُمّ کلثــومی و این نام ، ز طاها داری عفّـت و پاکی و زهـراییِ زهــرا داری زینـب ثانیِ زهرا و علــی ! بی تردیـد صبر ، اِرثیست که از زینب کبرا داری گرچه کمتر ز مقامات شما گفته شده لیک در قلب محبــان خودت جا داری غـصّـــــهٔ دشـتِ بلا بر دلـت آوار شده مثل زینــب به دلت ماتمِ عظمـا داری ســرِ هفــده مَهِ تابان  به سرِ نِیْ دیدی داغِ هفتاد و دو پیکر روی صحرا داری بوده ای همنفــس زینب و همراهِ حرم جسم رنجور و قدِ خَم ، دلِ شیدا داری غربتی بیشتر از این که اسارت دیدی؟ قلبِ خونبــار زِ نامَحــرم و اَعـدا داری همهٔ عمــرِ تو با اشک و غم و آه گذشت گرچه در صبــر و تحمل ، دلِ دریا داری روضهٔ ظهرِ عطش ، مرثیهٔ محفل توست بزمِ غـم در دلِ خود ، یک تنه بر پا داری بارِ سنـگیـــنِ غمِ کرب و بلا بر دوشـت کربــلا نه ، به دلـت کرب و  بلاها داری خـواهـــرِ هفــت بــرادر! چقَــدَر  تنهایی از حسینـــت دمِ آخـر چه تمنـــا داری؟ مثل زینب دمِ جان دادن خود چشم به در حســرتِ دیــدنِ  مـــاهِ رخِ  سقـــا داری کیمیا ! فصلِ غمِ  زینب دیگر شده است باز ، آهنــــگِ عــزای گلِ زهــــــرا  داری ┄┄┅┅✾┅┅┄┄ 📝رقیه سعیدی(کیمیا) ┄┄┅┅✾┅┅┄┄ لینک کانال اشعاردرایتا👇 https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ┄┄┅┅✾┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ به نام خدا ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ دسـت خیـال ،روے دلـم ، کربلا نـوشت غمـنامه های  شـعـر مرا  نینـوا  نـوشت باران عشــقِ کرب و بلا بر دلم چکـاند سِرّ  لطیـــفِ قلــبِ  مرا برمـلا نـوشت درقاب چشم من دو حرم را کشید و بعد آن خِــطّه را پنـــاهِ دلِ مبتــلا نـوشت راهے میانِ ایـن دو حرم، بـاز کرد و باز اسمـے به روے سر دَرِشان ،آشنا نوشت مــاهِ مُنَــوَّری به سـرِ گنبــدے کشیـد نام قمــر ، کنـار دو دســتِ جدا نـوشت خورشیــد  روشنـے ،به سرِ گنبـدے دگر نام  عـزیــز  فاطمــه را با صفـا نـوشت تصویرجان گرفت و دلـم تکـه تکـه شـد هر تکـه ، نام کرب و بلا را سوا نـوشت شکـل خیـال، شعـر شـد و شـور آفـریـد شـورے که هرنواے مرا بے صدا نوشت شورے دگر رسیـد به سر، تا که فاطـمه نام مـرا ، مسـافـرِ کـرب و بـلا  نـوشت اشکم به رویِ دفترِ شعـرم چکیده شـد وقتے که شعرخیس مرا  "کیمیا"نوشت عشـق حسیـن وکرب و بلا، بوده از ازل این عشق را، به دفتر قلبم ،خدا نوشت 🖊رقیه سعیدی(کیمیا) ۱۴۰۰/۹/۱۱ https://eitaa.com/joinchat/1259143275Ce3f7c12047 ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ لینڪ کانال اشعاردر(ایتا) 👆 https://t.me/joinchat/eMHYCRTE6hMwNTU0 ─┅═𑁍✿𑁍═┅─ لینڪ کانال اشعاردرتلگرام👆 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ