eitaa logo
مجموعه‌ فرهنگی‌ سائلان حضرت زهرا{س}
1.2هزار دنبال‌کننده
8.7هزار عکس
1.9هزار ویدیو
127 فایل
⏳جلسات هفتگی: #چهارشنبه‌هاازنمازمغرب‌وعشاء #اصفهان‌خیابان‌قائمیه‌ #مسجدصاحب‌الزمان (عج) #پایگاه_بسیج_شهید_عبدالرضا_بروجی 👇👇👇 ارتباط با ادمین کانال @morteza_mohamadi روحانی مجموعه @Ali_abedi2 دکتر طب اسلامی مجموعه @Mohammad_teb
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹شرح حکمت189: بى تابى كشنده است: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به اثر زيان بار ترك صبر و پيشه نمودن جزع اشاره كرده مى فرمايد: «كسى كه صبر و شكيبايى او را نجات ندهد بى تابى او را از پاى در مى آورد»; (مَنْ لَمْ يُنْجِهِ الصَّبْرُ أَهْلَكَهُ الْجَزَعُ). به يقين در طول زندگى انسان، مصائب و مشكلات فراوانى است كه هيچ كس از آن بر كنار نمى ماند. عكس العملى كه انسان مى تواند در مقابل اين حوادث دردناك و غم انگيز نشان بدهد يكى از دو چيز است: نخست صبر و تحمل و شكرگزارى به درگاه خدا و دقت در يافتن راه نجات از آن مشكل يا مصيبت و حداقل كاستن از آثار زيان بار آن است. ديگر جزع و بى تابى است كه هم اعصاب انسان را در هم مى كوبد و او را گرفتار بيمارى هاى مختلف كرده و گاه به مرگ مى كشاند و هم سبب ناشكرى به درگاه خداوند و وزر و وبال براى سراى ديگر مى شود. انسان عاقل راه نخست را بر مى گزيند كه هم اجر صابران را دارد و هم فوايد و بركات صبر را. بنابراين مفهوم اين كلام حكيمانه بسيار روشن و شفاف است و اين كه بعضى تصور كرده اند در مفهوم آن پيچدگى است كاملاً اشتباه است. در ضمن از آنچه گفته شد معلوم شد كه هلاكت در اين جمله هلاك دنيوى و اخروى هر دو را شامل مى شود همان طور كه (نجات) در پرتو صبر نيز نجات دنيوى و اخروى را در بر مى گيرد، هرچند گاهى در بعضى از روايات تنها به هلاكت اخروى اشاره شده; مانند حديثى از امام صادق(عليه السلام) كه مى فرمايد: «اتَّقُوا الله وَاصْبِرُوا فَإِنَّهُ مَنْ لَمْ يَصْبِرْ أهْلَكَهُ الْجَزَعُ وَإنَّما هَلاكُهُ فِى الْجَزَعِ أَنَّهُ إذا جَزِعَ لَمْ يُؤجَرْ; تقواى الهى پيشه كنيد و در برابر مشكلات و مصائب صبر و شكيبايى داشته باشيد، زيرا كسى كه صبر نكند جزع او را هلاك خواهد كرد و هلاكت او در جزع اين است كه وقتى بى تابى كند اجر و پاداشى به او داده نخواهد شد».(1) * نكته: صبر و جزع: بارها در کلام امام(علیه السلام) موضوع صبر و جزع و آثار نیکوى صبر و آثار شوم جزع مطرح شد و ما نیز بحث هایى داشته ایم. در اینجا لازم مى دانیم به سبب اهمیت موضوع باز اشاره اى به این مطلب داشته باشیم. همان گونه که اشاره شد، حیات دنیا آمیخته با انواع مشکلات است. در مسیر اطاعت الهى مشکلات کم نیست و در طریق پرهیز از گناه و تقوا مشکلات، زیاد است. مصائب ناخواسته دامان همه را در دنیا مى گیرد و اگر توجه به این حقیقت داشته باشیم که در گذشته چنین بوده و در آینده نیز چنین خواهد بود از وجود این مشکلات ناراحت نمى شویم، پیمانه صبر ما لبریز نمى گردد: شکیبایى خود را از دست نمى دهیم و ناراحتى هاى روانى ناشى از جزع و بى تابى به سراغ ما نمى آید، زیرا مى دانیم همه در این گونه امور به شکلى دست به گریبانند. این صبر و شکیبایى افزون بر این که پاداش الهى فوق العاده اى دارد; از جمله در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: «مَنِ ابْتَلى مِنْ شیعَتِنا فَصَبَرَ عَلَیْهِ کانَ لَهُ أجْرُ ألْفِ شَهید; کسى که از شیعیان ما مبتلا به مصیبتى شود و شکیبایى کند پاداش هزار شهید را دارد». @saelane_zahra
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 :جمع مال برای دیگران وَ قَالَ (علیه السلام): يَا ابْنَ آدَمَ، مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ 🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🔹ترجمه: امام(عليه السلام) فرمود: اى فرزند آدم هر چه بيش از مقدار خوراك خود به دست آورى (و آن را ذخيره كنى) خزانه دار ديگران در آن خواهى بود. @saelane_zahra
🔹شرح حکمت192: خزانه دار ديگران بودن: امام(عليه السلام) در اين كلام كوتاه و بسيار پرمعنا اشاره به نكته اى مى كند كه غالباً مردم از آن غافلند، مى فرمايد: «اى فرزند آدم هر چه بيش از مقدار خوراك خود به دست آورى (و آن را ذخيره كنى) خزانه دار ديگران در آن خواهى بود»; (يَا ابْنَ آدَمَ مَا كَسَبْتَ فَوْقَ قُوتِكَ، فَأَنْتَ فِيهِ خَازِنٌ لِغَيْرِكَ). غالب مردم حد و اندازه اى براى به دست آوردن مال و ثروت قائل نيستند و معتقدند هر چه بيشتر بهتر; اما هنگامى كه درست دقيق مى شويم مى بينيم بهره ما از اموالمان همان است كه مصرف مى كنيم; غذايى كه مى خوريم، نوشابه اى كه مى نوشيم، لباسى كه مى پوشيم، خانه اى كه در آن زندگى مى كنيم و مركبى كه بر آن سوار مى شويم و مانند آن و در مورد بسيارى از اشخاص، اين مواد مصرفى تنها گوشه كوچكى از اموال آنها را شامل مى شود و بقيه را ذخيره مى كنند، پيوسته در حفظ آن كوشش و از آن پاسدارى مى كنند تا سرانجام به فرزندان و دامادها و ساير بستگان خود بسپارند و با دنيايى از حسرت، چشم از آنها بپوشند و با يك كفن بسيار كم ارزش وارد سراى ديگر شوند. ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه خود در شرح اين كلام نورانى داستانى از «حسن بصرى» و «عبدالله بن اهتم» نقل مى كند، مى گويد: حسن به هنگامى كه عبدالله بيمار شده بود و آخرين ساعات عمر خود را طى مى كرد به عيادت او رفت. نگاه كرد ديد عبدالله پيوسته چشمش را به صندوقى دوخته كه در گوشه اى از اتاق قرار داشت، سپس رو به حسن بصرى كرد و گفت: در اين صندوق صد هزار (درهم) است كه نه زكات آن داده شده و نه صله رحم با آن انجام گرديده است. حسن گفت: مادرت به عزايت بنشيند براى چه چيز آن را ذخيره كرده اى؟ گفت: براى ترس از حوادث زمان و مخالفت برادران و ظلم سلطان. (آرى براى تأمين زندگى آينده در موارد سخت اندوخته ام) اين را گفت و بعد از مدت كوتاهى از دنيا رفت. حسن در تشييع جنازه او شركت كرده بود. هنگامى كه او را دفن كردند دست خود را (از نهايت تأسف) به يكديگر زد و اشاره به قبر او كرد و گفت: اين كسى است كه شيطان بر او غلبه كرد، او را از حوادث زمان و ظلم سلطان و بى وفايى برادران ترساند و ودايع الهى را براى خود ذخيره كرد سپس از اين دنيا غمگين و اندوهناك بيرون رفت، نه زكات مالش را پرداخت نه صله رحم به جاى آورد. آن گاه روى به بازماندگان كرد و گفت: اى وارثان گوارا اين مال را بخوريد، اين مال حلال به دست شما افتاده مراقب باشيد وبال شما نشود، اين مال از سوى كسى است كه آن را جمع كرد و بخل ورزيد بر امواج درياها سوار شد، از بيابان هاى خشك گذشت و از طريق باطل آن را اندوخت و حق آن را نپرداخت، خودش در حياتش از آن بهره نگرفت ولى ضررهاى او بعد از وفات دامن او را خواهد گرفت. آن را گردآورى كرد و محكم آن را در صندوق نگه داشت تا روز قيامت كه روز حسرت است. (سپس به حاضران گفت:) بالاترين حسرت اين است كه مال خود را در ميزان اعمالِ غير خودت ببينى. تو بخل ورزيدى نسبت به مالى كه خدا به تو روزى كرده بود و در مسير طاعتش مصرف نكردى براى ديگرى آن را نگه دارى كردى كه او در راه رضاى خداوند آن را صرف كند. واى بر اين حسرت غير قابل جبران و رحمت از دست رفته. @saelane_zahra
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 :انجام کارها هنگام تمایل دل وَ قَالَ (علیه السلام): إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَ إِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ. 🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🔹ترجمه: امام(عليه السلام) فرمود: براى دل هاى (آدميان) علاقه و اقبال و (گاه) تنفر و ادبار است. هنگامى كه مى خواهيد كارى انجام دهيد از سوى علاقه و اشتياق وارد شويد، زيرا اگر قلب را مجبور به كارى كنند نابينا مى شود @saelane_zahra
🔹شرح حکمت193: با نشاط كارها را آغاز كنيد: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه به يك نكته اساسى روانشناسى اشاره كرده مى فرمايد: «براى دل هاى (آدميان) علاقه و اقبال و (گاه) تنفر و ادبار است هنگامى كه مى خواهيد كارى انجام دهيد از سوى علاقه و اشتياق وارد شويد، زيرا اگر قلب را مجبور به كارى كنند نابينا مى شود»; (إِنَّ لِلْقُلُوبِ شَهْوَةً وَإِقْبَالاً وَإِدْبَاراً، فَأْتُوهَا مِنْ قِبَلِ شَهْوَتِهَا وَإِقْبَالِهَا، فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا أُكْرِهَ عَمِيَ). منظور از «قلب» و «قلوب» در اين عبارت، عقل و فكر انسان است كه حالات مختلفى دارد; گاهى در حال نشاط و علاقه به انجام دادن كارى و زمانى در حال تنفر و بى ميلى و بى علاقگى است. هر گاه در حال نشاط; مثلاً نشاط بر عبادات، به سراغ عبادت مى رويم و مى توانيم با حضور قلب عبادت را به نحو كامل احسن به پايان ببريم; اما در حالى كه تمايلات درونى موافق نيست كار به زحمت انجام مى شود و ايجاد خستگى و ناراحتى مى كند. ازاين رو در حكمت 312 اين جمله آمده است كه مى فرمايد: «إنّ لِلْقُلُوبِ إقْبالاً وَإدْباراً; فَإذا أقْبَلَتْ فَاحْمِلُوها عَلَى النَّوافِلِ، وَإذا أدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِها عَلَى الْفَرائِضِ; دل ها گاهى پرنشاط و زمانى بى نشاط است; آن گاه كه نشاط دارند آنها را بر انجام دادن مستحبات (علاوه بر واجبات) بگماريد و هنگامى كه بى نشاط اند تنها به انجام دادن واجبات قناعت نماييد». همین مضمون در کتاب شریف کافى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نقل شده(1) و با تعبیر مشروح ترى در کلام امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) دیده مى شود; آنجا که فرمود: «إِنَّ لِلْقُلُوبِ إقْبالاً وَإدْباراً وَنِشاطاً وَفُتُوراً فَإذا أقْبَلَتْ بَصُرَتْ وَفَهِمَتْ وَإذا أدْبَرَتْ کَلَّتْ وَمَلَّتْ فَخُذُوها عِنْدَ إقْبالِها وَنِشاطِها وَاتْرُکُوها عِنْدَ إدْبارِها وَفُتُورِها; دل ها اقبال و ادبار و نشاط و سستى دارند. هنگامى که اقبال کند (و پرنشاط باشد) حقایق را به خوبى مى بیند و مى فهمد و هنگامى که ادبار کند، ناتوان و ملول مى گردد، بنابراین در هنگام ادبار و نشاط به سراغ آن بروید و در هنگام ادبار و فتور آن را رها سازید».(2) حقیقت این است که روح آدمى نیز مانند جسم او حالات مختلف دارد; گاه انسان از نظر جسمى خسته و ناتوان است; در این هنگام اگر کارى به او واگذارند به یقین به صورت کامل انجام نخواهد گرفت; یا خطا و اشتباه مى کند یا ناقص به جا مى آورد; اما هنگامى که جسم انسان داراى نشاط و قدرت و نیرو است، هر کارى را به خوبى انجام مى دهد. روح انسان نیز همین گونه است و به تعبیر بعضى از عرفا گاه در حالت قبض است و گاه بسط; در حالت قبض باید فشارى به خود نیاورد; اما در حالت بسط انسان باید با شتاب به سراغ اهداف سازنده برود. مطالعه در حال نشاط لذت بخش و عمیق و پرفایده و در حال ملالت و ادبار خستگى آور و بسیار سطحى و گاه آمیخته با انواع اشتباهات است. به همین دلیل در همه جاى دنیا براى بهره ورى بیشتر از کار کارگران و کارمندان، سعى مى کنند عوامل نشاط را براى آنها فراهم آورند و مرخصى ها، جایزه ها و تزیین محل کار و اطراف آن و استفاده از درختان سرسبز و باغچه هاى پرگل همه براى ایجاد نشاط است. البته آنها از وسایل نامشروعى مانند انواع موسیقى نیز براى این کار استفاده مى کنند. در شریعت اسلامى نیز براى ایجاد نشاط، مخصوصاً در مورد عبادات، عوامل مختلفى دیده مى شود. وضو گرفتن پیش از نماز به یقین نشاط آور است. مضمضه و استنشاق آب در دهان و بینى افزون بر نظافت، ایجاد نشاط مى کند. دستور داده شده قرآن و اذان با صداى زیبا و صوت حسن خوانده شود تا نشاط آور باشد. جمعه و جماعت ایجاد نشاط در عبادت مى کند و از همه مهم تر فصاحت و بلاغت قرآن خود عامل مهمى براى نشاط در قرائت قرآن است که تا اعماق قلب انسان نفوذ مى کند. همچنین وعده هاى حقیقى براى مطیعان و نیکوکاران و مجاهدان و شهیدان به نعمت هاى بسیار لذت بخش بهشتى نشاط آور است. بسیارى از غذاها که در قرآن مجید به آنها اشاره شده نیز غذاهاى نشاط آور است. خواب شب که به آن توصیه شده رفع ملال مى کند و نشاط مى آورد. این موضوع از آیات و روایات به کتب فقهى ما نیز نفوذ کرده و بعضى از فقها تصریح کرده اند که نوافل را به هنگام عذر مى توان ترک کرد و یکى از عذرها را غم و اندوه شمردند. مرحوم نراقى در کتاب مستند مى گوید: منظورشان این نیست که در این حال استحباب ندارد، چرا که اگر در آن حال نیز به جا آورده شود اجماع بر صحت و ثواب آن است بلکه منظور این است که در مورد چنین اشخاصى تأکید بر نافله نمى شود سپس به روایت بالا که از کتاب کافى نقل کردیم اشاره مى کند. @saelane_zahra
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 :پرهیز از خشم و انتقام وَ كَانَ (علیه السلام) يَقُولُ: مَتَى أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ أَ حِينَ أَعْجِزُ عَنِ الِانْتِقَامِ، فَيُقَالُ لِي لَوْ صَبَرْتَ؛ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ، فَيُقَالُ لِي لَوْ عَفَوْتَ؟   🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🔹ترجمه: امام عليه السلام فرمود: من كى آتش خشمم را فرو نشانم آيا هنگامى كه از انتقام ناتوانم كه به من مى‌گويند : اگر صبر كنى (تا توانا شوى) بهتر است يا هنگامى كه قادر بر انتقامم كه به من گفته مى‌شود: اگر عفو كنى بهتر است. @saelane_zahra
🔹شرح حکمت 194: از انتقام بپرهيز: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه اش به ترك انتقام و در پيش گرفتن روش صبر و عفو دعوت مى كند و مى فرمايد: «من كى آتش خشمم را فرو نشانم آيا هنگامى كه از انتقام ناتوانم كه به من مى گويند: اگر صبر كنى (تا توانا شوى) بهتر است يا هنگامى كه قادر بر انتقامم كه به من گفته مى شود: اگر عفو كنى بهتر است»; (مَتَى أَشْفِي غَيْظِي إِذَا غَضِبْتُ؟ أَحِينَ أَعْجِزُ عَنِ الاِنْتِقَامِ فَيُقَالُ لِي لَوْ صَبَرْتَ؟ أَمْ حِينَ أَقْدِرُ عَلَيْهِ فَيُقَالُ لِي: لَوْ عَفَوْتَ). اين يك واقعيت است كه انسان خشمگين در برابر ظلم و ستمى كه بر او مى رود دو حالت دارد: گاه مى خواهد انتقام بگيرد; اما توان آن را ندارد و چه بسا به پرخاشگرى و گفتن سخنان درشت و تهديد شخص ظالم بر خيزد و گاه با او گلاويز شود; اما هنگامى كه ناتوانى خود را مى بيند عقب نشينى مى كند. در اين هنگام همه به او مى گويند: اگر مى خواهى انتقام بگيرى بگذار توانايى پيدا كنى و اين گونه كه مايه رسوايى و آبروريزى است به ميدان دشمنت مرو، بنابراين در چنين حالتى مردم، او را به صبر و شكيبايى دعوت مى كنند; اما اگر توان بر انتقام داشته باشد و طرف مقابل در برابر ضعيف و ناتوان گردد همين كه دست به انتقام بلند مى كند مردم به او مى گويند: شايسته است عفو كنى كه زكات قدرت عفو است. به اين ترتيب در هيچ حال، انتقام جويى عاقلانه و صحيح نيست. امام(عليه السلام) با اين تعبير لطيف مى خواهد مردم را به ترك انتقام فراخواند همان چيزى كه آتش هايى بر مى فروزد و گاه سرچشمه جنگ هاى خونين و گسترده و دامنه دار مى شود. خود امام(عليه السلام) نمونه كاملى از اين معنا بود: در داستان جنگ جمل هنگامى كه بر دشمنان پيروز شد فرمان عفو آنها را صادر كرد و عايشه را كه از گردانندگان اصلى اين جنگ بود با احترام به مدينه باز گرداند. داستان عفو امام(عليه السلام) از «عمرو بن عاص» هنگامى كه در ميدان صفين در چنگ او گرفتار شده بود و براى نجات خويشتن خود را برهنه و عريان ساخت معروف است. از آن معروف تر داستان توصيه هاى او درباره قاتل خويش «عبدالرحمان ملجم مرادى» كه به فرزندان خود سفارش كرد آب و غذا و وسيله استراحت اين زندانى را فراهم كنند و فرمود: اگر زنده بمانم خود مى دانم با او چگونه رفتار كنم و اگر شما هم عفو كنيد بهتر است و اگر (مصلحت عموم مردم ايجاب كرد كه) لازم بدانيد او قصاص شود تنها را با يك ضربه وى را قصاص كنيد همان گونه كه او يك ضربه بر من وارد كرد. اميرمؤمنان على(عليه السلام) اين درس را از استادش پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) آموخته بود كه نمونه روشن آن عفو عمومى حضرت در داستان فتح مكه است، در حالى كه آنها قاتلان اصحاب و ياران پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بودند و در سيزده سال كه حضرت در مكه بود ظلم و جنايت فراوانى در حقش روا داشتند و در ساليانى كه در مدينه بود آتش جنگ هايى بر ضدش برافروختند; ولى حضرت با يك فرمان عمومى، همه را عفو كرد و حتى «وحشى» قاتل معروف عمويش «حمزه» را كه جنايتى بسيار وحشتناك انجام داده بود بعد از پذيرش اسلام بخشيد و هنگامى كه به مدينه آمد و خدمت پيامبر(صلى الله عليه وآله) رسيد و اسلام را ظاهراً پذيرفت حضرت او را عفو كرد ولى فرمود: در اينجا نمان، زيرا ديدن تو خاطره شهادت عمويم حمزه را در نظرم زنده مى كند. «وحشى» از آنجا به شام رفت و در آنجا ماند.(1) قرآن مجید یکى از صفات بهشتیان و پرهیزگاران را کظم غیظ (فرو خوردن خشم) و سپس عفو و گذشت مى شمارد و مى فرماید: «(وَسارِعُوا إِلى مَغْفِرَة مِنْ رَبِّکُمْ وَجَنَّة عَرْضُهَا السَّماواتُ وَالاَْرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقینَ * الَّذینَ یُنْفِقُونَ فِی السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ وَالْکاظِمینَ الْغَیْظَ وَالْعافینَ عَنِ النَّاسِ وَاللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ); و شتاب کنید براى رسیدن به آمرزش پروردگارتان; و بهشتى که وسعت آن، آسمان ها و زمین است; و براى پرهیزگاران آماده شده است. (همان) کسانى که در توانگرى و تنگدستى، انفاق مى کنند; و خشم خود را فرو مى برند; و از خطاى مردم درمى گذرند; و خدا نیکوکاران را دوست دارد». @saelane_zahra
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 :دنيا از نظر امیرالمؤمنین وَ قَالَ (علیه السلام) وَ قَدْ مَرَّ بِقَذَرٍ عَلَى مَزْبَلَةٍ: هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ؛ (وَ رُوِيَ فِي خَبَرٍ آخَرَ أَنَّهُ قَالَ): هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالْأَمْسِ.   🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🔹ترجمه: امام(عليه السلام) از كنار مزبله اى گذشت، فرمود: اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزيدند. و در روايت ديگرى چنين نقل شده كه امام(عليه السلام) پس از مشاهده مزبله فرمود: اين همان چيزى است كه ديروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت داشتيد. @saelane_zahra
🔹شرح حکمت195: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه براى نهى انسان ها از بخل به نكته اى اشاره مى كند كه دقت در آن مى تواند انسان را از بخل باز دارد و آن اين است كه «امام(عليه السلام) از كنار مزبله اى عبور كرد و فرمود: «اين همان است كه بخيلان به آن بخل مى ورزيدند»; (وَقَدْ مَرَّ بِقَذَر عَلَى مَزْبَلَة هَذَا مَا بَخِلَ بِهِ الْبَاخِلُونَ). در روايت ديگرى چنين نقل شده كه امام(عليه السلام) پس از مشاهده مزبله فرمود: اين همان چيزى است كه ديروز شما بر سر تصاحب آن با هم رقابت داشتيد»; (وَ رُوِيَ فِي خَبَر آخَرَ أَنَّهُ قَالَ هَذَا مَا كُنْتُمْ تَتَنَافَسُونَ فِيهِ بِالاَْمْسِ). انسان اگر به پايان امور بنگرد درباره آغاز آن تجديد نظر خواهد كرد; هنگامى كه ببيند لذيذترين و پاكيزه ترين غذاها بعد از وارد شدن در بدن و جذب موادى از آن، تفاله آن به شكل گنديده اى در مى آيد باور مى كند كه آنچه را به آن بخل ورزيده بود اشتباه بود. نيز هنگامى كه انسان از كنار قبرستانى عبور كند كه گاه هنوز بوى تعفن بعضى از اجساد از آن به مشام مى رسد و ببيند پايان كار كجاست، يقين پيدا مى كند كه در زندگى مادى خود و روى آوردن به شهوات چقدر گرفتار خطا و اشتباه بوده است. مرحوم شوشترى شعر فارسى جالبى در اين زمينه نقل كرده مى گويد: عارفى روزيى به راهى مى گذشت * واله و سرمست چون مى خوارگان دید گورستان و مبرز(1) روبرو * اینْش نعمت اینْش نعمت خوارگان ابن ابى الحدید در شرح نهج البلاغه خود حدیثى از رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به این مضمون نقل کرده است که به «ضحاک بن سفیان کلابى» فرمود: «أَلَسْتَ تُؤتی بِطَعامِکَ وَقَدْ قَزَحَ وَمَلَحَ ثُمَّ تَشْرِب عَلَیْهِ اللَّبَنَ وَالْماءَ; آیا غذاى خود را جالب و گوارا نمى خورى سپس روى شیر آن یا آب مى نوشى» عرض کرد: آرى. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: «عاقبت آن به کجا مى رسد؟ او مؤدبانه در جواب گفت: اى رسول خدا! همان گونه که مى دانى. حضرت فرمود: «إنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ ضَرَبَ مَثَلَ الدُّنْیا بِما یَصیرُ إلَیْهِ طَعامُ ابْن آدَمَ; خداوند دنیا را به آنچه غذاى انسان سرانجام به آن منتهى مى شود تشبیه کرده است». سپس مى افزاید: بعضى از مفسران آیه شریفه (فَلْیَنْظُرِ الاِْنسَانُ إِلَى طَعَامِهِ)(2) را اشاره به این موضوع «نیز» دانسته اند.(3) اولیاء الله براى تشریح حقارت دنیا از انواع بیانات و تعبیرات استفاده کرده اند. مرحوم علامه مجلسى در بحارالانوار در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) نقل مى کند که به یکى از یاران خود به نام «حفص بن غیاث» فرمود: «ما منزلة لدنیا بنفسى الا بمنزلة المیتة اذا اضطررت الیها اکلت منها; دنیا در نزد من به منزله میتة است که هنگامى که مضطر شوم از آن بهره مى گیرم». سپس افزود: «یا حَفْصَ! إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَتَعالى عَلِمَ مَا الْعِبادُ عامِلُونَ وَإلى ما هُمْ صائِرُونَ فَحَلِمَ عَنْهُمْ عَنْدَ أعْمالِهِمُ السَّیئَةِ ... ثُمَّ تَلا قَوْلُهُ: (تِلْکَ الدَّارُ الاْخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِینَ لاَ یُرِیدُونَ عُلُوّاً فِى الاَْرْضِ وَلاَ فَسَاداً وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ) وَجَعَلَ یَبْکی وَیَقُولُ: ذَهَبَ وَاللهِ الاْمانِىُّ عِنْدَ هذِهِ الاْیَةِ; خداوند تبارک و تعالى مى داند بندگان چه اعمالى انجام مى دهند و پایان کارشان به کجا مى رسد; اما هنگامى که گناهى انجام مى دهند حلم مى کند (و فوراً آنها را مجازات نمى نماید) سپس آیه شریفه 83 سوره «قصص» را تلاوت فرمود: «آن سراى آخرت را (تنها) که براى کسانى قرار مى دهیم که اراده برترى جویى و در زمین و فساد را ندارند و عاقبت نیک براى پرهیزگاران است». آن گاه امام(علیه السلام) گریه کرد و فرمود: به خدا سوگند با وجود این آیه تمام آرزوها بر باد رفته است. (آرزوى نجات و رسیدن به بهشت برین آرزوى مشکلى است) @saelane_zahra
🌸امیرالمؤمنین(ع): به حقیقت، نادان است کسی که از دشمنان خود خیرخواهی بجوید. 📚غرر الحکم @saelane_zahra
😳کرونا برای ایجاد نظم جهانی 💠 حجت الاسلام احمد پناهیان : 🔶 کسینجر صریحا میگوید ویروس در خدمت ایجاد است؛ یعنی در خدمت حاکمیت استکبار. کسانیکه نمیخواهند قبول کنند این جنگ بیولوژیکی است، مشکل از نفهمیدنشان است. 🔷 ابتدای سال رهبرانقلاب به نیروهای مسلح دستور دادند با توجه محتمل بودن جنگ بیولوژیک ،با هماهنگی وزارت بهداشت وارد عرصه مبارزه با این ویروس شوند. اما این فرمان گرفته شد و همه امور به دست ستاد ملی مبارزه با کرونا افتاد. 🔶 بنا بود ستاد کل نیروهای مسلح در زمینه پزشکی و بهداشت با وزارت بهداشت کند، اما در زمینه جنگ بیولوژیک تحقیق و مطالعه و مبارزه کند. دولت و رییس جمهور ما که به هیچ عنوان حاضر نیست بپذیرد این است و معتقدند ۷۰ درصد از مردم میگیرند! 🔷 رییس جمهور میگوید این یک بیماری جهانی است و باید آن را بپذیریم و چاره ای نیست! این چه حرفی است؟ یعنی شویم؟! اگر هم کسی با وزارت بهداشت داشته باشد، چرا نباید حرفش به جایی برسد؟! 🔶 چرا ما باید انقدر با سازمان بهداشت جهانی داشته باشیم، و در عین حال را هم بدهیم؟ مراسمات اربعین و ایام ٢٨صفر تعطیل شد، آیا اوضاعمان بهتر شد؟ در عراق مراسمات چند میلیونی در عاشورا و اربعین برگزار شد؛ علائمش هم سفید شد. 🔷 جواب این سوالها را باید بدهید و مردم را کنید. اگر نمیتوانید، کار را دست ستاد نیروهای مسلح بسپارید. البته ما به تأکید رهبرمعظم انقلاب و شیوه نامه ستاد کرونا همه ماسک میزنیم، این هم چون است خیلی هم مهم است. 🔶 چین رسما اعلام کرد به کمک چین توانست کرونا را کنترل کند، نه با جهانی. چرا ما اصرار داریم وضعیت را طبق برنامه بهداشت جهانی پیش ببریم؟در حالیکه سابقه و عقبه آن را بخوبی میشناسیم؟! @saelane_zahra
🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 :عبرت آموزی از مال تلف شده وَ قَالَ (علیه السلام): لَمْ يَذْهَبْ مِنْ مَالِكَ مَا وَعَظَكَ 🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼🌺🌼 🔹ترجمه: امام(عليه السلام) فرمود: آنچه از مال تو از دست مى رود و مايه پند و عبرتت مى گردد در حقيقت از دست نرفته است. @saelane_zahra