🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
🚩از تبار عاشورا
اشکیم که بیقرارِ عاشوراییم
عشقیم که از تبارِ عاشوراییم
موجیمخروشیم بهدریایعطش
یاران طلایه دارِ عاشوراییم
#صائمکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
●🚩
💠به ساحت مقّدس سفیر کاروانسالار
💠عاشقان حضرت مسلم علیه السلام
🚩● تنهاترین
رنگِ شهرِ شب پرستان زرد بود
آتشِ پیمانِ آنان، سرد بود
راد مردی از تبارِ آفتاب
در جدل با مردمِ نامرد بود
در غروبِ غربتِ آیینهها
تک سوارِ نور در ناورد بود
شب شکارِ عرصه ایثار وعشق
در نبردِ شب پرستان، فَرد بود
آن سفیرِ بارگاهِ معرفت
مَرد بود و مرد بود و مرد بود
کوفه بود و مسلم آن تنهاترین
آه بود و سوز بود و دَرد بود
شعرِ" صائم "در کویرستانِ درد
جوششی از ذهنِ غم پرورد بود
#صائمکاشانی
شهریور1373
https://eitaa.com/saemkashani
💠💠💠💠💠💠💠
💠
🚩●لوحِ فلق
تا لوحِ فلق، نقش به نامِ تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام ِ تو گرفت
ایخونِ توجاری،به رگِ سرخِ حیات
اسلام، قوام از قیامِ تو گرفت
#صائمکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠
💠
💠غزل مثنوی
💠 اشک غزل
از شاخسارِ صاعقه، توفان چکیده است
هفتاد و دو شکوفه ایمان چکیده است
شبنمبهچهرِ لاله،عطشنوشمانده است
لبریز از شراره و خاموش مانده است
شب باوران، ستاره به حنجر نشاندهاند
بر بوسهگاهِ خاطره، خنجر نشاندهاند
آلالهها و آتش و بارانِ نیزهها
سرها و تیغ و خنجر و یارانِ نیزهها
خورشید سربرهنه به گودال آمده است
باورمکنکه عشق،نگون بال آمده است
جانِ زمین و جسمِ زمان گریه میکند
کاشاننه،محتشمنه،جهانگریه میکند
عمّانِ اشک، بر سر و بر سینه میزند
حسّانِ ذوق، لاله فشان گریه میکند
دِعبل،کهخود زطایفه اشک وآتش است
بر دل زند شرار و ز جان گریه میکند
نیّر، ستاره ایست که در آسمانِ شعر
بر لالههای داغ نشان گریه میکند
هرجاشقایقیست،عطشناک مانده است
سوزد ز داغ و جامه دران گریه میکند
آنک ببین که قامتِ خورشید،خم شده است
حتّی مجالِ گریه خورشید، کم شده است
خورشید در غروب، ز دیدارِ ماهِ عشق
ماهیکه داده دست داده بهدستِ الهِ عشق
بگرفته است پیکرِ مه را به دوشِ خویش
سقّا خموش مانده ز جوش و خروشِ خویش
چشمِ فُرات، اشک فشان از خجالت است
رُخسارِ آب، داغ نشان از خجالت است
آتش به داغدشتِ غزلها فتاده است
یعنی غزالِ عاطفه، از پا افتاده است
ششماهه تشنه است، رعایت نمی کنند
این قوم، تَرکِ خصلت و عادت نمی کنند
ازغم، سکینه اشک فشان است مثلِ شمع
آتش به جان و سرخ زبان است مثل شمع
اینجا کسی ز مهر نپرسد نشانه ها
نیرنگ شب دلان و فسون و فسانه ها
تاریخِ عشق و خاطره، تحریر میشود
حرفِ قلم، همیشه جهانگر می شود
هر قطرهای که میچکد از چشمِ لاله ها
مانند رود، جاری و تکثیر می شود
شب گرچه کرده روزِ عطش را چنین سیاه
آخر به دستِ روز، زمینگیر می شود
ماند همیشه شاهِ عطش نوش،سرفراز
دریا ولی ز نامِ خودش، سیر می شود
هرلاله بود"صائم " و لب تشنه جان سپرد
صومِ و صلات و عاطفه، تفسیر می شود
در سوگِ نو غزالِ عطش نوشِ نینوا
"اشکِ غزل" ، ز دیده سرازیر می شود
✍#صائمکاشانی
پاییز 1387
https://eitaa.com/saemkashani
💠💠💠💠💠💠💠💠💠.
🏴
🚩به ساحت مقدّس شبیه ترین انسانها
به حضرت ختمی مرتبت حضرت محمد
عشق می آمد و احساس،دلی وا می کرد
جانِ خود پیشکشِ آن قد و بالا می کرد
عشق می آمدوخورشیدبراو اشک فشان
ماه را شاهِ عطش نوش،تماشا می کرد
عشق می آمد و گفتند نبی می آید
مصطفای دگری بودکه غوغا می کرد
تاکه خورشیدزندبوسه به گلچهره ی ماه
دست درگردنِ آن سروِ دل آرا می کرد
خلق گفتندکه حیدر به مصاف آمده است
گره عشق زگیسوی وفا وا می کرد
شب دلان را همه آیینِ شرف می آموخت
راه می رفت و ادب یاد ز مولا می کرد
ناگهان درسفرِعشق،نگون گشت عُقاب_۱
عشق را عشق،درآن معرکه پیدا می کرد
بود هنگامِ وصال آن گلِ عطشان صائم
عطشِ وصل ز خمخانه به مینا می کرد
#صائمکاشانی
۱_ عُقاب نام اسب حضرت علی اکبر ع
🏴
حضرت علی اکبر علیه السلام
🥀گیسوان عاشقی
گیسوانِ عاشقی، در پیچ و تاب افتاده است
ماهتابی در کنارِ آفتاب افتاده است
داستانِ عاشقی را بود هفتاد و دو فصل
هیجده فصلش در اینجا، ناب ِناب افتاده است
ماه و خورشید از فروغِ چهره اش مبهوت و مات
شبه ِپیغمبر در اینجا بی نقاب افتاده است
نغمه ی"یا لیتنا کُنّا مَعک" آید به گوش
آسمان در آسمان، فصلُ الخطاب افتاده است
بانگِ "سبحان الذی اسری" رسد اینجا به گوش
در کمانِ ابرویش، قوسین و قاب افتاده است
این غزالِ عشق را، باید سرودن در غزل
زان که دیوانِ تغزّل از عُقاب* افتاده است
دید "صائم" در کنارِ کاروانسالارِ نور
گیسوانِ عاشقی، در پیچ و تاب افتاده است
#صائمکاشانی
تیرماه 1388
@saemkashani
💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠
💠
💠خورشید عاشورا
بارِ دیگر شد به یادِ داستانِ کربلا
اشکِ غم،جاری ز چشمِ عاشقانِ کربلا
عاشقِصادقاگرازخونِدلشوید،رواست
آستینِ آرزو، در آستانِ کربلا
چشمِگردون گشت حیران تر زچشمِ روزگار
بر سنان تا دید سرهای سرانِ کربلا
ناوکِ خون ریز تا بر حنجرِ اصغر نشست
شد شفق آیینه دارِ آسمانِ کربلا
حجلهخون بود یا دامادی قاسم که سوخت
جانِ هستی را به حسرت، نوجوانِ کربلا
جان فشانیهای عباس است در عالم،علم
نازم این سردار و سروِ بوستانِ کربلا
رفت تا اکبر به میدان، گفت با حسرت حسین
ای دریغا شد روان از تن، روانِ کربلا
لالهها پَرپَر میانِ خون و دارد بر جگر
داغها در دشتِ حرمان، باغبانِ کربلا
دستِ آخر،دست میشوید ز جان سلطان عشق
تا کند رنگین به خونِ خویش خوانِ کربلا
قامتِ خورشیدِ عاشورا شناور شد به خون
شد قیامت از قیامِ میهمانِ کربلا
کودکان،حیران و زینب اشک ریزان مثلِ شمع
یک جهان اندوه و تنها قهرمانِ کربلا
غصّههاو قصّهها از زینب و خونِ خداست
شیعیان را تا قیامت، ارمغانِ کربلا
دوستان در بوستانِ شعرِ صائم بشنوید
داستانِ جانگدازِ راستانِ کربلا
#صائمکاشانی
خرداد ۱۳۷۴
https://eitaa.com/saemkashani
💠💠💠💠💠💠💠💠💠.
🏴
🥀داغدشت کربلا
کربلا ای وادی گلگونِ عشق
ای به رگ های تو جاری خون عشق
ای حریمِ حرمتِ والای دوست
ای شقایق زارِ حسرت زای دوست
ای تو را نای شهادت در نوا
خاکِ تو گلرنگ، از خون خدا
ای فرات از ماتمت گریان هنوز
دجله بی تاب است و سرگردان هنوز
شعله می خیزد مگر اینجا از آب؟
کز شرارِ غم بود در پیچ و تاب
آفتاب اینجاست خون آلود درد
با شرارِ آه و حرمان هم نورد
ابر می پیچد به خویش و بی قرار
مثلِ توفانی در آغوش ِ غبار
آسمان در آسمان، دریای خون
سقف گردون است اینجا بی سکون
داغ بر دل لاله های کربلا
داغدشت عشق و صحرای بلا
سرو ها افتاده یک سو سر فراز
ارغوان ها یک طرف در سوز و ساز
دشت و هامون است اینجا نوحه گر
خاک، رنگین است از خونِ جگر
کربلا آیینه زارانِ عطش
لاله پوشانند یارانِ عطش
میگساران، در بیابانِ وفاق
باده پیمایانِ جامِ اتفاق
سر فرازان، بی سر و بی دست و پا
جان، همه گردیده و از تن رها
کاروان در کاروان اشک است و آه
جانِ هستی در میانِ قتلگاه
آفتاب آنک به دوشِ نیزه هاست
آفرینش گلخروشِ نیزه ها ست
نغمه ی گل باوران، در گوش عشق
غنچه های تشنه لب، مدهوش عشق
چشم صائم اشک ریزان، چون فرات
در عزای افتخارِ کائنات
#صائمکاشانی
https://eitaa.com/saemkashani
💠💠💠💠💠💠💠💠💠
💠💠💠💠💠💠💠
💠
🚩 آه جگر تاب
چشمتبهصفا،فروغِمهتابشدهاست
اشکت شفق و ستاره ناب شده است
آن دست گلی که شد جدا از تن تو
در قلبِ زمان، آهِ جگرتاب شده است
#صائمکاشانی
@saemkashani
💠💠💠💠💠💠💠💠
🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀
🥀
🚩از تبار عاشورا
اشکیم که بیقرارِ عاشوراییم
عشقیم که از تبارِ عاشوراییم
موجیمخروشیم بهدریایعطش
یاران طلایه دارِ عاشوراییم
#صائمکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
💠💠💠💠💠💠💠
💠
🚩●لوحِ فلق
تا لوحِ فلق، نقش به نامِ تو گرفت
خورشید، فروغ از پیام ِ تو گرفت
ایخونِ توجاری،به رگِ سرخِ حیات
اسلام، قوام از قیامِ تو گرفت
#صائمکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
💠💠💠💠💠💠💠💠
🏴
🥀داغـــــدشـت کربــــــــلا
کـــــربــــــــــلا ای وادی گلگـــــــونِ عشق
ای به رگ های تو جاری خون عشق
ای حریـــــمِ حــــرمـتِ والای دوست
ای شقایق زارِ حسرت زای دوست
ای تـو را نای شهـــــادت در نـــــوا
خاکِ تو گلرنگ، از خون خــــــدا
ای فـــــــــرات از ماتمــت گــــریان هنوز
دجله بی تاب است و سرگردان هنوز
شعــله می خیــزد مگر اینجا از آب؟
کـز شــــرارِ غـــم بـود در پیچ و تاب
آفتـاب اینجـــــاست خون آلود درد
با شــــــرارِ آه و حــــــرمان هم نورد
ابر می پیچد به خویش و بی قرار
مثـــلِ تـــــوفــانی در آغـــــوش ِ غبار
آسمـــــان در آسمـــــان، دریــای خـون
سقف گردون است اینجا بی سکون
داغ بر دل لاله هـــای کــــــــــربــــــلا
داغــــــدشت عشق و صحرای بــــلا
ســرو ها افتاده یک سو سر فــــراز
ارغوان ها یک طرف در سوز و ساز
دشت و هامون است اینجا نوحه گر
خاک، رنــــگین است از خـــونِ جــــگر
کـــــــــــــــــــربلا آیینه زارانِ عطـــش
لالـه پــــــوشاننــــد یارانِ عطــــــــش
میــــــگساران، در بیابانِ وفـاق
باده پیمـــــایانِ جامِ اتفـــاق
سر فرازان، بی سر و بی دست و پا
جان، همه گـــــــــردیده و از تــن رها
کاروان در کاروان اشک است و آه
جانِ هستــــــی در میانِ قتلــــــــگاه
آفتاب آنـک به دوشِ نیزه هاست
آفــرینش گلخروشِ نیزه ها ست
نغمـه ی گــــل باوران، در گوش عشق
غنچه های تشنه لب، مدهوش عشق
چشم صائم اشک ریزان، چون فرات
در عـــــــــــــــزای افتخـــــــارِ کــــائنــــات
#صــــــائــــــمکـاشـانــــــی
https://eitaa.com/saemkashani
💠💠💠💠💠💠💠💠💠