🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🍂
🍁 بهــــــانــــــه
مانندگیسویت، فسونهایت فسانه است
دیوان من لبریز از شعر و ترانه است
ای نازنینـــم ، ناز کمتر کن که دانم
آن نازهایت نزد این عاشـق بهانه است
کــی می توانی عشق را از من بگیری؟
دریای احساسم عزیزم بی کرانه است
هر اتفاقی در زمین افتد عجب نیست!
این اتفاقات زمین کار زمانـــه است
دوریم اگــــر زان آستان ،بر ما ببخشای
آخــــر سر ما بر در آن آستانه است
صـائم تو را می خواهد ای گلزار هستی
با آنکه می داند نهالش بی جوانه است
#صــــــائـــــم_کـاشانــــــی
#چهارشنبه_پنجم_مهر_۱۴۰۲
https://eitaa.com/saemkashani
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
"به پیشگاه والای هستی آفرین بی همتا"
توصیف ِتو را، اگر چه گویند فزون
سبحانک، سبحانک، عَمّا یَصَفون
آنان که نبردند به اسرارِ تو پی
َِفی سـَکْرِ تِهم بما لَدَیهم فَرِحُون
"صائم کاشانی"
✳کانال اشعار صائم کاشانی👇🏻
@saemkashani
سروده: "آغاز دیگر"
در رویش ِنگاهِ تو آغازِ دیگری ست
یعنی در این کرشمه سرا، رازِ دیگری ست
دیدم کبوترانه به من می کنی نگاه
در بالِ دلربای تو، پروازِ دیگری ست
شعری بخوان برای دلم، ای غزالِ ناز
داند دلم که در غزلت سازِ دیگری ست
از حافظیه ی دو لبت بوسه ای ببخش
در شاخه ی نباتِ تو شیرازِ دیگری ست
بر حنجرم، ز خنجرِ ابروت، زخمه هاست
در تارِ عشق و عاطفه آوازِ دیگری ست
نوشید جرعه جرعه تو را چشم عاشقم
در ساغر ِنگاهِ تو اعجازِ دیگری ست
هستی گرفت هستی "صائم" ز هست تو
حُسنت فروغِ رویش و آغازِ دیگری ست
صائم کاشانی
لینک کانال دلسروده های صائم کاشانی:
https://eitaa.com/saemkashani
☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀
لینک گروه یاران سخن:
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
*شعر نیمایی*
"به پیشگاه والای حضرت قائم نور (عجل)"
« شانه تاریخ »
جهان در هجمه های ابر های سرد وسنگین
بس گرفتار است
و روزِ عاشقانت از هجومِ شب دلان
تار است
جهان امروز باشد تشنه ی جامِ نگاهِ تو
وخواهد جرعه ها نوشد ز چشمانِ سیاهِ تو
جهان آبستنِ صد بغضِ پنهان است
اگر آیی، نگاهت
راستی تفسیرِ ایمان است
کدامین عصرِ جمعه، دست در دستِ شقایق ها
وبا آیینه ها
از راه می آیی
تو را جا در مصلّا ی عدالت
راستی خالی ست
جهان، مغرور
در اندیشه های پوچ و پو شالی ست
هلا اسبِ ظهورِ خویش را
زین کن
خیابان های شهرِ عاشقی را
با حضورِ خویش آذین کن
تو را لنگر، کدامین ساحلِ هستی ست
که این سان، موج ها را دست
از دامانِ پُر مهرِ تو کو تاه ست
جهان در انتظارِ مقدمت،
بی تابِ بی تاب است
وچشمانِ محبّت
بی فروغِ ماهِ رخسارِ تو در خواب است
به زیرِ چکمه ی صهیون
فلسطین را تماشا کن
و با تیغِ عدالت
مُشتِ این نابخردان وا کن
گلستانِ جهانِ از پیرِ استعمار
پَژ مُرده ست
و اینک شانه ی تاریخ
از زخمِ کهن، بیمار و افسرده ست
و هابیل محبتِ، سخت در چنگالِ قابیل است
و آنک آسمانِ آرزو، پُر از ابابیل است
صائم کاشانی
بهار 1388
✳کانال اشعار صائم کاشانی👇🏻
@saemkashani
لینک کانال دلسروده های صائم کاشانی:
https://eitaa.com/saemkashani
☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀
لینک گروه یاران سخن:
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
یادی از عاشق خود یار دل آزار نکرد
همدلی با دل یاران وفادار نکرد
مریمستان سخن بی گل روبش پژمرد
نازنینم گذری جانب گلزار نکرد
بی غزال غزلی ذوق من آید به چکار
آه تاثیر در او شعر شرر بار نکرد
آسمان سخنم بی مه و پروین شده است
وای ازآن ماه که یادی زشب تار نکرد
پر چو پروانه کجا باز کنم زان که پری
یادی از شمع دل سوخته ی یار نکرد
آری آری نکند یاد زمن هیچ زمان
آنکه جز بار خودش را به مثل بار نکرد
صائم از سوز غزل گوید و دلدار زساز
آن دل آزار به جز قصد دل زار نکرد
✍صائم کاشانی
لینک کانال دلسروده های صائم کاشانی:
https://eitaa.com/saemkashani
☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀
لینک گروه یاران سخن:
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908