این حوالی کس نمیداند زبان عشق را
با که باید گفت تفسیر وبیان عشق را
درکلاس عشق بازی مدعی مردود شد
خوب دادند این حریفان امتحان عشق را
پا به بام آرزو نگذاشت دیگر عاشقی
تا شکستند این جماعت نردبان عشق را
آسمان دیده بارانی ست اخترها غریب
گو چه بر سر آمد امشب کهکشان عشق را
غنچه های بی زبان دارند غوغامیکنند
سربریدند ای دریغا باغبان عشق را
تا به کار پاک بازان کار دارد مدعی
می گدازد از شررها استخوان عشق را
آنکه صائم شد به یاد وصل جانان هر سحر
آستین ها می فشاند آستان عشق را
✍ صائم کاشانی
"وطن من"
پاینده و جاوید بماند وطن من
بادا به فدای وطنم، جان و تن من
ایرانِ بلند اخترِ دارا و فریدون
کاشانه ی شیرانِ شرافت، وطنِ من
یاد آورِ کورش بود این ملک، که باشد
خَم پشتِ فلک، در بَرِ مُلکِ کهنِ من
جز خاکِ وطن، مُلکِ دگر جایگهم نیست
امّید، شود پرچم ِایران کفنِ من
با مهرِ وطن، شادم و خرسند که جاریست
خونِ وطنِ خاطره ها در بدنِ من
پروا نکنم هیچ که پروانه ی عشقم
خورشیدِ وطن، شمعِ من و انجمنِ من
ای دشمنِ بی مایه و نادان، نتوانی
پیروز شوی بر وطنم، این سخنِ من
"صائم"به خدا کاوه ی عشق است، نشانید
چرمینه درفشی، لبِ بام ِ وطن من
صائم کاشانی
✳کانال اشعار صائم کاشانی👇🏻
@saemkashani
*شعر نیمایی*
"به پیشگاه والای حضرت قائم نور (عجل)"
« شانه تاریخ »
جهان در هجمه های ابر های سرد وسنگین
بس گرفتار است
و روزِ عاشقانت از هجومِ شب دلان
تار است
جهان امروز باشد تشنه ی جامِ نگاهِ تو
وخواهد جرعه ها نوشد ز چشمانِ سیاهِ تو
جهان آبستنِ صد بغضِ پنهان است
اگر آیی، نگاهت
راستی تفسیرِ ایمان است
کدامین عصرِ جمعه، دست در دستِ شقایق ها
وبا آیینه ها
از راه می آیی
تو را جا در مصلّا ی عدالت
راستی خالی ست
جهان، مغرور
در اندیشه های پوچ و پو شالی ست
هلا اسبِ ظهورِ خویش را
زین کن
خیابان های شهرِ عاشقی را
با حضورِ خویش آذین کن
تو را لنگر، کدامین ساحلِ هستی ست
که این سان، موج ها را دست
از دامانِ پُر مهرِ تو کو تاه ست
جهان در انتظارِ مقدمت،
بی تابِ بی تاب است
وچشمانِ محبّت
بی فروغِ ماهِ رخسارِ تو در خواب است
به زیرِ چکمه ی صهیون
فلسطین را تماشا کن
و با تیغِ عدالت
مُشتِ این نابخردان وا کن
گلستانِ جهانِ از پیرِ استعمار
پَژ مُرده ست
و اینک شانه ی تاریخ
از زخمِ کهن، بیمار و افسرده ست
و هابیل محبتِ، سخت در چنگالِ قابیل است
و آنک آسمانِ آرزو، پُر از ابابیل است
صائم کاشانی
بهار 1388
✳کانال اشعار صائم کاشانی👇🏻
@saemkashani
لینک کانال دلسروده های صائم کاشانی:
https://eitaa.com/saemkashani
☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀
لینک گروه یاران سخن:
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
"جام تبسّم"
شبی چراغِ شررپوش بی قراران باش
و از برای خدا شمعِ جمعِ یاران باش
چرا همیشه به دمسردی خزان مانی
پرنده باش و پیام آورِ بهاران باش
غزل برای غزالان سرودن آسان است
ز لطف، شاعرِ شوریده روزگاران باش
به داغدشتِ بلا لاله ها سیه روزند
چو ابرِ عاطفه، همدوش داغداران باش
به قحط سالِ وفا باغ و راغ خشکیده ست
زلالِ چشمه ی چشمانِ آبشاران باش
بهار آمده از راه تا طرب نوشی
به بوستانِ سحر، نغمه ی هزاران باش
بنوش جامِ تبسّم به خوش دلی صائم
به نرم خویی گل های باغِ باران باش
صائم کاشانی
فروردین 1380
✳ کانال اشعار صائم کاشانی👇🏻
https://eitaa.com/saemkashani
لینک کانال دلسروده های صائم کاشانی:
https://eitaa.com/saemkashani
☘🍀☘🍀☘🍀☘🍀
لینک گروه یاران سخن:
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🍂
به افسون و به افسانه، کنی صد فتنه در کارم
به پیش چشـــــم بیمارت، خــدا داند که بیمارم
اگــر عالم نگون گردد، فـــــدای چشم مست تو
چه غم دارم که در عالم، تو را دارم تو را دارم
سپارد سهره ی ذوقم، به فانوس نگاهت دل
ضـریح چشم نازت را، گــره بندم به اشعارم
زنم گلباده حافظ وار، در میخانه ی مهـــــرت
زمینای تو سرمستم، ز صهبای تو سرشارم
شبی درخواب خوش دیدم،که درقونیه عشقت
مـرید شمس تبـریزم، جـلال الـدین و عطّارم
دل و مهراب ابرویت، که همچون صائمِ کاشان
دعا نـــــــوشم ز لبهــــایت، که باشـــد وقت افطارم
#صـــــــائـــم_کـاشـانـــــی
کاشان بیستم اسفند ماه ۱۳۸۴
https://eitaa.com/joinchat/2314535277Cf073001908
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂