eitaa logo
سفرنامه لبنان
1.1هزار دنبال‌کننده
285 عکس
304 ویدیو
0 فایل
گزارشی از سفر به لبنان علی حب الحسین👈 مشارکت در رسیدگی به امور نازحین 5047061043557863 گزارشات تصویری گروه جهادی مبشران @MobasheranBeynolmelal
مشاهده در ایتا
دانلود
میگن رزق ها رو تو بین الطلوعین تقسیم میکنند خداهم رزق ما رو به دلار حساب کرد برامون 😊 پول کمکهایی از روسیه و گرجستان و آلمان رسید البته این پول به نیت مردم لبنانه و باید خرج نازحین لبنانی بشه اما از کمکهای قبلی پول ویلچر وکالسکه رو جداکردم و سید به شیخ جاد داد تا وسایل سریع برسه هرمل 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
اینم وازلینهایی که دیشب از ایران رسید 👌👌
صبح رفتم ملاقات خانم دکتر احسان که تازه بچه شون بدنیا اومده طفلی خانم دکتر از اول جنگ درست وحسابی شوهرش رو ندیده دکتر کلا مشغول امور نازحینه حتی خونشون رو کردن ستاد وخانمش رفته خونه خواهرش هر وقت دکتر احسان رو میبینم درحال بدو بدو ورتق وفتق کارهاست خودش ایرانی وهمسرش لبنانی است. چون به امور لبنان اشنایی دارد یک جورایی سنگینی هرباری روی دوشش می افتد. اینجا همه حرف دکتر را قبول دارند وبرایم جالب بود چند شب پیش در جلسه ای که برای تامین احتیاجات مادران و کودکان بود دکتر باهمسرش تماس گرفت و خیلی مودبانه و متواضعانه از همسرش مشورت گرفت. خدایی خانمش هم خیلی خانم است ازآن زنهای مخلص اینکه میگویند پشت هر مرد موفق یک زن صبور هست حکایت سمیه خانم و دکتر احسان است. اگر صبر و خلوص سمیه نبود یقینا دکتر نمیتوانست اینگونه شب و روز در خدمت شیعیان علی باشد واگر دکتر نبود شاید خیلی از کارها اینجا گره می خورد. اینجا هر گره ای که از کار بچه های جهادی باز میشود با صبر و محبت سمیه است. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
وسط مهمونی بودم که سید این پیام رو از یکی از بچه های تیم برام فوروارد کرد وگفت سریع برو سراغ بچه ببین مشکل چیه قهوه وشیرینی رو خوردیم و الان دارم برمیگردم هرمل خداکنه مشکل جدی نباشه این چند روزی انقدر بچه هایی رو دیدم که از ترس مشکل پیدا کردن نمیدونم این بچه هم از همون دسته است یانه 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
30.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لبیک یا ثارالله هنوز آفتاب طلوع نکرده بود که باسید اومدیم انبار دیدن انباری که چند روزی بود موجودیش کم شده بود ولی حالا با کمک مردم ایران دوباره جان گرفته است. از کنسرو و نون و سیب زمینی گرفته تا لباس و کیف وکفش ولی از همه مهمتر بخاری و ماشین لباسشویی بود 😍 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
الحمدلله امروز تا اینجاش پر از اتفاقای خوب بوده پای بچه رو که گفتند ان شالله حل میشه باز باید حضوری بریم سربزنیم. بچه های جهادی هم گوشه حیاط شیخ جاد دارن دستشویی صحرایی میسازن برای ساکنین اون خونه نیمه کاره دیروز باکمترین امکانات اینجا امکانات نیست که داره کار رو جلو میبره غیرت بچه شیعه هاییه که از جون مایه میزارن که حتی شده یه دقیقه دل امام زمان به خاطر نازحین کمتر به درد بیاد. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
اینم خبر خوش عینک 😊😊😊 یکی بانی شده و به سید پیام داده
اینم پول انسولین خدایا شکرت☺️☺️☺️
همین الان صدای آر پی جی با فاصله کم تپش قلب من رفته بالا 😅 ولی بچه های لبنانی میگن عادیه عادی😂😂😂 الکی الکی داریم نزدیک در باغ شهادت میشیم👌 خدارو چه دیدی شاید ماهم رد شدیم🤣🤣🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الحمدلله بعد از ظهر چند دیگ گوشت رسید که خانم‌های حزب الله آنها را تقسیم و بسته‌بندی کردند و آقایان هرملی سریع آنها را توزیع نمودند. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
محمد حسین هم کنار آقا امید داشت ساخت سازه‌ها را یاد می‌گرفت، جوشکاری و متر کردن و پیچ و مهره بستن محمد حسین هم که عاشق کارهای فنی انگار دنیا را به او داده‌اند یک ماهی می‌شود که از جعبه ابزارش دور شده واین چند روز جعبه ابزار گروه را مثل جان شیرین بغل می کرد وبا خود این ور و آن ور می رفت. حالا هم با کار کردن کنار آقا امید کلی انرژی گرفته است آن روز که سید تماس گرفت و گفت محمد حسین را بفرست بیاید لبنان پیش من مطمئن نبودم اینکه سید می‌گوید اینجا دانشگاه است چقدر صحیح است سید می‌گفت محمد حسین اینجا مرد می‌شود چیزهایی را می‌بیند و می‌شنود که در هیچ کتاب و مدرسه‌ای نمی‌تواند به دست آورد. در این یک ماه دیده ام که چقدر در این دانشگاه رشد کرده است همین که صبح‌ها تا من را می‌بیند با ذوق می‌گوید دیشب با آقا سید و بقیه دوستان بابا نماز شب خوانده‌ام و به عشق همین نماز شب ومناجات بچه های جهادی دوست دارد شبها در ستاد بماند یعنی این یک ماه را که مدرسه نرفته وحتی کتابهایش در جابجایی اقلام گم شده، من نه تنها چیزی از دست نداده‌ام که در تربیت او چیزهای به مراتب بالاتری را به دست آورده‌ام. الان او با عشق در کنار آقا امید، بزرگمردی متواضع از خطه بوشهر درس خدمت و جهاد را می‌آموزد اینکه هیچ کاری نشد ندارد کلید واژه ای ایست که اقا امید از روز اول تکرار میکردو فکرش مانند نامش امید بخش بود.اینکه می‌توان با کمترین امکانات در کوتاه‌ترین زمان موانع را برای رسیدن به هدف برطرف کرد. کلاس درس امروز محمد حسین بی نظیر بود. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اون روز که کانال سفرنامه ام رو زدم فقط خودمو سید توش عضو بودیم میخواستم خاطراتم رو اینبار بافیلم وعکس مرتب یه جا جمع کنم. حیفم میومد از بیست سال تبلیغ ازاین شهر به اون شهر با کلی خاطره که حالا یا فراموش شدند یا فیلم وعکسهاش لابلای کلی فایل درهم تو لبتاب گم شده گفتم از این دفعه برای هرتبلیغی که میرم یه کانال بزنم که محتویاتش برام بمونه. نمیدونستم بعد از عضو کردن سایر اعضای خانواده که میخواستند از حال ما باخبر بشن کم کم کانال دونفره ما تبدیل بشه به یه خانواده بزرگ که منشا خیرات و برکاته. وقتی عکس دستهای ترک خورده بتول وخواهربرادراش رو گزاشتم واقعا فکر نمیکردم به این زودی مرهمی برای زخمهای دستشون پیدا بشه. حالا چنتا از بچه های جبهه فرهنگی قزوین اومدند هرمل وبا خودشون وازلین وکرم های نرم کننده سوغات آوردند. دم بانیانشون گرم 👌 ان شالله امام زمان با کشیدن دست مبارکش رو سر بانیان این خیر نرمی دستای این بچه ها رو جبران کنه. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هدایای خانواده شهدامون هم ته کشیده بود الحمدلله که خدا بواسطه بندگان مخلصش نمیزاره ما اینور دنیا دستمون خالی بشه تا فکر می کنیم ای وای فلان چیز داره تموم میشه من حیث لا یحتسب میرسه😊 امروزم یه شهید تشییع کردن که علی الظاهر صدای ار پی جی و رگبار برای استقبال از شهید بوده البته تو بیروت دیده بودم جلو تابوت شهید تیرهوایی رگبار میزنن به نشانه شادی و پیروزی اما ار پی جی ندیده بودم😊 الله اعلم شاید برای اینکه مانترسیم اینو گفتند به هر حال رزق این خانواده شهید هم رسید وان شالله فردا یا پس فردا برای عرض ارادت و اهدای متبرکات خدمتشون مشرف میشیم 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
15.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یادش بخیر تو فیلم خانه سبز یه جاهایی خسرو شکیبایی می گفت گوش کن آهنگ دل... واقعا یه وقتایی دل آدمها یه اهنگی یه نوایی داره که یه جورایی زیر صدای تصویر زندگیشونه. امروز از صبح زود که بچه های تیم جهادی رو تو جلسه دیدم تا غروب بااینکه نشد همه جا همراه تیم تو پخش شیر خشک و برنامه فرهنگی و... باشم اما این مداحی انگار زیر صدای کارهاشون بود. یه جورایی هرکدوم تو هر کاری که بودند حال دلشون این بود می تپد دل به اشتیاق حرم چه کنم با غم فراق حرم... اینجا هرچی تو کتابای جبهه وجنگ از حال وهوای رزمنده ها خونده بودم رو دارم بین جهادی ها میبینم پشت تمام خنده ها وشوخیها وبدو بدوها و حتی جرو بحثهاشون یه دلتنگی خاصی هست یه احساس غربت یه بغض فروخورده یه غم غم فراق حرم یا فراق امام زمان هرچی هست آهنگ دل بچه ها تو هرمل پر از غمه😭😭😭 کانال سفرنامه لبنان👇👇👇 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan کانال گروه جهادی مبشران👇👇👇 @MobasheranBeynolmelal
صبح قبل طلوع آفتاب سید رفت ستاد. چند دقیقه بعد برام این عکسو فرستاد وگفت بیا بیرون ببین اوضاع هوا رو وقتی از اتاق بیرون اومدم بزور میشد جایی رو دید. هوا مه بود و بی نهایت سرد دمای گوشی رو نگاه کردم زده بود ۸ولی واقعا سردتر از ۸ احساس می شد. سرمایش سوز خاصی دارد شاید برای اینکه خانه ها در دامنه کوه بنا شده. سریع برگشتم به اتاق کنار بخاری مازوتی تا یخ دستانم آب شود. سید برایم دوباره پیام فرستاد. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سید برام فیلم فرستاده بود اول صبح زده بود تو کار اسنپ😂😂 داشته میرفته دیده یکی از خودش سحرخیزتر از خونه زده بیرون سوارش کرده بود نگو بنده خدا از نازحین بوده داشته میرفته سرکار تو قصابی انگار مردهای سوری اینجا از همه بیشتر تو فشارن همونهایی که یه روز سربازان و سرداران جنگ با داعش بودند الان با آوارگی وخجالت از چشمان زن وبچه هایشان در هر خیمه و حسینیه ای سرهایشان را پایین می اندازند اکثرا چهره هایی غمگین و سری به زیر افتاده دارند انگار دلشان نمیخواهد صورتشان را برگردانند تا این وضعیت اهل خانه خود و دوستانشان را ببینند. و آنقدر باغیرتند که در به در دنبال کار میروند هرشغلی که باشد فقط بتوانند بقدر احتیاجات ضروری پولی دراورند. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نزدیک ساعت ۹بود که بچه های گروه جهادی با دست پر رسیدند منزل شیخ جاد ویلچرها رسیده بود 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای افتتاح ویلچرها لازم نبود شوی تبلیغاتی برپاشود و روبان قرمزی را قیچی کنند. همین تک چرخ زدن با ویلچر مراسم افتتاحیه توزیع ویلچرها بود👌 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
اجاق گاز وقابلمه و بخاری و استامینوفن هم رسیده بود برای خانواده شهدا و انهایی که قراراست زایمان کنند. 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
بچه ها سریع تقسیم شدند و هرماشین سریع بارگیری شد و حرکت کردیم
مقصد اول انبار بود من اول رفتم تو خاکی کنار انبار سراغ جعفر و بتول و... که عکس دستاشون رو گزاشته بودم تا امانتیهای مردم رو به دستشون برسونم. مادرها کلی ذوق کردند وبچه ها یکی یکی دستاشون رو جلو می آوردند. یه وازلین وکرم هم دادم به ام علی که قراره تواین هفته سزارین بشه گفتم از الان استفاده کنه تا دستاش برای بغل کردن بچه نرم بشه ام علی هم خیلی تشکر کرد تا چند قدم که ازشون دور شده بودم هنوز دعاهاشون برای مردم ایران ادامه داشت اللهم احفظ سماحه سیدنا القائد... 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
13.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی رسیدم انبار دیدم همه آقایون یه گوشه تجمع کردند و صدای همهمه و عربی فارسی حرف زدن و گاها خنده هاشون تو سوله پیچیده بود. با خجالت وکنجکاوی رفتم جلو دیدم سید نشسته و یه بچه ۴ساله رو پاش داره کفش تو پای بچه می کنه. بماند که بخاطر عدم حضورش در روند بزرگ کردن بچه ها خیلی ناشیانه داشت کفش کوچیک رو بزور تو پای بچه میکرد اما انقدر با ذوق این کار رو انجام میداد انگار اولین باره خدا بهش بچه داده و داره کفش پاش میکنه. پرسیدم قضیه چیه گفتند این بچه کفش نداشت خواهر ده سالش بغلش کرده اورده جلو در انبار اگه دمپایی چیزی هست پاش کنند. آقایون هم که پای پر زخم بچه رو دیده بودن همه رفته بودند سر گونی کفشها و دمپاییها تا یکی سایز پاش پیدا کنند. هرکی یه نظر میداد یکی مخمل میاورد یکی چکمه یکی دمپایی اما هیچ کی به شمارش نگاه نمیکرد سریع رفتم یه سایز ۳۰پیدا کردم و تو این فاصله برادراهم براش جوراب اوردند پاش کردن و کفش رو پوشید. داشت میرفت که یکی ازبرادرای طلبه دید لباس بچه کمه سریع رفت و یه دست لباس سایزش اورد و تنش کرد. خداییش این حاج اقا کار بلد بود نمیدونم چنتا بچه بزرگ کرده بودند که انقدر سریع وماهرانه لباس پوشوندن تن بچه من که مادرم عمرا این سرعت عمل رو داشته باشم باید یکی بزنم تو سر خودم یکی تو سر بچه تا بتونم لباس تنش کنم😂😂 اما خداییش صحنه لذت بخش بود. سر اون همهمه و خنده های از ته دلی که تو سوله پیچیده بود رو فهمیدم فقط کسی که از عشق علی مست باشه میتونه اینطور از خدمت به شیعیان به وجد بیاد وسرمستی کنه 🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧🇮🇷🇱🇧 https://eitaa.com/safarnameh_lobnan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لباس خواهر ۷ساله هم خیس بود و حاج اقا یه دست لباس هم به ایشون هدیه دادند