eitaa logo
صفائیه ی زیبا
130 دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
5.1هزار ویدیو
249 فایل
جهت ارتباط با ادمین کانال به آدرس زیر مراجعه نمایید: @safayieh_ziba
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴ترکیه وجود بخش سری در زندان «صیدنایا» را تکذیب کرد 🔹پس از روزها شایعه‌سازی شورشیان سوریه مبنی بر وجود بخش سری در زندان «صیدنایا» در شمال دمشق و تبلیغات رسانه‌ای غربی و عربی، رئیس سازمان مدیریت حوادث و خدمات اضطراری ترکیه (آفاد) به الجزیره گفت که نیروهای امدادی این سازمان تمامی زندان را جست‌و‌جو کرده و هیچ بخش سری در آن پیدا نشده است.
🔴 احتمال تعطیلی مدارس دانشگاهها و ادارات استان اصفهان در تاریخ شنبه و یکشنبه یکم و دوم دی ماه 🔹 با توجه به اعلام سازمان هواشناسی مبنی بر فعالیت سامانه بارشی و کاهش محسوس دمای هوای استان و همچنین ناترازی انرژی احتمال تعطیلی مدارس دانشگاها و ادارات استان اصفهان طی روزهای شنبه و یکشنبه یکم و دوم دی ماه وجود دارد، که به محض اعلام خبر رسمی در مورد تعطیلی و یا عدم تعطیلی از طریق کانال مبارکه ای ها به اطلاع مخاطبین خواهد رسید. آخرین اخبار تعطیلی مدارس شهرستان‌ مبارکه 👇👇👇👇👇👇 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
🔅 ✍ بخت دزد مسجد با نماز شب باز شد 🔹حاکمی هر شب در تخت خود به آینده دخترش می‌اندیشید که دخترش را به چه کسی بدهد تا مناسب او باشد. 🔸در یکی از شب‌ها وزیرش را صدا زد و از او خواست که شبانه به مسجد برود تا جوانی را مناسب دخترش پیدا کند که مناجات و نماز شب را بر خواب ترجیح دهد. 🔹از قضا آن شب دزدی قصد داشت از آن مسجد دزدی کند. 🔸پس قبل‌از وزیر و سربازانش به آنجا رسید. در را بسته یافت و از دیوار مسجد بالا رفت و داخل مسجد شد. 🔹هنگامی که به‌دنبال اشیای به‌دردبخور می‌گشت وزیر و سربازانش داخل شدند و دزد صدای در را شنید که باز شد. راهی برای خود نیافت الا اینکه خود را به نمازخواندن مشغول کرد. 🔸سربازان داخل شدند و او را در حال نماز دیدند. 🔹وزیر گفت: سبحان‌الله! چه شوقی دارد این جوان برای نماز. 🔸دزد از شدت ترس هر نماز را که تمام می‌کرد نماز دیگری را شروع می‌کرد. 🔹تا اینکه وزیر دستور داد که سربازان مراقب باشند، نمازش که تمام شد نگذارند نماز دیگری را شروع کند و او را بیاورند. 🔸این‌گونه شد که وزیر، جوان را نزد حاکم برد. 🔹حاکم که تعریف دعاها و نمازهای جوان را از وزیر شنید، به او گفت: تو همان کسی هستی که مدت‌هاست دنبالش بودم و می‌خواستم دامادم باشد. اکنون دخترم را به ازدواج تو درمی‌آورم و تو امیر این مملکت خواهی بود. 🔸جوان که این را شنید بهت‌زده شد و آنچه دیده و شنیده بود را باور نمی‌کرد. 🔹سرش را از خجالت پایین آورد و با خود گفت: خدایا مرا امیر گرداندی و دختر حاکم را به ازدواجم درآوردی، فقط با نماز شبی که از ترس آن را خواندم! اگر این نماز از سر صداقت و خوف تو بود چه به من می‌دادی و هدیه‌ات چه بود. ‎‌‌‌ ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
+اگه مادر شمام از الان شروع کرده که؛ برا من هیچی نخرینا الکی هزینه نکنینا پولاتونو جمع کنین کسی از فرداش خبر نداره باید بگم به حرفشون گوش ندین و براشون هدیه بخرین براشون جشن بگیرید که بعدا حسرت نخورید🙃💕 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداییش بابای خیلی خوبی داره که همون آبپاش و تو حلقش فرو نکرد😂 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
طبیعت و موسیقی لرستان آبشار بیشه😍 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
9.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پرواز ترکیه به انگلیس به دلیل درگیری مسافران و گاز گرفتن یکدیگر در بلغارستان فرود آمد 🔹مسافران پرواز آنتالیا به لیدز پرواز ۴ ساعته خود را طی ۸ ساعت به اتمام رساندند چون در میانه مسیر تعدادی از مسافران با یکدیگر درگیر شدند و این پرواز مجبور به فرود اضطراری در بلغارستان شد.. ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
8.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شب که می شود... آفتاب که بار و بندیل میبندد... به یادم می آورد... اینجا ، دنیا، جای ماندن نیست... ما آمده ایم برای رفتن... آمده ایم که اثری از خود به جا بگذاریم و برویم... باید مفید و پرانرژی باشیم...، خوب باشیم...، عاشق باشیم... و درنهایت جز نام نیک چیزی نمی نماند💐 شب بخیر 🌘 🥀 🌙🌟✨⚡️💫 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
دلتون گرم زمستونتون پر برکت😍 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
متن کامل شعر باز باران ﺑﺎﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﺑﺎ ﺗﺮﺍﻧﻪ، ﺑﺎ ﮔﻬﺮ ﻫﺎﯼ ﻓﺮﺍﻭﺍﻥ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮ ﺑﺎﻡ ﺧﺎﻧﻪ . ﻣﻦ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﺷﯿﺸﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺩﺭ ﮔﺬﺭﻫﺎ، ﺭﻭﺩﻫﺎ ﺭﺍﻩ ﺍﻭﻓﺘﺎﺩﻩ . ﺷﺎﺩ ﻭ ﺧﺮﻡ ﯾﮏ ﺩﻭ ﺳﻪ ﮔﻨﺠﺸﮏ ﭘﺮ ﮔﻮ، ﺑﺎﺯ ﻫﺮ ﺩﻡ ﻣﯽ ﭘﺮﻧﺪ، ﺍﯾﻦ ﺳﻮ ﻭ ﺁﻥ ﺳﻮ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩ ﺑﺮ ﺷﯿﺸﻪ ﻭ ﺩﺭ ﻣﺸﺖ ﻭ ﺳﯿﻠﯽ، ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﻧﯿﻠﯽ . ﯾﺎﺩﻡ ﺁﺭﺩ ﺭﻭﺯ ﺑﺎﺭﺍﻥ : ﮔﺮﺩﺵ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺩﯾﺮﯾﻦ؛ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﺗﻮﯼ ﺟﻨﮕﻞ ﻫﺎﯼ ﮔﯿﻼﻥ . ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺷﺎﺩ ﻭ ﺧﺮﻡ ﻧﺮﻡ ﻭ ﻧﺎﺯﮎ ﭼﺴﺖ ﻭ ﭼﺎﺑﮏ ﺍﺯ ﭘﺮﻧﺪﻩ، ﺍﺯ ﺧﺰﻧﺪﻩ، ﺍﺯ ﭼﺮﻧﺪﻩ، ﺑﻮﺩ ﺟﻨﮕﻞ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺯﻧﺪﻩ . ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺁﺑﯽ، ﭼﻮ ﺩﺭﯾﺎ ﯾﮏ ﺩﻭ ﺍﺑﺮ، ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻭ ﺁﻧﺠﺎ ﭼﻮﻥ ﺩﻝ ﻣﻦ، ﺭﻭﺯ ﺭﻭﺷﻦ . ﺑﻮﯼ ﺟﻨﮕﻞ، ﺗﺎﺯﻩ ﻭ ﺗﺮ ﻫﻤﭽﻮ ﻣﯽ ﻣﺴﺘﯽ ﺩﻫﻨﺪﻩ . ﺑﺮ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﻣﯿﺰﺩﯼ ﭘﺮ، ﻫﺮ ﮐﺠﺎ ﺯﯾﺒﺎ ﭘﺮﻧﺪﻩ . ﺑﺮﮐﻪ ﻫﺎ ﺁﺭﺍﻡ ﻭ ﺁﺑﯽ؛ ﺑﺮﮒ ﻭ ﮔﻞ ﻫﺮ ﺟﺎ ﻧﻤﺎﯾﺎﻥ، ﭼﺘﺮ ﻧﯿﻠﻮﻓﺮ ﺩﺭﺧﺸﺎﻥ؛ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ . ﺳﻨﮓ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺟﺴﺘﻪ، ﺍﺯ ﺧﺰﻩ ﭘﻮﺷﯿﺪﻩ ﺗﻦ ﺭﺍ؛ ﺑﺲ ﻭﺯﻍ ﺁﻧﺠﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ، ﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻡ ﺩﺭ ﺷﻮﺭ ﻭ ﻏﻮﻏﺎ . ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ، ﺑﺎ ﺩﻭ ﺻﺪ ﺯﯾﺒﺎ ﺗﺮﺍﻧﻪ؛ ﺯﯾﺮ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﭼﺮﺥ ﻣﯿﺰﺩ، ﭼﺮﺥ ﻣﯿﺰﺩ، ﻫﻤﭽﻮ ﻣﺴﺘﺎﻥ . ﭼﺸﻤﻪ ﻫﺎ ﭼﻮﻥ ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﺁﻓﺘﺎﺑﯽ، ﻧﺮﻡ ﻭ ﺧﻮﺵ ﺩﺭ ﺟﻮﺵ ﻭ ﻟﺮﺯﻩ؛ ﺗﻮﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺳﻨﮓ ﺭﯾﺰﻩ، ﺳﺮﺥ ﻭ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺯﺭﺩ ﻭ ﺁﺑﯽ . ﺑﺎ ﺩﻭ ﭘﺎﯼ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺩﻭﯾﺪﻡ ﻫﻤﭽﻮ ﺁﻫﻮ، ﻣﯽ ﭘﺮﯾﺪﻡ ﺍﺯ ﻟﺐ ﺟﻮ، ﺩﻭﺭ ﻣﯿﮕﺸﺘﻢ ﺯ ﺧﺎﻧﻪ . ﻣﯽ ﮐﺸﺎﻧﯿﺪﻡ ﺑﻪ ﭘﺎﯾﯿﻦ، ﺷﺎﺧﻪ ﻫﺎﯼ ﺑﯿﺪ ﻣﺸﮑﯽ ﺩﺳﺖ ﻣﻦ ﻣﯽ ﮔﺸﺖ ﺭﻧﮕﯿﻦ، ﺍﺯ ﺗﻤﺸﮏ ﺳﺮﺥ ﻭ ﻣﺸﮑﯽ . ﻣﯽ ﺷﻨﺪﯾﻢ ﺍﺯ ﭘﺮﻧﺪﻩ، ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﯼ ﻧﻬﺎﻧﯽ، ﺍﺯ ﻟﺐ ﺑﺎﺩ ﻭﺯﻧﺪﻩ، ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻫﺮ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺭ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻮﺩ ﺩﻟﮑﺶ، ﺑﻮﺩ ﺯﯾﺒﺎ؛ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﺳﺮﻭﺩﻡ ” ﺭﻭﺯ، ﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﺩﻻﺭﺍ ! ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺕ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺧﺸﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﭼﻨﯿﻦ ﺭﺧﺴﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ؛ ﻭﺭﻧﻪ ﺑﻮﺩﯼ ﺯﺷﺖ ﻭ ﺑﯿﺠﺎﻥ . ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ، ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﺳﺒﺰﯼ ﻭ ﺧﻮﺑﯽ ﮔﻮ ﭼﻪ ﻣﯽ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺟﺰ ﭘﺎﻫﺎﯼ ﭼﻮﺑﯽ ﮔﺮ ﻧﺒﻮﺩﯼ ﻣﻬﺮ ﺭﺧﺸﺎﻥ؟ ﺭﻭﺯ، ﺍﯼ ﺭﻭﺯ ﺩﻻﺭﺍ! ﮔﺮ ﺩﻻﺭﺍﯾﯽ ﺳﺖ، ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺷﺪ . ﺍﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﺳﺒﺰ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ! ﻫﺮ ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺳﺖ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺷﺪ ”. ﺍﻧﺪﮎ ﺍﻧﺪﮎ، ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ، ﺍﺑﺮ ﻫﺎ ﮔﺸﺘﻨﺪ ﭼﯿﺮﻩ . ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﺮﺩﯾﺪ ﺗﯿﺮﻩ، ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪ ﺭﺧﺴﺎﺭﻩ ﯼ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺭﺧﺸﺎﻥ ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺎﺭﺍﻥ، ﺭﯾﺨﺖ ﺑﺎﺭﺍﻥ . ﺟﻨﮕﻞ ﺍﺯ ﺑﺎﺩ ﮔﺮﯾﺰﺍﻥ ﭼﺮﺥ ﻫﺎ ﻣﯽ ﺯﺩ ﭼﻮ ﺩﺭﯾﺎ ﺩﺍﻧﻪ ﻫﺎ ﯼ ‏[ ﮔﺮﺩ ‏] ﺑﺎﺭﺍﻥ ﭘﻬﻦ ﻣﯿﮕﺸﺘﻨﺪ ﻫﺮ ﺟﺎ . ﺑﺮﻕ ﭼﻮﻥ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺑﺮﺍﻥ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺍﺑﺮ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺗﻨﺪﺭ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻏﺮﺍﻥ ﻣﺸﺖ ﻣﯿﺰﺩ ﺍﺑﺮ ﻫﺎ ﺭﺍ . ﺭﻭﯼ ﺑﺮﮐﻪ ﻣﺮﻍ ﺁﺑﯽ، ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻧﻪ، ﺍﺯ ﮐﺮﺍﻧﻪ، ﺑﺎ ﺷﺘﺎﺑﯽ ﭼﺮﺥ ﻣﯿﺰﺩ ﺑﯽ ﺷﻤﺎﺭﻩ . ﮔﯿﺴﻮﯼ ﺳﯿﻤﯿﻦ ﻣﻪ ﺭﺍ ﺷﺎﻧﻪ ﻣﯿﺰﺩ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺩ ﻫﺎ، ﺑﺎ ﻓﻮﺕ، ﺧﻮﺍﻧﺎ ﻣﯽ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪﺵ ﭘﺮﯾﺸﺎﻥ . ﺳﺒﺰﻩ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺩﺭﺧﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﮔﺸﺖ ﺩﺭﯾﺎ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﺟﻮﺷﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ ﻭﺍﺭﻭﻧﻪ ﭘﯿﺪﺍ . ﺑﺲ ﺩﻻﺭﺍ ﺑﻮﺩ ﺟﻨﮕﻞ، ﺑﻪ، ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺟﻨﮕﻞ! ﺑﺲ ﻓﺴﺎﻧﻪ، ﺑﺲ ﺗﺮﺍﻧﻪ، ﺑﺲ ﺗﺮﺍﻧﻪ، ﺑﺲ ﻓﺴﺎﻧﻪ . ﺑﺲ ﮔﻮﺍﺭﺍ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻪ، ﭼﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻮﺩ ﺑﺎﺭﺍﻥ! ﻣﯽ ﺷﻨﯿﺪﻡ ﺍﻧﺪﺭ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻫﺮ ﻓﺸﺎﻧﯽ ﺭﺍﺯﻫﺎﯼ ﺟﺎﻭﺩﺍﻧﯽ، ﭘﻨﺪ ﻫﺎﯼ ﺁﺳﻤﺎﻧﯽ؛ “ﺑﺸﻨﻮ ﺍﺯ ﻣﻦ، ﮐﻮﺩﮎ ﻣﻦ ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻢ ﻣﺮﺩ ﻓﺮﺩﺍ، ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ – ﺧﻮﺍﻩ ﺗﯿﺮﻩ، ﺧﻮﺍﻩ ﺭﻭﺷﻦ – ﻫﺴﺖ ﺯﯾﺒﺎ، ﻫﺴﺖ ﺯﯾﺒﺎ، ﻫﺴﺖ ﺯﯾﺒﺎ می شنیدم اندر این گوهر فشانی رازهای جاودانی, پندهای آسمانی بشنو از من کودک من پیش چشم مرد فردا زندگانی خواه تیره خواه روشن هست زیبا, هست زیبا, هست زیبا شاعر:گلچین گیلانی ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba
12.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
فرقی نمیکند، شب چگونه گذشت، هر صبح دنیا به ما سلامی دوباره میدهد صبح بزرگترین پاداش برای کسانیست که به جادوی بی نظیر زندگی ایمان دارند... صبح مثل معجزه میماند، آغاز دوباره‌ی یک زندگیست... سلام صبح بخیر 🌺🌸🌼 ─═┅═༅𖣔🌼𖣔༅═┅┅─ ✅کانال https://eitaa.com/safayyehziba