eitaa logo
" کانـالــ سفیران حجاب "
25.6هزار دنبال‌کننده
55.1هزار عکس
963 ویدیو
29 فایل
ادمین ثبت نام مسابقه: @girls_313 . تبلیغات سفیر 313👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/573243688C45fe529fd3
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ در سال 1347 با تصویب قانون آب بستر رودخانه‌ها و انهار و مسیلها با اعلام اینکه حدود آن از جانب دولت تعیین خواهد شد در مالکیت دولت قرار گرفت ودر قانون توزیع عادلانه مصوب 1361 نیز در اختیار حکومت اسلامی قرار گرفت .سوال:ماهیت این اراضی چیست؟و اینکه اگر این اراضی جزو انفال هستند آیا تملک و اخذ سند مالکیت آن به تاریخ قبل از قانون 1347 شرعی است؟اصولاً اراضی آباد بالاصاله را کسی می‌تواند تملک کند و سند بگیرد؟ به طور کلی این اراضی جزو انفال بوده و در اختیار حکومت اسلامی است و لازم است در این امور، به مقتضای قوانین دولت اسلامی عمل شود. ضمائم: پاسخ مراجع عظام تقلید نسبت به این سؤال، چنین است:[1] حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مد ظله العالی): 1. این امور از اقسام انفال است. 2. طبق قوانین احیاء موات مالک می‌شوید. 3. در حال حاضر این کار باید با هماهنگی و اجازه از مسئولین حکومت اسلامی باشد. حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی(مد ظله العالی): لازم است در این امور به مقتضای قوانین مورد امضای ولی فقیه عمل شود. حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی): به طور کلی موارد ذکر شده از انفال بوده  و چنانچه احیا شود ملک محیی خواهد بود. حضرت آیت الله هادوی تهرانی (دامت برکاته): این اراضی جزء انفال است و از نظر ما همه انواع زمین، ملک حکومت اسلامی است و به مالکیت دیگران در نمی‌آید. بنابراین بعد از استقرار دولت اسلامی، می‌توان به میزان و کیفیتی که دولت اسلامی  اذن داده است، در آن زمین‌ها تصرف کرد و  در صورتی که فرد با اذن دولت اسلامی بر روی آن زمین اعیان ایجاد کند، فقط مالک اعیان خواهد بود. لینک به سایت استفتائات   [1]. استفتا از دفاتر آیات عظام: مکارم شیرازی، صافی گلپایگانی، نوری همدانی (مد ظلهم العالی) توسط سایت اسلام کوئست.
امام‌سجاد(علیه السلام): از دروغ بپرهيزيد،چه خُرد وچه بزرگ، چه به جدّ و چه به شوخی. (گزیده تحف العقول‌ح۱۲۲)
✍ آیا روایاتی از امامان شیعه نیز وجود دارد که خواندن بخشی از یک سوره را بعد از قرائت حمد کافی بداند؟ در مورد کفایت خواندن تنها بخشی از یک سوره در نمازهای واجب، چند دسته روایت وجود دارد: الف) عدم کفایت خواندن بخشی از سوره در نماز برخی از روایات بیان می‌کنند که در نماز نمی‌توان به خواندن بخشی از یک سوره اکتفا نموده بلکه باید تمام آن را خواند؛ مانند: امام صادق‌(ع) از پدرانش نقل نمود که پیامبر اسلام(ص) از خواندن کمتر از یک سوره(کامل) و تکه‌تکه‌ کردن سوره‌ها در نمازهای واجب نهی کرد.[1] امام صادق(ع): در نماز واجب کمتر و بیشتر از یک سوره(کامل) خوانده نمی‌شود.[2] ب) کفایت خواندن بخشی از یک سوره در نماز برخی از روایات بیان می‌کنند که در نماز می‌توان به خواندن بخشی از یک سوره نیز اکتفا نمود؛ مانند: امام باقر(ع) و یا امام صادق(ع) در جواب کسی که پرسیده بود، آیا می‌شود یک سوره را در نماز تقسیم نمود، فرمود: «بله، می‌شود این کار را کرد و به هر شکل ممکن می‌توان سوره‌‌ها را تقسیم نمود».[3] ابوبصیر از امام صادق(ع) پرسید که آیا می‌توان در نمازهای واجب، یک سوره را در دو رکعت نماز تقسیم نمود و خواند؟ امام(ع) فرمود بله، اگر آن سوره شامل شش آیه باشد، نصف آن در رکعت اول و نصف دیگر را در رکعت دوم خوانده می‌شود.[4] از امام رضا(ع) پرسیده شد که آیا می‌توان در یک رکعت نماز سوره حمد و نصف یک سوره و در رکعت بعد ادامه آن سوره را بدون آن‌که سوره حمد را بخواند، خواند؟ آن‌حضرت(ع) فرمود: «می‌توان (در رکعت دوم) سوره حمد و ادامه سوره‌ای (که در رکعت اول خوانده شد) را خواند».[5] فقهای شیعه در جمع‌بندی روایات و با توجه به روایاتی که بیان می‌کنند که در نماز واجب نمی‌شود به خواند بخشی از یک سوره بسنده کرد، و با توجه به این واقعیت که روایاتی که خواندن بخشی از سوره را کافی‌ می‌دانند، موافق با مذهب اهل‌‌سنت می‌باشند، نتیجه گرفته‌اند که برخی روایات دسته دوم ناشی از تقیه بوده و برخی دیگر ویژه نماز نافله است.[6] لذا فتوا داده‌اند که در نماز واجب نمی‌شود بخشی از یک سوره را خواند، اما در نماز نافله و یا در حالت تقیه می‌توان به خواندن بخشی از یک سوره اکتفا نمود.[7]   [1]. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام و ذکر الحلال و الحرام و القضایا و الأحکام، محقق، مصحح، فیضی، آصف،‏ ج 1، ص 161، قم، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، چاپ دوم، 1385ق. [2]. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، محقق، مصحح، غفاری، علی اکبر، آخوندی، محمد، چ 3، ص 314، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [3]. شیخ طوسی، تهذیب الاحکام، محقق، موسوی خرسان، حسن، ج 2، ص 73، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، 1407ق. [4]. همان، ج ‏2، ص  294. [5]. همان، ص  296. [6]. همان، ص  294. [7]. «خواندن سوره کامل در نماز»، 10932؛ «خواندن چند سوره در یک رکعت نماز»، 49571؛ «حکمت خواندن سوره حمد در نماز»، 46328؛ «خواندن مجدد سوره حمد در یک رکعت»، 30398.
پیامبر گرامی (صلی‌الله علیه وآله): اقَلُّ النّاسِ لَذّةً اَلحَسود. آدم حسود كمترین لذت و خوشی را از زندگی می‌برد. بحار، ج 77، ص 112.
✍ تفاوت سَبیل و صِراط چیست ؟ والَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (69 - عنکبوت) و آنان که در (راه) ما (به جان و مال) جهد و کوشش کردند محققاً آن‌ها را به راه‌های (معرفت و لطف) خویش هدایت می‌کنیم. در آیه فوق واژه «سَبیل» جمع بسته شده و به معنای «راه‌های هدایت» است. وأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ (153 - انعام) و این است راه راست من، از آن پیروی کنید و از راه‌های دیگر که موجب تفرقه شما از راه اوست متابعت نکنید. این است سفارش خدا به شما، شاید پرهیزگار شوید. واژه سَبیل جمع «سُبُل» بوده اما «صِراط» مفرد است و جمع ندارد. صِراط همان راهی است که از دنیا به آخرت کشیده شده و انسان را در دنیا و آخرت سعادتمند می‌کند و بدون خطر و با آرامش او را به بهشت ابدی بعد از مرگ می‌رساند. برای واردشدن به این صراط و شاهراه هدایت، راه‌هایی فرعی هستند که به آن‌ها «سُبُل» گفته می‌شود که ختم به «صِراط» می‌شوند. مثال: احترام به والدین، دستگیری از نیازمندان، نماز شب، محبت راستین توأم با عملِ صالح به اهل‌بیت، مجالست در بزم مؤمنین و... سَبیل‌هایی هستند که می‌توانند انسان را به این شاهراه برسانند. گاهی دیده شده است کسی با بوسیدنِ پای پدر خود محبوب خداوند شده و دستش را در صراط خویش گرفته و قرارش داده است به طوری که چهل سال نماز شبش هرگز ترک نشده است. نور، نور را می‌آورد. صراط شیطان هم هر چند در قرآن ذکر نشده ولی چنین است، کسی با «ربا» که یکی از سُبُل شیطان است وارد راه شیطان شده و آلوده به زنا و قتل و... گشته است.
پیشنهاد ویژه 👇👇👇 اصطلاحات و نکات ناب حوزوی اصطلاحات و نکات : قرآنی/ اصولی /فقهی/ منطقی /فلسفی/ و..... مفید برای مصاحبه های علمی (قضاوت) و امتحانات شفاهی. @tollabdinijame @tollabdinijame میتونید کانال ما رو تبلیغ کنید
آیا حجاب و پوشش وابسته به سلیقه هر فرد هست و کسی اجازه نداره دخالت کنه؟ در موضوعاتی که صرفا سلیقه ای هستن، تا حد و حدودی هر کس هر طور که دلش میخواد میتونه واسه خودش تصمیم بگیره و طبق اون عمل کنه. مثلا در مورد، انتخاب ماشین،انتخاب شغل، انتخاب رنگ لباس،انتخاب محل سکونت و... که این انتخاب ما مشکلی برای کسی بوجود نمیاره اما در موضوعاتی که از حدود سلیقه خارج میشه و جزء قوانین یک جامعه و یا احکام الهی هست، دیگه نوع نگاه باید تغییر کنه. اینجا اگه کسی بگه خب من دلم میخواد کاملا برهنه بیام بیرون چون سلیقه من اینجوریه تفکر غلطی هست و جامعه اون رو نمی پدیزه در قضیه حجاب و عفاف هم یکی از مغالطه های عجیب و همیشگی اینه که میگن هر کی هر طوری که دلش میخواد لباس بپوشه ولی خودشون دختران مارو به بی حجابی دعوت می کنن و از کیلومترها اونورتر برای پوشش دختران ما تصمیم می گیرن درصورتیکه حجاب از دیرباز جز هویت زن ایرانی بوده اینجا موضوع بر میگرده به امر خداوند که در قرآن و روایات، بسیار به اون پرداخته شده. و الا اگه پوشش زن آزاد بود و دستور خداوند نبود و امربه معروف و نهی از منکر هم واجب نبود، واقعا چه لزومی داشت که اینهمه به حجاب اهمیت داده بشه؟! پس چون امر امر خداست، به خاطر خدا گفته میشه حجاب و عفاف... نه اینکه یک عالم دین و یا یک خانم محجبه ای سلیقه ی خودش رو بخواد تبلیغ کنه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ آیا میدانید ذُخرُ الحسین کیست؟ در جنگ صفین بود که امیرالمومنین (علیه السلام) نوجوانی سیزده ساله را نقاب بر صورتش زد و زره پوشانید و روانه میدان کرد . معاویه، ابوشعتاء که دلاور عرب بود و در شام او را حریف هزار اسب سوار میدانستند به میدان فرستاد ولی او گفت : در شأن من نیست که با این دلاوری هایم با او بجنگم پسرم برای او کافیست ...! ابوشعتاء ٩ پسر خودش را به میدان فرستاد و آن نوجوان همه را به درک واصل کرد ...! ابوشعتاء برای انتقام خون پسرانش خودش به میدان آمد اما فقط با یک ضربه به هلاکت رسید ...! امیرالمومنین (علیه السلام) به نوجوان فرمودند : بس است پسرم , برگرد ...! تمام لشگر گفتند یا علی بگذار جنگ را تمام کند اما امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند : نه او پسرم عباس قمر بنی هاشم است ...! اِنَهُ ذُخرُ الحسین: او ذخیره برای حسین است ...!
شخصی از امام سجاد (ع) پرسید: مرگ چیست؟ حضرت فرمودند: مرگ برای مومن برای مومن، کندن لباس چرکین و پر حشرات است و گشودن بندها و زنجیرهای سنگین و تبدیل آن به فاخرترین لباسها و خوشبوترین عطرها و راهوارترین مرکب ها و مناسب ترین منزلها است. مرگ برای کافر و برای کافر مانند کندن لباسی است فاخر و انتقال از منزلهای مورد علاقه و تبدیل آن به چرک ترین و خشنترین لباسها وحشتناکترین منزلها و بزرگترین عذاب. بحارالانوار، ج۶، ص۱۵۵
✍ چه کسی بدن مطهر امام حسین(علیه السلام) را دفن کرد؟ یکی از سوالات دینی که ممکن است برایمان پیش بیاید این است که چه کسی امام حسین را بعد از شهادتش دفن فرمود؟ چون کسی که امام معصوم را باید دفن کند خودش باید معصوم (امام دیگر) باشد؟ در این باره دیدگاه علما متفاوت است. یکی از نظریات ارائه شده در این باره مطابق آنچه در بعضی از روایات و کتب تاریخی آمده، چنین است: بدن مطهر امام حسین(ع) توسط فرزند گرامی شان امام زین العابدین(ع) در سرزمین کربلا به خاک سپرده شد؛ یعنی امام سجاد(ع) جهت تدفین و تشخیص شهدای کربلا مخصوصاً دفن پدر معصومش، حضرت امام حسین(ع) به حکم این ‌که «امام را جز امام کسی تغسیل و تکفین و تدفین نمی‌کند» از راه اعجاز از کوفه و زندان ابن زیاد به کربلا آمد و پیکرهای مطهر شهدا را دفن نمود. امام‌‌رضا(ع) در مناظره خود با پسر ابوحمزه فرمود: به من بگو آیا حسین بن علی(ع) امام بود؟ گفت: آری، امام فرمود: پس چه کسی امر دفن او را به عهده گرفت؟ گفت: علی بن الحسین(ع) پس امام فرمود: علی بن الحسین کجا بود؟ گفت در کوفه نزد پسر زیاد زندانی بود اما بدون این که آنها با خبر شوند به کربلا آمد و امر دفن پدر را سپری کرد و سپس به زندان برگشت. امام رضا(ع) فرمود: کسی که علی بن الحسین را قدرت داد که به کربلا بیاید، پدرش را دفن کند و برگردد، مرا نیز می‌تواند به بغداد ببرد تا پدرم را کفن و دفن کنم در حالی که نه در زندان هستم و نه در اسارت.۱ با توجه به این حدیث می توان گفت امام سجاد (ع) بدن مطهر پدر بزرگوارشان را به خاک سپردند. منابع:۱- موسوی مقرّم ،عبدالرزّاق ، زندگانی امام زین‌العابدین(ع)، ، ترجمه حبیب روحانی، ص ۵۷۸؛ شریف قرشی، باقر، تحلیلی از زندگانی امام سجاد(ع)، ، ترجمه محمدرضا عطایی، ج ۱، ص۲۴۳ . ‌‌‌