✍
فرق انسان مسلمان با غیر مسلمان اینه که اسلام میگوید با دعا، گریه و نذر و نیاز به همه جا میرسی ولی بقیه تلاش میکنن و پیشرفت میکنن مثل اروپایی ها!
کسانی که این شبهات را مطرح میکنند شاید بهتر باشد پیش از اشکال به اسلام لااقل یک دور قرآن و کلام اهل بیت را بخوانند.
اینکه باید برای رسیدن به هدف و پیشرفت تلاش کرد هیچ شکی نیست.
به صراحت هم در کلام اهل بیت (ع) آماده است:
امام رضا(ع) در رابطه درخواست پیروزی بدون تلاش از خدا میفرمایند:
هر کس از خداوند، توفیق بطلبد ولی تلاش نکند، خودش را مسخره کرده است.
مسند الامام الرضا(ع)، ج 1، ص 283
درخواست توفیق از خدا، بدون تلاش و کوشش به جایی نمی رسد و به تعبیر امام، چنین کسی خودش را مسخره کرده است؛ مثل آن که کسی از خدا روزی بخواهد، ولی هیچ فعالیتی و تلاشی برای معیشت نکند.
در قرآن هم سوره هود آیه ۸۸ خداوند میفرماید:
آنان که در راه ما جهاد و تلاش می کنند، ما هم راه های خود را به آنها نشان می دهیم
پس تلاش و کوشش مقدمه لازم رسیدن به موفقیت است.
نه تنها عیب از اسلام نیست بلکه عیب از فهم نادرست ما از اسلام است.
" کانـالـــ پـرسـمــــــانـــــ 313 "
http://eitaa.com/joinchat/2853830665C232c32048c
17.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مداحی حماسی حاج میثم مطیعی
دیگر با دشمن حرفی نمانده
اذن میدان ده
#لبیک_فرمانده
#انتقام_سخت
#شهید_محسن_فخری_زاده
✍
باطن برزخی ما به چه صورتی است؟!
استاد علامه حسن زاده آملی:
اگر آدمى می خورد و می خوابد و شهوت به كار می برد "بهيمه" است.
و اگر علاوه بر اين سه امر، ضرر و آسيب و آزار به خلق خدا دارد "سبع" است.
و اگر می خورد و می خوابد و شهوت به كار می برد و حيله و مكر و تزوير و خلاف و دروغ و از اين گونه امور با بندگان خدا دارد "شيطان" است.
و اگر می خورد و می خوابد و شهوت به كار می برد ولى صفات سبعى و شيطانى ندارد يعنى مردم و خلق خدا از او آسوده اند "ملك" است.
و اگر علاوه بر مقام ملكى بسوى معارف و ادراك حقايق عوالم وجود و سير در آنها و سير الى اللّه و في اللّه گرايش دارد "انسان" است.
ممدالهمم در شرح فصوص الحکم
علامه حسن زاده املی
#جمعه
#انتقام_سخت
✍
آیا اختصاص قسمت مستقلی برای بانوان در مساجد، برگرفته از توصیههای اسلامی و دینی است؟
حضور در مساجد باید همراه با آثار فرهنگی و معنوی باشد، به نحوی که انسان در صورت نرفتن به مسجد، به نوعی احساس کمبود کند. بنابر این، شایسته است که زمینه را برای حضور هرچه بهتر کسانی که خواهان حضور در مساجد باشند، فراهم نمود تا آنان آرامش بیشتری داشته باشند.
بعد از این مقدمه باید گفت؛ سیستم مساجد در صدر اسلام بسیار ساده بود و برخی از آنها حتی سقف هم نداشتند. بر این اساس، تفکیک جایگاه آقایان و بانوان در تمام مساجد - به نحوی که امروزه انجام میشود - چندان متصور نبود؛ و از همینرو در برخی مساجد، مانند منطقهی طواف در مسجد الحرام بیقین چنین تفکیکی وجود نداشت و آیه و روایتی هم وجود ندارد که به لزوم چنین تفکیکی توصیه کند؛ با این وجود اما گزارشهای تاریخی حاکی از آن است که در همان صدر اسلام نیز هنگام اقامهی نماز جماعت، بانوان پشت سر آقایان قرار گرفته و به صورت مختلط اقامهی جماعت نمیکردند:
ابن عباس در مورد شأن نزول آیه 24 سوره حجر[1] گفت: «کسانى بودند که براى رسیدن به فضیلت نماز جماعت، در صف جلو مىایستادند؛ اما کسانى بودند که براى نگاه کردن به زنان در صف عقب مىایستادند».[2] این امر نشان از آن دارد که امکان دیدن زنها تنها در صف آخر نماز امکانپذیر بود؛ از اینرو برخی افراد چشمچران در آن صف حضور مییافتند!
فاطمه بنت قیس گفت: «... زمانی که صدای منادی نماز جمعه را شنیدم، همراه دیگر مردمان روانهی مسجد شدم و در صف اول زنان که به دنبال صفوف مردان بود ایستادم».[3]
برخی گزارشها نیز نشاندهندهی آن است که در مساجدی که ازدحام در آنها بیشتر بود - و جهت آرامش بیشتر نمازگزاران و یا جلوگیری از فسادهای احتمالی - سعی میشد تا نوعی تفکیک میان زنان و مردان در نظر گرفته شود.
به عنوان نمونه، یکی از درهاى شرقى مسجد النبی(ص) «باب النساء» نام دارد که بعدها به دلیل رویارویى آن با خانهی «ریطه دختر ابو العباس سفّاح» به آن «باب ریطه» نیز گفته مىشد. در بیان علت نامگذارىاش گفته شد که پیامبر(ص) توصیه فرمود تا این در را به صورت ویژه براى رفت و آمد زنها در نظر بگیرند.[4]
در زمان خلیفهی دوم، زنان به امامت «سلیمان بن ابی حثمه» در حیاط و صحن مسجد النبی(ص) نماز جماعت میخواندند و مردان به امامت «ابی بن کعب» و «تمیم دارى» در مقام پیامبر(ص) و داخل مسجد نماز جماعت خود را برگزار میکردند.[5]
از گزارشها و روایاتی که نشانگر حضور برخی بانوان در پشت پرده میباشد،[6] لزوما تفکیک جایگاه آقایان و بانوان برداشت نمیشود؛ چون در آن زمان، گاه برخی مردان نیز در داخل مسجد پردهای زده و محدودهای برای خود ایجاد کرده و در داخل آن به عبادت میپرداختند.
به هر حال، امروزه که به سادگی میتوان این تفکیک را ایجاد کرد، اگرچه این تفکیک واجب و لازم نیست، اما هم برای آقایان و هم برای بانوان باایمان آسانتر خواهد بود.[7]
[1]. «وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمینَ مِنْکُمْ وَ لَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرینَ».
[2]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه، بلاغی، محمد جواد، ج 6، ص 514، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[3]. مقریزی، تقی الدین، امتاع الاسماع بما للنبی من الأحوال و الأموال و الحفدة و المتاع، تحقیق، نمیسی، محمد عبد الحمید، ج 9، ص 63، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1420ق.
[4]. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، تحقیق، تدمری، عمر عبد السلام، ج 5، ص 459، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ دوم، 1409ق؛ نورالدین على بن أحمد السمهودی، وفاء الوفاء بأخبار دار المصطفى، ج 2، ص 216، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 2006م.
[5]. ابن سعد کاتب واقدی، محمد بن سعد، الطبقات الکبری، تحقیق، عطا، محمد عبد القادر، ج 5، ص 19، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ اول، 1410ق.
[6]. طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، محقق، مصحح، خرسان، محمد باقر، ج 1، ص 98، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403ق.
[7]. «حضور زنان در مساجد برای امور معنوی»، 38698؛ «حضور زنان در مسجد»، 8710.
#جمعه
#کواکس
#اصل_نود
🔮همسایه
وَاللّهَ، اَللّهَ فِى جيرانِكُمْ، فَاِنَّهُمْ وَصِيَّةُ نَبِيِّكُمْ مازالَ يُوصِى بِهِمْ حَتَّى ظَنَنَّا اَنَّهُ سَيُوَرِّثُهُمْ.
امام على عليه السلام فرمود: خدا را، خدا را درباره همسايگان كه آن سفارش پيامبر صلي الله عليه و آله شماست، پيامبر صلي الله عليه و آلهمرتّب درباره همسايه سفارش مى كرد تا جائيكه ما گمان كرديم كه همسايه از همسايه ارث خواهد برد.
نهج البلاغه، 422
#حدیث_روز
#فاطمیه
✍
اگر نماز، انسان را از فحشا و منکر باز میدارد، چرا بعضی از نمازگزاران مرتکب خلاف میشوند؟
پاسخ : اولا تخمه پوک، هیچ گاه سبز نمیشود و نماز بدون حضور قلب، تخمه پوک است. نمازی سبب دوری انسان از مفاسد میشود که با حضور قلب باشد وگرنه حرکت لب و کمر چنین خاصیتی را ندارد. اگر مدرسه و دانشگاه به انسان رشد علمی میدهد به این معنا نیست که هر کس به مدرسه و دانشگاه رفت به آن رشد میرسد، بلکه به این معناست که مدرسه و دانشگاه بستر رشد است به شرط آن که با جدیت درس بخوانید و آنچه را میخوانید بفهمید. نماز نیز اگر با اصول و شرایطی که دارد اقامه گردد، مانع فحشا و منکر میشود. ان الصلوه تنهی عن الفحشاء و المنکر ( سوره عنکبوت، آیه 45. )
ثانیا نمازگزاری که گاهی خلاف میکند، اگر اهل نماز نبود خلافش بیشتر بود، زیرا همین نمازگزار برای صحیح بودن نمازش مجبور است بدن و لباسش پاک باشد، لباس و مکانش از مال مردم نباشد و همین مقدار مراعات احکام و مسائل، سبب دور شدن او از برخی گناهان و منکرات میشود، همان گونه که پوشیدن لباس سفید، انسان را از نشستن روی زمین آلوده باز میدارد.
حاج آقا قرائتی
#فاطمیه
#نماز
#حاج_قاسم
✍
معاذ بن جبل کیست؟
معاذ بن جبل بن عمرو بن اوس بن عائذ؛ کنیهاش ابو عبد الرحمن و از انصار پیامبر اسلام(ص) است. او به همراه هفتاد نفر از کسانی بود که در بیعت عقبه؛ با پیامبر(ص) بیعت کرد و در جنگهایی؛ مانند بدر و اُحُد به همراه پیامبر(ص) شرکت کرد.
معاذ پس از شرکت در جنگ تبوک در ۲۸ سالگى، توسط پیامبر(ص) به عنوان معلم و کارگزار به یمن فرستاده شد و هنگامى که رسول خدا رحلت فرمود؛ معاذ در یمن بود؛ و زمانی که ابو بکر خلیفه شد، معاذ به فرماندهى منطقه «جند» یمن منصوب شد.
او پس از مدتی به مکه بازگشت، سپس به منطقه شام رفت در آنجا و در منطقهای به نام «عمواس» که نام ناحیهاى در اردن است به طاعون مبتلا گشته و در روزگار خلافت عمر، در ۳۸ سالگى درگذشت و نسلى از او باقى نماند.
اهل سنت روایات متعددی را درباره فضائل معاذ بن جبل بیان کردهاند، اما یکی از مشهورترین مواردی که از او در این منابع نقل شده است، همان موضوع «عمل به رأی» است که بنابر آنچه از اهل سنت نقل شده است، این موضوع مورد تأیید پیامبر اسلام(ص) نیز قرار گرفته است.
در این نقل آمده است:
«زمانی که پیامبر(ص)، معاذ را به منطقه یمن میفرستاد، از او پرسیدند: اگر مردم آنجا، قضاوتی پیش تو آوردند به چه منبعی برای صدور حکم استناد میکنی؟ معاذ گفت: به کتاب خدا. باز پیامبر(ص) پرسیدند: اگر حکم آنرا در کتاب خدا نیافتی چه میکنی؟ گفت: از سنت رسول خدا کمک میگیرم. باز از او پرسیدند: اگر در سنت رسول خدا نیافتی چه؟ گفت: آنگاه بدون هیچ واهمهای، به اجتهاد به رأی خود عمل میکنم. پیامبر(ص) دست خود را بر سینه او زده و فرمود: سپاس خدا را که فرستاده رسول خدا را به آنچه مورد پسند رسول خدا است، موفق گردانید».
این واقعه به این جهت مورد استقبال اهل سنت قرار گرفته که به دو منبع استنباط (قرآن و سنت) در نزد آنان اشاره شده است و در نبود این دو منبع، رأی شخص! مورد تأیید قرار گرفته است.
دیلمی در کتاب «ارشاد القلوب»، مطلبی آورده است که نشان از اظهار پشیمانی معاذ بن جبل در موضوع عدم حمایت وی از امام علی(ع) جهت جانشینی پیامبر اکرم(ص) را دارد.
✍
مکرّر مردم، خصوصاً جوانان می پرسند که چرا در نماز حال پیدا نمی کنیم؟ و چرا در نماز آن لذّتی را که باید ببریم، نمی بریم؟
حضرت سجاد(ع) در دعای ابوحمزه ثمالی پاسخ این پرسش را در ضمن چند «لعّل» بیان نموده است. حضرت میفرماید: «اَللَّهُمَّ اِنِّی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ تَهَیَّأْتُ وَ تَعَبَّأْتُ وَ قُمْتُ لِلصَّلَاةِ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ نَاجَیْتُ أَلْقَیْتَ عَلَیَّ نُعَاساً إِذَا أَنَا صَلَّیْتُ وَ سَلَبْتَنِی مُنَاجَاتَکَ إِذَا أَنَا نَاجَیْتُ مَا لِی کُلَّمَا قُلْتُ قَدْ صَلُحَتْ سَرِیرَتِی وَ قَرُبَ مِنْ مَجَالِسِ التَّوَّابِینَ مَجْلِسِی عَرَضَتْ لِی بَلِیَّةٌ أَزَالَتْ قَدَمِی وَ حَالَتْ بَیْنِی وَ بَیْنَ خِدْمَتِکَ؛
خدایا! براستی من هرگاه با [خودم] گفتم که مهیا و آماده شوم [برای یک نماز با حال] و برای نماز در پیشگاه تو و مناجات با تو ایستادم؛ چرت (بی حالی) بر من عارض نمودی، آن هم در حال نماز، و از من (و دلم) حال مناجات با خودت (و راز و نیاز) را گرفتی؛ در حالی که من با تو مناجات می کردم، چه شده است هر وقت می گویم باطنم اصلاح شده و همنشینی من با توبه کاران نزدیک شده است، گرفتاری برایم رخ می دهد که قدمهایم می لرزد [و حال نماز و نزدیکی به توبه کاران از من گرفته می شود] و بین من و خدمت تو [و حضور قلب و همنشینی با پاکان] حائل ایجاد می شود. [راستی راز این بی حالیها چیست؟]»
آنگاه با استفاده از علوم الهی خود به بیان عوامل این بی حالی می پردازد:
1⃣ «سَیِّدِی! لَعَلَّکَ عَنْ بَابِکَ طَرَدْتَنِی وَ عَنْ خِدْمَتِکَ نَحَّیْتَنِی؛ آقای من! شاید مرا از درگاهت رانده ای و از خدمت (و بودن در محضرت) دورم کرده ای.»
2⃣ «اَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُسْتَخِفّاً بِحَقِّکَ فَأَقْصَیْتَنِی؛ یا شاید دیدی من حق [طاعت و بندگی] تو را سبک شمردم؛ پس [مرا از خود و ارتباط با خود در نماز و مناجات] دور نموده ای.»
3⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی مُعْرِضاً عَنْکَ فَقَلَیْتَنِی؛ یا شاید دیدی مرا که از تو رو گردان بودم [و اعراض از خدا زندگی تلخی را به دنبال دارد؛چرا که] تو مرا بَد داشتی [و از من روگردان شدی].»
4⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ وَجَدْتَنِی فِی مَقَامِ الْکَاذِبِینَ فَرَفَضْتَنِی؛ یا شاید مرا در مقام دروغگویان یافتی پس مرا از خود دور نمودی.»
5⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی غَیْرَ شَاکِرٍ لِنَعْمَائِکَ فَحَرَمْتَنِی؛ یا شاید دیدی که [این همه] نعمتهای تو را شکر نگفتم [و در مسیر درست به کار نبردم]، پس مرا محروم ساختی.»
شکر نعمت، نعمتت افزون کند
کفر نعمت از کفت بیرون کند
6⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ فَقَدْتَنِی مِنْ مَجَالِسِ الْعُلَمَاءِ فَخَذَلْتَنِی؛ یا شاید مرا در مجالس علما نیافتی؛ پس خوارم داشتی[و حال مناجات و نمازم را از من گرفتی].»
7⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی فِی الْغَافِلِینَ فَمِنْ رَحْمَتِکَ آیَسْتَنِی؛ یا شاید دیدی بین غافلان به سر می برم؛ پس مرا از رحمت خود؛ مأیوس کردی [تا با همان غافلان همنشین باشم].»
8⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ رَأَیْتَنِی آلَفُ مَجَالِسَ الْبَطَّالِینَ فَبَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ خَلَّیْتَنِی؛ یا شاید دیدی که با اهل باطل و بیهودگان مأنوس و دمسازم؛ پس مرا به آنها واگذاشتی [و گفتی برو با همانها خوش باش! تو را با نماز و مناجات و راز و نیاز چه کار؟].»
9⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ لَمْ تُحِبَّ أَنْ تَسْمَعَ دُعَائِی فَبَاعَدْتَنِی؛ یا شاید [آن قدر گناه کردم] که دوست نداری صدای [مناجات و راز نیاز و] دعای مرا بشنوی؛ پس [با گرفتن حال] مرا [از خود] دور نمودی.»
🔟 «أَوْ لَعَلَّکَ بِجُرْمِی وَ جَرِیرَتِی کَافَیْتَنِی؛ یا شاید به خاطر جرم و گناهم کیفرم دادی [و اثر گناهم این بود که حال نماز و مناجات را از من بگیری؛ همچون غیبت و عمل نکردن به علم که حال نماز و ... را از انسان می گیرد].»
1⃣1⃣ «أَوْ لَعَلَّکَ بِقِلَّةِ حَیَائِی مِنْکَ جَازَیْتَنِی؛ یا شاید بخاطر کمی حیای من از تو [و حال آنکه از مردم حیا کردم؛ ولی تو را بر خود حاضر ندانستم] مرا مجازات کردی [و حال نماز و دعا را از من گرفتی].»