هدایت شده از رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
✅جواهر روبل اولین داور #مسلمان در انگلیس است که با حجاب کارداوری خود را انجام میدهد.او گفت:من اینجا هستم تا تصورات غلط را از بین ببرم . #دین من بخشی از وجود من است و من عاشق آن هستم.
🌐 @rahyafte_com
هدایت شده از رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
✅جواهر روبل اولین داور #مسلمان در انگلیس است که با حجاب کارداوری خود را انجام میدهد.او گفت:من اینجا هستم تا تصورات غلط را از بین ببرم . #دین من بخشی از وجود من است و من عاشق آن هستم.
🌐 @rahyafte_com
هدایت شده از رهیافتگان (تازه مسلمانان) وابسته به انجمن شهید انیلی
#آلمان 🇩🇪
#نگاه_از_بیرون _ قسمت اول
✳️ در دانشگاه گوته در #فرانکفورت، دوست #یهودی من #الکساندر همیشه سوالات زیادی درباره #اسلام و شیعه از من می پرسید. می گفت که می خواهد بداند این چه جور دینی است، و می خواهد از نزدیک بیشتر اسلام را بشناسد... دلیلش هم به گفته خودش این بود که یکی از #اقتصاددانان بزرگ (که اسمش یادم نیست) در کشورش #صربستان، اخیرا مسلمان شده. می گفت قبل از او، فقط افراد تحصیل ناکرده و کم سواد را #مسلمان دیده بوده و کنجکاو نبوده که بیشتر بداند...
راستش را بخواهید، کمی ابا داشتم از اینکه زیاد بپرسد و زیاد بگویم. این روزها در #اروپا شرایط طوری است که نمی شود خیلی به هر کسی اعتماد کرد و بی محابا از #دین حرف زد...
🔸یک روز که باز مرا از سالن مطالعه صدا زد و شروع کرد به سوال کردن، به او گفتم اگر واقعا دوست داری بیشتر بدانی، می توانی به #مرکز_اسلامی شیعیان در فرانکفورت بیایی و اتفاقا این شب های ماه رمضان، هر شب آنجا برنامه هست و من هم گاهگاهی می روم. پرسید، مثلا کی؟ گفتم امشب. و با من آمد!
🔸در راه مرتب سوال می کرد که آیا آنجا با من برخورد بدی نخواهند کرد؟! مرا بیرون نمی کنند؟!... مطمئنش کردم که چنین اتفاقی نخواهد افتاد. برای او از دوستان آلمانی مان در آنجا گفتم: دو سه نفری می شناختم که مسلمان شده بودند و مسئولیت هایی هم در مرکز داشتند. گفتم که آنها خیلی بهتر می توانند از دیدگاه او به مسائل نگاه کنند و جواب سوالاتش را بهتر خواهند داد. پرسید که آیا غذایی هم در کار هست، چون او هم #روزه است و بسیار گرسنه! گفت که به آیین خودشان روزه گرفته و نباید هیچ محصولی از حیوان را بخورد. نگران بود که فقط نان و پنیر داشته باشیم!
🔸وقتی رسیدیم مرکز، به او گفتم باید به قسمت مردانه برود و من آنجا او را نخواهم دید. وقتی با چشمان گرد شده پرسید چرا، خنده ام گرفت، فقط گفتم "اینطوری است دیگر"... از همسرم خواستم بیاید و با دوستانش او را آشنا کند و پیش آن دوست آلمانی مسلمان ببردش. اتفاقا دوست آلمانی ما هم بخاطر مادر یهودی اش، با نوع روزه ای که او گرفته بود، آشنا بود و دقیق راهنمایی اش کرد که از سفره #افطار چه بخورد و چه نخورد...
🔸وقتی مراسم تمام شد و بیرون توی حیاط مرکز دیدمش، خیلی سرحال و خوشحال با چند نفر گرم صحبت بود، از جمله #محمد، پسر روحانی مرکز اسلامی، که بسیار خوشرو است و گفت که الکساندر را به دوست پزشکش که هموطن او و مسلمان بود، معرفی خواهد کرد.
🔸در راه برگشت می گفت "آنها خیلی مهربان و خوب برخورد کردند. هیچ کس به من نگفت چرا بین صف های #نماز ایستاده ام و نماز نمی خوانم. حتی نگاه معنی داری هم به من نکردند." می گفت احساسش این بوده که دل های این آدمها جور دیگری به هم نزدیک است. صمیمیت و نزدیکی که به گفته خودش، قبلا ندیده و تجربه اش نکرده بود، و دوستش داشت.
🔸و حسابی خوشش آمده بود از #آش_رشته! می گفت "عجب افطاری می کنید شما! ارزش آن همه گرسنگی (۲۱ ساعت در آلمان پارسال!) را داشت واقعا!" و می گفت که دلش می خواسته آن مایع سفید رنگ روی آش (کشک!) را هم بخورد که دوست آلمانی ما به او گفته این محصول حیوانی است و طبق قوانین روزه یهودی، نباید آن را بخورد.
روایت از #زهرا
** پی نوشت: در کشورهای خارجی یا کنار غیرمسلمانان، همه چیز دینداری طور دیگری است. با سوالاتی روبرو می شوی که هرگز برایت سوال نبوده اند! انگار یک بار درونت را از بیرون نگاه می کنی، اعتقادات و رفتارهایت را زیر سوال می بری: گاهی تعجب می کنی، گاهی خنده ات می گیرد، گاهی شک می کنی، گاهی دلت قرص می شود... در مجموعه چندقسمتی "نگاه از بیرون" به این حس های عجیب و گاه متضاد می پردازیم، با کمک شما.
🔻برای ما از تجربیات خودتان بنویسید...
#تبلیغ_بین_المللی_اسلام
#ستاد_هسته_های_فکری_تبلیغی
#سفیران_انقلاب
http://t.me/safiran_khahar
@tick_idea
✅ مطالب بیشتر👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD_OoI_GncLAS4rKbw
✳️ “ما شب و روز جان می کنیم که مردم را #مسلمان کنیم، شما چرا کوشش می کنید که آنها را از #دین بیرون کنید؟!”
📌 در آن زمان در شهر ما [شهر تربت] و دیگر شهرها اداره ای بود به نام «ادارهٔ تحدید برای خرید و فروش تریاک»، یکی از #علمای دینی شهر ما که مردی محترم و نسبتاً عالم و باهوش بود لکن یا سلیقه اش چنین بود که زود به اشخاصی حمله می کرد و نسبت #کفر و #فسق می داد یا دوست می داشت که گاهی بدین وسیله سر و صدایی راه بیندازد، نمی دانم هر چه بود این آقای عالم، رئیس آن اداره را #تکفیر کرد. مردم هجوم بردند که او را بکشند. یکی از خوانین محلی که در آن زمان عهده دار امور انتظامی بود او را رهانید و مخفی کرد.
📌 مدتی آن مرد مخفی بود تا آنکه آبها از آسیاب افتاد. روز عید غدیری بود و مردم به دیدن پدرم [حاج آخوند #ملاعباس_تربتی، ۱۲۵۰-۱۳۲۲ شمسی] می آمدند. او نیز آمد و با پدرم مصافحه کرد و نشست و چای خورد و سپس خداحافظی کرد و رفت. این کار عملاً باعث #تبرئه آن مرد شد. خبر به گوشی آن آقای عالم رسید. نزد پدرم آمد و به شدت پرخاش کرد که چرا شخصی را که من تکفیر کرده ام شما پذیرفته و با او به رسم مسلمانی مصافحه کرده اید.
پدرم گفت: شما به چه دلیلی او را تکفیر کرده اید و از کجا کفر او بر شما معلوم گشت؟ آیا خودش نزد شما، العیاذبالله، یکی از ضروریات دین را انکار کرده؟ آیا دو شاهد عادل نزد شما شهادت داده اند؟
گفت: کسانی که محل #وثوق من هستند گفته اند.
📌مرحوم پدرم گفت: این کسانی که محل وثوق شما هستند آیا شما پشت سر آنها نماز میخوانید؟ آیا مال یا ناموس خود را نزد آنها به امانت میسپارید؟ آیا بر فرضی که آنها را متدین بدانید به فهم و تشخیص آنها هم وثوق دارید؟
پس از آن گفت: جناب آقای …. ما شب و روز جان می کنیم که مردم را مسلمان کنیم، شما چرا کوشش می کنید که آنها را از دین بیرون کنید؟! این چگونه خدمتی است که شما به دین می کنید؟ از باطن آنها چه خبر داریم؟ در ظاهر با همهٔ آنها معاملهٔ مسلمانی می کنیم و باید بکنیم. ما حق نداریم کسی را که به #ظاهر مانند همه مسلمانها اظهار مسلمانی می کند بگوییم تو مسلمان نیستی، باید از خدا بترسیم.
📌من سالها بعد با همان مرد تکفیر شده آشنا شدم و اتفاقا جزو مسلمانهای دو آتشه و مردی دانشمند و زحمتکش و نیک خوی بود. خدا همهٔ گذشتگان را بیامرزد.
🌈راوی: حجت الاسلام مرحوم حسینعلی راشد
@safiran_khahar
@rahyafte_com
هدایت شده از سفیران
🔰 نامه ۵۳ امیرالمومنین علی علیه السلام به مالک اشتر؛ #شاهکار حقوق بشر!
🔸وَ أَشْعِرْ قَلْبَكَ الرَّحْمَةَ لِلرَّعِيَّةِ وَ الْمَحَبَّةَ لَهُمْ وَ اللُّطْفَ بِهِمْ؛ وَ لَا تَكُونَنَّ عَلَيْهِمْ سَبُعاً ضَارِياً تَغْتَنِمُ أَكْلَهُمْ، فَإِنَّهُمْ صِنْفَانِ؛ إِمَّا أَخٌ لَكَ فِي الدِّينِ وَ إِمَّا نَظِيرٌ لَكَ فِي الْخَلْقِ، يَفْرُطُ مِنْهُمُ الزَّلَلُ وَ تَعْرِضُ لَهُمُ الْعِلَلُ وَ يُؤْتَى عَلَى أَيْدِيهِمْ فِي الْعَمْدِ وَ الْخَطَإِ؛ فَأَعْطِهِمْ مِنْ عَفْوِكَ وَ صَفْحِكَ مِثْلِ الَّذِي تُحِبُّ وَ تَرْضَى أَنْ يُعْطِيَكَ اللَّهُ مِنْ عَفْوِهِ وَ صَفْحِهِ...
🔹مهربانى با مردم و دوست داشتن آنها و لطف در حقشان را #شعار دل خود ساز؛ مانند حيوانی درنده مباش كه خوردنشان را غنيمت شمارى؛ زيرا مردم دو دسته اند يا #همكيشان تو در #دین هستند يا #همانندان تو در #آفرينش! از آنها خطاها سر خواهد زد و علتهايى عارضشان خواهد شد؛ ممکن است خواسته یا ناخواسته لغزشهايى كنند؛ از عفو و بخشش خود نصيبشان کن؛ همانگونه كه دوست دارى خداوند نیز؛ از عفو و بخشش خود تو را نصيب دهد.
⭕ تمام دنیا را بگردید؛ تمام تاریخ چند هزار ساله شاهنشاهی ایران را زیر و رو کنید؛ اگر حتی یک جمله مشابه " مردم دو دسته اند؛ یا همکیش تو در دین؛ یا همانند تو در خلقت" یافتید؛ آنوقت دم از حقوق انسانی بزنید. گشتیم و نبود؛ نگردید که نیست.
@safiran_enghlab
🆔 @the_facts313