(دیدار با حضرت آیت الله العظمی جاودان)
امروز سه شنبه ۵ آذر ۹۸ مراسم دیدار با حضرت آیت الله جاودان مدظله العالی با حضور خانواده های شهدای مدافع حرم محمد کامران و حمید رضا اسداللهی و جانباز حسین حیدری و فرماندهان و خواهران و برادران بسیجی حوزه اصناف شرق بازار تهران برگزار گردید.
╭━⊰🍃💔🍃⊱━╮ @safiran_shohadaa
╰━⊰🍃💔🍃⊱━╯
•|کـاشمیشدمستقیمبهـ شهـدا
بیسمزدبهشـٺوگفٺ
•|بهشـٺ
بهشت .زمین
آےشـهـدا بهـ بچهـ هابگیدبرگردن
اینجابچهـ هازمینگیـرشدن
زانوهاشونزیربار #گناهـخم شدهـ
#سلامماروبرسونیدبهـ آقا...
#یادشهداباصلواٺ
·
·
↳| @safiran_shohadaa |🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شوخی های شهید جواد محمدی تو سوریه حتما تماشا کنید💔
کلیپ🎥
@safiran_shohadaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹رهبرمعظم انقلاب خطاب به همسر شهید شهریاری:تركشی که نزدیک قلب شما خورد، اما وارد نشد؛ اتفاقی نیست و حتما خدا توقع دارد کاری بکنید
🌹سالگرد شهيد شهرياری
•••🍃♥️
#تلنـگر
گاهۍتلنگرمۍتواندهمینباشد
ڪهحرفۍاز شهیدےگفتهشود
وآناینباشدڪه ↓
[ماڪهازحلالشگذشتیم
شماازحرامشنمۍتوانیدبگذرید؟! ]
#واۍازگناهۍڪهدورڪند مارا
#ازرسیدنبهخوبیها
·
·
↳| @safiran_shohadaa |🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 مسابقه بزرگ کتابخوانی
🔸با محوریت کتاب
🔹تنها زیر باران
🔸روایت زندگی شهید مهدی زین الدین
▪️ از ۱۳ آبان تا ۱۲ بهمن ۹۸
▫️ با اهدای جوایز ارزنده...
@safiran_shohadaa
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
نیایش
💞خداوندا
سپاس تو را،
چه بسيار عيب كه پوشيدى بر من ،
و مرا رسوا نكردى،
و چه بسيار گناه كه پنهان كردى ،
و مرا بدان شهره شهر نساختى،
و بسا آلودگى ها كه بدان دست زدم ،
و تو پرده من ندريدى
و نشان بدنامی به گردنم نیاویخته ای
واز همسایگان من ، عیبجویان مرا
و کسانی که بر نعمتی که بر من عنایت کرده ای ،حسد می برند،
از عیب و عار من آگاه نکرده ای.
فرازی از دعای شانزدهم صحیفه ی سجادیه
شبتون زیبا درپناه خدا
_💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
💚⭐️وآلِ مُحَمَّدٍ
♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀🌺
#ولادت حضرت عبدالعظیم علیه السلام مبارک❤️
با نور تو راه مستقیمی داریم
در صحن تو جنت النعیمی داریم
دلتنگ کریم اهل بیتیم ولی
صد شکر که سَیّدالکریمی داریم
#سفیران شهدا
|@safiran_shohadaa |
مصاحبه صورت گرفته با فرزند گرامی شهید مدافع حرم منصور عباسی
امروز سالروز شهادت شهید عباسی می باشد روحش شاد نزد ارباب بی کفن ان شاالله به خانواده معززشان تبریک و تسلیت عرض میکنم
دبیر یادواره شهدای حرم
سفیران شهدا @safiran_shohadaa
🌷بـسم الرب الحسیـــن عطشـــــانا🌷
امام علے(علیه السلام):
خداوند ،شهدا را در قیامت با چنان جلال و نورانیتے وارد محشر مے کند که اگر انبیا سواره از مقابل آنان عبور کنند به احترام شهیدان پیاده میشوند!
سلام و عرض ادب خدمت همراهان وفادار کانال سفیران شهدا و خیرمقدم ویژه خدمت فرزند گرامی شهید مدافع حرم منصور عباسی که به دعوت شهدایی لبیک گفتند.
سلام عرض میکنم خدمت شما و همه ی بزرگوارن...
در خدمتتون هستم.
لطفا بیوگرافی خودتون و در صورت امکان بگویید
مختصری از زندگینامه پدرتون و نحوه شهادتشون رو بیان کنید
فاطمه عباسی هستم، فرزند دوم شهید مدافع حرم منصور عباسی.
سه فرزند دارم و دکتری ادبیات عرب.
ما سه فرزند هستیم برادرم سجاد که دکتری علوم سیاسی و حقوق دارد و نرگس که ارشد مدیریت مالی خوانده است.
پدرم در سال ۱۳۳۶ و در شهر هفشجان از توابع استان چهارمحال و بختیاری متولد شد ، عمر خود را در سپاه گذراند سال های جوانیش را در جبهه های حق علیه باطل و سال های پایانی عمرش را در دفاع از حریم اهل بیت و انسانیت و مبارزه با اهل شقاوت.
سال ۶۱ برادرش آیت الله در سن ۲۱ سالگی در خرمشهر به شهادت رسید و از آن تاریخ بود که همه تلاش پدرم این بود که از صف شهدا باز نماند و اتفاقا نکته جالب توجه این است که خوابی با همین محتوا او را در سن ۶۰ سالگی به دفاع از حرم فراخواند و در نهایت در سال ۹۶ و در آخرین مرحله از عملیات پاک سازی داعش از ناحیه سر به فیض شهادت نایل شد و محاسن سفیدش همچون حبیب بن مظاهر به خضاب خون رنگ آبرو گرفت .
شهید عباسی، مسئول مهندسی تیپ منطقه اثریا و چندین منطقه ی دیگه بودن.
قسمت مهندسی یعنی خط مقدم، باید سنگر میزدن، معبر میساختن، جاده صاف میکردن... و به قول شهید سنگر سازان بی سنگر!
شب قبل از شهادت به همرزمانشون گفته بودن از ناحیه سر آسیب می بینند و شهید میشن.
فردای اون روز باید معبر میزدن و این معبر برای انتقال رزمنده ها و نیروها و انجام عملیات بسیارحائز اهمیت بود و از طرفی کاملا در تیرس تک تیراندازهای داعش بود...
پدرم اجازه نداده بودن کسی این کار رو انجام بده و خودشون رفته بودن با اینکه ایشون شب تا صبح روی لودر کار میکردن و موقع استراحتشون بوده...
پدرم با آگاه بودن به اهمیت این معبر و جوان بودن نیروهاشون و خطری که نیروهاشون رو تهدید میکرده، خودشون پشت لودر میشینن و میگن شما خیلی جوان هستید خودم میرم،
روز جمعه، موقع اذان ظهر، کنار رود فرات، پس از انجام ماموریت و زدن معبر در حین برگشت، تک تیرانداز داعش سر ایشون رو مورد هدف قرار میده و ایشون به شهادت میرسن.
بنده در قم ساکن هستم. به خاطر پختن نذری در تاسوعا و عاشورا به شهرکرد میرویم.
آخرین بار ایشون را در حال پخت نذری دیدم و این آخرین دیدار من و پدرم بود .
چه اندازه پدر رو می شناسید؟
و یک خاطره جالب از پدرتون برامون تعریف کنید
در پاسخ به بخش اول سوالتان باید بگویم...
و ما کجا و تو ای با صفا کجا بودی...
تو از نخست شهیدی میان ما بودی...
اما خاطره اجازه بدهید بگویم شهدا نه تنها در مرگشان شهید بودند که در زندگیشان هم شهید بودند الان که نگاه می کنم می بینم از مهم ترین ویژگی های این شهید این بود که ایشان احترام والایی برای مادرشان و مادرم قایل بودند، مشکل گشای امور محله دوستان و فامیل بودند، بسیار خیر خواه و مهربان بود و جمع این ویژگی ها باعث شد خدا او را ببیند چون در زندگیش جز خدا نمی دید همه کارهایش برای خدا بود.
جالب است بدانید وقتی ایشان در مرحله اول عازم سوریه بودند به اصرار و اجبار برادر و خواهرم سفر خود را به تاخیر انداخت اما اصرار ایشان بر امر حق باعث شد تا ما را متقاعد کند حتی مجروحیت ایشان در مرحله اول سفر که منجر به جانبازیش برای بار دوم بعد از دفاع مقدس هم شده بود باز هم او را از این امر منصرف نکرد تا در نهایت بعد از سه بار اعزام همزمان با همان ایام اربعین البته با تاخیر کم به شهادت برسد.