eitaa logo
سفیران نهج البلاغه
65 دنبال‌کننده
138 عکس
13 ویدیو
0 فایل
ان شاءالله با توکل بر خداوندمتعال و مدد اهل بیت علیهم السلام، نهج البلاغه را خودمان میفهمیم و به دیگران میفهمانیم
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۶۱ نهج البلاغه.mp3
4.23M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ⭕️ ارزش مشورت و پرهیز از خودمحوری 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ارزش مشورت و پرهیز از خودمحوری 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: هر كس خود رأى شد به هلاكت رسيد و هر كس با ديگران مشورت كرد، در عقل هاى آنان شريك شد. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۱ نهج البلاغه نسبت به استبداد به رأی و خودکامگی هشدار می دهند و نتیجه اش را هلاکت معرفی می کنند. در مقابل، توصیه به مشاوره با متخصصین و نخبگان می کنند و نتیجه این مشاوره را مشارکت در عقل های آنان بیان می فرمایند. 🔻بنابراین اگر کسی بخواهد نظری که می دهد و تصمیمی که می گیرد، به کمترین خطا و قویترین پشتیبانی فکری باشد، بهترین راهبرد و استراتژی آن مشاوره با متخصصین است. 🔻در همین زمینه امیرالمؤمنین (علیه السلام) به مالک اشتر در نامه ۵۳ اینگونه امر می فرمایند: « با دانشمندان، فراوان گفتگو کن و با حکیمان فراوان بحث کن، که مایه آبادانی و اصلاح شهرها و برقراری نظم و قانونی است که در گذشته هم وجود داشته است.» 🔻اگر مشاوره برای همه مردم لازم است، برای حاکمان از همه بیشتر لازم است و هر چقدر جایگاه، پُست، منصب و مسؤولیت کسی خطیرتر و حساس تر می شود، کماً و کیفاً به مشاوره با متخصصان و نخبگان محتاج تر است تا حکیمان و عاقلان و نخبگان بتوانند ابعاد مسأله را خوب تحلیل بکنند و باز بکنند که مسؤول تصمیم گیر در لحظه تصمیم گیری هیچ نقطه ابهام و تردیدی برایش باقی نماند و تصمیمش با کمترین خطا مواجه بشود. 🔻البته مشاوره هم آدابی دارد، هر کسی لایق طرف مشاوره قرار گرفتن نیست. مولا علی(علیه السلام) در همان نامه ۵۳ نسبت به مشورت نکردن با بعضی از افراد به مالک اشتر اینگونه هشدار می دهند: «بخيل را در مشورت کردن دخالت نده که تو را از نيکوکاری باز می‌دارد و از تنگدستی می هراساند. ترسو را در مشورت کردن دخالت نده که در انجام کارها روحيّه تو را سُست می‌کند. حريص را در مشورت کردن دخالت نده که حرص را با ستمکاری در نظرت زينت می‌دهد. همانا بخل و ترس و حرص، غرايز گوناگونی هستند که ريشه آنها بدگمانی به خدای بزرگ است. بنابراین هرکسی هم لایق مشاور قرار گرفتن نیست. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع
فضیلت20کتاب 1001داستان از زندگانی حضرت علی علیه السلام.mp3
1.44M
💠 ماجرای زنی به نام ساره 🔵 🔹 درخواست عطا از رسول خدا ( صل الله علیه و آله وسلم ) 🌿 با خبر شدن جبرئیل از طوطئه ساره و شرح مختصر روایت در همین فایل صوتی 📚 منبع : فضیلت 20 از کتاب 1001 داستان از زندگی امام علی علیه السلام ┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅
سهم روزانه نهج البلاغه . . ..mp3
10.71M
🔈 نهج البلاغه گویا 🌹سهم روزانه نهج البلاغه ✅ خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌹🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 : (در سال ٣٤ هجری مردم در اطراف امام (علیه السلام ) جمع شده و از عثمان شکایت کردند و از او خواستند که با عثمان صحبت کند تا از اشتباهات خود دست بردارد. ) 🔹هشدار دادن به عثمان ♦️همانا مردم پشت سر من هستند و مرا ميان تو و خودشان ميانجی قرار داده اند، به خدا نمی دانم با تو چه بگويم؟ چيزی را نمی دانم که تو ندانی. تو را به چيزی راهنمايی نمی کنم که نشناسی. تو می دانی آنچه ما می دانيم. ما به چيزی پيشی نگرفته ايم که تو را آگاه سازيم و چيزی را در پنهانی نيافته ايم که آن را به تو ابلاغ کنيم. ديدی چنان که ما ديديم، شنيدی چنان که ما شنيديم، با رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بودی چنان که ما بوديم، پسر ابوقُحافه «ابابکر» و پسر خطّاب، در عمل به حق، از تو بهتر نبودند. تو به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در خويشاوندی از آن دو نزديک تری و داماد او شدی که آنان نشدند. پس خدا را، خدا را، پروا کن! سوگند به خدا! تو کور نيستی تا بينايت کنند، نادان نيستی تا تو را تعليم دهند، راه ها روشن است و نشانه های دين برپاست. پس بدان که برترين بندگان خدا در پيشگاه او رهبر عادل است که خود هدايت شده و ديگران را هدايت می کند، سنّت شناخته شده را برپا دارد و بدعت ناشناخته را بميراند. سنّت ها روشن و نشانه هايش آشکار است، بدعت ها آشکار و نشانه های آن برپاست و بدترين مردم نزد خدا، رهبر ستمگری است که خود گمراه و مايه گمراهی ديگران است، که سنّت پذيرفته را بميراند و بدعت ترک شده را زنده گرداند. من از پيامبر خدا (صلی الله علیه و آله) شنيدم که گفت: «روز قيامت رهبر ستمگر را بياورند که نه ياوری دارد و نه کسی از او پوزش خواهی می کند، پس او را در آتش جهنّم افکنند و در آن مانند سنگ آسياب می چرخد، تا اينکه به قعر دوزخ رسيده، به زنجير کشيده شود.» من تو را به خدا سوگند می دهم که امام کشته شده اين امّت مباشی، چرا که پيش از اين گفته می شد. در ميان اين امّت، امامی به قتل خواهد رسيد که دَرِ کشتار تا روز قيامت گشوده خواهد شد و کارهای امّت اسلامی با آن مشتبه شود و فتنه و فساد در ميانشان گسترش يابد، تا آنجا که حق را از باطل نمی شناسند و به سختی در آن فتنه ها غوطه ور می گردند. برای مروان چونان حيوان به غارت گرفته مباش که تو را هر جا خواست براند، آن هم پس از ساليانی که از عمر تو گذشته و تجربه ای که به دست آورده ای. (عثمان گفت: «با مردم صحبت کن که مرا مهلت دهند تا از عهده ستمی که به آنان رفته برآيم» ) امام(علیه السلام) فرمود: آنچه در مدينه است به مهلت نياز ندارد، و آنچه مربوط به بيرون مدينه باشد تا رسيدن فرمانت مهلت دارند. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
سهم مطالعه نهج البلاغه خطبه ۱۶۴ تا ۱۶۳ ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄ 📜 1️⃣ خداشناسی ♦️سپاس خداوندی را سزاست که آفريننده بندگان و گستراننده زمين و جاری کننده آب در زمين های پَست و روياننده گياه در کوه ها و تپّه های بلند می باشد، نه اوّل او را آغازی و نه اَزَلی بودن او را پايانی است، آغاز هر چيزی و جاويدان است و پايدار و ماندگار بدون مدّت و زمان است. پيشانی بندگان در برابر عظمت او به خاک افتاده، و لب ها در اعتراف به يگانگی او در حرکتند. به هنگام آفرينش برای هر پديده ای حدّ و مرزی قرار داد تا برای وجود بی نهايت او همانندی نباشد. گمان ها خدا را با اندازه ها و حرکت ها و اندام ها و آلت ها نمی توانند اندازه گيری نمايند. نمی توان گفت: خدا از کی بود؟ و تا کی خواهد بود؟ وجود آشکاری است که نمی توان پرسيد: از چيست؟ و حقيقت پنهانی است که نمی توان پرسيد در کجاست؟ نه جسم است که او را نهايتی باشد و نه پوشيده ای که چيزی او را در برگرفته باشد، به موجودات آن قدر نزديک نيست که به آنها چسبيده و آن قدر دور نيست که جدا و بريده باشد. بر خداوند، خيره نگريستن بندگان و بازگشتن لفظی به زبان آنان، نزديک شدن به تپّه ای، گام برداشتن در تاريکی شب، يا راه رفتن در مهتاب که نور می افشاند و درخشش خورشيدی که پس از ماه طلوع می کند و با طلوع و غروبش و آمدن شب و روز، چرخ زمان می گردد و تاريخ ورق می خورد، هيچ کدام پنهان نيست. خدا پيش از هر نهايت و مدّت و فراتر از هر گونه حساب و شمارش است، خدا والاتر از آنچه می باشد که عقل های عاجز تشبيه کنندگان تصوّر می کند. والاتر از صفات پديده ها و اندازه ها و قُطرهاست که برای موجودات مادّی پندارند و جايگاه هايی که برای آن در نظر می گيرند؛ زيرا حدّ و مرز و اندازه، شايسته پديده هاست و به غير خدا تعلّق دارد. 2️⃣ وصف آفرينش ♦️ پديده ها را از موادّی اَزَلی و اَبَدی نيافريد، بلکه آنها را از نيستی به هستی آورد و برای هر پديده ای حَدّ و مرزی تعيين فرمود و آنها را به نيکوترين صورت زيبا، صورت گری کرد. چيزی از فرمان او سرپيحی نمی کند و خدا از اطاعت چيزی سود نمی برد، علم او به مردگانی که رفتند چونان آگاهی او به زندگانی است که هستند و علم او به آسمان های بالا چونان علم او به زمين های زيرين است. 3️⃣ شگفتی آفرينش انسان ♦️ای انسان! ای آفريده راست قامت، ای پديده نگاهداری شده در تاريکی های رحم های مادران و قرار داده شده در پرده های تو در تو! «آغاز آفرينش تو از گل و لای بود» و سپس «در جايگاه آرامی نهاده شدی تا زمانی مشخّص و سرآمدی تعيين شده» و آنگاه که در شکم مادرت حرکت می کردی، نه دعوتی را می توانستی پاسخ دهی و نه صدايی را می شنيدی. سپس تو را از قرارگاهت بيرون کردند و به خانه ای آوردند که آن را نديده بودی و راه های سودش را نمی دانستی، پس چه کسی تو را در مکيدن شير، از پستان مادر هدايت کرد؟ و به هنگام نياز جايگاه های طلب کردن و خواستن را به تو شناساند؟ هرگز آن کس که در توصيف پديده ای با شکل و اندازه و ابزار مشخّص درمانده باشد، بدون ترديد از وصفِ پروردگارش ناتوان تر و از شناخت خدا با حَدّ و مرز پديده ها دورتر است. ┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
همراهان گرامی.m4a
58.5K
با سلام به همراهان گرامی ⚠️ توجه ! 📢 این بخش که مربوط به نهج البلاغه می باشد ، ان شاالله پس از آماده سازی در کانال قرار خواهد گرفت.
🔵 ارزش تداوم عمل 💠 کار اندکى که ادامه یابد، از کار بسیارى که از آن به ستوه آیى امیدوار کننده تر است. 📒 ، خطبه ۲۷۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شرح حکمت ۱۶۴ نهج البلاغه.mp3
5.07M
🌹سلسله جلسات ✅ شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 📒 ۱۶۴ ⭕️ روش برخورد با متجاوزان 🎙حجت الاسلام
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 روش برخورد با متجاوزان 🔰 درود خدا بر امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: رعايت حقّ كسی كه او حقّ خویش را محترم نمی شمارد، نوعی بردگی اوست. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۶۴ می فرمایند: «مَنْ قَضَى حَقَّ مَنْ لَا يَقْضِي حَقَّهُ فَقَدْ عَبَدَهُ». رعایت حقّ کسی که حق را ادا نمی کند بردگی اوست. 🔻 یعنی درست است که اسلام و از جمله امیرالمؤمنین (علیه السلام) دائماً به گذشت، عفو و بخشش و ایثار و فروتنی و تغافل در مقابل دوستان و مومنین توصیه می کنند، اما این اخلاقهای زیبا به شرطی مجاز است که منجر به عمل و اثر ضدّ تربیتی نشود. مثلاً من اگر گذشت کردم و ظالم پروری کردم، این گذشت غلط است. 🔻امیرالمؤمنین (علیه السلام) در حکمت ۱۵۵ نهج البلاغه می فرمایند: وفای به پیمان در مقابل کسی که خیانت در پیمان می کند، خودش نوعی خیانت است. 🔻پس ما یک حد و مرزی داریم برای آن تواضع ها ، فروتنی ها و اخلاق حسنه و آن عبارت است از اینکه این اخلاق ما طرف مقابل را جری نکند و اثر منفی تربیتی نداشته باشد. 🔻 در حکمت ۴۵۱ یک نمونه اش را می خوانیم: «زُهْدُكَ فِي رَاغِبٍ فِيكَ نُقْصَانُ حَظٍّ وَ رَغْبَتُكَ فِي زَاهِدٍ فِيكَ ذُلُّ نَفْسٍ ». اگر کسی به تو اظهار تمایل کرد، محبت کرد، توجه کرد، ولی تو بی اعتنایی، بی توجهی و بی محلّی کردی، همین بی توجهی و بی محلی تو نسبت به کسی که به تو رغبت دارد، نشانه نقصان شخصیت تو است. تو از نظر محبت آدم دارای کمبودی هستی. در مقابل، اگر کسی به تو بی رغبت است و تو بخواهی مدام به او اظهار محبّت بکنی، این هم نشانه ضعف شخصیت تو است و آن ضعف شخصیّت چیست؟ « ذُلُّ نَفْسٍ». معلوم می شود که از نظر شخصیتی آدم ذلیلی هستی که تمنا به گدایی محبت از کسی می کنی که هیچ احترام و اعتنایی به تو نمی گذارد. 🔻در نامه ۳۱ هم در بند ۱۵ به فرزند عزیزش می نویسند: چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستی را برقرار کن، اگر روی برگرداند تو مهربانی کن، اگر بُخل ورزید تو بخشنده باش، اگر از تو دوری گزيد تو نزديک شو، اگر سخت گرفت تو آسان گير و به هنگام خطا و گناهش عذر او را بپذير، چنانکه گويا بنده او می باشی و او صاحب نعمت تو است_ بلافاصله می نویسند_ اما دستورات ياد شده را مبادا با غير دوستانت انجام دهی، يا با انسان هايی که سزاوار آن نيستند به جا آوری. 🔻بنابراین حد فضائل اخلاقی در روابط اجتماعی آنجایی است که اگر ما تواضع کنیم، اگر ما وفاداری نشان بدهیم، اگر ما اظهار محبت کنیم، اگر ما حق طرف را ادا کنیم، او جری تر می شود و تعدّی می کند و ظالم تر می شود. آنجا دیگر حق ادامه این اخلاق را نداریم. 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع