سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۷۱ *═✧❁﷽❁✧═* از اول جنگ شبانه روز در بیمارستان درگی
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۷۲
*═✧❁﷽❁✧═*
چهره های بزک کرده💆♀ با موهایی سشوار زده. معلوم بود چندین ساعت وقت صرف آرایش کرده بودند. وقتی نزدیک شدند متوجه شدیم رنگ لاک ناخن💅 هایشان با لباسشان هماهنگ است از همه جالب تر زیور آلاتی💍 بود که با تمام سنگینی به دست و گردن و گوش هایشان👂 آویزان کرده بودند. کج کلاه های سرخ رنگی بر سر داشتند و آدامس می جویدند. با تعجب به ظاهر آنها نگاه 👀می کردم. در عروسی ها هم چنین صورت های بزک کرده ای ندیده بودم❌
مریم گفت: باز خوبه چند تا زن دیدیم تا باهاشون راجع به نیازهای بهداشتی زنانه صحبت کنیم، بالاخره اینها هم جنس خودمان هستند و می شه دو کلمه باهاشون حرف زد✅
وقتی رسیدند ما را در مقابل نگاه ها و پوزخندهای😶 تحقیر آمیز آنها به صف کردند. در لبخندهای تلخشان چنان غضبی😡 بود که می ترسیدم همین الان با دندان ما را تکه پاره کنند. فرماندهی که آنها را هدایت می کرد گفت: هذن جنرالات عراقیات شوفن اشگد جمیلات.( اینها ژنرال های زن عراق هستند، ببینید چقدر زیبا😍 هستند.)
مثل اینکه قرار بود ملکه ی زیبایی را از بین آنها انتخاب کنند پشت سرهم می گفت: حلو حلو(زیبا، زیبا)
گفت: شوفن ارواحچن او شوفنهن، شوفن اهدومچن او بدلاتچن.( قیافه های خودتان را با این خانم ها مقایسه کنید، به لباس ها و فرم هایتان نگاه 👀کنید.)
در حالیکه روبه رویشان به خط شده بودیم یک به یک از کنار ما می گذشتند و آب دهانشان را روی صورتمان پرتاب می کردند و فحش و ناسزا بود که نثارمان می کردند😔
در حالی که هیچ کدام از ما را بی نصیب نگذاشته بودند و از تمام سر و صورتمان اب دهان می چکید پشت به ما کردند و رفتند.
فرمانده پرسید: اتاذیتن؟(ناراحت شدید❓)
حلیمه گفت: نه خوشحال شدیم که شما تا این اندازه از ما عصبانی هستید👌
تا چند ساعت موضوع خوبی برای بحث و خندیدن😅 بود. برای عصبانی کردن ما چه تدارکاتی دیده بودند.
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_هود_آیه_۵۲
#ترک_گناه_وسیله_جلب_نعمت_
است
حضرت هود علیه السلام فرمود: ای قوم من از خدا بخاطر گناهانتان طلب بخشش کنید سپس توبه نموده و به سوی او باز گردید
تا از آسمان بارانی پیاپی بفرستد وبه نیروی شما نیروی دیگری بیفزاید بنابراین از راه حق روی برنتابید و در جاده گناه قدم مگذارید.
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمانم♥️🖇
-
غایبۍ از نظر اما شدہاۍ ساکن دل✨
بنما رخ به من اۍ غایب مشهود بیا ...
-
نیست خوشتر زشمیمت نفسِ باغ بهشٺ
گل خوشبوۍ من اے جنٺ موعود بیا :)🌿
-
🌸⃟ ⃟💚⎬↞ #الھمعجلـلولیڪالفرج...
#صبحتبخیرمولایمن
🏝هزاران بهانه
برای زنده بودن دارم
اما شوق وصال شما
دلیل حیات دلهای مشتاق است
بیا تا جوانم بده رخ نشانم🏝
⚘وَ أَنْتَ يَا رَبِّ الَّذِي تَكْشِفُ الضُّرَّ وَ تُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاكَ وَ تُنْجِي مِنَ الْكَرْبِ الْعَظِيمِ فَاكْشِفِ الضُّرَّ عَنْ وَلِيِّكَ وَ اجْعَلْهُ خَلِيفَةً فِي أَرْضِكَ كَمَا ضَمِنْتَ لَهُ
و تو اى پروردگارم که گرفتارى را بر طرف مى کنى، و بی چاره را وقتی تو را بخواند اجابت مى کنى، و نجات مى دهى از اندوه بزرگ، پس گرفتارى را از ولىّ ات برطرف کن، و او را خلیفه خود، در زمینت قرار ده، چنان که براى او تعهّد نموده اى⚘
📚مفاتیح الجنان،دعای عصر غیبت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
🔅 آگاه باشید؛ او (مهدی ارواحناله الفداء) ولیّ خدا در زمین است و داور دادور در میان آفریده های اوست.
📝 فرازی از سخنان پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در #خطبه_غدیر درباره امام زمان
🌷🌷🌷🌷🌷
#ولادت:۱۳۵۷
#شهادت:۱۳۸۷/۱/۲۴
#مکان_شهادت:حسینه سیدالشهدا( علیه السلام) شیراز
#عامل_شهادت:انفجاربمب توسط گروهک تروریستی وابسته به انجمن پادشاهی
👈همیشه می گفت : اگه من مُردم، مراقب باشید #نامحرم حجم #بدن من رو نبینه
می گفت : حتی توی قبر هم #نامحرم منو نبینه ...
برای این موضوع هم همیشه از ماجرای حضرت زهرا سلام الله و تهیه تابوت حضرت یاد می کرد
که می خواستن حتی #حجم بدنشون هم مشخص نباشه 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
#مهدویتدرقرآن
🔅آیهای از سوره زمر
📖وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا... [زمر/۶۹]
🔸و زمین(در آن روز) به نور پروردگارش روشن میشود.
🔹مفضل بن عمر می گوید؛ از امام صادق علیه السلام شنیدم که ایشان در تفسیراین آیه «وَأَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا» میفرمودند :
«"رب الارض" یعنی امام زمین»
🔹 عرض کردم بعد از اینکه قیام کرد چه میشود؟
فرمودند: «مردم از نور خورشید و ماه بی نیاز می شوند و از نور امام بهره میبرند.»
📚الزام الناصب،ج۱،ص۸۵
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۱۷۲ *═✧❁﷽❁✧═* چهره های بزک کرده💆♀ با موهایی سشوار
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۱۷۳
*═✧❁﷽❁✧═*
بی انکه مصلحت اندیشی یا تقیه کنم از دیدن😍 او خیلی خوشحال شدم. از مریم فاصله گرفتم و با شوق به سمت او رفتم و پرسیدم: از آن تکاور مجروح 🤕چه خبر؟
هنوز پاسخی نشنیده بودم که سنگینی سیلی 👋دکتر سعدون بر صورتم، سرم را صد و هشتاد درجه چرخاند. فکر کردم مغزم از دهانم بیرون ریخته. دهانم پر از خون و لب هایم به رعشه افتاد😰
برادرهای مجروح ایرانی🇪🇬 با شنیدن صدای سیلی همه نیم خیز دند اما کاری از دست کسی بر نمی امد❌سربازها با گفتن مشتی اراجیف، ما را بیرون انداختند و بعد از مدتی ما را سوار خودرو🚕 به سمت مقصد نامعلوم حرکت دادند.
رد سیلی دکتر سعدون بر صورتم نقش بسته بود. مریم برای دلداری ❤️دادن به من با گوشه ی مقنعه اش دهان خون آلودم را پاک میکرد. اما دردناکتر از درد آن سیلی، این بود که برای اولین بار در عمرم یک دست غریبه و نامحرم را بر صورت احساس کرده بودم😢
این حس آنقدر برایم چندش آور😖 بود که برای خلاصی از آن به ناچار از سرباز نگهبانی که در خودرو همراه ما بود تقاضای آب💦 کردم شاید بتوانم رد دست های ناپاک و نامحرم دکتر سعدون را از صورتم تطهیر کنم.
مریم که از پرس و جو و کنجکاوی من به شدت عصبانی😡 شده بود گفت: حالا فهمیدی میرظفرجویان کجاست؟
گفتم: نه، و با بغضی😢 که گلویم را فشار می داد ادامه دادم: اما فهمیدم خودم کجا هستم👌
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_هود_آیه_۶۳
#همراهی_با_گناهکاران_جز_
خسارت و زیان چیزی نیست
🌱✨
✨
#السلام_ایها_غریب
#سلام_امام_زمان
🌱السلام علیک یاقائم آل محـــمد
✨پرونده سیاه مرا جستـــجو نـکن
🌱حال مرا به آه دلت زیرو رو نـکن
✨پیش نگاه مهدی صاحب زمان،
🌱خدا ما را به حق فاطمه بیآبرو نکن
اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ🍃
سلام مولای ما
🏝سلام حضرت پدر؛
هر روز منتظر ظهورتان هستیم،
جمعهها بیشتر🏝
⚘اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْنِي مِنْ خُصَمَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَ لا تَجْعَلْنِي مِنْ أَعْدَاءِ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ
خدایا، ما را قرار مده، از رو درو شدگان با خاندان محمّد علیهم السلام، و از دشمنان خاندان محمّد علیهم السلام⚘
📚مفاتیح الجنان، دعای عصر غیبت
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج