🌹سهم #روز صد_وپنجاه_ودوم : خطبه ۱۱۱ #نهج_البلاغه
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۱۱: در نكوهش دنيا
1⃣ هشدار از دنياپرستی
♦️پس از ستايش پروردگار، همانا من شما را از دنيای حرام می ترسانم، زيرا در کام شيرين و در ديده انسان سبز و رنگارنگ است، در شهوات و خواهش های نفسانی پوشيده شده و با نعمت های زودگذر دوستی می ورزد، با متاع اندک زيبا جلوه می کند و در لباس آرزوها خود را نشان می دهد و با زينت غرور خود را می آرايد، شادی آن دوام ندارد و کسی از اندوه آن ايمن نيست.
2⃣ شناخت ماهيت دنيا
♦️ دنيای حرام بسيار فريبنده و بسيار زيان رساننده است، دگرگون شونده و ناپايدار، فناپذير و مرگبار و کشنده ای تبهکار است و آنگاه که به دست آرزومندان افتاد و با خواهش های آنان دمساز شد می نگرند که جز سرابی بيش نيست که خدای سبحان فرمود: «زندگی چون آبی است که از آسمان فرو فرستاديم و به وسيله آن گياهان فراوان رويد، سپس خشک شده، باد آنها را پراکنده کرد و خدا بر همه چيز قادر و تواناست». کسی از دنيا شادمانی نديد جز آنکه پس از آن با اشک و آه روبرو شد؛ هنوز با خوشی های دنيا روبرو نشده است که با ناراحتی ها و پشت کردن آن مبتلا می گردد؛ شبنمی از رفاه و خوشی دنيا، بر کسی فرود نيامده جز آنکه سيل بلاها همه چيز را از بيخ و بُن می کَنند. هر گاه صبحگاهان به ياری کسی برخيزد شامگاهان خود را به ناشناسی می زند، اگر از يک طرف شيرين و گوارا باشد، از طرف ديگر تلخ و ناگوار است. کسی از فراوانی نعمت های دنيا کام نگرفت جز آنکه مشکلات و سختی ها دامنگير او شد. شبی را در آغوش امن دنيا به سر نبرده، جز آنکه صبحگاهان بالهای ترس و وحشت بر سر او کوبيد، بسيار فريبنده است و آنچه در دنياست نيز فريبندگی دارد، فانی و زودگذر است و هر کس در آن زندگی می کند فنا می پذيرد.
3⃣ روش برخورد با دنيا
♦️در زاد و توشه آن جز تقوا خيری نيست. کسی که به قدر کفايت از آن بردارد، در آرامش به سر می بَرَد و آن کس که در پی به دست آوردن متاع بيشتری از دنيا باشد وسايل نابودی خود را فراهم کرده و به زودی از دست می رود. بسا افرادی که به دنيا اعتماد کردند، ناگهان مزه تلخ مصيبت را بدانها چشاند و بسا صاحب اطمينانی که به خاک و خونش کشيد. چه انسان های با عظمتی را که خوار و کوچک ساخت و بسا فخرفروشانی را که به خاک ذلّت افکند. حکومت دنيا ناپايدار، عيش و زندگانی آن تيره و تار، گوارای آن شور و شيرينی آن تلخ، غذای آن زهر و اسباب و وسايل آن پوسيده است؛ زنده آن در معرض مردن و تندرست آن گرفتار بيماری است؛ حکومت آن بر باد رفته و عزيزان آن شکست خورده؛ متاع آن نکبت آلود و پناه آورنده آن غارت زده خواهد بود.
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
📜 #خطبه ۱۱۱
4⃣ عبرت از گذشتگان
♦️آيا شما در جای گذشتگان خود به سر نمی بريد که عمرشان از شما طولانی تر و آثارشان بادوام تر و آرزويشان درازتر و افرادشان بيشتر و لشکريانشان انبوه تر بودند؟ دنيا را چگونه پرستيدند و آن را چگونه بر خود گزيدند؟ و سپس از آن رخت بربستند و رفتند. بی توشه ای که آنان را برای رسيدن به منزلگاه کفايت کند و بی مرکبی که آنان را به منزلشان رساند. آيا شنيده ايد که دنيا خود را فدای آنان کرده باشد؟ يا به گونه ای ياری شان داده يا با آنان به نيکی به سر برده باشد؟ نه هرگز، بلکه سختی و مشکلات دنيا چنان به آنها رسيد که پوست و گوشتشان را دريد، با سختی ها آنان را سُست و با مصيبت ها ذليل و خوارشان کرد و بينی آنان را به خاک ماليد و لگدمال کرد و گردش روزگار را بر ضدّ آنها برانگيخت. شما ديديد که دنيا آن کس را که برابر آن فروتنی کرد و آن را برگزيد و بر همه چيز مقدّم داشت که گويا جاودانه می ماند، نشناخت و روی خوش نشان نداد تا آن که از دنيا رفت. آيا جز گرسنگی توشه ای به آنها سپرد؟ آيا جز در سختی فرودشان نياورد؟ و آيا روشنی دنيا جز تاريکی و سرانجامش جز پشيمانی بود؟
5⃣ پرهيز از دنيای حرام
♦️ آيا شما چنين دنيايی را بر همه چيز مقدّم می داريد و بدان اطمينان می کنيد؟ يا در آرزوی آن به سر می بريد؟ پس دنيا بد خانه ای است برای کسی که خوش بين باشد و يا از خطرات آن نترسد. پس بدانيد -و می دانيد- که آن را ترک می کنيد و از آن رخت بر می بنديد و پند گيريد از آنها که گفتند: «چه کسی از ما نيرومندتر است؟»، سپس آنان را به گورهايشان سپردند، بی آنکه سوارکاران شان خوانند و در قبرها فرود آوردند، بی آنکه همسايگانشان نامند. از سطح زمين قبرها و از خاک کفن ها و از استخوان های پوسيده، همسايگانی پديد آمدند که هيچ خواننده ای را پاسخ نمی دهند و هيچ ستمی را باز نمی دارند و نه به نوحه گری توجّهی دارند. نه از باران خوشحال و نه از قحط سالی نوميد می گردند. گرد هم قرار دارند و تنهايند، همسايه يکديگرند امّا از هم دورند، فاصله ای با هم ندارند، ولی هيچ گاه به ديدار يکديگر نمی روند. نزديکان از هم دورند بردبارانی هستند که کينه ها از دل آنان رفته، بی خبرانی که حسد در دلشان فرو مرده است. نه از زيان آنها ترسی و نه به دفاع آنها اميدی وجود دارد. درون زمين را به جای سطح آن برای ماندن انتخاب کردند و خانه های تنگ و تاريک را به جای خانه های وسيع برگزيدند. به جای زندگی با خويشاوندان غربت را و به جای نور ظلمت را برگزيدند، به زمين بازگشتند چونان که در آغاز آن را پا برهنه و عريان ترک گفتند و با اعمال خود به سوی زندگی جاويدان و خانه هميشگی کوچ کردند، آنگونه که خدای سبحان فرمود: «چنان که آفرينش را آغاز کرديم آن را باز می گردانيم، وعده ای بر ماست و همانا اين کار را انجام خواهيم داد».
┄┄┅┅✿❀🌿🌼🌿❀✿┅┅┄┄
#شهید_محمود_تابش
🌷🌷🌷🌷🌷
شهادت زيباترين و شيرين ترين نوع بازگشت به عالم ابدي و دار بقاء است ،
شهادت نه تنها تحول نويني در مسئله مرگ ايجاد نموده است ، بلكه از آن بعنوان حيات جاويدان نام برده در حقيقت شهادت تولدي ديگر است و آغاز يك زندگي نوين است .
اميد است خداوند شهادت را كه يك فوز عظيمي است نصيب همه عاشقان خود بگرداند 👌
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
#روزتون_شهدایی
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
#سلام_امام_زمانم 💚💛
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ
💎 دعای غریق 💎
♡💟دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان💟♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا🚩》
🥀اللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمهَ و اَبیها و
بَعلِها و بَنیها و السِرِ المُستَودَعِ
فیها بعدَد ما اَحاطَ بهِ عِلمُک🥀
خدای مهربان🙏مارا بر اطاعت از امام زمانمان یاری فرما🤲
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۴۳ *═✧❁﷽❁✧═* تمام اردوگاه به خصوص آسایشگاه بیست که
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۴۴
*═✧❁﷽❁✧═*
گفت : حسین عرب است و مال ماست ، جنگ آنها جنگ اعراب با اعراب بوده است به شما چه ربطی داشته❓
دستور داد کیسه های انفرادی مان را تفتیش کنند . مفاتیح الجنان را هیچ وقت از خودمان جدا نمی کردیم و نوبتی زیر لباسمان👚 جاسازی می کردیم اما هنوز شیر و پنیر و کنسروهایی🥫 را که برادرها برایمان فرستاده بودند دست نزده بودیم و آنها را در کیسه های انفرادی تقسیم کرده بودیم تا آرام آرام آنها را مصرف کنیم.
خوشبختانه عیدی همراه آنها نبود که بداند این مواد غذایی از کجا آمده و اینها خرید ما از حانوت نیست . چیزی که محمودی و نگهبان ها را غافلگیر کرد تکه لباس پاره ای بود که مواد غذایی را در آن پیچیده بودند و فرستاده بودند . یکباره چشمهایش از کاسه😳 در آمد و گفت :
- این مال کیه ، معلومه اینجا چه خبره ❓
- نمی دونیم ، ما با این زمین رو پاک می کنیم .
- از کجا آوردینش ؟
- همین جا تو آسایشگاه ۲۴، رو زمین افتاده بود .
- فوراً بندازیدشون تو زندان
زد روی سینه حمزه و یک فحش عربی به او داد و به یاسین که سر نگهبان👨🏭 بود گفت :
- نگهبان رو عوض کنید ، از جلو در سلول شون تکون نخورید❌ پارچه چادری هم به بغداد رفت ما با کیسه انفرادی دنبال آنها راه افتادیم . از جلوی پنجره برادرها که رد می شدیم سربازها دورمان کرده بودند ، محمودی با صدای بلند فحش می داد و حرف های زشت می زد و قهقهه 😂سر می داد . ما را به قاطع یک که بخش افسران و خلبانان بود انتقال دادند . دو طرف حیاط دو اتاقک هشت متری بود که از یکی از اتاق ها که سمت چپ قرار داشت به عنوان زندان انفرادی در مواقع خاص برای مجازات شدید اسرا استفاده می کردند . ما را به اتاقک دیگر که در سمت راست بود ، انداختند ؛ اتاقکی که نزدیک در ورودی اردوگاه ، روبه روی آشپزخانه و نزدیک چاه فاضلاب و دیوار به دیوار حمام🚿 عمومی برادران بود و دیوار دیگر به محوطه اردوگاه و دیوار سوم به راهرویی که حمام های انفرادی در آن بود وصل می شد و در ضلع دیگرش هم در و یک پنجره داشت . واژه قفس بهترین کلمه برای توصیف آن اتاقک بود .
قفسی نمناک و نمور ، سرد و تاریک بدون زیرانداز و روانداز . این اتاقک در واقع مجازات عزاداری شب شام غریبانمان شد✅
بی شباهت به زندان استخبارات نبود . آن روز به هیچ کس و به هیچ آسایشگاهی غذا و اجازه آزادباش برای تخلیه سطل های مدفوع و ادرار ندادند❌
فردا صبح خمیس نگهبان ما شد و ما اسمش را خبیث گذاشتیم . چشم از در و پنجره اتاق بر نمی داشت👀 برای اینکه فشار را بیشتر کنند با یک تکه ورق فولادی پنجره قفس را کاملا مسدود کردند و هیچ روزنه ای به بیرون باقی نگذاشتند .
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
بسم الله الرحمن الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_انسان_آیه_۳
#خلقت_انسان_و_هدایت_او
ما راه را به او نشان دادیم, خواه شاکر باشد( پذیرای راه هدایت گردد) یا کفران کن ( وضلالت و گمراهی را پیش گیرد.)
🏝سرتان سلامت،
مهربانترین پدر ...
شهادت یاس معطر پیامبر
بر قلب صبورتان تسلیت باد...
هنوز بغض گلوگیر مجتبای علی،
در پیچ آن کوچه،
شما را صدا می زند...
هنوز پهلوی شکستهی بانوی بیبدیل،
بهانه.ی آفرینش،
در محاصرهی درد و آتش و اشک،
شما را میخواند...
هنوز غربت بی پایان مرتضی،
وقتی پیکر کبود زهرایش را
در خاک مینهاد،
شما را صدا میزند...
بازآیید ای منقم مادر....🏝
الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#ایام_فاطمیه #فاطمیه
🌷شهادت #حضرت_زهرا (سلام الله علیها) بر محضر مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و عموم مسلمانان تسلیت باد🌷
▫️▫️▫️▫️▫️▫️▫️
#سلام_امام_زمانم 💚💛
✅دعایی که در زمان غیبت باید بسیار خوانده شود
🔅اللهُمَّ عَرِّفنیِ نَفْسَکَ،
🔅فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفنی نَفْسَکَ لَمْ اَعرِفْ رَسُولَکَ،
🔅 اَللهُمَّ عَرِّفنی رَسُولَکَ،
🔅فاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی رَسُولَکَ لَمْ اَعرِّفْ حُجَّتَکَ،
🔅 اللهُمَّ عَرِّفنی حُجَّتکَ فَاِنَّکَ اِنْ لَْم
🔅تُعَرِّفنی حُجَّتکَ ضَلَلْتُ عَنْ دِینیِ
💎 دعای غریق 💎
♡💟دعای تثبیت ایمان دراخرالزمان💟♡
🔅یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ🔅
🔺یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ 🔺
🔅 ثَبِّتْ قَلْبِیِ عَلی دِینک🔅
《🚩انهم یرونه بعیداونراه قریبا🚩》
🥀اللهُمَّ صَلِّ عَلی فاطمهَ و اَبیها و
بَعلِها و بَنیها و السِرِ المُستَودَعِ
فیها بعدَد ما اَحاطَ بهِ عِلمُک🥀
خدای مهربان🙏مارا بر اطاعت از امام زمانمان یاری فرما🤲
أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج
🌴بارها در مسير سفر، وقتی موقع اذان ميشد، ابراهيم اذان ميگفت و با توقف خودرو، همه را تشويق به نماز جماعت ميکرد.
🦋امام صادق علیه السلام میفرمایند:
🌿نخستین چیزی که از بنده، حسابرسی میشود نماز است. پس اگر نماز پذیرفته شد اعمال دیگرش نیز پذیرفته میشود. چنانچه نمازش رد شود بقیه اعمال او هم قبول نخواهد شد.
📚وسائل الشیعه، ج۳
#اللهم_ارزقنا_الشهادة_في_سبيلك
هدیه محضر ارواح مطهر شهدا🌷وامام شهدا🌷صلوات
🌷
🕊🌷
🌷🕊🌷
🕊🌷🕊🌷
🌹سهم #روز صد_وپنجاه_وسوم : خطبه ۱۱۰ #نهج_البلاغه
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
📜 #خطبه ۱۱۰: ( این خطبه قبل از سید رضی، در میان دانشمندان به خطبه دیباج معروف بود. )
1⃣ ره آورد برخی از مبانی اعتقادی
♦️همانا، بهترين چيزی که انسان ها می توانند با آن به خدای سبحان نزديک شوند، ايمان به خدا و ايمان به پيامبر(صلی الله علیه و آله) و جهاد در راه خداست، که جهاد قلّه بلند اسلام و يکتا دانستن خدا براساس فطرت انسانی است. بر پاداشتن نماز، آيين ملّت اسلام، و پرداختن زکات تکليف واجب الهی، و روزه ماه رمضان، سپری در برابر عذاب الهی است، و حجّ و عمره، نابودکننده فقر و شستشو دهنده گناهان است. و صله رحم مايه فزونی مال و طول عمر، و صدقه های پنهانی، نابودکننده گناهان است و صدقه آشکار، مرگ های ناگهانی و زشت را باز می دارد، و نيکوکاری، از ذلّت و خواری نگه می دارد. به ياد خدا باشيد که نيکوترين ذکر است، و آنچه پرهيزگاران را وعده دادند آرزو کنيد که وعده خدا راست ترين وعده هاست. از راه و رسم پيامبرتان پيروی کنيد که بهترين راهنمای هدايت است، رفتارتان را با روش پيامبر(صلی الله علیه و آله) تطبيق دهيد که هدايت کننده ترين روش هاست.
2⃣ ارزش قرآن
♦️و قرآن را بياموزيد که بهترين گفتار است و آن را نيک بفهميد، که بهار دل هاست. از نور آن شفا و بهبودی بخواهيد که شفای سينه های بيمار است، و قرآن را نيکو تلاوت کنيد که سودبخش ترين داستان هاست، زيرا عالمی که به غير علم خود عمل کند، چونان جاهل سرگردانی است که از بيماری نادانی شفا نخواهد گرفت، بلکه حجّت بر او قويتر و حسرت و اندوه بر او استوارتر و در پيشگاه خدا به نکوهش سزاوارتر است.
┄═❁❀✦❈🌿🌸🌿❈✦❀❁═┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📿 میدونستی تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) چنین معنای قشنگی داره؟
🔻الله اکبر، سبحان الله، الحمدلله
▪️ فاطمه را که با دستان خود به خاک سپرد، مظلومانه با سکوتش ذکر یا منتقم بر لب داشت.
🔅 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#فاطمیه
سفیران فاطمیه
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️ #داستان_واقعی #من_زنده_ام #قسمت_۴۴۴ *═✧❁﷽❁✧═* گفت : حسین عرب است و مال ماست ، جنگ آ
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️
#داستان_واقعی
#من_زنده_ام
#قسمت_۴۴۵
*═✧❁﷽❁✧═*
روز🌞 که می شد لبه پنجره که می ایستادیم از دو زاویه چند نقطه روشن بود که می توانستیم بیرون را ببینیم 👀اما پنجره لبه پهنی نداشت که مدت زیادی بتوان به آن تکیه داد و بیرون را نگاه👀 کرد .
پنجره از یک طرف به آشپز خانه و از سمت دیگر به اولین آسایشگاه افسران دید داشت .
گاهی از مریم خواهش🙏 می کردم ، زیر پای هم دیگر را می گرفتیم و با تکیه بر همان نقاط روشن خبر گیر می آوردیم 😍 با آمدن ما به آن قاطع به سرعت یک حلقه چاه توالت🚽 وسط حیاط زدند و دور آن را با بلوک دیوار کشیدند و رفت و آمد و مسیر های مشترک و ساعت آزادباش ما تحت کنترل شدید نگهبان ها قرار گرفت😑
ماجرای شام غریبان خوراک چرب و نرمی برای محمودی شد😋 و سر او را حسابی گرم و شلوغ کرده بود . خدا خواسته بود که بار گناهش را سنگین تر کند . هر روز صبح بچه های خوب و متدین را جلو در اتاق ما جمع می کرد و به فلک می بست و چمن ندیده عرعر می زد و مارا به فحش و ناسزا 😞می گرفت . برای اینکه مطمئن شود ما می شنویم👂 در قفس را باز و سگ🐕 را در اتاق ما رها می کرد .
یقین داشتم همه جنگ ها یک روز شروع و یک روز تمام می شوند 👌و این روزها و لحظه ها ابدی نیستند و بر این لحظه ها پیروز خواهیم شد ، بچه هارا وادار می کرد به ما فحش بدهند . گلوی آنها باد می کرد اما حرفی نمی زدند ❌ مثل اینکه لب هایشان را دوخته بودند 🤐و زبانشان به کلامی نمی چرخید .
با دیدن غیرت و غرور له شده برادرها اشکهایمان مثل دانه های سرب داغ بر گونه هایمان😭 می غلتید . آنها را مثل گونی این طرف و آن طرف پرتاب می کردند . محمودی به مسخره 😏جملاتی از زیارت عاشورا می خواند و از نیروهای تازه نفس و ضد شورش برای شکنجه استفاده می کرد و مرتب می گفت :
- پیامبر خون عجم را بر عرب مباح کرده ، معرکه است هر که می خواهد بیاید ثواب جمع کند😒
یکی از سخت ترین شبها و روزهای زندگی ام را می گذراندم . در دل 💔می گفتم : خدایا طاقت آدمی و تحمل درد و رنج تا کجاست ، یعنی روزی می آید که من امروز را فراموش کنم ؟ چقدر فراموشی نعمت خوبی است .
چقدر خوب است که روی سنگ هم می توانم بخوابم😴 ، چقدر خوب است که با گریه آرام می شوم✅
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
👈 ادامه دارد... 🔜👉
☺️🌷☺️🌷☺️🌷☺️