🔹🪴ازنجف تا مشهد پیاده !!
🔸🔸🔸🔸
عالم عامل، عابد زاهد، مرحوم حجت الاسلام ملا اسدالله بافقی ـ برادر مرحوم حاج شیخ محمد تقی بافقی ـ در ماه صفر 1369 قمری، برایم چنین حکایت کرد:
برادرم مکرر به خدمت حضرت ولی عصر(ع) مشرف شده، قضایا را به من می گفت لکن سفارش کرده بود که تا من زنده ام آنها را برای کسی نقل نکنم ولی حالا که از دنیا رفته برای شما چند حکایت از آن سرگذشت ها را نقل می کنم؛ از جمله اینکه می گوید:
قصد داشتم از نجف اشرف، پیاده به مشهد مقدس برای زیارت حضرت علی بن موسی الرضا(ع) مشرف شوم.
فصل زمستانی بود که حرکت کردم و وارد ایران شدم، کوه ها و دره های عظیمی سر راهم بود و برف بسیاری هم باریده بود.
یک روز نزدیک غروب آفتاب که هوا هم سرد بود و سراسر دشت را برف پوشانده بود، به قهوه خانه ای رسیدم، که نزدیک گردنه ای بود. با خودم گفتم امشب را در این قهوه خانه می مانم و صبح به راه ادامه می دهم. وارد قهوه خانه شدم و دیدم جمعی از گروه های یزدی در میان قهوه خانه نشسته و مشغول لهو و لعب و قمارند. با خودم گفتم خدایا، چه کنم؟ اینها را که نمی شود نهی از منکر کرد. من هم که نمی توانم با آنها مجالست کنم. هوای بیرون هم که فوق العاده سرد است. همین طور که بیرون قهوه خانه ایستاده بودم و فکر می کردم، کم کم هوا تاریک می شد، صدایی شنیدم که می گفت: «محمد تقی بیا اینجا». به طرف آن صدا رفتم، دیدم شخصی با عظمت زیر درخت سبز و خرمی نشسته و مرا نزد خود می طلبد.
نزدیک او رفتم، سلام کرد و فرمود: «محمدتقی آنجا جای تو نیست». من زیر آن درخت رفتم، دیدم در حریم این درخت هوا ملایم است و کاملاً می توان در آنجا استراحت کرد و حتی زمین زیر درخت، خشک و بدون رطوبت است ولی بقیة صحرا پر از برف است و سرمای کشنده ای دارد. به هر حال شب را خدمت آن شخص بزرگ که با قرائنی متوجه شدم حضرت بقیة الله ـ ارواحنا فداه ـ است، بیتوته کردم و آنچه لیاقت داشتم استفاده کنم، از آن وجود مقدس استفاده کردم.
صبح که طالع شد و نماز صبح را با آن حضرت خواندم، آقا فرمودند: هوا روشن است برویم. من گفتم: اجازه بفرمایید من همیشه در خدمتتان باشم و با شما بیایم. فرمودند: «تو نمی توانی با من بیایی».
گفتم: پس بعد از این کجا خدمتتان برسم؟
فرمودند: «در این سفر دوباره تو را خواهم دید و من نزد تو می آیم. بار اول در قم، و مرتبة دوم نزدیک سبزوار تو را ملاقات می کنم. و ناگهان از نظرم غایب شدند!
من به شوق دیدار آن حضرت تا قم سر از پا نشناخته به راه ادامه دادم تا آنکه پس از چند روز وارد قم شدم و سه روز برای زیارت حضرت معصومه(س) و وعدة تشرف به محضر آن حضرت در قم ماندم، ولی خدمت آن حضرت نرسیدم!!
از قم حرکت کردم و فوق العاده از این بی توفیقی و کم سعادتی، متأثر بودم تا آنکه پس از یک ماه، به نزدیک شهر سبزوار رسیدم. همین که شهر سبزوار از دور معلوم شد با خودم گفتم چرا خلف وعده شد؟!! من که در قم آن حضرت را ندیدم و این هم شهر سبزوار، باز هم خدمتش نرسیدم.
در همین فکرها بودم که صدای پای اسبی شنیدم، برگشتم دیدم حضرت ولی عصر ـ ارواحنا فداه ـ سوار بر اسبی هستند و به طرف من تشریف می آورند. به مجرد آنکه چشمم به ایشان افتاد ایستادند و به من سلام کردند و من به ایشان عرض ارادت و ادب نمودم. گفتم: آقاجان وعده فرموده بودید که در قم هم خدمتتان برسم ولی موفق نشدم!!
فرمودند: «محمدتقی ما در فلان ساعت و فلان شب نزد تو آمدیم، تو از حرم عمه ام حضرت معصومه ـ سلام الله علیها ـ بیرون آمده بودی، زنی از اهل تهران از تو مسئله ای می پرسید، تو سرت را پایین انداخته بودی و جواب او را می دادی. من در کنارت ایستاده بودم و تو به من توجه نکردی و من رفتم».
🔸🔸🔸
هدایت شده از سلیمان مقدسی
❌ با شکایت همسایه بساط سگ از آپارتمان جمع میشود
لطفا توجه فرمایید:
🔶در قانون مجازات اسلامی، صرفاً در ۵ ماده (مواد ۵۰۱، ۵۱۲، ۵۲۲، ۵۲۳ و ۵۲۵) مستقیماً به احکام نگهداری از حیوانات اشاره میکند نگهداری هرگونه سگ در آپارتمان برای بار اول موجب جزای نقدی درجه ۶ یعنی از ۲۰ تا ۸۰ میلیون تومان و در صورت تکرار موجب تشدید جریمه است که هم ساکنین آپارتمان و هم سایر همسایگان حق طرح شکایت کیفری خواهند داشت.
🔷برای حل مشکل مومنین در آپارتمانها؛ حتیالمقدور این پیام رو در گروهها منتشر فرمایید.یا برای افراد مورد نظرتون بفرستید.
🔶اگر در هر ساختمانی که در آن سگ نگهداری میکنند یکی از سکنه یا سایر همسایگان شکایت کنند بساط سگ و سگگردانی جمع خواهد شد.
#کانال_سایبری_عصای_موسی
(Ⓜ️)@MOSES313STAFF
هدایت شده از نکاتی از قرآن
نکاتی از قرآن 12
در هنگام حیض همسرانتان نزدیکی نکنید تا پاک شوند و از راه درست.
خدا توبه کار و پاکدامن را دوست دارد.
زنان شما مزرعه شما هستند هرچه بکارید درو خواهید کرد.
از خدایی که ملاقات خواهید کرد بترسید.
سوگند به خدا را در بین خود برای رهایی از بدهی، رواج ندهید.
سوگند قلبی که به جا آورده نشود مافات دارد.
سوگند دوری از همسر چهار ماه انتظار کشیدن در پی دارد.
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
🏴✋🏿سلام، طلوع فجر غمبار دوشنبه بیست و دومین روز از مردادماه و هفتمین روز از ماه صفر که بنا بر روایتی مصادف است با سالروز شهادت امام حسن مجتبیٰ(علیه السلام) را به پیشگاه صاحب عزا حضرت حجة ابن الحسن امام زمان(عجل فرجهم) و پیروان این خاندان تسلیت عرض نموده و مطلب امروز را بایک دلنوشته از سید علی اصغر موسوی تقدیم می دارم.
🌹✋🏿سلام، غریب تر از هر غریب!
🌹✋🏿سلام، مزار بی چراغ، تربت بی زائر، بهشت گمشده!
🌹✋🏿سلام، آتشفشان صبر، چشمان معصوم، بازوان مظلوم، زبان ستمدیده!
🌹✋🏿سلام، سینه شعله ور، جگر سوخته، پیکر تیر باران شده!
👌🏿آمده ام، کبوترانه آمده ام - تا از دستان مهربانت، آب و دانه ام بدهی!
👌🏿آمده ام، با دسته دسته یا کریم های اخلاص و محبت، تا شاید لحظه ای در گنبد نگاه مهربانت، پناه گیرم.
👌🏿ای کریم اهل البیت! حالا این و من و این وسعت بی حدّ و مرزِ لطف تو.
📚«دعایمان نما تا پیروان صادقی برایت باشیم».
🏴🌹🏴بارالها: بر محمد(صلی الله علیه و آله) و آل محمد(صلوات الله علیهم) درود فرست و در دنیا زیارت با معرفت و در آخرت شفاعت امام حسن مجتبی(علیه السلام) را نصیب ما بگردان .
التماس دعا
🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹🏴🌹