هر گاه و هر جا که از پیروزی ۲۲ بهمن یادی و نامی آورده می شود، چهره ی شهید و نقش خونین شهادت، در برابر چشم ها پدیدار می گردد. امام خامنه ای ۱۳۶۸/۱۱/۱۹ #همه_می_آییم ✨ @Sagheb598 🇮🇷

☀️ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) : 🌷 همانا بهترین عمل در روز قیامت نزد خداوند ، #نماز است. 📕 بحارالانوار ج ۸۲ ص ۲۳۱ ✨ @Sagheb598 🇮🇷

👤 کاربر عرب توییتر : اذا كانت يد الحارس الايراني تقذف الكرة من اول الملعب الى اخره فإلى أين اذن تصل صواريخهم. #يتسائل_مراقبون 🔹 وقتی برد پرتاب دست دروازه بان ایرانی از اول ورزشگاه تا آخر آن است، پس برد موشک هایشان تا کجاست؟ ✨ @Sagheb598 🇮🇷

❁﷽❁ 🎧بشنوید🎧 هر روز در دفترم مینویسم #شهادتــ ... #شهادتـــ ... #شهادتــــ ... تا فراموش نڪنم آرزوے بزرگ زندگیم را ... #سردار_شهید_احمد_ڪاظمے🌷 #یاد_شهدا_صلوات ✨ @Sagheb598 🇮🇷

#محصولات #مین گوجه ای روکش مخمل (دررنگهای مختلف) لطفا جهت ثبت سفارش با این شماره تماس بگیرید ۰۹۱۰۱۴۶۸۱۴۸ ✨ @Sagheb598 🇮🇷

#محصولات #خاک تیمم باقاب پلاستیکی لطفا جهت ثبت سفارش با این شماره تماس بگیرید ۰۹۱۰۱۴۶۸۱۴۸ ✨ @Sagheb598 🇮🇷

تابستان سال ۱۳۶۱ بود. یک شب با هم به هیئت رفتیم. بعد هم در کنار بچه‌های بسیج حضور داشتیم. آخر شب هم برای چند نفر از جوانان محل شروع به صحبت کرد. خیلی غیرمستقیم آن‌ها را نصیحت نمود. ساعت حدود دو نیمه شب بود. من هم مثل ابراهیم خسته بودم. از صبح مشغول بودیم. گفتم: من می‌خواهم بروم خانه و بخوابم. شما چه می‌کنی؟ ابراهیم گفت: «منزل نمی‌روم، می‌ترسم خوابم برود و نماز صبح من قضا شود. شما می‌خواهی برو.» بعد نگاهی به اطراف کرد. یک کارتن خالی یخچال سر کوچه روی زمین افتاده بود. ابراهیم آن کارتن بزرگ را برداشت و رفت سمت مسجد محمدی. ورودی این مسجد یک فضای تقریباً دو متری بود. ابراهیم کارتن را در ورودی مسجد روی زمین انداخت و همانجا دراز کشید. بعد گفت: «دو ساعت دیگه اذان صبح است. مردمی که برای نماز جماعت به مسجد می‌آیند، مجبور هستند برای عبور، من را بیدار کنند». بعد با خوشحالی گفت: «این‌طوری هم نمازم قضا نمی‌شه، هم #نماز صبح رو به جماعت می‌خوانم.» ابراهیم به راحتی همانجا خوابید. #شهید_ابراهیم_هادی #درس_اخلاق ✨ @Sagheb598 🇮🇷

در ره منزل #لیلی که خطرهاست در آن شرط #اول_قدم آنست که #مجنون بـاشیـــــ... ✨ @Sagheb598 🇮🇷

✨ @Sagheb598 🇮🇷