eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.6هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
5.8هزار ویدیو
172 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
لذا همه ی مراجع فرمودند: وقتی مرتبه ها و مرحله های پایین تر، اَخَفٌ درجه مقصود رو حاصل میکنه حرام اس
🔰بخش دوم احکام کاربردی امر به معروف و نهی از منکر رو خیلی فشرده خدمت شما عرض می کنم. امر به معروف و نهی از منکر همونطور که گفتیم چهار شرط وجوب داشت و سه مرحله اما یه چیزایی هست که شرط وجوب امر به معروف نیست ولی بعضی از مردم گمان می کنند که اون ها هم شرط وجوب امر به معروف و نهی از منکره🤔 🔹سن و ساله بعضیا میگن آقا ما سنمون کمتر از این آدم گناهکاره⁉️ من دهنم بوی شیر میده⁉️ من به بابابزرگم تذکر بدم⁉️ من به رئیسم تذکر بدم⁉️ این دکترا داره، من پنجم دبستانم مثلاً، من فهمم ،سوادم سنم کمه⁉️ هیچ مرجع تقلید بزرگواری سن و سال رو جزء چهار شرط وجوب امر به معروف مطرح نفرموده بود❌⚠️
ذلت های پهلوی 🔻قسمت هفدهم 🔸حرف گوش کن مطیع در برابر آمریکا کِنِدی رئیس جمهور آمریکا دکتر امینی را به عنوان نخست وزیر تقریبا به شاهنشاه تحمیل کرد. 📚کتاب یادداشت های علم، ج۱، ص۳۴۴ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
ذلت های پهلوی 🔻قسمت هجدهم 🔸زورگویی عراق به ایران(قابل توجه آنهایی که می گویند عراق در زمان شاه حتی جرات مقابله با ایران را هم نداشت) گفت در عراق می خواست کودتا بشود ولی حکومت آن را کشف کرد و بلافاصله دست به اعدام مسببین زده است تا حالا ۹نفر را اعدام کرده‌اند بعلاوه به سفیر ما در بغداد اخطار کرده‌اند چون با کودتاچیان ارتباط داشته باید ۲۴ ساعته بغداد را ترک کند. 📚کتاب یادداشت های علم، ج۱، ص۳۶۲ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
💠 فراموش کردن پرداخت فطریه 💬 سؤال: فراموش كردم که زكات فطره را بپردازم، در حال حاضر چه وظیفه ای دارم؟ ✅ جواب: بنابر احتیاط واجب است که زکات فطره را با قصد قربت و بدون نيّت ادا يا قضا، از اموال تان جدا كرده و بپردازید. 📚 منبع: پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
📗📗 کتاب "قرارگاه محمود" به قلم خانم مهدیه دانایی ، روایتی داستانی از زندگی شهید محمود نریمانی است. شهید محمود نریمانی از دانشجویان شاخص استان البرز بود که در جریان حملات تکفیری داعش بارها به سوریه اعزام شده بود و در نهایت در مرداد ماه سال ۹۵ به فیض شهادت نائل آمد. داشته ها و باورهای ایمانی شهید نریمانی مهمترین شاخصه این کتاب داستانی است که با توجه به زمان بندی معین شده یکساله و در جریان مصاحبه های مختلف از خانواده و همرزمان این شهید والامقام نگارش شده است. شهید محمود نریمانی در یکی از روزهای سرد دی ماه سال ۱۳۶۶ در روستای دروان کرج به دنیا آمد. پس از اخذ دیپلم به دانشگاه امام حسین سپاه راه یافت و دوره های نظامی را پشت سر گذاشت ، همچنین وی در رشته مهندسی کامیپوتر دانشگاه علمی کاربردی مشغول تحصیل بود . شهید نریمانی به صورت داوطلبانه ۴ نوبت برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه رفت در حالی که خانواده و نزدیکانش فقط از دو نوبت پایانی اطلاع داشتند ، سرانجام در روز دهم مرداد ماه سال ۹۵ در جریان خنثًی سازی بمب های خوشه ای در منطقه حماء سوریه به شهادت رسید و پیکر مطهرش در گلزار شهدای کرج آرمید. از شهید نریمانی یک فرزند به نام محمدهادی به یادگار مانده است.
Part01_قرارگاه محمود.mp3
16.27M
📗کتاب صوتی فصل 1⃣ "پای ارادت به امام هادی علیه السلام"
🌙 🌹خدایا پروردگارا تو خود می‌‌دانی که ما چقدر مشتاق شهادتیم و تو نیز می‌‌دانی که هدفمان شهادت نیست بلکه پیروزی در راه توست اگر توانستیم می‌‌کشیم و اگر نتوانستیم کشته می‌‌شویم 🌹و تو ای امام از ما راضی باش که برای احیای دین و دفاع از میهن اسلامی تمامی اعضا و دل و جانمان را هدیه می‌‌دهیم تا اسلام و قوانین حیات‌‌بخش آن در سراسر جوامع گسترش یابد. 🌷 🕊🥀 🌷 محل تولد: کردکوی 🌷 محل شهادت: جزیره مجنون ✨ 💫
زِ شاخ گلْ ، معطر جمکران است . کَز آن گل، روح پرور ، جمکران است ... نه تنها جان انسان‌ها ، در اینجاست ... که قلب عالَمی ، در جمکران است ... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ⛔️ خاطره‌ای از علامه امینی ❌ علامه امینی می‌گوید: عده‌ای از تجار نیکوکار و اهل ایمان در تهران بودند و گاهی اعمال خیر و نیک انجام می‌دادند. یکی از آن ها قطعه زمینی در یکی از مناطق مهم و حساس تهران داشت و می‌خواست که در آنجا مسجدی بنا کرده و در اطرافش مغازه‌‌های تجاری برای مسجد بسازد. یکی از رفقای دنیادوست، او را وسوسه کرد و به او گفت: تو در این محل سینمایی بساز و در اطراف آن مغازه‌های تجاری درست کن و درآمد آن را در خیرات مصرف نما. حب مال از یک طرف و وسوسه شیطانی از طرف دیگر، او را به ساخت سینما وادار کرد. سال‌ها گذشت، او از دنیا رفت و اموال زیادی برای ورثه‌اش به ‌جای ماند که از جمله همان سینما بود. در یکی از روزها یکی از رفقای قدیمی این مرد تاجر، بازماندگان او را به خانه خود دعوت کرد. بعد از صرف غذا، میزبان به ورثه آن میّت گفت: آیا می‌دانید به چه خاطر شما را دعوت کرده‌ام؟ جواب دادند: به خاطر مهربانی ‌های پدر ما از ما پذیرایی می‌کنی. میزبان دوباره پرسید؟. آیا پدرتان در حق شما کوتاهی کرده است؟. گفتند: نه. ما همیشه ایشان را به خیر و نیکی یاد می‌کنیم و بر او رحمت می‌ فرستیم. سپس میزبان شمّه‌ای از حقوق والدین بر گردن فرزند را برای ورثه بازگو کرد. به‌ ویژه آنکه به آنان یادآور شد، بعد از وفات پدرتان نیاز او به شما چندین برابر شده؛ در ادامه گفت: من پدر شما را چند شب قبل در شدیدترین عذاب در خواب دیدم. این عذاب وی به خاطر احداث سینما بود. او می‌گفت: هر وقت که فیلمی فسادانگیز در آنجا نشان می‌دهند و عده‌ای را به ‌سوی گناه و انحراف می‌کشانند، ملائکه مرا به خاطر آن عذاب می‌کنند. او از شما عاجزانه می‌خواست که این ساختمان را ویران کرده و او را از عذاب نجات دهید. بازماندگان آن تاجر بعد از شنیدن خواسته پدرشان سکوت کرده و با تعجب و ناراحتی به همدیگر نگاه کردند و مهلت خواستند تا تصمیم بگیرند. هفته‌ها گذشت و خبری نشد! این مرد دوباره از آنان دعوت کرد و بعد از پذیرایی مفصّلی از نتیجه تصمیمشان سؤال کرد. بزرگ ورثه پاسخ داد: آیا پدر ما این سینما را احداث نکرده است؟. میزبان پاسخ داد: چرا؛ ولی الآن شدیداً پشیمان است، به خاطر آن عذاب می‌کشد و از شما می‌خواهد او را از عذاب الهی نجات دهید. بزرگ ورثه گفت: او غلط کرده و باید جزای خطای خودش را متحمل شود!! ما نمی‌توانیم این ساختمان را ویران کنیم. ❌ مرد میزبان از جواب آنان تعجب کرد و در بهت و حیرت فرو رفت و به بدبختی و بیچارگی رفیق تاجرش تأسف خورد که چه طور بعد از اعمال خیری که انجام داده، با کار ناشایست و خلاف شرع خود، فرزندان و خود را به هلاکت دچار نموده است. 📚 ربع قرن مع العلامه الامینی، حسین شاکری، صفحه ۵۷ 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ ⛔️ خدا گناهکاران را دوست دارد ❌ وقتی استغفار می‌کنید، یقین کنید که خدا شما را بخشیده است. بعد از استغفار، دست به بدنت بکش بگو خدایا تو را شکر که اذن دادی و استغفار کردم. چهار شب که روی این کار وقت صرف کنی سر و کارت با خدا خیلی خوب می‌شود. سه چهار شب با او گفتگو کن و رفیق و انیس شو. خدا می‌گوید من انیس مستضعفینم. من گناهکاران را دوست دارم. «اِنَّ اللهَ یُحِبُّ التوابینَ وَ یُحِبُّ المُتطهِّرینَ» (سوره بقره آیه ۲۲۲) من کسانی را که درصدد طهارت و طاهر دیدن خود هستند دوست دارم. من کسی را که زیاد توبه می‌کند دوست دارم. این‌ها وعده‌های خداست که همه راست است. نَفس شما هم که حاضر است. خیلی به آن ور نرو. ابتدا کظم غیظ کن. هرچه زشت آمد در نفس خود نگاه نکن. خدا می‌داند که اگر چند وقت که نگاه نکنی خدا از باطنت محو می‌کند. چطور از مردم محو می‌کند؟ از خودت هم محو می‌کند. اگر آدم عیب مردم را ببیند خسته و کسل می‌شود، از خودش و مردم بدش می‌آید، بدبخت می‌شود و بر روی زمین جایش تنگ می‌شود. همه‌اش بد. همین طور که مردم را می‌بیند سرش را به‌سوی خودش بر می‌گرداند و می‌پرسد خودم را که می‌بینم چه خاکی به سر کنم؟ گفت: هرجا که از خود زیبایی دیدی کیفش را ببر و هرجا زشتی دیدی چشمت را، هم بگذار و دو مرتبه باز کن. 📚 طوبای محبت، حاج اسماعیل دولابی 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺