eitaa logo
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
1.7هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
172 فایل
🏵️ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺗﻮ ﭼﻪ ﻣﻰ ﺩﺍﻧﻲ ﭼﻴﺰی ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﭘﺪﻳﺪﺍﺭ ﻣﻰﺷﻮﺩ، ﭼﻴﺴت؟ النَّجْمُ الثَّاقِبُ🌠 ﻫﻤﺎﻥ ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺩﺭﺧﺸﺎنیﻛﻪ ﭘﺮﺩﻩ ﻇﻠمت را می شکافد ناشناس: https://gkite.ir/es/nashenas1401 @Sarbaze_Fadaei_Seyed_Ali ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
☝️☝️اینجا باغ اروپا است، سرزمین بهشتی روی زمین که ایرانی ها با اون انقلابشان که باعث خشکسالی کشورشون شده، از آن محرومند.😛 ✅نخیر، اینجا بهشت ایران است ...❣🌨 گیلان ارتفاعات ماسال♥️♥️♥️ سرزمین فرزندان سلمان فارسی، شهدا و آرمان امامان معصوم است که به کوری چشم دشمنان هر روز آبادتر می شود و شده کابوس حکومت های اهریمنی..‌ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸کارشناس در شبکه رسمی جمهوری باکو تجزیه ایران به سیاست رسمی ما تبدیل شده است. جنگ با ایران را به زودی آغاز خواهیم کرد و پرچم آذربایجان را از زاهدان تا تبریز برافراشته خواهیم کرد. یکی نیست بگه اونکه گُنده شما بود، چهل ساله با تحریم و‌ترور و... در آرزوی ایرانه، و برای ورود به خلیج فارس از ایران اجازه می گیره، حالا توی جوجه کارشناس و رییس‌جمهور مترسکت، که کسی واحد پول کشورتون را به جا نمیاره، در این آرزو بمانید تا بمیرید. اندکی صبر، وقت سحر نزدیک است. ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
↘️ سلام علیکم و رحمه الله خدا خیراتان بدهد بابت این کانالتون مذهبی و فرهنگی
🇮🇷 ثاقبین 🇮🇷
💜🖇♥️🖇💜🖇💜 💜🖇💜🖇💜 ♥️🖇💜 💜 😈#دام_شیطانی😈 قسمت شانزدهم🎬 امروز روز عاشورا بود چشم که بازکردم خودم را روی ت
💜🖇♥️🖇💜🖇💜 💜🖇💜🖇💜 ♥️🖇💜 💜 😈😈 قسمت هفدهم🎬 قران را محکم چسپوندم به سینه ام ومدام تکرار میکردم(یاصاحب الزمان الغوث والامان) ,لنگ لنگان درکابینت داروها رابازکردم وچندتا چسپ برداشتم ,نشستم کف اشپزخونه ومشغول چسپ زدن به پاهام شدم.... یک دفعه..دیدم.... همینجورکه چسب دوم راروی زخم میزدم وپیش خودم(یاصاحب الزمان ,الغوث.والامان)رامیگفتم احساس,کردم یه چیزی داخل بدنم از پاهام داره میادبالا,همینجور امد وامد وامد ویکباره یه دود غلیظ وسیاه رنگ همراه با بازدمم که الان تند شده بود,بیرون میامد... دوده درمقابل چشمای من تبدیل شد به آدم کریه المنظری که ناخنهای بلندی داشت,پاهاش مثل سم بود ویک دم هم پشتش داشت... واااای خدای من ,این ابلیس داخل تن من لانه کرده بود؟؟ خوشحال شدم ازاینکه بالاخره از تنم بیرون کشیدمش,جن یک نگاهی به من کرد ویک نگاه به خونهای کف اشپزخانه وشروع به لیسیدن خونها کرد . حالا میفهمیدم که هیچ ترسی ازاین ابلیسک ندارم,مگر من انسان اشرف مخلوقات نیستم؟؟ مگرخدا برای نجات من قران وپیغمبر ودوازده نورپاک ,برزمین فرونفرستاده؟ پس من قوی ترازاین اهریمن هستم ,تا نخواهم نمیتونه آسیبی به من بزند... آروم وبی تفاوت ازکنارش رد شدم...دید دارم میرم تواتاق,به دنبالم آمد,دیگه همه چی دست خودم بود به اختیارخودم. باخیال راحت به نمازمستحبی ایستادم وای چه آرامشی داشتم. اونم گوشه ی اتاق ایستاده بود خیره به من ,حرفهای بسیار رکیکی از دهنش خارج میکرد... بی توجه بهش ادامه دادم... نمازم که تموم شد ,متوسل شدم به ارباب,برای دل خودم روضه میخوندم وگریه میکردم واونم باصدای بلند وبلندتر فحش میداد,اماانگار میترسیدبهم نزدیک بشه. عزاداریم بهم چسپید. ازاتاق رفتم بیرون اما همچنان قران دستم بود, اونم مثل سایه پشت سرم میومد. رفتم اشپزخونه تایک نهارساده برا باباومامان درست کنم. یکدفعه ایفون را زدند... یعنی کی میتونست باشه؟؟ باباومامان کلید داشتند.کسی هم قرار نبود بیاد. ایفونمون تصویری بود,تا چشم به تصویر پشت آیفون افتاد بدنم شل شد... خدای من.... دونفر تومانیتور ایفون ,یک تن بی سر رانشونم دادند بعدش ,جسدراانداختن وسرخونین پدرم رابالا آوردند. از ته سرم جیغ میکشیدم ,حال خودم رانمیفهمیدم ,نگاه کردم گوشه ی حال اون جن خبیث باصدای بلند بهم میخندید دوباره ایفون ,دوباره سر خونین بابام,جلودر از حال رفتم ودیگه چیزی نفهمیدم... نمیدونم چه مدت گذشته بود که با صدای گریه ی مامان که اب روصورتم میریخت چشام رابازکردم. درکی از زمان ومکان نداشتم,مامان چرا سیاه پوشیده؟؟ ,یکدفعه چهره ی خونین بابام اومد پیش نظرم ,بدنم به رعشه افتاد,نکنه بابام راکشتن؟؟ تا شروع کردم به لرزیدن مامان صدا زد:محسن زود بیا ,اب قند را بیار, داره میلرزه,بابا با لیوان اب قند از اشپزخونه امد بیرون خیالم راحت شد که زنده است . اومدم بگم من خوبم,چیزیم نیست,اما هرچه کردم نتونستم حرفی بزنم,انگارکه قدرت تکلم را ازم گرفتن. مادرم گریه میکرد ویاحسین میگفت. به یکباره ازگوشه ی اتاق صدای فحش شنیدم,بازم اون شیطان خبیث روبه مادرم فحشش میداد,دیگه طاقت نیاوردم,حمله کردم به طرفش ,میخواستم دهنش را خوردکنم,,رسیدم بهش زدم زدم...مامان وبابا به خیالشون من دیوونه شدم,اخه اونا جن رانمیدیدند. محکم گرفتنم وبردن تواتاقم به تخت بستنم... ادامه دارد .. ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─ ‎‌‌‌‌‌‎‌‎‌‌‌‌‌‎‌ ‎‌─┅═༅𖣔💜𖣔༅═┅─ 💜 ♥️🖇💜 💜🖇💜🖇💜 💜🖇♥️🖇💜🖇💜
📢صالح آبادی برکنار شد؛ فرزین رئیس بانک مرکزی شد ◀️ محمدرضا فرزین در جلسه امروز هیئت دولت به عنوان رییس کل جدید بانک مرکزی جمهوری اسلامی معرفی شد. _ 🔰 آقای فرزین از ابتدای این دولت هم کاندیدای وزارت اقتصاد بود و هم ریاست بانک مرکزی که این بار توفیق این مسئولیت نصیب ایشان شد ، ایشان سابقه کارهای اقتصادی و بانکی در دولت احمدی نژاد را هم دارد . 👈 اینکه دولت محترم متوجه شده در تیم اقتصادی اش باید تحول ایجاد کند نکته مثبتی هست ، امیدواریم این جابجایی اثرات خوبی برای مردم عزیز داشته باشد ، گفته می شود ایشان وقتی مدیرکل بانک کارآفرین شد، سود بانک به شش برابر رسید که رقم بسیار خوبی است. امیدواریم در عمل هم ایشان بتواند این مسئولیت مهم را به خوبی اجرا کنند. ✅ رئیس جمهور عزیز و محترم ما آقای رئیسی باید بدانند هیچ کسی در دلسوز بودن و خدمات شبانه روزی ایشان شکی ندارد ، کار جهادی را به معنای واقعی احیا کردند ، اما هر جا احساس کردند مسئولی به درد کار برای ملت نمی خورد بدون تعارف او را عوض کنند و بدانند مردم عزیز از این رویه قطعا استقبال خواهند کرد. ✍احسان عبادی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
❗️ از سیم خاردار تا صندلی چرخ دار.... 🔹یک نفر باید داوطلب می‌شد که روی سیم خاردار دراز بکشید تا بقیه از روی آن رد شوند یک جوان فورا با شکم روی سیم خاردار خوابید، همه رد شدند جز یک پیرمرد 🔹گفتند: «بیا!» 🔹گفت:« نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش! مادرش منتظره!» 🔹چسبیدن به سیم خاردار کجا و چسبیدن به مقام و جایگاه و صندلی چرخ دار کجا .... ✅ دیروز مدیر کل راه و ترابری یکی از استان ها به جرم اختلاس دستگیر شد ، مدیری که بالای سرش جمله معروف حاج قاسم عزیز قرار داده شده بود که " شرط شهید شدن ، شهید بودن است " !!!!! 👈 خبر بد که چرا اصلا باید در جمهوری اسلامی چنین مسئولی باشد ، 👌 و خبری خوش که نشان از عزم جدی دستگاه های قضایی و امنیتی کشور در برخورد با متخلف دارد. 👈👈 امیدواریم روند دستگیری مدیران مجرم و عزل مدیران ناکارامد در این دولت و این قوه قضائیه هر چه سریع تر و جدی تر ادامه پیدا کند. احسان عبادی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
سالهای روایت نشده از حکومت امیر المؤمنین حضرت علی (ع) ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🔷کتاب "خاطرات مستر همفر" ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
🔷کتاب "خاطرات مستر همفر" ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
28.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ببینید | روضه‌خوانی آقای حاج مهدی سلحشور در پنجمین شب مراسم عزاداری شهادت حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۱/۱۰/۷ 🏷 ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
📸‌ امشب؛ تصویری از رهبر انقلاب هنگام قرائت فراز پايانی دعای توسل؛ در آخرین شب از مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) در حسینیه امام خمینی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
📽 | آخرین شب مراسم عزاداری حضرت فاطمه‌زهرا سلام‌الله‌علیها در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۱/۱۰/۸ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
حضرت زهرا چگونه زنی است⁉️ ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
| 🏷۱۰ روایت ناب از شهید سپبهد حاج قاسم سلیمانی ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
دیشب شب زیبایی بود . بعد از ماه ها غصه و غم و سختی و مشاهده صحنه های دلخراش و بی حرمتی ها و نامردی ها سفیر مادر عزیزتر از جانم فاطمه (س) رسید . سفیری 41ساله و گمنام که از همه تعلقات دنیوی حتی نام و نشان هم گذشته بود آمد و در اوج سکوتش به من گفت : مادرت فاطمه (س) شاهد دلسوخته ات از شهادت علیوردی ها و عجمیان ها و زاهد لویی ها بود . شاهد اشک های شبانه ات که در مظلومیت خواهران محجبه ات که توسط نامردمان آزار طلب حجابشان هتک حرمت شده بود ریخته بودی ،بود. شاهد زحمت هایی که در راه دفاع از حق و حقیقت کشیدی و توفیقش را خدا به تو داده بود ، بود. و به من که از خیل همجواران او در ملکوت بودم فرمان داد تا به سمت تو بیایم و بگویم نگران نباش که ما هستیم . ما هر وقت که شما در تنگنا و غم و غصه قرار بگیرید میاییم تا روحیه مقاومت را در شما زنده کنیم و شما را به فردایی روشن که فراعنه معاصر در آن شکسته شده و خورشید عالم تابش مهدی (عج) است امید وار کنیم . ↓ 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸 🇮🇷 @saghebin 🇮🇷 🌺❄️🌸❄️🌺❄️🌸
✨ لاَ تَعْبُدُونَ اِلاَّ اللّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ اِحْسَاناً اولین آزمون خداپرستی، پدر و مادر داری سوره مبارکه بقره؛ آیه ۸۳ 🍃🌸 بسم الله الرحمن الرحیم ❤️
اللّٰهـمَ ڪُـڹ لـولیـڪَ الحُجَّـــة بـْـن الـحَسڹ صلواٰتڪ علیہِ و علےٰ آبائٖہ فےٖ هذہ السّاعة وَ فـےٖ ڪُلّ ســٰاعة ولیّاً وحافــظاً و قائــداً ًوَ ناصِــراً وَ دَلیــلـاً وَ عَیــناً حتـے تُســڪِنہُ أرضَـڪ طوْعـــاً و تُمتِّـــعَہُ فیٖـــھٰا طویــلـٰا ♥️🌱